در شرایطی که کمتر از 7 ماه به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده است، همزمان سه نفر از وزرای دولت برکنار شدند و در حالی که انتظار میرفت تغییراتی در عرصه اقتصادی پدید آید، رئیسجمهور ترجیح داد با روسای وزارتخانههای ارشاد، آموزش و پرورش و ورزش خداحافظی کند.
به گزارش شهدای ایران به نقل از کیهان، روزنامه رسالت در تحلیلی نوشت: مشکل وزرای ورزش و آموزش و پرورش ظاهرا ضعف مدیریت و عملکرد عنوان شده است و شگفت آنکه وزیر آموزش و پرورش قرار بود به همین دلیل هفته آینده استیضاح شود، اما رئیسجمهور علیرغم مقاومت وزیر، حاضر نشد تا روشن شدن نتیجه استیضاح، صبر کند.
به نظر میرسد احزاب و گروههای اصلاحطلب برای ورود زودرس به رقابتهای انتخاباتی مصمم شدهاند و ظاهرا حمایت خویش از آقای روحانی را به دریافت پیشاپیش قسط اول سهم خود از دولت آینده موکول کردهاند.
به نظر میرسد در ماههای پایانی دولت، برکناری وزیر آموزش و پرورش بیش از آنکه به منظور رفع مشکلات باشد، علتی سیاسی دارد و آقای فانی، قربانی وجهالمصالحه اصلاحطلبان و رئیسجمهور شده است. این سخن به معنای دفاع از عملکرد وزیر نیست که صرفنظر از سلوک شخصی و معلمانه ایشان، تصویب تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره و استیضاح آقای فانی و نیز موج نارضایتی فرهنگیان، به خصوص از مشکلات معیشتی خویش، همگی حکایت از ضرورت تحول در رویکرد این وزارتخانه دارد. نگرانی در این است که مشکلات آموزش و پرورش بهانهای شود برای انتصاب وزیری که بخواهد تمامی ظرفیت این وزارتخانه را در خدمت اهداف حزبی و گروهی خود به کار گیرد و به طور کلی اهداف تعلیم و تربیت و مصالح نسل آینده را زیر پا بگذارد.
البته این نگرانی بیدلیل نیست، زیرا پیش از این در دوران طولانی مدیریت کارگزاران و اصلاحطلبان بر وزارت آموزش و پرورش، شاهد زخمهای عمیقی بر پیکر تعلیم و تربیت کشور بودهایم که هنوز ترمیم نشده است و ناکارآمدی آموزش و پرورش در تربیت انسان تراز نظام جمهوری اسلامی را باید محصول مدیریت بیست و چند ساله آنان بر این وزارتخانه دانست و از جمله ضرباتی که در این دوران طولانی بر آموزش و پرورش وارد آمد، حذف معاونت پرورشی و انحلال تدریجی نظام تربیت معلم بود که میراث گرانقدر شهیدان رجایی و باهنر بودند. همچنین است ایدئولوژیزدایی از برنامههای آموزش و پرورش و مخالفت صریح در مصاحبهها با آموزش و پرورش ایدئولوژیک (بخوانید آموزش و پرورش اسلامی) طراحی نظام جدید متوسطه سکولار، تغییرات تدریجی و انحرافی در کتب درسی به خصوص درس تاریخ و تاریخ انقلاب، زمینهسازی برای نفوذ دشمن در معاونت پرورشی، آموزش جنسی به کودکان در پوشش مبارزه با ایدز، آموزش حقوق لیبرالیستی به کودکان، سوءاستفاده از سرمایههای معلمان در صندوق ذخیره و بانک سرمایه توسط خویشاوندان و موارد متعدد دیگر که در عملکرد مدیران کارگزار و اصلاحطلب ثبت شده است.
محمود فرشیدی خاطرنشان میکند: ناگفته نماند که با انتصاب آقای فانی نیز همین جریان سیاسی تلاش کرد مجددا اهداف سیاسی - اقتصادی خود را در آموزش و پرورش دنبال کند و لذا توانست بر مسند صندوق ذخیره و بانک سرمایه تکیه بزند، ریاست دانشگاه فرهنگیان را تصاحب نماید، معاونت پرورشی را به سوی فعالیتهای سیاسی و حزبی سوق دهد، در تالیف کتابهای درسی جای پایی پیدا کند و در عرصه مدیریت با رویکرد حزبی، تغییرات گستردهای به عمل آورد و از همه مهمتر روند اجرا و تحقق سند تحول بنیادین را تقریبا متوقف سازد اما این همه امتیازات، انتظار رفتاری سیاسی را برآورده نساخت و لذا تحت فشار آنان، استعفای ناخواسته آقای فانی پذیرفته شد.
