انتخاب ترامپ به عنوان رئیس جمهوری آمریکا می تواند بیش از هر زمان دیگری فرصت را برای افزایش همکاری های آمریکا و روسیه و گسترش نفوذ روسیه در صحنه بین المللی فراهم کند.
به گزارش شهدای ایران به نقل از مهر، از زمان روی کار آمدن «دونالد ترامپ» به عنوان نامزد جمهوریخواهان در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، زمزمه هایی مبنی بر ارتباط و یا دست کم طرفداری وی از روسیه و «ولادیمیر پوتین»، رئیس جهوری این کشور مطرح شد.با حذف نام دیگر نامزدهای مطرح همچون «جب بوش»، «تد کروز» و «جان کاسیچ» از فهرست نام کاندیداهای جمهوریخواهان و باقی ماندن ترامپ به عنوان تنها نامزد جمهوریخواهان در لیست نامزدها، دامنه این شایعات نیز گسترده تر شد.
اما سوال اینجاست که این شایعات بر چه اساسی مطرح می شوند؟ چه شواهدی دال بر اثبات احتمالی چنین شواهدی وجود دارد؟ چگونه ممکن است که رئیس جمهور احتمالی آمریکا بتواند روابطی دوستانه و مبتنی بر همکاری با روسیه به عنوان اصلی ترین رقیب کشور خود داشته باشد؟
در ادامه به بررسی برخی از این شواهد می پردازیم:
ترامپ و حلقه نزدیکان وی
«دونالد ترامپ» تا کنون سه مرتبه ازدواج کرده که همسر اول وی یعنی «ایوانا ترامپ» اهل جمهوری چک بوده و همسر سوم و فعلی وی یعنی ملانیا ترامپ نیز اهل لتونی است که در سال ۲۰۰۵ موفق به اخذ ملیت آمریکایی شد. همین مساله نشان دهنده دستکم آشنایی و علاقه ترامپ به فرهنگ اروپای شرقی دارد. حداقل می توان این ادعا را داشت که ترامپ نسبت به کلینتون آشنایی بیشتری با فرهنگ اروپای شرقی دارد.
اما مساله صرفا به اینجا ختم نمی شود. بلکه بررسی حلقه دستیاران و مشاوران ترامپ که در حقیقت عامل اصلی اتهام وی به داشتن ارتباط با روسیه به حساب می آیند، خالی از لطف نیست.
به عنوان مثال می توان به «پول مانافورت»، مدیر سابق کمپین ترامپ اشاره کرد که ارتباط وی با اوکراین و دولت ویکتور یاناکوویچ، رئیس جمهوری سابق این کشور به عنوان طرفدار سرسخت روسیه، از عوامل اصلی برکنار شدن وی با فشار دستگاه های اطلاعاتی آمریکا به حساب می آید.
دیگر متهم از حلقه نزدیکان ترامپ در خصوص ارتباط با روسیه، «کارتر پیج» است که پیشتر به عنوان مشاور وی مشغول به کار بود. وی مدت ها به ظن داشتن همکاری با روسیه تحت نظر سازمان سیا و سایر دستگاه ها اطلاعاتی آمریکا و حتی کشورهای اروپای غربی قرار داشت. تنها برای اثبات یک نمونه از این ارتباط می توان به سفر «پیج» در تابستان سال گذشته به مسکو و دیدار با مقام های روسیه اشاره کرد.
اما مهمترین شخص در اطرافیان ترامپ که به داشتن روابط صمیمی با دولت روسیه متهم شده، «مایکل فلائین» ژنرال باز نشسته ارتش آمریکا است. روابط وی با دولت روسیه به حدی تنگاتنگ است که دسامبر سال گذشته میلادی به عنوان مهمان ویژه در مراسم جشن دهمین سالگرد تاسیس خبرگزاری «راشاتودی»، به عنوان پربیننده ترین شبکه خبری دولت روسیه که در «هتل متروپل» ارمنستان برگزار شده بود، حضور داشت و از همه مهمتر اینکه وی بر سر میز شام، تنها دو صندلی با ولادیمیر پوتین فاصله داشت.
