سند زیارت عاشورا قدسی است و به طور خاص القاء مفاهیم این زیارت از جانب خداوند است و از نظر علما نقل آن از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) صحیح السند و یا موثق الصدور است.
شهدای ایران: سند زیارت عاشورا قدسی است و به طور خاص القاء مفاهیم این زیارت از جانب خداوند است و از نظر علما نقل آن از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) صحیح السند و یا موثق الصدور است.
به گزارش جام نیوز، استاد حوزه علمیه قم به شرح فرازهایی از زیارت عاشورا پرداخته است.
آنچه در ذیل می خوانید بخش نخست گفت و گوی حجت الاسلام والمسلمین تحریری با خبرگزاری حوزه است:
خواندن زیارت عاشورا در روز عاشورا سفارش شده و توسط ائمه(ع) با بیانات مختلفی نقل گردیده است. یک زیارت عاشورای معروفه و یک زیارت عاشورای غیر معروفه داریم. امام باقر(ع) مقدماتی را برای زیارت عاشورای معروفه نقل میکند که در "کامل الزیارات ابن قولویه" و همچنین در "مصباح المتهجد مرحوم شیخ طوسی" که بعد از ابن قولویه بوده اند آمده اختلافاتی در نقل آن آمده است. در برخی کتب، نسخه بدلهای آن هم ذکر شده است.
اصل سفارش این زیارت برای روز عاشوراست. اما در ادامه میفرمایند اگر در ایام دیگر هم خوانده شود، مشکلی ندارد و حضرت اساساً به راوی که علقمه است سفارش میکنند در ایام دیگر هم اگر توانستی این زیارت را بخوان. «و ان استطعت ان تزورهم فی کل یوم بهذه الزیارة من دارک فافعل». بعد حضرت ثواب بسیار زیادی را برای این زیارت بیان میکنند. میفرمایند این ثواب در ایام دیگر هم هست و فقط در روز عاشورا نیست.
این یکی از زیاراتی است که این مقدار فضائل برای آن ذکر شده ؛ حضرت میفرمایند ثواب دوهزار حج و دوهزار عمره و دو هزار جهاد، ثواب هر حج ، عمره و غزوه ای که افراد با پیامبر اکرم(ص) و ائمه(ع) داشته اند را دارد. و البته آدابی هم دارد که حضرت میفرمایند به صحرا برو یا بر بالای بلندی و پشت بام برو، اول سفارش به تکبیر میکنند و بعد سلام به امیر المؤمنین(ع) و بعد هم دو رکعت نماز و بعد هم زیارت را بیان میکنند.
این مقدمات زیارت عاشوراست که مطالب مهمی در این زیارت آمده ؛ همانطور که بیان شد، موارد دیگری هم برای چگونگی زیارت عاشورا ذکر گردیده و برخی از مؤلفین که در این خصوص تحقیق کرده اند، این موارد را برای آن ذکر کرده اند و این مطالب اجمالی بر زیارت عاشورا بود که عرض کردم. حضرت در پایان زیارت هم دعایی را به علقمه یاد میدهند که اگر حاجتی داشتی و این دعا را بخوانی، ان شاء الله خدای متعال حاجت تو را برآورده میکند.
این را به این جهت عرض کردم چون گاهی تلقی میشود خواندن زیارت عاشورا مشکلاتی را به دنبال میآورد. به نظر میرسد اینگونه نیست و خود ائمه(ع) برای رفع مشکلات این را فرموده اند که ما زیارت عاشورا را با این دعا بخوانیم. صفوان خدمت امام صادق(ع) خبر میدهد که با علقمه بودیم و او این زیارت را از پدرتان نقل کرد. حضرت به صفوان میفرمایند: «اذا حدث لک الی الله حاجة فزر بهذه الزیارة من حیثکم»، هر جایی که هستی این زیارت را بخوان و لازم نیست به کربلا بروی و بعد میفرمایند "ودعوا بهذا الدعاء" این دعا را هم بخوان که دعای علقمه بوده و در مفاتیح هم هست و در ادامه حاجتت را از خدا بخواه "فاعطیک من الله" آن حاجت از طرف خدا میآید و نه خدا تخلف وعده میکند و نه رسولش.
*زیارت عاشورا حدیث قدسی است؛
بنابراین نباید به این مسائل توجه کرد. نکته دوم اینکه این زیارت را امام باقر(ع) از پدر بزرگوارشان و پدر بزرگوارشان نیز از امام حسین(ع) و امام حسن(ع) و همین طور از علی(ع) و از رسول خدا(ص) و رسول خدا(ص) از جبرئیل و او از خدای متعال نقل میکند. یعنی با این بیان زیارت عاشورا حدیث قدسی است. این فرمایش را امام صادق(ع) میفرمایند، در وقتی که این زیارت را صفوان از علقمه برای ایشان نقل میکند.
