در این نوشتار سه فرض نادرست که در مورد مسلمانان و تروریسم تکرار میشوند در کنار واقعیاتی که کمک می کند تا گفتگوی های صادقتری درباره همسایگان مسلمان خود و خشونتی که با آن در ملت های غربی مواجهیم داشته باشیم، بررسی شده است.
به گزارش شهدای ایران،سنت مسیحی از پیروان این دین میخواهد که شهادت دروغ ندهند. اما چگونه به این خاسته جامعه ی عمل بپوشانیم؟ اینکه در زمان وجود داعش، علیه مسلمانان شهادت دروغ ندهیم، به چه معناست؟ در این نوشتار سه فرض نادرست، اگر نگوییم کاملا دروغ، که غالبا در مورد مسلمانان و تروریسم تکرار میشوند در کنار واقعیاتی که میتواند به ما کمک کند تا گفتگوی های صادق تری در باره ی همسایگان مسلمان خود و خشونتی که با آن در ملت های غربی مواجهیم داشته باشیم، بررسی شده است.
1-مسلمانان تروریسم یا داعش را محکوم نمیکنند
هر زمان که حملات الهام گرفته از داعش در نزدیکی محل زندگی ما رخ میدهد، درخواست های مکرری از مسلمانان مبنی بر محکوم کردن داعش و یا اعلان انزجار بیشترعلیه آنها، شنیده میشود.
مشکل اصلی این تقاضاها این است که آنها نمونه های بسیاری که در آنها مسلمانان داعش و تروریسم را محکوم کرده اند نادیده میگیرند. سازمان همکاری های اسلامی، جامعه ی مسلمانان آمریکای شمالی، شورای مسلمانان بریتانیا و... همگی داعش را به شدت محکوم کرده اند. بیش از 100 اندیشمند مسلمان نامه ای را به ابوبکر بغدادی فرستادند که در آن تفاسیر و عقاید وی در مورد اسلام رد شده است.
در واقع، موارد زیادی از اعلام انزجار از داعش توسط مسلمانان و سازمان های اسلامی وجود دارد که ذکر همه ی آنها غیر ممکن است. در عصر اینترنت دورانی که با یک جستجوی ساده در فضای مجازی میتوان به موارد محکوم کردن داعش توسط مسلمانان رسید، چگونه است که بسیاری از سیاست مداران و اصحاب رسانه هنوز سوال میکنند که چرا مسلمانان انزجار خود را اعلام نمیکنند؟؟
2-مسلمانان بیشتر تمایل به خشونت دارند تا مسیحیان و غیر مسلمانان
ایده های غربی درباره ی تروریسم، اسلام و خشونت را تلفیق میکند. برخی از نامزدهای ریاست جمهوری اصرار دارند که از عبارت "تروریسم رادیکالی اسلامی"استفاده کنیم تا"ریشه و علت" تروریسم را بشناسیم. بیشتر منتقدین مسلمانان در غرب معتقدند که آنها دلیل اعتقادات دینی، بیشتر گرایش به سوی تایید خشونت دارند.
شواهد و مدارک زیادی وجود دارند که این دیدگاه را نفی میکنند. تقریبا دو سوم مسلمانان آمریکا در مقایسه با فقط 43 درصد از کاتولیک ها و 40 درصد از پروتستان ها، معتقدند که حملات نظامی علیه غیر نظامیان هرگز قابل توجیه نیست. وقتی که بحث شکنجه مطرح میشود، تقریبا سه چهارم مسیحیان سفید پوست معتقدند که بازجویی ها و شکنجه های خشن سی آی ای از متهمین در طول جنگ با تروریسم، موجه بوده است.
در مورد مساله ی کشته شدن بواسطه ی تیراندازی در مکان های عمومی فقط در سال 2015، 134 نفر در آمریکا به این دلیل کشته شده اند، در مقایسه با 69 نفری که توسط مسلمانان افراطی درط 14 سال از زمان حوادث یازده سپتامبر کشته شده اند. سالهای پس از حوادث یازده سپتامبر همچنین شاهد بیش از 220000 مورد قتل بود، عددی که تعداد کشته ها به دست مسلمانان افراطی را ناچیز میکند.
در مورد مساله ی تروریسم هم، اسناد اف بی آی نشان میدهد که بین سال های 1980 تا 2005 ، 94 درصد حملات تروریستی در خاک آمریکا توسط غیر مسلمانان انجام شده است. آمارهای اروپا نشان میدهد که تنها 2 درصد از حملات تروریستی در اروپا بین سالهای 2010 تا 2014 توسط افراطیون دینی انجام شده است.
