شهدای ایران: همواره تحلیلکردن و اندیشیدن در رابطه با مسائل داخلی و خارجی، از جمله توصیههای رهبر معظم انقلاب به جوانان بوده است. اگر همهی سخنان ایشان در مناسبتهای مربوط به سالروز سیزدهم آبان را مورد مطالعه قرار بدهیم، درمییابیم که دو کلیدواژهی «جوان» و «استکبارستیزی» بیشتر از سایر کلمات مورد استفاده قرار گرفتهاند.
رهبر معظم انقلاب در یکی از سخنرانیهای خود در دوازدهم آبانماه سال 1372 فرمودند:
«بنده دلم میخواهد این جوانان ما شما دانشجویان؛ چه دختر، چه پسر و حتی دانشآموزان مدارس - روی این ریزترین پدیدههای سیاسی دنیا فکر کنید و تحلیل بدهید. گیرم که تحلیلی هم بدهید که خلاف واقع باشد؛ باشد!»
ایشان در ادامه تأکید نمودند: «خدا لعنت کند آن دستهایی را که تلاش کردهاند و میکنند که قشر جوان و دانشگاه ما را غیر سیاسی کنند. کشوری که جوانانش سیاسی نباشند، اصلاً توی باغ مسائل سیاسی نیستند، مسائل سیاسی دنیا را نمیفهمند، جریانهای سیاسی دنیا را نمیفهمند و تحلیل درست ندارند. مگر چنین کشوری میتواند بر دوش مردم، حکومت و حرکت و مبارزه و جهاد کند!؟ بله؛ اگر حکومت استبدادی باشد، میشود. حکومتهای مستبد دنیا، صرفهشان به این است که مردم سیاسی نباشند؛ مردم درک و تحلیل و شعور سیاسی نداشته باشند. اما حکومتی که میخواهد به دست مردم کارهای بزرگ را انجام دهد؛ نظام را میخواهد با قدرت بیپایان مردم به سر منزل مقصود برساند و مردم را همه چیز نظام میداند، مگر مردمش – بهخصوص جوانان، و بالاخص جوانانِ دانشجویش – میتوانند غیر سیاسی باشند!؟ مگر میشود!؟ عالِمترین عالِمها و دانشمندترین دانشمندها را هم، اگر مغز و فهم سیاسی نداشته باشند، دشمن با یک «آبنبات تُرش» میتواند به آن طرف ببرد؛ مجذوب خودش کند، و در جهت اهداف خودش قرار دهد! این نکات ریز را، باید جوانان ما درک کنند.»
حکایت امروز نیز دقیقا همینگونه است. اسناد بهجای مانده از لانهی جاسوسی قریب به 70 جلد کتاب شده، اما هرگز نمیتوانید رد پایی از آنها را در کتب درسی دانشآموزان بیابید. اما از سوی دیگر، هنوز برجام به فرجام نرسیده، کتاب درسیاش آمادهی توزیع در مدارس میشود و دانشآموزان را وادار میکنند سر کلاس برجام بنشینند و درس دیپلماسی بیاموزند.
اگر کودک و نوجوان ایرانی نتواند نظام سیاسی جهان را آنگونه که هست و واقعیت دارد بشناسد (مانند حرفهایی که کلینتون و ترامپ دربارهی حقایق آمریکا به زبان میآورند)، قطعا در سنین جوانی و درست در زمانی که جامعه به قوای جسمی، فکری و عقلانی او نیاز مبرم دارد، با یک آبنبات ترش به سمتی میرود که نباید برود.
یک عده نیز در داخل کشور در حال بزککردن چهرهی آمریکا هستند؛ آمریکایی که بیشترین جنایات بشری را در طول تاریخ 300 سالهاش انجام داده و حالا ادعای دموکراسی دارد. آمریکایی که کودک و نوجوان ایرانی هالیوودش را، شبکههای ماهوارهایاش را و سبک زندگیاش را در نسخههای آماده میبیند، اما در کتب درسیاش هیچ خبری از «امالفساد قرن» نیست! اخیراً هم عدهای اینچنین گفتهاند که درس مذاکره با آمریکا را از امام آموختهاند!
