داشتن سواد رسانه ای مختص به مخاطبان رسانه ها نیست بلکه تولیدکنندگان نیز باید به این مهارت تسلط داشته باشند و بتوانند در ارائه محصول به مخاطب هوشمندی به کار ببرند و این امر در مورد تبلیغات نیز بسیار اهمیت دارد.
به گزارش شهدای ایران، زهرا باقری در یادداشتی نوشت: در جهان کنونی که سرشار از اطلاعات و اخباری است که در لحظه به روز می شوند، مجهز شدن به سواد رسانه ای باعث می شود که مخاطب استفاده صحیحی از رسانه ها و منبع اطلاعاتی داشته باشد،
در اکثر تعاریف سواد رسانه ای بار آموزش و آگاهی بر دوش مخاطب گذاشته شده است، قدرت مخاطب در تجزیه و تحلیل پیام های مختلف همراه با نگاه انتقادی به محتوای آن هاست، درحالیکه خود رسانه و همچنین تولید کنندگان وجوه دیگر رسانه محسوب می شوند که لازم است به آن ها نیز به طور ویژه پرداخته شود.
به عبارت دیگر سواد رسانه ای به ویژه در استفاده از رسانه های جمعی، میزان سنجش محتوای هر پیام با عدالت اجتماعی است زیرا رسانه ها محصول نهایی خود را با توجه به اهداف از پیش تعیین شده تحویل مصرف کننده می دهند و لزوما آن چه که به ظاهر نمایانگر است، نیست!
تولیدکنندگان تبلیغات نیز یکی از مهمترین افرادی هستند که لازم است مجهز به سواد رسانه ای باشند زیرا تبلیغات یکی از راههای جلب توجه است و در زمان فعلی که کالای مشابه زیادی در بازار وجود دارد تبلیغات یک هنر در علم اقتصاد که یکی از اساسی ترین ابزار است، محسوب می شود. همچنین هر زمان که محصولات جدیدی تولید می شود، برای معرفی آن نیاز به استفاده از این هنر است.
در تبلیغات از قوانینی بهره گرفته می شود که به جنبه روانی ختم می شود و مخاطب را آماده خرید می کند، وی را مستقیما تحریک کرده و به عکس العمل وادار می کند و ارائه تصویرهای مناسب باعث اعتبار بخشیدن به این تبلیغات می شود و در این میان تبلیغاتی اثرگذارتر هستند که بتوانند با زندگی روزمره مخاطب همخوانی هرچند ظاهری ایجاد کنند تا باعث ماندگاری در ذهن وی شوند.
اما متاسفانه در برخی از تبلیغاتی که رسانه ملی پخش می کند، به طور مثال «شعار ماندگار» یکی از شیوه های تبلیغاتی است که به علت بخاطر سپردن و یادآوری اشعار و ترانه های ساده به راحتی در ذهن حک می شود و احتمال دارد که مخاطبان نیز به طور سرگرمی آن را زمزمه کنند که این باعث می شود که این محصول در ذهن بماند.
در این شیوه از تبلیغات می توان گفت که همراه اول بدون داشتن سواد رسانه ای مناسب اقدام به ساخت شعاری کرده است که با باورهای دینی ما در تضاد است، «هیچ کس تنها نیست!» این برگرفته از اعتقادات دینی ماست که خدادر همه احوال کنار انسان قرار دارد و از رگ گردن نیز به او نزدیک تر است، در حالیکه با تکرار این شعار اپراتور همراه اول، در حال حاضر اگر به کسی گفته شود، هیچ کس تنها نیست! بیشتر ذهن ها به سمت تبلیغ این اپراتور می رود تا نزدیکی خدا به انسان!
«رتوسکوپ» شیوه دیگری از تبلیغات است که ترکیبی از سکانس های انیمیشن و واقعی به شکل جداگانه تهیه شده و سپس با هم ترکیب می شوند. در این مورد نیز به تازگی تبلیغی از رسانه ملی در خصوص استفاده از دستمال توالت پخش شده است که در آن کودک داخل سرویس بهداشتی قرار دارد و انیمیشنی (به شکل خرس) بدون دادن اطلاعی و یا کسب اجازه ای وارد سرویس می شود و شروع به صحبت می کند.