ما حتما باید روی این مساله که چگونه افراطیون مسلمان را از انجام این حملات بازداریم تمرکز کنیم. اما این اعتقاد که مسلمانان منبع اصلی خشونت و قتل در ملت های غربی هستند، یا اینکه مسلمانان در غرب نسبت به سایر گروه ها بیشتر گرایش به خشونت دارند، کاملا غلط است.
3-اگر میخواهیم تروریسم را ریشه کن کنیم، باید مسلمانان تحت نظر بوده و محدود باشند
تلاش هایی برای اعمال محدودیت علیه مسلمانان و نظارت بر آنان در آمریکا انجام شده است. مشکل این تلاش ها اینست که آنها مبتنی بر این فرض هستند که مسلمانان در غرب نسبت به غیر مسلمانان، بیشتر تاییدکننده ی خشونت هستند. برنامه های نظارتی علیه مسلمانان پس از حوادث یازده سپتامبر وجود داشته است.
سازمان امنیت ملی مسئول سیستم امنیتی ثبت ورود و خروج به کشور بین سالهای 2002 تا 2011 بود. این سازمان از ده ها هزار غیر مهاجر مسلمان خواست تا در این طرح ثبتنام کنند. این سیستم در سال 2011 و بعد از اینکه هیچ متهم مرتبط با اعمال تروریستی را نتوانست شناسایی کند، معلق شد.
پلیس نیویورک برنامه ی نظارتی شدیدی را علیه مسلمانان راه اندازی کرده بود که شامل افراد و مکان های مذهبی مانند مساجد میشد، ولی این برنامه نیز به این دلیل که طبق اعتراف مسئول طرح هیچ سرنخی از تروریسم ارائه نکرد، در سال 2014 متوقف شد.
نظارت و برنامه های اینگونه که به شکلی وسیع جمعیت مسلمانان را هدف قرار میدهد، از تروریسم جلوگیری نمیکند. آنها موجب لکه دار شدن مسلمانان و اشاعه و همیشگی کردن این دروغ که خشونت علیه مردم بیگناه اصولا یک"موضوع مسلمانی" است میشود. زمان افشاء این دروغ فرا رسیده است.
داعش اسلام هراسی را میخواهد، داعش میخواهد که اکثریت غیر مسلمانان شروع به انتقاد از مسلمانان کرده و علیه آنها اعمال تبعیض کنند و نیز با آنها مانند یک دشمن رفتار کنند. ما باید تلاش کنیم تا در مورد همسایگان مسلمان خود و نیز در باره ی خشونتی که در غرب با آن مواجهیم، حقیقت را بگوییم.
تاد گریین دانشیار ادیان کالج لوتر
مترجم: هادی قربان یار
مرکز پژوهشی جامعة المصطفی العالمیِة
1-مسلمانان تروریسم یا داعش را محکوم نمیکنند
هر زمان که حملات الهام گرفته از داعش در نزدیکی محل زندگی ما رخ میدهد، درخواست های مکرری از مسلمانان مبنی بر محکوم کردن داعش و یا اعلان انزجار بیشترعلیه آنها، شنیده میشود.
مشکل اصلی این تقاضاها این است که آنها نمونه های بسیاری که در آنها مسلمانان داعش و تروریسم را محکوم کرده اند نادیده میگیرند. سازمان همکاری های اسلامی، جامعه ی مسلمانان آمریکای شمالی، شورای مسلمانان بریتانیا و... همگی داعش را به شدت محکوم کرده اند. بیش از 100 اندیشمند مسلمان نامه ای را به ابوبکر بغدادی فرستادند که در آن تفاسیر و عقاید وی در مورد اسلام رد شده است.
در واقع، موارد زیادی از اعلام انزجار از داعش توسط مسلمانان و سازمان های اسلامی وجود دارد که ذکر همه ی آنها غیر ممکن است. در عصر اینترنت دورانی که با یک جستجوی ساده در فضای مجازی میتوان به موارد محکوم کردن داعش توسط مسلمانان رسید، چگونه است که بسیاری از سیاست مداران و اصحاب رسانه هنوز سوال میکنند که چرا مسلمانان انزجار خود را اعلام نمیکنند؟؟
2-مسلمانان بیشتر تمایل به خشونت دارند تا مسیحیان و غیر مسلمانان
ایده های غربی درباره ی تروریسم، اسلام و خشونت را تلفیق میکند. برخی از نامزدهای ریاست جمهوری اصرار دارند که از عبارت "تروریسم رادیکالی اسلامی"استفاده کنیم تا"ریشه و علت" تروریسم را بشناسیم. بیشتر منتقدین مسلمانان در غرب معتقدند که آنها دلیل اعتقادات دینی، بیشتر گرایش به سوی تایید خشونت دارند.