متن روایت این است: "قال لی ابوعبد الله(ع) تعاهد هذه الزیارة خیلی عجیب است تو تعهد کن که این زیارت را بخوانی فادعوا بهذا الدعاء"، از دور این دعا را بخوان "فانی ضامن علی الله تعالی لکل من زار بهذه الزیارة"، من ازجانب خدا ضامن هستم که هر کس این زیارت را بخواند زیارتش قبول و سعیش مشکور شود و سلامش هم برسد. پرده ای در بین نباشد و حاجتش از جانب خدا هر حاجتی که باشد، برآورده شود،
بعد حضرت میفرمایند "ای صفوان من این زیارت را با تضمین همین ضمانت از پدرم شنیدم"، یعنی امام باقر(ع) این تضمینها را کرده و پدرم از پدرش علی بن الحسین(ع) با همین ضمانت یعنی تأکید میکند، این ضمانت هست و او از امام حسین(ع) و او از برادرش امام حسن(ع) به همین ضمانت و او از علی(ع) و علی(ع) از پیامبر اکرم(ص) با همین ضمانت و او از جبرئیل با همین ضمانت و جبرئیل از خدای متعال با همین ضمانت که خدا بر خودش قسم یاد کرد، "قد عالی الله علی نفسه ان من زار الحسین(ع) بهذه الزیارة و دعا بهذه الدعا قبلت منه الزیارته حضرت میفرماید؛ "فقط دشمنان ما نمیتوانند از این مسئله بهره مند شوند و هر کس با این نیت بیاید، این فضایل را دارد." بعد جبرئیل میگوید من به پیامبر اکرم(ص) گفتم یا رسول الله خداوند سرور و بشارتی را برای شما فرستاده که سرور و بشارت به علی و فاطمه و حسن و حسین و ائمه(ع) از فرزندانشان است.
از جهت سند هم علما تحقیقاتی را انجام داده اند که در اینجا جای بحث آن نیست که صفوان چه جایگاهی دارد و همچنین علقمه و همین طور سخنانی که به امام باقر(ع) میرسد، یا گفته اند صحیحه هستند یا حسنه که این روایت مورد پذیرش قرار گرفته و از نظر سندی خدشه ای برای رسیدن این روایت به رسول اکرم(ص) که این را به عنوان حدیث قدسی بیان میکنند، ندارد.
*تفاوت حدیث قدسی با قرآن
توضیح مختصری در فرق بین حدیث قدسی ، قرآن و سایر فرمایشات نبی اکرم(ص) عرض میکنم. همه خصوصیات قرآن کریم وحی است، هم مفاهیم آن و هم جزئیات آن وحی است، اما راجع به حدیث قدسی و فرمایشات پیامبر اکرم(ص) محتوای آنها وحی است، اما این قالب الفاظ از جانب خود پیامبر اکرم(ص) است که این الفاظ عنوان وحی ندارند. البته مقدس هستند، اما اینکه مانند قرآن حروفش هم وحی شده، نیست.
در حدیث قدسی محتوا به طور خاص وحی میشود، الفاظ از جانب پیامبر اکرم(ص) است. اما در سایر فرمایشات محتوا به صورت خاص وحی نمیشود، یک سری معارف کلی به آن حضرت وحی میشود که فرمود "ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی" و آن الفاظ به طور خاص از جانب پیامبر اکرم(ص) انشاء میشود.
حدیث قدسی مختص پیامبر اکرم(ص) نیست و اهل بیت(ع) هم حدیث قدسی دارند، لذا مرحوم شیخ حرّعاملی رضوان الله علیه کتابی بنام "جواهر الثنیة" در احادیث قدسی نوشته اند که گاهی از امام صادق(ع) احادیث قدسی را نقل میکنند، اینجا امام صادق(ع) میفرمایند "خدا فرمود؛ گاهی از امام باقر(ع) و گاهی از سایر ائمه(ع) که ایشان این احادیث قدسیه را دسته بندی کرده است" و اینها غیر از هزاران احادیث دیگری است که مرحوم شیخ حر عاملی در وسایل الشیعة گردآورده و این در حالی است که روایات فقهی و قدری روایات اخلاقی را آورده و مرحوم مجلسی ده جلد روایت از ابواب مختلف در بحار بیان شده و بحث های مربوط به علم، جهل، عقل ، ایمان و مسائل توحیدی، نبوتها، امامت، معاد و عالم برزخ در آن بیان شده و روایات بسیاری که ما از ائمه(ع) مسائل اخلاقی و فضائل ائمه که حدود ده جلد از بحار است و مسائل کیهان شناسی، زمین شناسی و مواهب الهی در زمین و گیاهان و روایات مختلفی که آمده است در بحار گرد آمده که اینها روایات عمومی اهل بیت(ع) و خصوصیت آن اجمالا به این صورت است که برای استناد آن به اهل بیت(ع) علمای ما قواعدی دارند در جای خود بحث میشود.
به این دلیل که ما بحث زیارت عاشورا را داریم، این مسائل را عرض کردم که از جهت سندی زیارت عاشورا چه سندی است و حدیث قدسی بوده و به طور خاص، القاء مفاهیم این زیارت از جانب خداوند بوده و از جهت وسائطی که از امام صادق(ع) و امام باقر(ع) نقل میکنند، علما گفته اند صحیح السند یا موثوق الصدور است که پذیرفته شده، این بحث سندی بود و بحث متن زیارت عاشورا باقی میماند.
