شواهد و ادله فراواني وجود دارد كه براساس آن ميتوان اثبات كرد بسياري از تحولات منطقهای متأثر از انقلاب اسلامی ایران به وقوع پیوسته و بسياري از اصول غلط گذشته حاكم بر روابط كشورهاي منطقهاي را دستخوش تغيير قرار داده است.
شهدای ایران:شواهد و ادله فراواني وجود دارد كه براساس آن ميتوان اثبات كرد بسياري از تحولات منطقهای متأثر از انقلاب اسلامی ایران به وقوع پیوسته و بسياري از اصول غلط گذشته حاكم بر روابط كشورهاي منطقهاي را دستخوش تغيير قرار داده است.
شواهد و ادله فراواني وجود دارد كه براساس آن ميتوان اثبات كرد بسياري از تحولات منطقهای متأثر از انقلاب اسلامی ایران به وقوع پیوسته و بسياري از اصول غلط گذشته حاكم بر روابط كشورهاي منطقهاي را دستخوش تغيير قرار داده است.
از احياي حقوق مردم مسلمان كشورهايي نظير عراق، يمن، بحرين و لبنان گرفته تا محدود كردن اقدامات يكجانبه ايالاتمتحده در منطقه غرب آسيا همگي نشان ميدهد قدرت جمهوري اسلامي ايران تا به آنجاست كه نظام سلطه و از جمله امريكاييها برخلاف ميل باطني خود خواهان حل مسائل مورد مناقشه از مسير گفتوگوي دوجانبه شده و برخلاف رويه سابق خود به دنبال آن نيستند تا مسائل مورد اختلاف را از طريق جنگ و درگيري حل كنند.
اگرچه در طول سالهاي اخير امريكا تلاش داشته با ايجاد جنگ نيابتي در كشورهاي منطقه محور مقاومت را تضعيف كند و توان دفاعي ايران را تقليل دهد اما ترجيح داده هيچگاه مستقيماً گزينه نظامي را در مقابل جمهوري اسلامي ايران به كار نگيرد و راهكاري جايگزين مانند جنگ نيابتي را در دستور كار قرار دهد. اما همانگونه كه اشاره شد راهكارهاي مورد استفاده مقامات امريكايي نه تنها كمكي به پيشبرد اهداف ايالاتمتحده در برابر جمهوري اسلامي ايران نكرده بلكه مسير توسعه قدرت جمهوري اسلامي ايران را هم منجر شده تا آنجا كه امروز در تنگه هرمز اين نيروهاي نظامي جمهوري اسلامي ايران هستند كه تعيين ميكنند كشتي و ناوهاي ساير كشورها چه مسيري را براي عبور استفاده كنند و فراتر از آن هيچگاه جرئت تجاوز به آبهاي سرزميني كشورمان را ندارند. در تنگه هرمز ميتوان به وضوح به قدرت اعمال نظر و تصميمگيري جمهوري اسلامي ايران پي برد، آنجا كه جمهوري اسلامي ايران فراتر از قواعد حاكم بر حقوق بينالملل و از جمله كنوانسيون مونتهگوبه 1982 كه حاكميت كشورهاي ساحلي بر تنگههاي بينالمللي را مشخص كرده، عمل نموده و با اعمال قواعد جديد اجازه هيچگونه تعرض و تخطئي به كشتي ساير كشورها و از جمله ايالاتمتحده را نداده است.
اعمال قواعد دلخواه جمهوري اسلامي ايران در تنگه هرمز توسط نيروهاي دريايي كشور و ديكته قدرت به امريكاييها در اين منطقه تا آنجا براي غربيها غيرقابل پذيرش بوده كه در طول ماههاي اخير شخصيتهاي رسمي و غيررسمي ايالاتمتحده بارها نسبت به چنين روند اعمال قدرتي اعتراض كرده و از مقامات نظامي خود خواسته نسبت به قدرت مانور ايرانيها واكنش نشان دهند.
کاهش حوزه نفوذ امریکا در منطقه
حال نگراني اصلي امريكاييها اين است كه همانند بلاد اسلامي حوزه نفوذ و قدرت آنها به حداقل ممكن برسد و منافع آنها در منطقه مهم و استراتژيك غرب آسيا به خطر بيفتد، همانگونه كه در عراق و فلسطين به رغم هزينههاي هنگفت مادي و معنوي كه ايالاتمتحده داشت، اين كشورها مورد نفوذ گفتماني جمهوري اسلامي ايران قرار گرفتهاند و در مقابل زيادهخواهي امريكاييها ايستادگي ميكنند.