در حالیکه این امر مخالف حریم شخصی و رعایت حیا است، دیدن چنین تصویراتی هرچند به عنوان تبلیغ باشد به عادی سازی این عمل زشت کمک می کند و این برگرفته از همان تبلیغات کورکورانه ای است که از نسخه های غربی گرفته شده است و لازم است که بازنگری ای از این دست انجام شود تا مانع از پخش چنین تبلیغاتی از رسانه ملی شود.
از دیگر شیوه های تبلیغات که در رسانه ملی بسیار مورد استفاده قرار می گیرد، تبلیغ «سبک زندگی» است که در این شیوه یک کالا یا سبک زندگی الگوی زندگی فرد است و فعالیتها، دلبستگی ها و افکار شخصی بیان می شود. سبک زندگی مشتمل بر الگوی کامل عمل و عکس العمل فرد در جهان است، مانند یکی از شرکت ها که برای تبلیغ سس گوجه فرنگی، فردی را نشان می دهد که این کالا را در وسایل خود می گذارد و در حال رفتن به یک پیک نیک است و در این سبک زندگی خوشبختانه در چند سال اخیر افراد را به همراه خانواده نشان می دهد و سعی در تبلیغ زندگی خانوادگی دارد اما استفاده از تجملاتی که در این دوره همی ها با کالاهای لوکس و خانه های بزرگ به نمایش گذاشته می شود نیز آسیبی است که از دید تولید کنندگان دور مانده است.
«خیال پردازی» آسیب پذیرترین شیوه تبلیغاتی است که فرد با دیدن کالا یا مصرف آن به خیال و رویا می رود و ناخوداگاه غرق در رویایی می شود که در حال پخش آن از رسانه جمعی است، انگار در همان صحنه حضور دارد و تجملات بزرگترین خطر این نوع تبلیغات است، در هیچ تبلیغی سبک زندگی ساده ملاک نیست، فرد با خرید یک کالا خود را در حال سواری در ماشین آخرین مدلی می بیند که برای بسیاری دست یابی به آن محال است ولی وقتی این تصاویر مدام در رسانه ملی پخش می شود، باعث سرخوردگی در بینندگانی می شود که توانایی خرید این کالا را ندارند.
در مجموع، سواد رسانه ای مهمترین ابزار در مواجه با تبلیغات، هم برای تولید کنندگان و هم مخاطبان محسوب می شود که بیش از مخاطبان تولید کنندگان در داخل کشور باید به این امور توجه داشته باشند که در سایه تقلید کورکورانه از تبلیغات غربی باعث اشاعه سبک زندگی غربی و در کنار آن فردگرایی، حیازدایی و گسترش تجملات نشوند.
در اکثر تعاریف سواد رسانه ای بار آموزش و آگاهی بر دوش مخاطب گذاشته شده است، قدرت مخاطب در تجزیه و تحلیل پیام های مختلف همراه با نگاه انتقادی به محتوای آن هاست، درحالیکه خود رسانه و همچنین تولید کنندگان وجوه دیگر رسانه محسوب می شوند که لازم است به آن ها نیز به طور ویژه پرداخته شود.
به عبارت دیگر سواد رسانه ای به ویژه در استفاده از رسانه های جمعی، میزان سنجش محتوای هر پیام با عدالت اجتماعی است زیرا رسانه ها محصول نهایی خود را با توجه به اهداف از پیش تعیین شده تحویل مصرف کننده می دهند و لزوما آن چه که به ظاهر نمایانگر است، نیست!
تولیدکنندگان تبلیغات نیز یکی از مهمترین افرادی هستند که لازم است مجهز به سواد رسانه ای باشند زیرا تبلیغات یکی از راههای جلب توجه است و در زمان فعلی که کالای مشابه زیادی در بازار وجود دارد تبلیغات یک هنر در علم اقتصاد که یکی از اساسی ترین ابزار است، محسوب می شود. همچنین هر زمان که محصولات جدیدی تولید می شود، برای معرفی آن نیاز به استفاده از این هنر است.
در تبلیغات از قوانینی بهره گرفته می شود که به جنبه روانی ختم می شود و مخاطب را آماده خرید می کند، وی را مستقیما تحریک کرده و به عکس العمل وادار می کند و ارائه تصویرهای مناسب باعث اعتبار بخشیدن به این تبلیغات می شود و در این میان تبلیغاتی اثرگذارتر هستند که بتوانند با زندگی روزمره مخاطب همخوانی هرچند ظاهری ایجاد کنند تا باعث ماندگاری در ذهن وی شوند.