همچنین دستگاه های اطلاعاتی آمریکا چندی پیش اسنادی مربوط به دیدار یکی دیگر از نزدیکان ترامپ با یک نماینده دومای روسیه که از اعضای به نام طرفدار پوتین در مجلس روسیه به حساب می آید را منتشر کردند. اسناد منتشر شده بدون اشاره به نام هیچ یک از دو طرف، محل برگزاری این دیدار را در یک هتل واقع در یکی از کشورهای اروپای شرقی عنوان کرده اند.
اظهارات شخص ترامپ و تکیه به اطلاعات ارائه شده از سوی مسکو
شاید اظهارات ترامپ در طول مدت برگزاری کمپین های انتخاباتی خود در خصوص رابطه با روسیه، قوی ترین سند برای نشان دادن تمایل وی به روسیه و افزایش ارتباط خود با مسکو به حساب بیاید. ترامپ بارها در طول کمپین های انتخاباتی خود با انتقاد از سیاستهای آمریکا در قبال روسیه، خواستار بهبود روابط با مسکو شده است. به عنوان مثال، در خصوص جنگ سوریه، ترامپ گفته بود آیا بهتر نیست به جای تقابل با روسیه در سوریه، برای شکست داعش با این کشور متحد شویم؟( ۱۹ نوامبر ۲۰۱۵)
از سوی دیگر، سازمان های اطلاعاتی آمریکا بارها ترامپ را متهم به استفاده از اطلاعات داده شده از سوی دولت روسیه که در رسانه های به نام این کشور مانند اسپوتنیک و راشاتودی درج می شود، برای تخریب رقیب دمکرات خود، «هیلاری کلینتون» استفاده می کند.
«مایکل وی . هایدن»، افسر ارشد اطلاعاتی سابق سازمان سیا در این خصوص معتقد است ترامپ تنها به اطلاعاتی دسترسی دارد که سازمان های اطلاعاتی و خبری روسیه در اختیار وی قرار می دهند. به عنوان مثال وی در خصوص خبر مربوط به ایمیل های منتشر شده «هیلاری کلینتون» و یا هرگونه افشاگری دیگر (که البته این افسر اطلاعاتی آنها را دروغ می داند) می گوید مدت کوتاهی پس از انتشار مقاله و یا مطلبی در خصوص ایمیل ها و یا هر سوژه جذاب دیگری توسط خبرگزاری های روسی،ترامپ از همان مطالب برای سخنرانی و تخریب هیلاری کلینتون استفاده می کند. ( واشنگتن پست، ۳ نوامبر)
ارتباط با ناتو
همانطور که می دانیم، ترامپ بارها در اظهارات خود از پیمان ناتو و هزینه هایی که آمریکا باید بابت آن بپردازد، انتقاد کرده و اعلام کرده که تنها در یک صورت با عضویت و ادامه فعالیتهای آمریکا در ناتو موافق خواهد بود که کشورهای عضو، بابت عضویت خود در این پیمان، حق عضویت بپردازند و این باعث خواهد شد تا آمریکا تنها سهم عضویت خود را پرداخت کرده و پولی بابت سهم دیگران پرداخت نخواهد کرد. البته مسلما منظور ترامپ کشورهای سرمایه دار عضو ناتو همچون آلمان، بریتانیا و یا کشورهای اسکاندیناوی نبوده است. بلکه این کشورهای اروپای شرقی همچون رومانی، لتونی و استونی، اسلوونی و لهستان هستند که به طور حتم به واسطه اقتصادهای ضعیف خود، با مشکل پرداخت حق عضویت مواجه خواهند شد. در نتیجه کشورهای یاد شده مجبور به کناره گیری از عضویت در ناتو می شوند. از آنجا که سپر دفاع موشکی آمریکا در برابر روسیه در این کشورها قرار داشته و از سوی دیگر، تمامی کشورهای حوزه بالکان در مرز خشکی و یا آبی با روسیه قرار دارند، قطع عضویت آنها از ناتو به منزله بازگشت امنیت منطقه ای کامل به روسیه و مرزهای این کشور خواهد بود. در این میان آمریکا نیز تعهدات خود در چارچوب ناتو شانه خالی نکرده و این تنها مشکل کشورهای اروپای شرقی است که نتوانسته اند هزینه های مربوط به عضویت خود را تامین کنند.