*حکمت توجه به ساحت ربوبی در زیارات
عرض کردیم طبق روایت اولیه که مرحوم شیخ عباس(ره) برای آسان تر شدن، برخی آداب زیارت عاشورا را ذکر نکرده اند، چرا که کتابشان را برای عموم نوشته و اصل زیارت و فضایل آن را ذکر کرده اند. در نوع زیارات اول به ساحت مقدس ربوبی توجه میشود، حکمت این چیست؟ در این زیارت این چنین است حضرت میفرماید، اول تکبیر میگوییم، بعد دو رکعت نماز و بعد، این زیارت را میخوانیم و در زیارت جامعه کبیره صد تکبیر در سه مرحله امام هادی(ع) سفارش میکنند، حکمتش ظاهراً این است که به هر حال میخواهند بیان کنند ماهیت زیارت چیست، ماهیت زیارت توجه خاص به خدای متعال از طریق اولیاء است که ما از طریق این بندگان شایسته خدا با ذات کبریایی ارتباط گرفته و ایمان خودمان را به حق تعالی و به اولیای الهی ابراز کنیم.
پس اگر بخواهیم ایمانمان را به خدای متعال ابراز کنیم، باید خدا را آن طور که هست بشناسیم و اقرار کنیم، نه اینکه بگوییم ما فقط خدا قبول داشته پیامبر(ص) را قبول نداریم و اگر سراغ او برویم، دیگر سراغ خدا نرفته ایم، اینجا در واقع سراغ خدا هم نرفته ایم، اگر ما اسباب و مسببات این عالم را قبول نداشته باشیم و بگوییم فقط خدا را قبول داریم، در واقع خدا را هم قبول نکرده ایم، چون خدا عالم را اینگونه آفریده ، او ربّ است، ربّ تربیت میکند، ما مربوب هستیم، آیا ما میتوانیم برای ربّ تکلیف معین کنیم؟ خیر، ما فقط باید توان داشته باشیم که خلقت او را بشناسیم که چیست و چگونه است، چیستی را به طور کامل نمیتوانیم بشناسیم، ماهنوز به چه بودن ذرات عالم هستی پی نبرده ایم، اما چگونگی را میتوانیم با تحلیلات عقلی پی ببریم که اینها فقیر هستند و او مدبر است.
انسان را به طور اجمالی درک میکنیم که موجودی هدفمند بوده و برای رسیدن به آن هدف، نیاز به راه دارد و از جهت حکمت خالق او باید آن راه را نشان دهد و از اینجا پی میبریم این نظام اسباب و مسبباتی برای رسیدن به کمال ظاهری است، لذا انبیاء را فرستاده و فرموده که انبیاء باید از جنس خودتان باشد و گفتمان آنها را درک کنید، برخی افرادکه برای نپذیرفتن بهانه میآوردند؛ میگفتند چرا ملک نمیآید و قرآن هشدار میدهد که ما ملک را همین طور نمیفرستیم و گاهی ملائکه برای عذاب میآمدند، یعنی اگر خیلی سرسختی کنید، ما هم آنگونه میفرستیم، علاوه بر اینکه اگر ملک هم بفرستیم، آنها را در قالب بشر میفرستیم که با شما رابطه داشته باشد و ما با این خصوصیات امتحان میشویم که به سوی خدا برویم، خدا اینگونه خواسته ما باید عقلانیت خودمان را به کار ببندیم و این روابط مادی عقلانیت ما را تحت الشعاع قرار ندهد که ما مادی هستیم و فقط ارتباط مادی داریم این خود مهم است و آن حقیقت انسانی را با آن کالبدمادی قرار داده تا عقلانیت به کار بیفتد تا ما به عالم غیب برویم عالم غیب اصل است و اول است، این وسائط هم اینچنین است.
غرضم این است که این بحث تکبیر یا در برخی از زیارات فرموده اند «سبحان الله»، لا اله الا الله و الحمد لله» بگویید، اینها همه توجه است و میخواهند عرض کنند، ما استقلال نداریم و در هر مرتبه ای از کمال باشیم، آینه هستیم، ائمه(ع) آینه تمام نمای عالم غیب هستند، بقیه افراد آینه های مختلف و کوچک و زنگار زده ای هستند. محتوای زیارات همین اعتقادات را با بیانات مختلف برای ما بیان میکنند، در برخی از زیارات راهکارهای تربیتی هم وجود دارد و برخی از زیارات عمدتاً معتقدات ما را بیان میکنند که بیان این معتقدات بدون اعمال مناسب، امکان پذیر نیست.
پس اگر زیارت عاشورا را بررسی کنیم، صرفاً یک سری از معتقدات را بیان میکند که امام حسین(ع) چه جایگاهی در عالم و امت اسلامی داشت و شهادت ایشان چه تأثیراتی در عالم به جای گذاشته ؟ و سوم اینکه شهادت ایشان ما را به نظام امامت راهنمایی میکند که این نظام امامت تا قیامت ادامه دارد و در زیارت عاشورا دو مرتبه بحث انتقام گیری از دشمنان و قاتلین امام حسین(ع) به واسطه آن حضرت آمده و مسئله چهارم تبری جستن از کسانی که این واقعه را به پا کرده اند.