اما متاسفانه در برخی از تبلیغاتی که رسانه ملی پخش می کند، به طور مثال «شعار ماندگار» یکی از شیوه های تبلیغاتی است که به علت بخاطر سپردن و یادآوری اشعار و ترانه های ساده به راحتی در ذهن حک می شود و احتمال دارد که مخاطبان نیز به طور سرگرمی آن را زمزمه کنند که این باعث می شود که این محصول در ذهن بماند.
در این شیوه از تبلیغات می توان گفت که همراه اول بدون داشتن سواد رسانه ای مناسب اقدام به ساخت شعاری کرده است که با باورهای دینی ما در تضاد است، «هیچ کس تنها نیست!» این برگرفته از اعتقادات دینی ماست که خدادر همه احوال کنار انسان قرار دارد و از رگ گردن نیز به او نزدیک تر است، در حالیکه با تکرار این شعار اپراتور همراه اول، در حال حاضر اگر به کسی گفته شود، هیچ کس تنها نیست! بیشتر ذهن ها به سمت تبلیغ این اپراتور می رود تا نزدیکی خدا به انسان!
«رتوسکوپ» شیوه دیگری از تبلیغات است که ترکیبی از سکانس های انیمیشن و واقعی به شکل جداگانه تهیه شده و سپس با هم ترکیب می شوند. در این مورد نیز به تازگی تبلیغی از رسانه ملی در خصوص استفاده از دستمال توالت پخش شده است که در آن کودک داخل سرویس بهداشتی قرار دارد و انیمیشنی (به شکل خرس) بدون دادن اطلاعی و یا کسب اجازه ای وارد سرویس می شود و شروع به صحبت می کند.
در حالیکه این امر مخالف حریم شخصی و رعایت حیا است، دیدن چنین تصویراتی هرچند به عنوان تبلیغ باشد به عادی سازی این عمل زشت کمک می کند و این برگرفته از همان تبلیغات کورکورانه ای است که از نسخه های غربی گرفته شده است و لازم است که بازنگری ای از این دست انجام شود تا مانع از پخش چنین تبلیغاتی از رسانه ملی شود.
از دیگر شیوه های تبلیغات که در رسانه ملی بسیار مورد استفاده قرار می گیرد، تبلیغ «سبک زندگی» است که در این شیوه یک کالا یا سبک زندگی الگوی زندگی فرد است و فعالیتها، دلبستگی ها و افکار شخصی بیان می شود. سبک زندگی مشتمل بر الگوی کامل عمل و عکس العمل فرد در جهان است، مانند یکی از شرکت ها که برای تبلیغ سس گوجه فرنگی، فردی را نشان می دهد که این کالا را در وسایل خود می گذارد و در حال رفتن به یک پیک نیک است و در این سبک زندگی خوشبختانه در چند سال اخیر افراد را به همراه خانواده نشان می دهد و سعی در تبلیغ زندگی خانوادگی دارد اما استفاده از تجملاتی که در این دوره همی ها با کالاهای لوکس و خانه های بزرگ به نمایش گذاشته می شود نیز آسیبی است که از دید تولید کنندگان دور مانده است.
«خیال پردازی» آسیب پذیرترین شیوه تبلیغاتی است که فرد با دیدن کالا یا مصرف آن به خیال و رویا می رود و ناخوداگاه غرق در رویایی می شود که در حال پخش آن از رسانه جمعی است، انگار در همان صحنه حضور دارد و تجملات بزرگترین خطر این نوع تبلیغات است، در هیچ تبلیغی سبک زندگی ساده ملاک نیست، فرد با خرید یک کالا خود را در حال سواری در ماشین آخرین مدلی می بیند که برای بسیاری دست یابی به آن محال است ولی وقتی این تصاویر مدام در رسانه ملی پخش می شود، باعث سرخوردگی در بینندگانی می شود که توانایی خرید این کالا را ندارند.
در مجموع، سواد رسانه ای مهمترین ابزار در مواجه با تبلیغات، هم برای تولید کنندگان و هم مخاطبان محسوب می شود که بیش از مخاطبان تولید کنندگان در داخل کشور باید به این امور توجه داشته باشند که در سایه تقلید کورکورانه از تبلیغات غربی باعث اشاعه سبک زندگی غربی و در کنار آن فردگرایی، حیازدایی و گسترش تجملات نشوند.