قطع شراکت در پیمان ترانس – پاسیفیک
یکی دیگر از وعده های انتخاباتی ترامپ، کناره گیری آمریکا از پیمان شراکت ترانس پاسیفیک در شرق آسیا است. همانطور که می دانیم یک پیمان سرمایهگذاری و مقررات گذاری منطقهای پیشنهادی است. تا سال ۲۰۱۴ دوازده کشور در سرتاسر منطقه آسیا- اقیانوسیه در مذاکرات «تی پی پی» شرکت کردهاند: استرالیا، برونئی، کانادا، شیلی، ژاپن، مالزی، مکزیک، نیوزیلند، پرو، سنگاپور، ایالات متحده آمریکا، و ویتنام. این پیمان که از جمله دکترین های معروف اوباما به حساب می آید، مبتنی بر سرمایه گذاری آمریکا در منطقه آسیای شرقی و جنوب شرقی به منظور ایجاد یک بازار بزرگ مشترک المنافع جهانی در این منطقه است.
سیاست آمریکا در توسعه همکاری با کشورهای شرق آسیا و کاهش اهمیت خاورمیانه در چشم این کشور، از زمان روی کار آمدن دولت «اوباما» به طور جدی مطرح و پیگیری شد. تحلیلگران مسائل آمریکا، دلایل عمده اتخاذ این سیاست را در چند نکته می دانند:
* ثبات سیاسی و امنیتی شرق آسیا نسبت به خاورمیانه
* کشف نفت شل در آمریکا که این کشور را تا سال ۲۰۱۸ به بزرگترین تولید کننده نفت خام جهان تبدیل می کند و در نتیجه دیگر نیاز چندانی به نفت کشورهای خاورمیانه نخواهد داشت.
* توسعه اقتصادی و وجود زیرساخت های صنعتی لازم در شرق آسیا جهت انجام پروژه های اقتصادی مشترک با آمریکا
* حمایت از متحدان آمریکا در شرق و جنوب شرق آسیا در برابر خطر بالقوه چین در این منطقه و کنترل این کشور با استفاده از انجام گشت های مشترک دریایی و هوایی با متحدین خود مانند فیلیپین، ژاپن و استرالیا در اقیانوس آرام
* کنترل تهدید موشکی کره شمالی با تاسیس پایگاه های نظامی آمریکا در کره جنوبی و ویتنام
حال ترامپ می گوید در صورت کسب پیروزی در انتخابات آمریکا، این پیمان را ملغی کرده و ترجیح می دهد چنین سرمایه گذاری را در داخل خاک این کشور انجام دهد.
اما سوال اینجاست که نتیجه این تصمیم چه خواهد شد؟ حدود پنج ماه پیش، اجلاس مشترک میان روسیه و شوراهای عضو «آ سه آن» در سوچی روسیه برگزار شد که دولت روسیه توانست در آن اجلاس با تک تک اعضای این پیمان که بخش عمده ای از آنها همان اعضای پیمان «تی پی پی» هستند، توافقنامه احداث زیرساخت های لازم در این کشورها در بخش حمل و نقل و انرژی امضا کند.
در نتیجه، اگر ترامپ پیمان تی پی پی را ملغی کند، روسیه به سرعت جای این کشور را در آسیای شرقی و جنوب شرقی خواهد گرفت. این موضوع نه تنها منافع تجاری مسکو را تامین خواهد کرد، بلکه امنیت مرزهای این کشور را از سمت مرزهای شرقی خود تامین خواهد کرد. از سوی دیگر تشنج های اخیر ایجاد شده میان برخی از هم پیمانان قدیمی واشنگتن در منطقه زیاد شده مانند فیلیپین با آمریکا و نزدیکتر شدن روابط آنها با روسیه و چین، همه زمینه های لازم برای قرار گرفتن کشورهای یاد شده و اعضای «آ سه آن» تحت لوای روسیه را فراهم می آورد.