*رسالت نظام امامت در زیارت عاشورا
نکته مهمی که در اینجا از زیارت عاشورا استفاده میشود، اینکه اولیای الهی و مخصوصاً امام حسین(ع)، با این حرکت جنبه سیاسی را نیز در نظر داشته اند که میخواستند بیان کنند در برابر چه جبهه ای قرار گرفته و چه کسانی در برابر نظام امامت قرار گرفته اند و همچنین میخواهند بفرمایند دور نمای رسالت نظام امامت چیست؛ همانا رساندن بشر به کمال حقیقی است و این مطلب در زیارت عاشورا آمده و این کمال واقعی در قیامت با شفاعت امام حسین(ع) به طور خاص نصیب انسان میشود.
*راز گفتن سلام در زیارت عاشورا
معمولاً زیارات از سلام آغاز میشوند که محتوای سلام، اظهار تحیت و ارادت به شخصی است که به او سلام میشود. سلام از سلامت و امنیت میآید، سلام کننده در واقع سلامت و امنیت را برای طرف مقابل میخواهد. یا دعایی از جانب خود اوست و یا این معنا را از خدای متعال برای شخص طلب میکند، سلام خدا بر شما یا سلام من بر شما، که در واقع شما از جانب خدای متعال از آسیبها در امن و امان هستید این مطلب برگرفته از عرف عقلایی است که وقتی کسی با کسی برخورد میکند و به او احترام میگذارد، طرف مقابل جواب آن احترام را میدهد. اما تحلیل دقیق تری هم دارد، ما مبرا بودن امام از همه آلودگی ها را اظهار می کنیم ، می گوییم «السلام علیک یا ابا عبدالله السلام علیک یابن رسول الله، یابن امیر المؤمنین وابن سید الوصیّین، السلام علیک یابن فاطمة سیدة نساء العالمین» که در این چهار سلام قصد شده مسئله ایمان به رسالت ایمان به امامت و هم امامت بلافصل بیان شود و مسئله بعد این که نظام امامت در نسل امیر المؤمنین و فاطمه زهرا(س) است که از معتقدات خاص شیعه بوده و امام حسین(ع) بعد از امام حسن(ع) این تداوم امامت را داراست و بعد از امام حسین(ع) فرزندان ایشان
*منظور از "وابن ثاره" چیست؟
علاوه بر این عنوان خاصی را برای امام حسین(ع) بیان میکنند که با این عنوان نشان میدهند حضرت علی(ع) این عنوان را به طور غیرمستقیم دارد، چرا که این عنوان برای علی(ع) مخفی است و آن ثار الله بودن ایشان است، اما چون این جهت برای امام حسین(ع) مسلم است، لذا طریق میخواهد ثار الله بودن حضرت علی(ع) را هم نشان دهند، السلام علیک یا ثارالله وابن ثاره، تعبیر بسیار عجیبی است؛ چرا "وابن ثاره" میگوید؟ این مظلومیت علی(ع) بود، که چهره این بزرگوار مشخص نبوده امام حسین(ع) میخواهد این حقیقت را نشان دهد، لذا در عاشورا زخم زبانی به حضرت میزدند که ناله حضرت بلند میشود و میفرماید آیا من را نمیشناسید که فرزند چه کسی هستم؟ فرزند رسول خدا و علی و فاطمه علیهما السلام هستم.، لذا مظلومیت خاص امام حسین(ع) را در عبارت بعدی بیان میکند، «والوتر الموتور»، ای کسی که "تنهایی" و "تنها" شدی، این مطلب آن مظلومیت خاص را بیان میکند که در عالم اسلام در چه موقعیتی قرار گرفت و به حسب ظاهر، او را تنها گذاشتند.
*معنای والوتر الموتور
و "والوتر الموتور" میخواهد واقعه عاشورا را دائم زنده کند، چنین واقعه ای سابقه ندارد که از خود امت اسلامی با آن فرهنگ بنی امیه ای که سابقه فرهنگ انحرافی دارد، با کشتن فرزند رسول خدا(ص) به خدا تقرب جویند، این بالاترین تنهایی از نظر فرهنگی است نه فقط تنهایی جسمی، والوتر الموتور، تنهای تنها گذاشته شده، این مختص امام حسین(ع) است که تنهایی های برادر و پدرشان را هم بیان میکند، ثار الله یک بیان تشبیهی است و میخواهد تقدس بالای این خون را بیان کند که این خون با تمام وجود در راه خدا و برای خدا ریخته شد، برخی به حسب ظاهر برای منظور اعتلای دین "فی سبیل الله" را میآورند، اما مقاطعشان مقاطع دنیایی است، خیر، لم اخرج الیکم ... و لا بترا، یعنی همه کارها خدایی است، هم برای تثبیت دین حق خدا که معلوم میشود دین حق اسلام محمدی(ص) با اسلام بنی امیه ای چه فرقی دارد.
به هر حال این سنگر امامت باید بای این مظلومیت ها حفظ شود، امام سجاد(ع) با مظلومیت خاصی از سنگر را حفظ کرد، ایشان زمینه ای شد تا امام باقر(ع) راه آن حضرت را ادامه دادند و فرهنگ امامت، رسالت و توحید به نوعی دیگر از بین نرفت، خون سیدالشهداء این درخت را آبیاری کرد و تا ظهور امام زمان(عج) این خون جوشش دارد.
