نامش حسين است و خسرو خاور مي خوانندش ، اهل يكي از روستاهاي اطراف شهرستان ميبد در استان يزد.
سال ٦٢ وقتي كه ٣٥ ساله و نانوا بود، بسيجي شد و به جبهه ها رفت . در
عمليات خيبر بشدت مجروح شد و ضمن از دست دادن دو چشمش، فك ها بيني و صورتش
هم بشدت اسيب ديد، در ٣٣ سال گذشته دستكم ٢٥ بار عمل جراحي شده تا به اين
شكل و شمايل در امده است . . .
همسر صبورش سال گذشته به رحمت الهي پيوست، فرزندان و نوه هايش مي گويند با
وجود اينكه برخي ها از ديدن صورت بابا و بابابزرگشان هراس دارند، انان جز
زيبايي در صورت بابا حسين هيچ نمي بينند.
خودش هم با اين وضعيت خود را جانباز نمي داند !
در سومين شب از يادواره شهيد گمنام و ٢٦٤ شهيد كارمند استان يزد كه مفتخر
به اجرا و روايتگري در ان بودم، موفق به ديدار روي ماهشان شدم . . .
حاج حسين مي گفت بايد قدردان شهيدان مان و خانواده هاشان باشيم و يادمان نرود كه انان براي چه رفتند و چه كردند .
به نيابت از طرف همه حاضران در يادواره، شما دوستان و سروران و همراهان
ارجمندم، و همه مردم قدرشناس ايران، بر صورت و پيشاني و دستان پاك حاج حسين
بوسه زدم و بر اين بوسه، افتخار مي كنم . . .
روح بابا رجب شاد، شش دنگ حواسمان به بابا رجب هاي اطرافمان باشد و قدرشان را بدانيم كه اينان به راستي #ذخاير_نظام هستند و بس.
*جام نیوز