ايجاد رويه حقوقي در تنگه هرمز توسط نيروهاي دفاعی كشورمان آنقدر براي امريكاييها تلخ و غيرقابل پذيرش است كه تا روزهاي اخير هم برخي سياستمداران و رسانههاي امريكايي نسبت به اين موضوع- كه عملاً شكل قانوني به خود گرفته است- واكنش نشان داده و از انفعال نيروهاي نظامي خود اظهار گلايه كردهاند. فاكسنيوز با اشاره به قدرت روزافزون جمهوري اسلامي ايران در منطقه دريايي جنوب كشور مينويسد: يكي از مقامات امريكايي در توصيف واكنش امريكا به اقدام حوثيها و حاميان ايراني آنها ميگويد: «اين نمايش قدرت امريكاست.» اين پايگاه خبري شبكه امريكايي با انتشار اين گزارش به انهدام ناو اماراتي توسط نيروهاي حوثي يمن پرداخته و اين اقدام را به ايران نسبت داده است. همچنين يك مقام دفاعي امريكا نيز در گفتوگو با همين رسانه بيان ميكند: «اعزام كشتيهاي جنگي به منطقه اين پيام را ميرساند كه هدف اصلي نيروي دريايي امريكا كسب اطمينان از امنيت حمل و نقل دريايي در اين تنگه و مجاورت آن بدون هيچ محدوديتي است.» پيش از اين نيز مقامات امريكايي و از جمله سخنگوي كاخ سفيد با زبان ملتمسانه از طرف ايراني ميخواهد كه از تهديد كشتيهاي اين كشور دست بردارد؛ جاش ارنست، سخنگوي كاخ سفيد با اشاره به اينكه در هفته اخير در «چندين» مورد كشتيهاي جنگي امريكا با قايقهاي ايراني روبهرو شدهاند كه اين مسئله باعث نگراني است، گفت: «چنين رفتاري در محيط متراكمي مثل تنگه هرمز، ريسك خطا در محاسبه و قضاوت [وضعيت] را افزايش ميدهد.»
رسانههاي امريكا نيز همانند سياستمداران و نظاميان اين كشور از مانور قدرت نظامي ايران در اين منطقه شكايت دارند و ابراز نگراني ميكنند، آنگونه كه اخيراً يكي از پايگاههاي خبري مشهور امريكايي با تحليل امكانات ايران براي بستن تنگه هرمز، تأكيد ميكند كه تهديدهاي ايران در اين زمينه «توخالي» نيستند. «بيزنساينسايدر» در گزارش خود به اين شكل به تشريح امكانات و توانمنديهاي ايران براي بستن تنگه هرمز ميپردازد: «نيروي دريايي ايران در حال حاضر دستكم پنج ناوچه، سه زيردريايي كلاس «كيلو»، 54 فروند قايق گشتزني مجهز به موشكهاي هدايتشونده و دستكم 16 فروند زيردريايي كوچك دارد. وي ادعا كرده نيروي دريايي امريكا همانند درگيري سال 1988 ميتواند نيروي دريايي ايران را شكست بدهد، اما دستيابي به اين هدف در حال حاضر، دشوارتر از گذشته است. براي درك اين موضوع، بايد به نقشه نگاه انداخت.»
تحليلگر اين گزارش همچنين مينويسد: «چيزي كه قابليتهاي ايران را افزايش ميدهد، زيردرياييهاي اين كشور است. سه زيردريايي كلاس «كيلو»، به نوشته اين تحليلگر نظامي، «به شدت اثرگذار هستند.» اين زيردرياييها با توان نگهداري 18 فروند اژدر 533 ميليمتري، ميتوانند نفتكشهاي غولپيكر را در تنگه هرمز غرق كنند. ضعف اين زيردرياييها، عمق كم تنگه هرمز است.» يواسنيوز نيز از جمله رسانههاي ديگري است كه ضمن اعتراف به نقش محوري ايران در تصميمگيري تحولات منطقه غرب آسيا مينويسد: «متأسفانه واقعيت اين است كه بايد تهديد ايران به بستن تنگههرمز كه بارها توسط مقامات اين كشور مطرح شده را بسيار جديتر از آن بگيريم كه در ابتدا انتظار داشتيم، زيرا ايران ميتواند پيروز بنبست تنگه هرمز باشد.»