به گزارش جام نیوز، استاد حوزه علمیه قم به شرح فرازهایی از زیارت عاشورا پرداخته است.
آنچه در ذیل می خوانید بخش نخست گفت و گوی حجت الاسلام والمسلمین تحریری با خبرگزاری حوزه است:
خواندن زیارت عاشورا در روز عاشورا سفارش شده و توسط ائمه(ع) با بیانات مختلفی نقل گردیده است. یک زیارت عاشورای معروفه و یک زیارت عاشورای غیر معروفه داریم. امام باقر(ع) مقدماتی را برای زیارت عاشورای معروفه نقل میکند که در "کامل الزیارات ابن قولویه" و همچنین در "مصباح المتهجد مرحوم شیخ طوسی" که بعد از ابن قولویه بوده اند آمده اختلافاتی در نقل آن آمده است. در برخی کتب، نسخه بدلهای آن هم ذکر شده است.
اصل سفارش این زیارت برای روز عاشوراست. اما در ادامه میفرمایند اگر در ایام دیگر هم خوانده شود، مشکلی ندارد و حضرت اساساً به راوی که علقمه است سفارش میکنند در ایام دیگر هم اگر توانستی این زیارت را بخوان. «و ان استطعت ان تزورهم فی کل یوم بهذه الزیارة من دارک فافعل». بعد حضرت ثواب بسیار زیادی را برای این زیارت بیان میکنند. میفرمایند این ثواب در ایام دیگر هم هست و فقط در روز عاشورا نیست.
این یکی از زیاراتی است که این مقدار فضائل برای آن ذکر شده ؛ حضرت میفرمایند ثواب دوهزار حج و دوهزار عمره و دو هزار جهاد، ثواب هر حج ، عمره و غزوه ای که افراد با پیامبر اکرم(ص) و ائمه(ع) داشته اند را دارد. و البته آدابی هم دارد که حضرت میفرمایند به صحرا برو یا بر بالای بلندی و پشت بام برو، اول سفارش به تکبیر میکنند و بعد سلام به امیر المؤمنین(ع) و بعد هم دو رکعت نماز و بعد هم زیارت را بیان میکنند.
این مقدمات زیارت عاشوراست که مطالب مهمی در این زیارت آمده ؛ همانطور که بیان شد، موارد دیگری هم برای چگونگی زیارت عاشورا ذکر گردیده و برخی از مؤلفین که در این خصوص تحقیق کرده اند، این موارد را برای آن ذکر کرده اند و این مطالب اجمالی بر زیارت عاشورا بود که عرض کردم. حضرت در پایان زیارت هم دعایی را به علقمه یاد میدهند که اگر حاجتی داشتی و این دعا را بخوانی، ان شاء الله خدای متعال حاجت تو را برآورده میکند.
این را به این جهت عرض کردم چون گاهی تلقی میشود خواندن زیارت عاشورا مشکلاتی را به دنبال میآورد. به نظر میرسد اینگونه نیست و خود ائمه(ع) برای رفع مشکلات این را فرموده اند که ما زیارت عاشورا را با این دعا بخوانیم. صفوان خدمت امام صادق(ع) خبر میدهد که با علقمه بودیم و او این زیارت را از پدرتان نقل کرد. حضرت به صفوان میفرمایند: «اذا حدث لک الی الله حاجة فزر بهذه الزیارة من حیثکم»، هر جایی که هستی این زیارت را بخوان و لازم نیست به کربلا بروی و بعد میفرمایند "ودعوا بهذا الدعاء" این دعا را هم بخوان که دعای علقمه بوده و در مفاتیح هم هست و در ادامه حاجتت را از خدا بخواه "فاعطیک من الله" آن حاجت از طرف خدا میآید و نه خدا تخلف وعده میکند و نه رسولش.
*زیارت عاشورا حدیث قدسی است؛
بنابراین نباید به این مسائل توجه کرد. نکته دوم اینکه این زیارت را امام باقر(ع) از پدر بزرگوارشان و پدر بزرگوارشان نیز از امام حسین(ع) و امام حسن(ع) و همین طور از علی(ع) و از رسول خدا(ص) و رسول خدا(ص) از جبرئیل و او از خدای متعال نقل میکند. یعنی با این بیان زیارت عاشورا حدیث قدسی است. این فرمایش را امام صادق(ع) میفرمایند، در وقتی که این زیارت را صفوان از علقمه برای ایشان نقل میکند.
