کدام مرجع نظارت می کند؟
اين روزها توانمندسازي زنان به يك كليدواژه تبديل شده كه از بيخ گوش رئيسجمهور يعني از دفتر معاونت زنان تا در و ديوار كوچه پسكوچههاي شهر را فراگرفته است و پيام مشتركي را به جامعه به ويژه جامعه بانوان مخابره ميكند.
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛ این
روزها توانمندسازي زنان به يك كليدواژه تبديل شده كه از بيخ گوش
رئيسجمهور يعني از دفتر معاونت زنان تا در و ديوار كوچه پسكوچههاي شهر
را فراگرفته است و پيام مشتركي را به جامعه به ويژه جامعه بانوان مخابره
ميكند. پيام برابري جنسيتي كه براي تحميل خود به فرهنگ بومي كشور ما،
مرزهاي عدالت جنسيتي را نيز پشت سر ميگذارد. يكي از گونههاي اين انتقال
پيام را ميتوان در قالب تراكتهاي سمينار «قويترين دوره توانمندسازي زنان
براي اولين بار در ايران» مشاهده كرد كه در و ديوار خيابانهاي پرتردد شهر
را پوشاندهاند. دورههايي كه هر آن چيزي را كه يك زن بايد بداند، از روي
الگوي غريبه و موهومي به مادران امروز و فرداي جامعه ميآموزد.
پس از اينكه مباني تفكر زنانه و فمينيستي از چهارديواري اتاقهاي فكر و نشستهاي نظريهپردازي و مجامع علمي و دانشگاهي بيرون آمد و وارد ادبيات جامعه شد، بسترهاي نوتري براي بروز و ظهور خود و يارگيري جستوجو كرد.
اين فاز فعاليت فمينيسم كه در غرب به موج آرام اين تفكر معروف است، در كشور ما بسترهاي مدني را ميجويد. يكي از اين بسترها را پيشتر سمينارها و همايشهاي موفقيت و ثروتآفريني و اعتماد به نفس فراهم كردهاند كه فضاي كارگاهي و آموزشي و القايي دارند و ميتوانند در اين زمينه بسيار مؤثر باشند. به بيان ديگر، بعد از سمينارهاي موفقيت كه تعريف مادي و ليبرالي داشتند و در دامن زدن به ايجاد فاصله طبقاتي و اومانيسم حاكم بر روابط جوامع تأثير داشتند، سالنهاي اجتماع شهر شاهد برگزاري سمينارهاي زنانهاي هستند كه هنر زن بودن را به بانوان ميآموزند، منتها هنر زن بودن با كدام معيارها و مباني را كسي پاسخ نميدهد.
در اين سمينارها كه پيوستگي غيرقابل چشمپوشي با عاديسازي طلاق، جداسازي زن از كانون خانواده، عاديسازي سقط جنين، تنظيم خانواده و اشتغال بانوان دارد، «هر آن چيزي كه يك زن بايد بداند...» توسط يك زن آموزش داده ميشود كه هيچ مطالعه يا تحصيلات دانشگاهي مرتبطي با حوزههاي جامعه شناختي، روانشناختي، حقوق و نظام خانواده ندارد و در فهرست سوابق علمي و اجرايياش مجموعهاي به شرح زير آمده است: عضو هيئت مديره سازمان مردمنهاد خانواده موفق با همكاري استانداري تهران با هدف تحكيم بنيان خانواده، فعاليت در حوزه بالا بردن آمار ازدواج و پايين آوردن آمار طلاق، داراي هشت سال سابقه مطبوعاتي و فرهنگي، مدير روابط عمومي مجله روانشناسي شادكامي، مدير اجرايي انتشارات فريور، عضو سراي روزنامهنگاران كشور، نويسنده سه عنوان كتاب چاپ شده با نامهاي اعتماد به نفس، ارتباط مؤثر، افكار تو از طلاست، ويراستار بيش از 20 عنوان كتاب روانشناسي در انتشارات فريور تحت عناوين منشأ قدرت زنان، قدرت اعتماد به نفس، قدرت كلام، عشق به خدا، 1001 پرسش و پاسخ از مدرك بينالمللي توانمندسازي زنان از ANCCP ايتاليا، مدرك بينالمللي مهارتهاي زندگي از ANCCP ايتاليا و IQS انگلستان، مدرك بينالمللي ارتباط مؤثر ANCCP ايتاليا و IQS انگلستان و مدرك بينالمللي اعتماد به نفس ANCCP ايتاليا به عنوان مدارك علمي وي ياده شده است.
سياست زنانه يا زنانگي در سياست!
اين شخص كه تراكتهاي تبليغاتي سمينارش ديوار خيابانهاي پرتردد شهر را پر كرده است، محتواي جلسهاش را بر شش محور روابط خاص زناشويي، بازسازي بعد از طلاق، ديالوگ جذاب زنانه، رمز و راز جذابيت، هنر زن بودن و زنان شاد قرار داده است.
اينگونه فعاليتهاي زنانه در حالي رو به گسترش در جامعه ارزيابي ميشوند كه ماهيت آنها داراي ابهامات فراواني است. از جمله اينكه اين سمينار و سمينارهاي مشابه از چه مرجعي مجوز ميگيرند؟ و كدام مرجع بر محتواي آموزشي و القايي آنها نظارت دارد؟ چنانچه نهادي بر اجراي اين سمينارها نظارت دارد، چطور خالي بودن اين محتوا از مباني ديني و فرهنگ بومي ما از چشم ناظران دور مانده است؟ چطور فردي كه در زمينههاي مرتبط با رشد اجتماعي و رواني بانوان مطالعه علمي و دانشگاهي ندارد و به صرف ادعاي داشتن چند مدرك بينالمللي غيردانشگاهي كه قابل رهگيري براي مراجع ذيصلاح نيست، درباره سلامت فردي و اجتماعي جامعه بانوان جلسه آموزشي و توجيهي ميگذارد؟ يا اصلاً در صورت تأييد مدارك فوق، آيا نسخه توانمندسازي زنان در ايتاليا قابليت تعميم به كشور ما و زنان جامعه ما را دارد؟ اساساً برگزاري اين همايشها كه رايگان هم هستند از كدام نهاد تأمين مالي ميشوند؟ كدام شخص حقيقي يا حقوقي براي رضاي خدا دست به برگزاري همايشهاي خودباوري زنان و تبليغ براي جذب زنان در فضاي مجازي و حقيقي مرتبط با اين آموزهها ميزند؟ البته تعدادي از جامعهشناسان و سياستگذاران اجتماعي معتقدند حمايت از برگزاري اين همايشها با نمود و سر و صداي زياد ميتواند اهداف تبليغاتي داشته باشد كه حتي از ديد برگزاركنندگان آنها نيز دور بماند و وعدههاي بر زمين مانده دولت يازدهم در حوزه زن و خانواده زير اين سر و صدا گم شود.