در پایان باید گفت که انتخاب شدن ترامپ به عنوان رئیس جمهوری آمریکا و عمل وی به وعده های خود در کمپین های انتخاباتی، می تواند بیش از هر زمان دیگری فرصت را برای تاخت و تاز روسیه و هم پیمانان این کشور در صحنه بین المللی و ایجاد نظم جدید جهانی و شاید حتی شکل گیری دوباره نظام دو قطبی در جهان فراهم کند.
اما سوال اینجاست که این شایعات بر چه اساسی مطرح می شوند؟ چه شواهدی دال بر اثبات احتمالی چنین شواهدی وجود دارد؟ چگونه ممکن است که رئیس جمهور احتمالی آمریکا بتواند روابطی دوستانه و مبتنی بر همکاری با روسیه به عنوان اصلی ترین رقیب کشور خود داشته باشد؟
در ادامه به بررسی برخی از این شواهد می پردازیم:
ترامپ و حلقه نزدیکان وی
«دونالد ترامپ» تا کنون سه مرتبه ازدواج کرده که همسر اول وی یعنی «ایوانا ترامپ» اهل جمهوری چک بوده و همسر سوم و فعلی وی یعنی ملانیا ترامپ نیز اهل لتونی است که در سال ۲۰۰۵ موفق به اخذ ملیت آمریکایی شد. همین مساله نشان دهنده دستکم آشنایی و علاقه ترامپ به فرهنگ اروپای شرقی دارد. حداقل می توان این ادعا را داشت که ترامپ نسبت به کلینتون آشنایی بیشتری با فرهنگ اروپای شرقی دارد.
اما مساله صرفا به اینجا ختم نمی شود. بلکه بررسی حلقه دستیاران و مشاوران ترامپ که در حقیقت عامل اصلی اتهام وی به داشتن ارتباط با روسیه به حساب می آیند، خالی از لطف نیست.
به عنوان مثال می توان به «پول مانافورت»، مدیر سابق کمپین ترامپ اشاره کرد که ارتباط وی با اوکراین و دولت ویکتور یاناکوویچ، رئیس جمهوری سابق این کشور به عنوان طرفدار سرسخت روسیه، از عوامل اصلی برکنار شدن وی با فشار دستگاه های اطلاعاتی آمریکا به حساب می آید.
دیگر متهم از حلقه نزدیکان ترامپ در خصوص ارتباط با روسیه، «کارتر پیج» است که پیشتر به عنوان مشاور وی مشغول به کار بود. وی مدت ها به ظن داشتن همکاری با روسیه تحت نظر سازمان سیا و سایر دستگاه ها اطلاعاتی آمریکا و حتی کشورهای اروپای غربی قرار داشت. تنها برای اثبات یک نمونه از این ارتباط می توان به سفر «پیج» در تابستان سال گذشته به مسکو و دیدار با مقام های روسیه اشاره کرد.
اما مهمترین شخص در اطرافیان ترامپ که به داشتن روابط صمیمی با دولت روسیه متهم شده، «مایکل فلائین» ژنرال باز نشسته ارتش آمریکا است. روابط وی با دولت روسیه به حدی تنگاتنگ است که دسامبر سال گذشته میلادی به عنوان مهمان ویژه در مراسم جشن دهمین سالگرد تاسیس خبرگزاری «راشاتودی»، به عنوان پربیننده ترین شبکه خبری دولت روسیه که در «هتل متروپل» ارمنستان برگزار شده بود، حضور داشت و از همه مهمتر اینکه وی بر سر میز شام، تنها دو صندلی با ولادیمیر پوتین فاصله داشت.
همچنین دستگاه های اطلاعاتی آمریکا چندی پیش اسنادی مربوط به دیدار یکی دیگر از نزدیکان ترامپ با یک نماینده دومای روسیه که از اعضای به نام طرفدار پوتین در مجلس روسیه به حساب می آید را منتشر کردند. اسناد منتشر شده بدون اشاره به نام هیچ یک از دو طرف، محل برگزاری این دیدار را در یک هتل واقع در یکی از کشورهای اروپای شرقی عنوان کرده اند.
