از دست دادن اين فرصت از سوي حزب الله و ايران، دسترسي به مديترانه را مسدود نموده و چشم انداز آينده مقاومت را، اگر بهوش نباشیم، تيره خواهد كرد.
شهدای ایران:بيش از يكصد سال قبل، نظريه پردازان جغرافياي سياسي از جمله «مكيندر» شهير متاثر از نقشي كه راه آهن در فشرده كردن جوامع و كوتاهي فواصل بر عهده گرفته بود، آغاز عصري نو را در پيش مي ديدند. ايشان با اعلام «پايان عصر كلمبي» تغيير موازنه ميان قواي دريايي و نيروي زميني را اساس تغييرات جهان مي دانستند...
علي رغم طرح نظريات نوين نيز قرن بيستم به جنگ و خون طي شد و اكنون همچنان قدرت هايي بر جهان مسلطند كه قواي بحري قدرتمندتري نسبت به ديگر كشورها دارند. از سال ٢٠١٠ فصلي نو در كشمكش هاي صده بيست و يكم رقم خورد. جالب اينكه كشورهايي كه عميقا از «بهار عربي» متاثر شده اند علاوه بر اشتراك در مسلماني و عرب بودن، داراي سواحلي با ارزش استراتژيك هستند.
جدا از يمن كه اختلافات عميق داخلي و جغرافياي حساسي نسبت به تنگه «باب المندب» بعنوان دروازه شرق به غرب دارد، تونس و ليبي و مصر و سوريه همگي از ساحل «درياي مديترانه» برخوردارند. مديترانه مهمترين مرز جغرافيايي ميان اروپاي مسيحي و كشورهاي مسلمان است. بر اساس اين زاويه نگاه اگر به اهميت ايجاد «كمربندهاي امنيتي» توجه شود و تحركات آشكار قدرت ها در راستاي تشكيل كمربند بشمار آيند آنگاه روابط ميان حوادث جاري نيز از اين منظر قابل كشف خواهند شد.
از يك سو جيبوتي در جوار آب راه حياتي باب المندب به درياي سرخ و مديترانه، مركز تجمع قواي دريايي قدرت ها شده و رابطه حوادث يمن با قواي دريايي را آشكار كرده است. از سوي ديگر با تاكيد بر ارزش استراتژيك جغرافياي مديترانه در محاسبات قدرت ها، اكنون تونس و مصر موقعيت نسبتا پايداري دارند و ساحل ليبي نيز ظاهرا تحت مهار قدرت هاي غربي در آمده است. در «كمربند پيرامون خاورميانه» سواحل سوريه و لبنان در رقابت باقي مانده بودند كه اخيرا روسيه توانست خط ساحلي سوريه را انحصارا بسود خود اشغال كند. سواحل لبنان نيز اگر چه از سوي نيروهاي سازمان ملل تحت نظارت جهت ممانعت از نقل و انتقال تسليحات قرار دارند اما خلا رياست جمهوري در بيروت تاكنون مانع موثر در برابر تعيين تكليف آن سواحل به سود يكي از مدعيان شده است.
تنها چند ماه پس از آغاز نا آرامي ها در سوريه، منازعات به شمال لبنان سر ريز شد و علي رغم رياست جمهوري «ميشل سليمان» در حكومت لبنان، فرصت به نتيجه رساندن معاملات سياسي بر سر ساحل از دست رفت. پس از آن رييس جمهور، جريانات سياسي لبنان طي قريب ٣٠ ماه زور آزمايي هنوز نتوانسته اند براي پر كردن خلا رياست جمهوري به توافق برسند كه البته دخالت هاي مدعيان خارجي سهم از مزاياي ژئوپلتيك لبنان نيز كارشكنانه بوده هر چند حساسيت اين رقابت بزرگ سياسي مانعِ از كنترل خارج شدن اوضاع لبنان نيز محسوب مي شود.