متن روایت این است: "قال لی ابوعبد الله(ع) تعاهد هذه الزیارة خیلی عجیب است تو تعهد کن که این زیارت را بخوانی فادعوا بهذا الدعاء"، از دور این دعا را بخوان "فانی ضامن علی الله تعالی لکل من زار بهذه الزیارة"، من ازجانب خدا ضامن هستم که هر کس این زیارت را بخواند زیارتش قبول و سعیش مشکور شود و سلامش هم برسد. پرده ای در بین نباشد و حاجتش از جانب خدا هر حاجتی که باشد، برآورده شود،
بعد حضرت میفرمایند "ای صفوان من این زیارت را با تضمین همین ضمانت از پدرم شنیدم"، یعنی امام باقر(ع) این تضمینها را کرده و پدرم از پدرش علی بن الحسین(ع) با همین ضمانت یعنی تأکید میکند، این ضمانت هست و او از امام حسین(ع) و او از برادرش امام حسن(ع) به همین ضمانت و او از علی(ع) و علی(ع) از پیامبر اکرم(ص) با همین ضمانت و او از جبرئیل با همین ضمانت و جبرئیل از خدای متعال با همین ضمانت که خدا بر خودش قسم یاد کرد، "قد عالی الله علی نفسه ان من زار الحسین(ع) بهذه الزیارة و دعا بهذه الدعا قبلت منه الزیارته حضرت میفرماید؛ "فقط دشمنان ما نمیتوانند از این مسئله بهره مند شوند و هر کس با این نیت بیاید، این فضایل را دارد." بعد جبرئیل میگوید من به پیامبر اکرم(ص) گفتم یا رسول الله خداوند سرور و بشارتی را برای شما فرستاده که سرور و بشارت به علی و فاطمه و حسن و حسین و ائمه(ع) از فرزندانشان است.
از جهت سند هم علما تحقیقاتی را انجام داده اند که در اینجا جای بحث آن نیست که صفوان چه جایگاهی دارد و همچنین علقمه و همین طور سخنانی که به امام باقر(ع) میرسد، یا گفته اند صحیحه هستند یا حسنه که این روایت مورد پذیرش قرار گرفته و از نظر سندی خدشه ای برای رسیدن این روایت به رسول اکرم(ص) که این را به عنوان حدیث قدسی بیان میکنند، ندارد.
*تفاوت حدیث قدسی با قرآن
توضیح مختصری در فرق بین حدیث قدسی ، قرآن و سایر فرمایشات نبی اکرم(ص) عرض میکنم. همه خصوصیات قرآن کریم وحی است، هم مفاهیم آن و هم جزئیات آن وحی است، اما راجع به حدیث قدسی و فرمایشات پیامبر اکرم(ص) محتوای آنها وحی است، اما این قالب الفاظ از جانب خود پیامبر اکرم(ص) است که این الفاظ عنوان وحی ندارند. البته مقدس هستند، اما اینکه مانند قرآن حروفش هم وحی شده، نیست.
در حدیث قدسی محتوا به طور خاص وحی میشود، الفاظ از جانب پیامبر اکرم(ص) است. اما در سایر فرمایشات محتوا به صورت خاص وحی نمیشود، یک سری معارف کلی به آن حضرت وحی میشود که فرمود "ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی" و آن الفاظ به طور خاص از جانب پیامبر اکرم(ص) انشاء میشود.
حدیث قدسی مختص پیامبر اکرم(ص) نیست و اهل بیت(ع) هم حدیث قدسی دارند، لذا مرحوم شیخ حرّعاملی رضوان الله علیه کتابی بنام "جواهر الثنیة" در احادیث قدسی نوشته اند که گاهی از امام صادق(ع) احادیث قدسی را نقل میکنند، اینجا امام صادق(ع) میفرمایند "خدا فرمود؛ گاهی از امام باقر(ع) و گاهی از سایر ائمه(ع) که ایشان این احادیث قدسیه را دسته بندی کرده است" و اینها غیر از هزاران احادیث دیگری است که مرحوم شیخ حر عاملی در وسایل الشیعة گردآورده و این در حالی است که روایات فقهی و قدری روایات اخلاقی را آورده و مرحوم مجلسی ده جلد روایت از ابواب مختلف در بحار بیان شده و بحث های مربوط به علم، جهل، عقل ، ایمان و مسائل توحیدی، نبوتها، امامت، معاد و عالم برزخ در آن بیان شده و روایات بسیاری که ما از ائمه(ع) مسائل اخلاقی و فضائل ائمه که حدود ده جلد از بحار است و مسائل کیهان شناسی، زمین شناسی و مواهب الهی در زمین و گیاهان و روایات مختلفی که آمده است در بحار گرد آمده که اینها روایات عمومی اهل بیت(ع) و خصوصیت آن اجمالا به این صورت است که برای استناد آن به اهل بیت(ع) علمای ما قواعدی دارند در جای خود بحث میشود.
به این دلیل که ما بحث زیارت عاشورا را داریم، این مسائل را عرض کردم که از جهت سندی زیارت عاشورا چه سندی است و حدیث قدسی بوده و به طور خاص، القاء مفاهیم این زیارت از جانب خداوند بوده و از جهت وسائطی که از امام صادق(ع) و امام باقر(ع) نقل میکنند، علما گفته اند صحیح السند یا موثوق الصدور است که پذیرفته شده، این بحث سندی بود و بحث متن زیارت عاشورا باقی میماند.