اگر دست آنهایی که آبنبات ترش آمریکا را شیرین جلوه میکنند، دست چدنیاش را زیر روکش مخملی پنهان میکنند و دشمنیاش را دوستی قلمداد مینمایند، از مناصب مهم و حساس قطع نکنیم، قطعا جوانانی تربیت خواهند شد که مانند برخی مسئولان، ایران و ایرانی را در حد آبگوشت بزباش و قرمهسبزی میبینند و شرط توسعه را در پذیرش خرد غربی عنوان میکنند.
در همین رابطه، روز گذشته مقام معظم رهبری با تذکر جدی به وزیر جدید آموزش و پرورش خاطرنشان کردند:
«این کتابها [اسناد جمعآوری شده از لانه جاسوسی] حدود هفتاد جلد است؛ شماها خواندهاید اینها را؟ چرا هیچ نشانی از مضامین برگزیدهی این کتابها در مجموعهی مدارس ما، دبیرستانهای ما، دانشگاههای ما نیست؟ چرا؟ این یکی از اعتراضهای من است. وزیر جدید محترم آموزشوپرورش اینجا در جلسه هستند؛ چرا اینها را داخل کتابهای درسی قرار نمیدهید؟ چرا نمیگذارید نسل جوان ما، نسل جدید ما بفهمد و بداند که آمریکا با اینجا چه کرده است و چه توطئههایی زیر سر داشته؟»
قطعا خیلی ناراحتکننده خواهد بود وقتی در رابطه به علل عدم گنجاندن اسناد لانه جاسوسی در کتب درسی تحقیق و تفحص کنیم. قطعا پای خیلیها به میان خواهد آمد. قطعا برخی از مسئولان در تاریخ انقلاب اسلامی نتوانستند چنین موضوعی را هضم کنند و شاید علل دیگری هم میتوان برایش عنوان کرد.
حالا باید دید آیا دانش آشتیانی که رابطهی تنگاتنگی با فتنهی آمریکایی 88 داشته، میتواند و اصلا میخواهد چنین کار بزرگی را به انجام برساند یا نه؟!
رهبر معظم انقلاب در یکی از سخنرانیهای خود در دوازدهم آبانماه سال 1372 فرمودند:
«بنده دلم میخواهد این جوانان ما شما دانشجویان؛ چه دختر، چه پسر و حتی دانشآموزان مدارس - روی این ریزترین پدیدههای سیاسی دنیا فکر کنید و تحلیل بدهید. گیرم که تحلیلی هم بدهید که خلاف واقع باشد؛ باشد!»
ایشان در ادامه تأکید نمودند: «خدا لعنت کند آن دستهایی را که تلاش کردهاند و میکنند که قشر جوان و دانشگاه ما را غیر سیاسی کنند. کشوری که جوانانش سیاسی نباشند، اصلاً توی باغ مسائل سیاسی نیستند، مسائل سیاسی دنیا را نمیفهمند، جریانهای سیاسی دنیا را نمیفهمند و تحلیل درست ندارند. مگر چنین کشوری میتواند بر دوش مردم، حکومت و حرکت و مبارزه و جهاد کند!؟ بله؛ اگر حکومت استبدادی باشد، میشود. حکومتهای مستبد دنیا، صرفهشان به این است که مردم سیاسی نباشند؛ مردم درک و تحلیل و شعور سیاسی نداشته باشند. اما حکومتی که میخواهد به دست مردم کارهای بزرگ را انجام دهد؛ نظام را میخواهد با قدرت بیپایان مردم به سر منزل مقصود برساند و مردم را همه چیز نظام میداند، مگر مردمش – بهخصوص جوانان، و بالاخص جوانانِ دانشجویش – میتوانند غیر سیاسی باشند!؟ مگر میشود!؟ عالِمترین عالِمها و دانشمندترین دانشمندها را هم، اگر مغز و فهم سیاسی نداشته باشند، دشمن با یک «آبنبات تُرش» میتواند به آن طرف ببرد؛ مجذوب خودش کند، و در جهت اهداف خودش قرار دهد! این نکات ریز را، باید جوانان ما درک کنند.»
