یک روزنامه اجارهای و بزک کننده سیاستهای خصمانه رژیمهای غربی مدعی شد عدم ملاقات دکتر ظریف با وزیر اقتصاد گستاخ آلمان، اقدامی تاکتیکی در مقابل منتقدان بوده و نه اعتراض واقعی به آلمان!
شهدای ایران به نقل از کیهان؛ یک روزنامه اجارهای و بزک کننده سیاستهای خصمانه رژیمهای غربی مدعی شد عدم ملاقات دکتر ظریف با وزیر اقتصاد گستاخ آلمان، اقدامی تاکتیکی در مقابل منتقدان بوده و نه اعتراض واقعی به آلمان!
آرمان به قلم مهدی مطهرنیا نوشت: عدم دیدار وزیر امور خارجه با وزیر اقتصاد آلمان در تهران نه یک تنبیه دیپلماتیک بود بلکه یک هوشمندی دیپلماتیک برای پاسخگویی به تحرکاتی است که در فضای سیاسی داخلی، منطقهای و بینالمللی در ارتباط با عملکرد دولت یازدهم در حوزه سیاست خارجی انجام میشود آنچه وزیر امور اقتصادی آلمان گفته با آنچه در ایران انعکاس یافته است، متفاوت است. وزیر اقتصاد آلمان بر مبنای نگرش آلمانیها در ارتباط با وضعیت مناسب ایران در حوزه سیاست خارجی در چارچوب دکترین تعامل سازنده و رسیدن به برجام و توافقات بینالمللی برای حل و فصل مسئله هستهای ایران در حوزه منطقهای و بینالمللی از زاویه دید و نگرش آلمانیها، بحث ایران و ماجرای اعراب و رژیم صهیونیستی را پیش میکشد. این تنها یک پیشنهاد از سوی آلمانها به ایرانیهاست و این نمایانگر این معناست که آلمانها به این درک رسیدهاند که نه تنها در مسئله اعراب و حتی سوریه و بحرین بلکه در سایر مسائل نیز موضعگیری ایران میتواند زمینهساز فعالیتهای مثبتی در جهت کوتاه شدن بحران منطقه خاورمیانه باشد. این در حالی است که در ایران به گونهای این بحث تجلی پیدا کرد که گویی آلمانها و وزیر امور اقتصادی آنها هرگونه تعامل دوجانبه با ایران را منوط به پذیرش صهیونیستها و رسمیت شناختن آن توسط ایران دانستند.
وی پس از این مقدمه تحریفآمیز و خلاف اظهارات وزیر آلمانی مینویسد: اگر ظریف در این فضاسازی رسانهای و پر سوء برداشت از سخنان وزیر امور اقتصادی آلمان با او دیدار میکرد، هم آن جمله و هم آن برداشت در جامعه ایران نفوذ پیدا میکرد و هم از طرف دیگر با این دیدار تا حدود زیادی زمینه هجوم افراد خاص با ادبیات سیاسی که نزد آنها وجود دارد علیه سیاست خارجی دولت و وزارت امور خارجه و از همه آنها بیشتر علیه شخص ظریف به وجود میآمد، زیرا در فضاسازی کنونی که در ارتباط با دولت در صحنه سیاست داخلی و سایش سیاسی وجود دارد، ظریف یک واژه بسیار اثرگذار است و اگر بتوانند شخصیت ظریف را در حوزه سیاست خارجی تضعیف کنند دولت یازدهم نیز تأثیر آن را درعرصه سیاست داخلی باید تحمل کند. از این جهت جناحهای سیاسی رقیب تلاش دارند با نوع برداشت خودمحورانه از سخنان بازیگران و کنشگران منطقهای و بینالمللی سیاست خارجی موفق دولت یازدهم را ناموفق جلوه داده و در واقع قهرمان اصلی دیپلماسی در ایران را به یک ضد قهرمان تبدیل نمایند و لذا این یک حرکت هوشمندانه از سوی ظریف در عرصه سیاست خارجی است، نه یک قهر دیپلماتیک.