لبنان پس از جنگ تموز با زيرساخت هاي آسيب ديده دست و پنجه نرم مي كند، ميزبان تقريبا دو ميليون پناهجو است، از اطراف در محاصره منازعات همسايگان مي باشد، درگيري هاي داخلي پيچيده و عميقي دارد و چاره اي جز تن دادن به رونق سواحل جهت رفع مشكلات اقتصادي برايش باقي نمانده كه اين چاره نيز از مسير مشاركت با قدرت هاي اقتصادي جهان مي گذرد. اخيرا علي رغم معادلات پيچيده لبنان، چراغ سبز «سعد حريري» به انتخاب «ميشل عون» براي رياست جمهوري گامي به سوي تشكيل دولتي مشروع است...
لبنان جغرافيايي غير قابل چشم پوشي دارد و به نظر مي رسد كه مدعيان خارجي مترصد فرصت هستند كه از دولتي مشروع و مطلوب، مجوز حضور خود در اين كشور را اخذ كنند آنچنانكه مثلا در ليبي نيز بلافاصله پس از بر تخت نشاندن «فايز سراج»، دعوتنامه حضور قانوني غربيان از سوي دولت نيم بند وفاق ملي اش صادر شد.
تمركز رقابت لبنان بر سر اداره سواحل است و در اينباره واقعبينانه بايد پذيرفت ايران يا عربستان توان رقابت با قواي بحري قدرت ها را ندارند. همچنين همجواري لبنان با اسرائيل مانع تحمل ايشان در سواحلي مي شود كه بخشي از خط مقدم جبهه محسوب شده و حزب الله طي جنگ ٢٠٠٦ از آنجا به ناوچه اسرائيلي حمله كرد، هر چند در مقابل اسرائيل نشان داد كه توان قابل توجهي براي تخريب تاسيسات ساحلي لبنان دارد.
با وجود مصادره طرطوس سوريه، گسترش سلطه روس ها بر لبنان تحمل نخواهد شد، آمريكا و فرانسه هم نمي توانند در همسايگي با روسيه باشند، بريتانيا كه بدنام و حساسيت برانگيز است و نهايتا به نظر مي رسد قواي دريايي آلمان گزينه احتمالي غرب براي مديريت سواحل لبنان باشند.
با توجه به فضاي رسانه هاي بين المللي، آلمان نيز اخيرا نسبت به حضور دريايي در خاورميانه اشتياق آشكاري نشان مي دهد و چندي پيش بر عهده گرفتن فرماندهي نيروهاي دريايي سازمان ملل در سواحل لبنان را بسيار با اهميت جلوه داد.
روزنامه هاي آلماني همچنين اخيرا از استراتژي نمايش قدرتمندتر قواي دريايي كشورشان طي سال هاي آينده خبر مي دهند. از سويي اسرائيل از عزم خريد كلان تسليحات دريايي توليد آلمان سخن مي گويد و سازگاري قواي بحري اسرائيل و آلمان را ياداوري مي كند كه مي تواند نشانه اي از استقبال تلويحي اسرائيل از حضور آلمان در همسايگي كشورشان برداشت شود.
از منظري ديگر تحقق طرح هاي نظامي امنيتي اتحاديه اروپا و حفظ يكپارچگي آن منوط به نقش آفريني آلمان مقتدر مي باشد لذا مي توان توقع داشت فعالتر شدن قدرت بين المللي آلمان در سواحل لبنان مورد حمايت اروپا، آمريكا و شركاي منطقه اي ايشان قرار گيرد.
احتمال ديگري كه مي تواند در نظر گرفته شود، بيدار شدن اژدهاي زرد به طمع تثبيت حضور در مديترانه است. طرحي كه سال هاست از آن سخن گفته شده و تحركات چين براي شكل دهي به نظام چند قطبي را تكميل مي كند. چين توان اقتصادي قابل توجهي دارد و متاثر از مواضع آمريكا در شرق آسيا، انگيزه هايش براي نمايش قدرت در مديترانه و خاورميانه قوي مي باشد...
ملاحظه تغيير رفتارهاي ناگهاني بازيگران لبنان، ضرورت حساسيت بيشتر حزب الله و تقويت تحرك در ميدان كنوني سياست لبنان را ناگزير كرده است. حزب الله متكي به جايگاه سياسي خود بايد چنان با برگه هاي موجود بازي كند كه لااقل از تبعات برچسب تروريستي بودن بكاهد.