اظهارات شخص ترامپ و تکیه به اطلاعات ارائه شده از سوی مسکو
شاید اظهارات ترامپ در طول مدت برگزاری کمپین های انتخاباتی خود در خصوص رابطه با روسیه، قوی ترین سند برای نشان دادن تمایل وی به روسیه و افزایش ارتباط خود با مسکو به حساب بیاید. ترامپ بارها در طول کمپین های انتخاباتی خود با انتقاد از سیاستهای آمریکا در قبال روسیه، خواستار بهبود روابط با مسکو شده است. به عنوان مثال، در خصوص جنگ سوریه، ترامپ گفته بود آیا بهتر نیست به جای تقابل با روسیه در سوریه، برای شکست داعش با این کشور متحد شویم؟( ۱۹ نوامبر ۲۰۱۵)
از سوی دیگر، سازمان های اطلاعاتی آمریکا بارها ترامپ را متهم به استفاده از اطلاعات داده شده از سوی دولت روسیه که در رسانه های به نام این کشور مانند اسپوتنیک و راشاتودی درج می شود، برای تخریب رقیب دمکرات خود، «هیلاری کلینتون» استفاده می کند.
«مایکل وی . هایدن»، افسر ارشد اطلاعاتی سابق سازمان سیا در این خصوص معتقد است ترامپ تنها به اطلاعاتی دسترسی دارد که سازمان های اطلاعاتی و خبری روسیه در اختیار وی قرار می دهند. به عنوان مثال وی در خصوص خبر مربوط به ایمیل های منتشر شده «هیلاری کلینتون» و یا هرگونه افشاگری دیگر (که البته این افسر اطلاعاتی آنها را دروغ می داند) می گوید مدت کوتاهی پس از انتشار مقاله و یا مطلبی در خصوص ایمیل ها و یا هر سوژه جذاب دیگری توسط خبرگزاری های روسی،ترامپ از همان مطالب برای سخنرانی و تخریب هیلاری کلینتون استفاده می کند. ( واشنگتن پست، ۳ نوامبر)
ارتباط با ناتو
همانطور که می دانیم، ترامپ بارها در اظهارات خود از پیمان ناتو و هزینه هایی که آمریکا باید بابت آن بپردازد، انتقاد کرده و اعلام کرده که تنها در یک صورت با عضویت و ادامه فعالیتهای آمریکا در ناتو موافق خواهد بود که کشورهای عضو، بابت عضویت خود در این پیمان، حق عضویت بپردازند و این باعث خواهد شد تا آمریکا تنها سهم عضویت خود را پرداخت کرده و پولی بابت سهم دیگران پرداخت نخواهد کرد. البته مسلما منظور ترامپ کشورهای سرمایه دار عضو ناتو همچون آلمان، بریتانیا و یا کشورهای اسکاندیناوی نبوده است. بلکه این کشورهای اروپای شرقی همچون رومانی، لتونی و استونی، اسلوونی و لهستان هستند که به طور حتم به واسطه اقتصادهای ضعیف خود، با مشکل پرداخت حق عضویت مواجه خواهند شد. در نتیجه کشورهای یاد شده مجبور به کناره گیری از عضویت در ناتو می شوند. از آنجا که سپر دفاع موشکی آمریکا در برابر روسیه در این کشورها قرار داشته و از سوی دیگر، تمامی کشورهای حوزه بالکان در مرز خشکی و یا آبی با روسیه قرار دارند، قطع عضویت آنها از ناتو به منزله بازگشت امنیت منطقه ای کامل به روسیه و مرزهای این کشور خواهد بود. در این میان آمریکا نیز تعهدات خود در چارچوب ناتو شانه خالی نکرده و این تنها مشکل کشورهای اروپای شرقی است که نتوانسته اند هزینه های مربوط به عضویت خود را تامین کنند.