تلاش برای جناحی کردن مسائل مربوط به اصول و منافع کلان ملی، اصالتاً خطی خارجی است و این در حالی است که وزیر اقتصاد آلمان در مصاحبه با اشپیگل صراحتاً شرط بهبود روابط را به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی خوانده و در تهران نیز موضع ایران درباره سوریه را وحشیانه توصیف کرده بود.
آرمان به قلم مهدی مطهرنیا نوشت: عدم دیدار وزیر امور خارجه با وزیر اقتصاد آلمان در تهران نه یک تنبیه دیپلماتیک بود بلکه یک هوشمندی دیپلماتیک برای پاسخگویی به تحرکاتی است که در فضای سیاسی داخلی، منطقهای و بینالمللی در ارتباط با عملکرد دولت یازدهم در حوزه سیاست خارجی انجام میشود آنچه وزیر امور اقتصادی آلمان گفته با آنچه در ایران انعکاس یافته است، متفاوت است. وزیر اقتصاد آلمان بر مبنای نگرش آلمانیها در ارتباط با وضعیت مناسب ایران در حوزه سیاست خارجی در چارچوب دکترین تعامل سازنده و رسیدن به برجام و توافقات بینالمللی برای حل و فصل مسئله هستهای ایران در حوزه منطقهای و بینالمللی از زاویه دید و نگرش آلمانیها، بحث ایران و ماجرای اعراب و رژیم صهیونیستی را پیش میکشد. این تنها یک پیشنهاد از سوی آلمانها به ایرانیهاست و این نمایانگر این معناست که آلمانها به این درک رسیدهاند که نه تنها در مسئله اعراب و حتی سوریه و بحرین بلکه در سایر مسائل نیز موضعگیری ایران میتواند زمینهساز فعالیتهای مثبتی در جهت کوتاه شدن بحران منطقه خاورمیانه باشد. این در حالی است که در ایران به گونهای این بحث تجلی پیدا کرد که گویی آلمانها و وزیر امور اقتصادی آنها هرگونه تعامل دوجانبه با ایران را منوط به پذیرش صهیونیستها و رسمیت شناختن آن توسط ایران دانستند.
وی پس از این مقدمه تحریفآمیز و خلاف اظهارات وزیر آلمانی مینویسد: اگر ظریف در این فضاسازی رسانهای و پر سوء برداشت از سخنان وزیر امور اقتصادی آلمان با او دیدار میکرد، هم آن جمله و هم آن برداشت در جامعه ایران نفوذ پیدا میکرد و هم از طرف دیگر با این دیدار تا حدود زیادی زمینه هجوم افراد خاص با ادبیات سیاسی که نزد آنها وجود دارد علیه سیاست خارجی دولت و وزارت امور خارجه و از همه آنها بیشتر علیه شخص ظریف به وجود میآمد، زیرا در فضاسازی کنونی که در ارتباط با دولت در صحنه سیاست داخلی و سایش سیاسی وجود دارد، ظریف یک واژه بسیار اثرگذار است و اگر بتوانند شخصیت ظریف را در حوزه سیاست خارجی تضعیف کنند دولت یازدهم نیز تأثیر آن را درعرصه سیاست داخلی باید تحمل کند. از این جهت جناحهای سیاسی رقیب تلاش دارند با نوع برداشت خودمحورانه از سخنان بازیگران و کنشگران منطقهای و بینالمللی سیاست خارجی موفق دولت یازدهم را ناموفق جلوه داده و در واقع قهرمان اصلی دیپلماسی در ایران را به یک ضد قهرمان تبدیل نمایند و لذا این یک حرکت هوشمندانه از سوی ظریف در عرصه سیاست خارجی است، نه یک قهر دیپلماتیک.
تلاش برای جناحی کردن مسائل مربوط به اصول و منافع کلان ملی، اصالتاً خطی خارجی است و این در حالی است که وزیر اقتصاد آلمان در مصاحبه با اشپیگل صراحتاً شرط بهبود روابط را به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی خوانده و در تهران نیز موضع ایران درباره سوریه را وحشیانه توصیف کرده بود.