به نظر میرسد احزاب و گروههای اصلاحطلب برای ورود زودرس به رقابتهای انتخاباتی مصمم شدهاند و ظاهرا حمایت خویش از آقای روحانی را به دریافت پیشاپیش قسط اول سهم خود از دولت آینده موکول کردهاند.
به نظر میرسد در ماههای پایانی دولت، برکناری وزیر آموزش و پرورش بیش از آنکه به منظور رفع مشکلات باشد، علتی سیاسی دارد و آقای فانی، قربانی وجهالمصالحه اصلاحطلبان و رئیسجمهور شده است. این سخن به معنای دفاع از عملکرد وزیر نیست که صرفنظر از سلوک شخصی و معلمانه ایشان، تصویب تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره و استیضاح آقای فانی و نیز موج نارضایتی فرهنگیان، به خصوص از مشکلات معیشتی خویش، همگی حکایت از ضرورت تحول در رویکرد این وزارتخانه دارد. نگرانی در این است که مشکلات آموزش و پرورش بهانهای شود برای انتصاب وزیری که بخواهد تمامی ظرفیت این وزارتخانه را در خدمت اهداف حزبی و گروهی خود به کار گیرد و به طور کلی اهداف تعلیم و تربیت و مصالح نسل آینده را زیر پا بگذارد.
البته این نگرانی بیدلیل نیست، زیرا پیش از این در دوران طولانی مدیریت کارگزاران و اصلاحطلبان بر وزارت آموزش و پرورش، شاهد زخمهای عمیقی بر پیکر تعلیم و تربیت کشور بودهایم که هنوز ترمیم نشده است و ناکارآمدی آموزش و پرورش در تربیت انسان تراز نظام جمهوری اسلامی را باید محصول مدیریت بیست و چند ساله آنان بر این وزارتخانه دانست و از جمله ضرباتی که در این دوران طولانی بر آموزش و پرورش وارد آمد، حذف معاونت پرورشی و انحلال تدریجی نظام تربیت معلم بود که میراث گرانقدر شهیدان رجایی و باهنر بودند. همچنین است ایدئولوژیزدایی از برنامههای آموزش و پرورش و مخالفت صریح در مصاحبهها با آموزش و پرورش ایدئولوژیک (بخوانید آموزش و پرورش اسلامی) طراحی نظام جدید متوسطه سکولار، تغییرات تدریجی و انحرافی در کتب درسی به خصوص درس تاریخ و تاریخ انقلاب، زمینهسازی برای نفوذ دشمن در معاونت پرورشی، آموزش جنسی به کودکان در پوشش مبارزه با ایدز، آموزش حقوق لیبرالیستی به کودکان، سوءاستفاده از سرمایههای معلمان در صندوق ذخیره و بانک سرمایه توسط خویشاوندان و موارد متعدد دیگر که در عملکرد مدیران کارگزار و اصلاحطلب ثبت شده است.
محمود فرشیدی خاطرنشان میکند: ناگفته نماند که با انتصاب آقای فانی نیز همین جریان سیاسی تلاش کرد مجددا اهداف سیاسی - اقتصادی خود را در آموزش و پرورش دنبال کند و لذا توانست بر مسند صندوق ذخیره و بانک سرمایه تکیه بزند، ریاست دانشگاه فرهنگیان را تصاحب نماید، معاونت پرورشی را به سوی فعالیتهای سیاسی و حزبی سوق دهد، در تالیف کتابهای درسی جای پایی پیدا کند و در عرصه مدیریت با رویکرد حزبی، تغییرات گستردهای به عمل آورد و از همه مهمتر روند اجرا و تحقق سند تحول بنیادین را تقریبا متوقف سازد اما این همه امتیازات، انتظار رفتاری سیاسی را برآورده نساخت و لذا تحت فشار آنان، استعفای ناخواسته آقای فانی پذیرفته شد.