*حکمت توجه به ساحت ربوبی در زیارات
عرض کردیم طبق روایت اولیه که مرحوم شیخ عباس(ره) برای آسان تر شدن، برخی آداب زیارت عاشورا را ذکر نکرده اند، چرا که کتابشان را برای عموم نوشته و اصل زیارت و فضایل آن را ذکر کرده اند. در نوع زیارات اول به ساحت مقدس ربوبی توجه میشود، حکمت این چیست؟ در این زیارت این چنین است حضرت میفرماید، اول تکبیر میگوییم، بعد دو رکعت نماز و بعد، این زیارت را میخوانیم و در زیارت جامعه کبیره صد تکبیر در سه مرحله امام هادی(ع) سفارش میکنند، حکمتش ظاهراً این است که به هر حال میخواهند بیان کنند ماهیت زیارت چیست، ماهیت زیارت توجه خاص به خدای متعال از طریق اولیاء است که ما از طریق این بندگان شایسته خدا با ذات کبریایی ارتباط گرفته و ایمان خودمان را به حق تعالی و به اولیای الهی ابراز کنیم.
پس اگر بخواهیم ایمانمان را به خدای متعال ابراز کنیم، باید خدا را آن طور که هست بشناسیم و اقرار کنیم، نه اینکه بگوییم ما فقط خدا قبول داشته پیامبر(ص) را قبول نداریم و اگر سراغ او برویم، دیگر سراغ خدا نرفته ایم، اینجا در واقع سراغ خدا هم نرفته ایم، اگر ما اسباب و مسببات این عالم را قبول نداشته باشیم و بگوییم فقط خدا را قبول داریم، در واقع خدا را هم قبول نکرده ایم، چون خدا عالم را اینگونه آفریده ، او ربّ است، ربّ تربیت میکند، ما مربوب هستیم، آیا ما میتوانیم برای ربّ تکلیف معین کنیم؟ خیر، ما فقط باید توان داشته باشیم که خلقت او را بشناسیم که چیست و چگونه است، چیستی را به طور کامل نمیتوانیم بشناسیم، ماهنوز به چه بودن ذرات عالم هستی پی نبرده ایم، اما چگونگی را میتوانیم با تحلیلات عقلی پی ببریم که اینها فقیر هستند و او مدبر است.
انسان را به طور اجمالی درک میکنیم که موجودی هدفمند بوده و برای رسیدن به آن هدف، نیاز به راه دارد و از جهت حکمت خالق او باید آن راه را نشان دهد و از اینجا پی میبریم این نظام اسباب و مسبباتی برای رسیدن به کمال ظاهری است، لذا انبیاء را فرستاده و فرموده که انبیاء باید از جنس خودتان باشد و گفتمان آنها را درک کنید، برخی افرادکه برای نپذیرفتن بهانه میآوردند؛ میگفتند چرا ملک نمیآید و قرآن هشدار میدهد که ما ملک را همین طور نمیفرستیم و گاهی ملائکه برای عذاب میآمدند، یعنی اگر خیلی سرسختی کنید، ما هم آنگونه میفرستیم، علاوه بر اینکه اگر ملک هم بفرستیم، آنها را در قالب بشر میفرستیم که با شما رابطه داشته باشد و ما با این خصوصیات امتحان میشویم که به سوی خدا برویم، خدا اینگونه خواسته ما باید عقلانیت خودمان را به کار ببندیم و این روابط مادی عقلانیت ما را تحت الشعاع قرار ندهد که ما مادی هستیم و فقط ارتباط مادی داریم این خود مهم است و آن حقیقت انسانی را با آن کالبدمادی قرار داده تا عقلانیت به کار بیفتد تا ما به عالم غیب برویم عالم غیب اصل است و اول است، این وسائط هم اینچنین است.
غرضم این است که این بحث تکبیر یا در برخی از زیارات فرموده اند «سبحان الله»، لا اله الا الله و الحمد لله» بگویید، اینها همه توجه است و میخواهند عرض کنند، ما استقلال نداریم و در هر مرتبه ای از کمال باشیم، آینه هستیم، ائمه(ع) آینه تمام نمای عالم غیب هستند، بقیه افراد آینه های مختلف و کوچک و زنگار زده ای هستند. محتوای زیارات همین اعتقادات را با بیانات مختلف برای ما بیان میکنند، در برخی از زیارات راهکارهای تربیتی هم وجود دارد و برخی از زیارات عمدتاً معتقدات ما را بیان میکنند که بیان این معتقدات بدون اعمال مناسب، امکان پذیر نیست.
پس اگر زیارت عاشورا را بررسی کنیم، صرفاً یک سری از معتقدات را بیان میکند که امام حسین(ع) چه جایگاهی در عالم و امت اسلامی داشت و شهادت ایشان چه تأثیراتی در عالم به جای گذاشته ؟ و سوم اینکه شهادت ایشان ما را به نظام امامت راهنمایی میکند که این نظام امامت تا قیامت ادامه دارد و در زیارت عاشورا دو مرتبه بحث انتقام گیری از دشمنان و قاتلین امام حسین(ع) به واسطه آن حضرت آمده و مسئله چهارم تبری جستن از کسانی که این واقعه را به پا کرده اند.