قطع شراکت در پیمان ترانس – پاسیفیک
یکی دیگر از وعده های انتخاباتی ترامپ، کناره گیری آمریکا از پیمان شراکت ترانس پاسیفیک در شرق آسیا است. همانطور که می دانیم یک پیمان سرمایهگذاری و مقررات گذاری منطقهای پیشنهادی است. تا سال ۲۰۱۴ دوازده کشور در سرتاسر منطقه آسیا- اقیانوسیه در مذاکرات «تی پی پی» شرکت کردهاند: استرالیا، برونئی، کانادا، شیلی، ژاپن، مالزی، مکزیک، نیوزیلند، پرو، سنگاپور، ایالات متحده آمریکا، و ویتنام. این پیمان که از جمله دکترین های معروف اوباما به حساب می آید، مبتنی بر سرمایه گذاری آمریکا در منطقه آسیای شرقی و جنوب شرقی به منظور ایجاد یک بازار بزرگ مشترک المنافع جهانی در این منطقه است.
سیاست آمریکا در توسعه همکاری با کشورهای شرق آسیا و کاهش اهمیت خاورمیانه در چشم این کشور، از زمان روی کار آمدن دولت «اوباما» به طور جدی مطرح و پیگیری شد. تحلیلگران مسائل آمریکا، دلایل عمده اتخاذ این سیاست را در چند نکته می دانند:
* ثبات سیاسی و امنیتی شرق آسیا نسبت به خاورمیانه
* کشف نفت شل در آمریکا که این کشور را تا سال ۲۰۱۸ به بزرگترین تولید کننده نفت خام جهان تبدیل می کند و در نتیجه دیگر نیاز چندانی به نفت کشورهای خاورمیانه نخواهد داشت.
* توسعه اقتصادی و وجود زیرساخت های صنعتی لازم در شرق آسیا جهت انجام پروژه های اقتصادی مشترک با آمریکا
* حمایت از متحدان آمریکا در شرق و جنوب شرق آسیا در برابر خطر بالقوه چین در این منطقه و کنترل این کشور با استفاده از انجام گشت های مشترک دریایی و هوایی با متحدین خود مانند فیلیپین، ژاپن و استرالیا در اقیانوس آرام
* کنترل تهدید موشکی کره شمالی با تاسیس پایگاه های نظامی آمریکا در کره جنوبی و ویتنام
حال ترامپ می گوید در صورت کسب پیروزی در انتخابات آمریکا، این پیمان را ملغی کرده و ترجیح می دهد چنین سرمایه گذاری را در داخل خاک این کشور انجام دهد.
اما سوال اینجاست که نتیجه این تصمیم چه خواهد شد؟ حدود پنج ماه پیش، اجلاس مشترک میان روسیه و شوراهای عضو «آ سه آن» در سوچی روسیه برگزار شد که دولت روسیه توانست در آن اجلاس با تک تک اعضای این پیمان که بخش عمده ای از آنها همان اعضای پیمان «تی پی پی» هستند، توافقنامه احداث زیرساخت های لازم در این کشورها در بخش حمل و نقل و انرژی امضا کند.
در نتیجه، اگر ترامپ پیمان تی پی پی را ملغی کند، روسیه به سرعت جای این کشور را در آسیای شرقی و جنوب شرقی خواهد گرفت. این موضوع نه تنها منافع تجاری مسکو را تامین خواهد کرد، بلکه امنیت مرزهای این کشور را از سمت مرزهای شرقی خود تامین خواهد کرد. از سوی دیگر تشنج های اخیر ایجاد شده میان برخی از هم پیمانان قدیمی واشنگتن در منطقه زیاد شده مانند فیلیپین با آمریکا و نزدیکتر شدن روابط آنها با روسیه و چین، همه زمینه های لازم برای قرار گرفتن کشورهای یاد شده و اعضای «آ سه آن» تحت لوای روسیه را فراهم می آورد.
در پایان باید گفت که انتخاب شدن ترامپ به عنوان رئیس جمهوری آمریکا و عمل وی به وعده های خود در کمپین های انتخاباتی، می تواند بیش از هر زمان دیگری فرصت را برای تاخت و تاز روسیه و هم پیمانان این کشور در صحنه بین المللی و ایجاد نظم جدید جهانی و شاید حتی شکل گیری دوباره نظام دو قطبی در جهان فراهم کند.