از دست دادن اين فرصت از سوي حزب الله و ايران، دسترسي به مديترانه را مسدود نموده و چشم انداز آينده مقاومت را، اگر بهوش نباشیم، تيره خواهد كرد.
*الف
علي رغم طرح نظريات نوين نيز قرن بيستم به جنگ و خون طي شد و اكنون همچنان قدرت هايي بر جهان مسلطند كه قواي بحري قدرتمندتري نسبت به ديگر كشورها دارند. از سال ٢٠١٠ فصلي نو در كشمكش هاي صده بيست و يكم رقم خورد. جالب اينكه كشورهايي كه عميقا از «بهار عربي» متاثر شده اند علاوه بر اشتراك در مسلماني و عرب بودن، داراي سواحلي با ارزش استراتژيك هستند.
جدا از يمن كه اختلافات عميق داخلي و جغرافياي حساسي نسبت به تنگه «باب المندب» بعنوان دروازه شرق به غرب دارد، تونس و ليبي و مصر و سوريه همگي از ساحل «درياي مديترانه» برخوردارند. مديترانه مهمترين مرز جغرافيايي ميان اروپاي مسيحي و كشورهاي مسلمان است. بر اساس اين زاويه نگاه اگر به اهميت ايجاد «كمربندهاي امنيتي» توجه شود و تحركات آشكار قدرت ها در راستاي تشكيل كمربند بشمار آيند آنگاه روابط ميان حوادث جاري نيز از اين منظر قابل كشف خواهند شد.
از يك سو جيبوتي در جوار آب راه حياتي باب المندب به درياي سرخ و مديترانه، مركز تجمع قواي دريايي قدرت ها شده و رابطه حوادث يمن با قواي دريايي را آشكار كرده است. از سوي ديگر با تاكيد بر ارزش استراتژيك جغرافياي مديترانه در محاسبات قدرت ها، اكنون تونس و مصر موقعيت نسبتا پايداري دارند و ساحل ليبي نيز ظاهرا تحت مهار قدرت هاي غربي در آمده است. در «كمربند پيرامون خاورميانه» سواحل سوريه و لبنان در رقابت باقي مانده بودند كه اخيرا روسيه توانست خط ساحلي سوريه را انحصارا بسود خود اشغال كند. سواحل لبنان نيز اگر چه از سوي نيروهاي سازمان ملل تحت نظارت جهت ممانعت از نقل و انتقال تسليحات قرار دارند اما خلا رياست جمهوري در بيروت تاكنون مانع موثر در برابر تعيين تكليف آن سواحل به سود يكي از مدعيان شده است.
تنها چند ماه پس از آغاز نا آرامي ها در سوريه، منازعات به شمال لبنان سر ريز شد و علي رغم رياست جمهوري «ميشل سليمان» در حكومت لبنان، فرصت به نتيجه رساندن معاملات سياسي بر سر ساحل از دست رفت. پس از آن رييس جمهور، جريانات سياسي لبنان طي قريب ٣٠ ماه زور آزمايي هنوز نتوانسته اند براي پر كردن خلا رياست جمهوري به توافق برسند كه البته دخالت هاي مدعيان خارجي سهم از مزاياي ژئوپلتيك لبنان نيز كارشكنانه بوده هر چند حساسيت اين رقابت بزرگ سياسي مانعِ از كنترل خارج شدن اوضاع لبنان نيز محسوب مي شود.
لبنان پس از جنگ تموز با زيرساخت هاي آسيب ديده دست و پنجه نرم مي كند، ميزبان تقريبا دو ميليون پناهجو است، از اطراف در محاصره منازعات همسايگان مي باشد، درگيري هاي داخلي پيچيده و عميقي دارد و چاره اي جز تن دادن به رونق سواحل جهت رفع مشكلات اقتصادي برايش باقي نمانده كه اين چاره نيز از مسير مشاركت با قدرت هاي اقتصادي جهان مي گذرد. اخيرا علي رغم معادلات پيچيده لبنان، چراغ سبز «سعد حريري» به انتخاب «ميشل عون» براي رياست جمهوري گامي به سوي تشكيل دولتي مشروع است...