شواهد و مدارک زیادی وجود دارند که این دیدگاه را نفی میکنند. تقریبا دو سوم مسلمانان آمریکا در مقایسه با فقط 43 درصد از کاتولیک ها و 40 درصد از پروتستان ها، معتقدند که حملات نظامی علیه غیر نظامیان هرگز قابل توجیه نیست. وقتی که بحث شکنجه مطرح میشود، تقریبا سه چهارم مسیحیان سفید پوست معتقدند که بازجویی ها و شکنجه های خشن سی آی ای از متهمین در طول جنگ با تروریسم، موجه بوده است.
در مورد مساله ی کشته شدن بواسطه ی تیراندازی در مکان های عمومی فقط در سال 2015، 134 نفر در آمریکا به این دلیل کشته شده اند، در مقایسه با 69 نفری که توسط مسلمانان افراطی درط 14 سال از زمان حوادث یازده سپتامبر کشته شده اند. سالهای پس از حوادث یازده سپتامبر همچنین شاهد بیش از 220000 مورد قتل بود، عددی که تعداد کشته ها به دست مسلمانان افراطی را ناچیز میکند.
در مورد مساله ی تروریسم هم، اسناد اف بی آی نشان میدهد که بین سال های 1980 تا 2005 ، 94 درصد حملات تروریستی در خاک آمریکا توسط غیر مسلمانان انجام شده است. آمارهای اروپا نشان میدهد که تنها 2 درصد از حملات تروریستی در اروپا بین سالهای 2010 تا 2014 توسط افراطیون دینی انجام شده است.
ما حتما باید روی این مساله که چگونه افراطیون مسلمان را از انجام این حملات بازداریم تمرکز کنیم. اما این اعتقاد که مسلمانان منبع اصلی خشونت و قتل در ملت های غربی هستند، یا اینکه مسلمانان در غرب نسبت به سایر گروه ها بیشتر گرایش به خشونت دارند، کاملا غلط است.
3-اگر میخواهیم تروریسم را ریشه کن کنیم، باید مسلمانان تحت نظر بوده و محدود باشند
تلاش هایی برای اعمال محدودیت علیه مسلمانان و نظارت بر آنان در آمریکا انجام شده است. مشکل این تلاش ها اینست که آنها مبتنی بر این فرض هستند که مسلمانان در غرب نسبت به غیر مسلمانان، بیشتر تاییدکننده ی خشونت هستند. برنامه های نظارتی علیه مسلمانان پس از حوادث یازده سپتامبر وجود داشته است.
سازمان امنیت ملی مسئول سیستم امنیتی ثبت ورود و خروج به کشور بین سالهای 2002 تا 2011 بود. این سازمان از ده ها هزار غیر مهاجر مسلمان خواست تا در این طرح ثبتنام کنند. این سیستم در سال 2011 و بعد از اینکه هیچ متهم مرتبط با اعمال تروریستی را نتوانست شناسایی کند، معلق شد.
پلیس نیویورک برنامه ی نظارتی شدیدی را علیه مسلمانان راه اندازی کرده بود که شامل افراد و مکان های مذهبی مانند مساجد میشد، ولی این برنامه نیز به این دلیل که طبق اعتراف مسئول طرح هیچ سرنخی از تروریسم ارائه نکرد، در سال 2014 متوقف شد.
نظارت و برنامه های اینگونه که به شکلی وسیع جمعیت مسلمانان را هدف قرار میدهد، از تروریسم جلوگیری نمیکند. آنها موجب لکه دار شدن مسلمانان و اشاعه و همیشگی کردن این دروغ که خشونت علیه مردم بیگناه اصولا یک"موضوع مسلمانی" است میشود. زمان افشاء این دروغ فرا رسیده است.
داعش اسلام هراسی را میخواهد، داعش میخواهد که اکثریت غیر مسلمانان شروع به انتقاد از مسلمانان کرده و علیه آنها اعمال تبعیض کنند و نیز با آنها مانند یک دشمن رفتار کنند. ما باید تلاش کنیم تا در مورد همسایگان مسلمان خود و نیز در باره ی خشونتی که در غرب با آن مواجهیم، حقیقت را بگوییم.
تاد گریین دانشیار ادیان کالج لوتر
مترجم: هادی قربان یار
مرکز پژوهشی جامعة المصطفی العالمیِة