حکایت امروز نیز دقیقا همینگونه است. اسناد بهجای مانده از لانهی جاسوسی قریب به 70 جلد کتاب شده، اما هرگز نمیتوانید رد پایی از آنها را در کتب درسی دانشآموزان بیابید. اما از سوی دیگر، هنوز برجام به فرجام نرسیده، کتاب درسیاش آمادهی توزیع در مدارس میشود و دانشآموزان را وادار میکنند سر کلاس برجام بنشینند و درس دیپلماسی بیاموزند.
اگر کودک و نوجوان ایرانی نتواند نظام سیاسی جهان را آنگونه که هست و واقعیت دارد بشناسد (مانند حرفهایی که کلینتون و ترامپ دربارهی حقایق آمریکا به زبان میآورند)، قطعا در سنین جوانی و درست در زمانی که جامعه به قوای جسمی، فکری و عقلانی او نیاز مبرم دارد، با یک آبنبات ترش به سمتی میرود که نباید برود.
یک عده نیز در داخل کشور در حال بزککردن چهرهی آمریکا هستند؛ آمریکایی که بیشترین جنایات بشری را در طول تاریخ 300 سالهاش انجام داده و حالا ادعای دموکراسی دارد. آمریکایی که کودک و نوجوان ایرانی هالیوودش را، شبکههای ماهوارهایاش را و سبک زندگیاش را در نسخههای آماده میبیند، اما در کتب درسیاش هیچ خبری از «امالفساد قرن» نیست! اخیراً هم عدهای اینچنین گفتهاند که درس مذاکره با آمریکا را از امام آموختهاند!
اگر دست آنهایی که آبنبات ترش آمریکا را شیرین جلوه میکنند، دست چدنیاش را زیر روکش مخملی پنهان میکنند و دشمنیاش را دوستی قلمداد مینمایند، از مناصب مهم و حساس قطع نکنیم، قطعا جوانانی تربیت خواهند شد که مانند برخی مسئولان، ایران و ایرانی را در حد آبگوشت بزباش و قرمهسبزی میبینند و شرط توسعه را در پذیرش خرد غربی عنوان میکنند.
در همین رابطه، روز گذشته مقام معظم رهبری با تذکر جدی به وزیر جدید آموزش و پرورش خاطرنشان کردند:
«این کتابها [اسناد جمعآوری شده از لانه جاسوسی] حدود هفتاد جلد است؛ شماها خواندهاید اینها را؟ چرا هیچ نشانی از مضامین برگزیدهی این کتابها در مجموعهی مدارس ما، دبیرستانهای ما، دانشگاههای ما نیست؟ چرا؟ این یکی از اعتراضهای من است. وزیر جدید محترم آموزشوپرورش اینجا در جلسه هستند؛ چرا اینها را داخل کتابهای درسی قرار نمیدهید؟ چرا نمیگذارید نسل جوان ما، نسل جدید ما بفهمد و بداند که آمریکا با اینجا چه کرده است و چه توطئههایی زیر سر داشته؟»
قطعا خیلی ناراحتکننده خواهد بود وقتی در رابطه به علل عدم گنجاندن اسناد لانه جاسوسی در کتب درسی تحقیق و تفحص کنیم. قطعا پای خیلیها به میان خواهد آمد. قطعا برخی از مسئولان در تاریخ انقلاب اسلامی نتوانستند چنین موضوعی را هضم کنند و شاید علل دیگری هم میتوان برایش عنوان کرد.
حالا باید دید آیا دانش آشتیانی که رابطهی تنگاتنگی با فتنهی آمریکایی 88 داشته، میتواند و اصلا میخواهد چنین کار بزرگی را به انجام برساند یا نه؟!