لبنان جغرافيايي غير قابل چشم پوشي دارد و به نظر مي رسد كه مدعيان خارجي مترصد فرصت هستند كه از دولتي مشروع و مطلوب، مجوز حضور خود در اين كشور را اخذ كنند آنچنانكه مثلا در ليبي نيز بلافاصله پس از بر تخت نشاندن «فايز سراج»، دعوتنامه حضور قانوني غربيان از سوي دولت نيم بند وفاق ملي اش صادر شد.
تمركز رقابت لبنان بر سر اداره سواحل است و در اينباره واقعبينانه بايد پذيرفت ايران يا عربستان توان رقابت با قواي بحري قدرت ها را ندارند. همچنين همجواري لبنان با اسرائيل مانع تحمل ايشان در سواحلي مي شود كه بخشي از خط مقدم جبهه محسوب شده و حزب الله طي جنگ ٢٠٠٦ از آنجا به ناوچه اسرائيلي حمله كرد، هر چند در مقابل اسرائيل نشان داد كه توان قابل توجهي براي تخريب تاسيسات ساحلي لبنان دارد.
با وجود مصادره طرطوس سوريه، گسترش سلطه روس ها بر لبنان تحمل نخواهد شد، آمريكا و فرانسه هم نمي توانند در همسايگي با روسيه باشند، بريتانيا كه بدنام و حساسيت برانگيز است و نهايتا به نظر مي رسد قواي دريايي آلمان گزينه احتمالي غرب براي مديريت سواحل لبنان باشند.
با توجه به فضاي رسانه هاي بين المللي، آلمان نيز اخيرا نسبت به حضور دريايي در خاورميانه اشتياق آشكاري نشان مي دهد و چندي پيش بر عهده گرفتن فرماندهي نيروهاي دريايي سازمان ملل در سواحل لبنان را بسيار با اهميت جلوه داد.
روزنامه هاي آلماني همچنين اخيرا از استراتژي نمايش قدرتمندتر قواي دريايي كشورشان طي سال هاي آينده خبر مي دهند. از سويي اسرائيل از عزم خريد كلان تسليحات دريايي توليد آلمان سخن مي گويد و سازگاري قواي بحري اسرائيل و آلمان را ياداوري مي كند كه مي تواند نشانه اي از استقبال تلويحي اسرائيل از حضور آلمان در همسايگي كشورشان برداشت شود.
از منظري ديگر تحقق طرح هاي نظامي امنيتي اتحاديه اروپا و حفظ يكپارچگي آن منوط به نقش آفريني آلمان مقتدر مي باشد لذا مي توان توقع داشت فعالتر شدن قدرت بين المللي آلمان در سواحل لبنان مورد حمايت اروپا، آمريكا و شركاي منطقه اي ايشان قرار گيرد.
احتمال ديگري كه مي تواند در نظر گرفته شود، بيدار شدن اژدهاي زرد به طمع تثبيت حضور در مديترانه است. طرحي كه سال هاست از آن سخن گفته شده و تحركات چين براي شكل دهي به نظام چند قطبي را تكميل مي كند. چين توان اقتصادي قابل توجهي دارد و متاثر از مواضع آمريكا در شرق آسيا، انگيزه هايش براي نمايش قدرت در مديترانه و خاورميانه قوي مي باشد...
ملاحظه تغيير رفتارهاي ناگهاني بازيگران لبنان، ضرورت حساسيت بيشتر حزب الله و تقويت تحرك در ميدان كنوني سياست لبنان را ناگزير كرده است. حزب الله متكي به جايگاه سياسي خود بايد چنان با برگه هاي موجود بازي كند كه لااقل از تبعات برچسب تروريستي بودن بكاهد.
از دست دادن اين فرصت از سوي حزب الله و ايران، دسترسي به مديترانه را مسدود نموده و چشم انداز آينده مقاومت را، اگر بهوش نباشیم، تيره خواهد كرد.
*الف