*رسالت نظام امامت در زیارت عاشورا
نکته مهمی که در اینجا از زیارت عاشورا استفاده میشود، اینکه اولیای الهی و مخصوصاً امام حسین(ع)، با این حرکت جنبه سیاسی را نیز در نظر داشته اند که میخواستند بیان کنند در برابر چه جبهه ای قرار گرفته و چه کسانی در برابر نظام امامت قرار گرفته اند و همچنین میخواهند بفرمایند دور نمای رسالت نظام امامت چیست؛ همانا رساندن بشر به کمال حقیقی است و این مطلب در زیارت عاشورا آمده و این کمال واقعی در قیامت با شفاعت امام حسین(ع) به طور خاص نصیب انسان میشود.
*راز گفتن سلام در زیارت عاشورا
معمولاً زیارات از سلام آغاز میشوند که محتوای سلام، اظهار تحیت و ارادت به شخصی است که به او سلام میشود. سلام از سلامت و امنیت میآید، سلام کننده در واقع سلامت و امنیت را برای طرف مقابل میخواهد. یا دعایی از جانب خود اوست و یا این معنا را از خدای متعال برای شخص طلب میکند، سلام خدا بر شما یا سلام من بر شما، که در واقع شما از جانب خدای متعال از آسیبها در امن و امان هستید این مطلب برگرفته از عرف عقلایی است که وقتی کسی با کسی برخورد میکند و به او احترام میگذارد، طرف مقابل جواب آن احترام را میدهد. اما تحلیل دقیق تری هم دارد، ما مبرا بودن امام از همه آلودگی ها را اظهار می کنیم ، می گوییم «السلام علیک یا ابا عبدالله السلام علیک یابن رسول الله، یابن امیر المؤمنین وابن سید الوصیّین، السلام علیک یابن فاطمة سیدة نساء العالمین» که در این چهار سلام قصد شده مسئله ایمان به رسالت ایمان به امامت و هم امامت بلافصل بیان شود و مسئله بعد این که نظام امامت در نسل امیر المؤمنین و فاطمه زهرا(س) است که از معتقدات خاص شیعه بوده و امام حسین(ع) بعد از امام حسن(ع) این تداوم امامت را داراست و بعد از امام حسین(ع) فرزندان ایشان
*منظور از "وابن ثاره" چیست؟
علاوه بر این عنوان خاصی را برای امام حسین(ع) بیان میکنند که با این عنوان نشان میدهند حضرت علی(ع) این عنوان را به طور غیرمستقیم دارد، چرا که این عنوان برای علی(ع) مخفی است و آن ثار الله بودن ایشان است، اما چون این جهت برای امام حسین(ع) مسلم است، لذا طریق میخواهد ثار الله بودن حضرت علی(ع) را هم نشان دهند، السلام علیک یا ثارالله وابن ثاره، تعبیر بسیار عجیبی است؛ چرا "وابن ثاره" میگوید؟ این مظلومیت علی(ع) بود، که چهره این بزرگوار مشخص نبوده امام حسین(ع) میخواهد این حقیقت را نشان دهد، لذا در عاشورا زخم زبانی به حضرت میزدند که ناله حضرت بلند میشود و میفرماید آیا من را نمیشناسید که فرزند چه کسی هستم؟ فرزند رسول خدا و علی و فاطمه علیهما السلام هستم.، لذا مظلومیت خاص امام حسین(ع) را در عبارت بعدی بیان میکند، «والوتر الموتور»، ای کسی که "تنهایی" و "تنها" شدی، این مطلب آن مظلومیت خاص را بیان میکند که در عالم اسلام در چه موقعیتی قرار گرفت و به حسب ظاهر، او را تنها گذاشتند.
*معنای والوتر الموتور
و "والوتر الموتور" میخواهد واقعه عاشورا را دائم زنده کند، چنین واقعه ای سابقه ندارد که از خود امت اسلامی با آن فرهنگ بنی امیه ای که سابقه فرهنگ انحرافی دارد، با کشتن فرزند رسول خدا(ص) به خدا تقرب جویند، این بالاترین تنهایی از نظر فرهنگی است نه فقط تنهایی جسمی، والوتر الموتور، تنهای تنها گذاشته شده، این مختص امام حسین(ع) است که تنهایی های برادر و پدرشان را هم بیان میکند، ثار الله یک بیان تشبیهی است و میخواهد تقدس بالای این خون را بیان کند که این خون با تمام وجود در راه خدا و برای خدا ریخته شد، برخی به حسب ظاهر برای منظور اعتلای دین "فی سبیل الله" را میآورند، اما مقاطعشان مقاطع دنیایی است، خیر، لم اخرج الیکم ... و لا بترا، یعنی همه کارها خدایی است، هم برای تثبیت دین حق خدا که معلوم میشود دین حق اسلام محمدی(ص) با اسلام بنی امیه ای چه فرقی دارد.
به هر حال این سنگر امامت باید بای این مظلومیت ها حفظ شود، امام سجاد(ع) با مظلومیت خاصی از سنگر را حفظ کرد، ایشان زمینه ای شد تا امام باقر(ع) راه آن حضرت را ادامه دادند و فرهنگ امامت، رسالت و توحید به نوعی دیگر از بین نرفت، خون سیدالشهداء این درخت را آبیاری کرد و تا ظهور امام زمان(عج) این خون جوشش دارد.