هدف اصلي تضعيف قدرت رهبري و تصميمگيري ايران در منطقه
تضعيف قدرت رهبري و تصميمگيري جمهوري اسلامي ايران - كه در مصداقي مانند عبور و مرور كشتيها از تنگه هرمز بهخوبي نمايانگر است- همان هدفي است كه امريكاييها تلاش ميكنند با تحميل قراردادهاي بينالمللي به كشورمان به آن برسند و چنانچه به مفاد برجام يا fatf توجه شود ميتوان بهخوبي دريافت هدف اصلي امريكاييها كشاندن ايران به سمت و سويي است كه مطلوب آنهاست و ميتوان به وسيله آن به صورت زيرپوستي مؤلفههاي قدرت ايران را كاهش داد و پس از مدتي ايران مورد تبع غرب را ساخت، البته اصرار غربيها براي تغيير رفتار ايران در دوران پسابرجام همواره با واكنش قاطع رهبر معظم انقلاب روبهرو شده است، از جمله اينكه ايشان اخيراً فرمودند: «از جمله حرفهايي كه ميزنند اين است كه ما انتظار داريم كه مسئولان جمهوري اسلامي يا دولت جمهوري اسلامي، كاري متفاوت انجام بدهد! متفاوت يعني چه؟ متفاوت از چه؟ متفاوت از گذشته جمهوري اسلامي؟ نخير، چنين چيزي اتفاق نميافتد، متفاوت، يعني از ارزشهاي اسلامي عبور كردن، يعني پايبندي به احكام اسلامي را از دست دادن، معناي متفاوت از نظر آنها اين است، چنين اتفاقي نميافتد. نه دولت، نه مجلس، نه مسئولان مطلقاً چنين كاري را نميكنند و [اگر] كسي هم بخواهد چنين كاري را بكند، مردم از او قبول نميكنند، نظام جمهوري اسلامي قبول نميكند و چنين چيزي معني ندارد. منظورشان از متفاوت اين است كه [ايران] وارد چارچوب سياستهاي امريكا در اين منطقه بشود، امريكا در اين منطقه سياستهايي دارد، نظراتي دارد. يكي از اين نظرات اين است كه بايد نيروهاي مقاومت اين منطقه بهكلي محو بشوند، نابود بشوند، يكي از نظراتشان اين است كه بايستي دولت امريكا بر كشورهاي عراق و سوريه و بقيه اينها تسلط كامل داشته باشد، نظرات آنها اينهاست، كارهايي كه ميخواهند انجام بدهند همين كارهايي است كه به اين چيزها منتهي ميشود. [آنها] توقع دارند كه مسئولان ما، دولت ما و سياستمداران ما در جهت اين سياستها عمل كنند، چنين چيزي اتفاق نخواهد افتاد.»
*جوان
شواهد و ادله فراواني وجود دارد كه براساس آن ميتوان اثبات كرد بسياري از تحولات منطقهای متأثر از انقلاب اسلامی ایران به وقوع پیوسته و بسياري از اصول غلط گذشته حاكم بر روابط كشورهاي منطقهاي را دستخوش تغيير قرار داده است.
از احياي حقوق مردم مسلمان كشورهايي نظير عراق، يمن، بحرين و لبنان گرفته تا محدود كردن اقدامات يكجانبه ايالاتمتحده در منطقه غرب آسيا همگي نشان ميدهد قدرت جمهوري اسلامي ايران تا به آنجاست كه نظام سلطه و از جمله امريكاييها برخلاف ميل باطني خود خواهان حل مسائل مورد مناقشه از مسير گفتوگوي دوجانبه شده و برخلاف رويه سابق خود به دنبال آن نيستند تا مسائل مورد اختلاف را از طريق جنگ و درگيري حل كنند.
اگرچه در طول سالهاي اخير امريكا تلاش داشته با ايجاد جنگ نيابتي در كشورهاي منطقه محور مقاومت را تضعيف كند و توان دفاعي ايران را تقليل دهد اما ترجيح داده هيچگاه مستقيماً گزينه نظامي را در مقابل جمهوري اسلامي ايران به كار نگيرد و راهكاري جايگزين مانند جنگ نيابتي را در دستور كار قرار دهد. اما همانگونه كه اشاره شد راهكارهاي مورد استفاده مقامات امريكايي نه تنها كمكي به پيشبرد اهداف ايالاتمتحده در برابر جمهوري اسلامي ايران نكرده بلكه مسير توسعه قدرت جمهوري اسلامي ايران را هم منجر شده تا آنجا كه امروز در تنگه هرمز اين نيروهاي نظامي جمهوري اسلامي ايران هستند كه تعيين ميكنند كشتي و ناوهاي ساير كشورها چه مسيري را براي عبور استفاده كنند و فراتر از آن هيچگاه جرئت تجاوز به آبهاي سرزميني كشورمان را ندارند. در تنگه هرمز ميتوان به وضوح به قدرت اعمال نظر و تصميمگيري جمهوري اسلامي ايران پي برد، آنجا كه جمهوري اسلامي ايران فراتر از قواعد حاكم بر حقوق بينالملل و از جمله كنوانسيون مونتهگوبه 1982 كه حاكميت كشورهاي ساحلي بر تنگههاي بينالمللي را مشخص كرده، عمل نموده و با اعمال قواعد جديد اجازه هيچگونه تعرض و تخطئي به كشتي ساير كشورها و از جمله ايالاتمتحده را نداده است.
اعمال قواعد دلخواه جمهوري اسلامي ايران در تنگه هرمز توسط نيروهاي دريايي كشور و ديكته قدرت به امريكاييها در اين منطقه تا آنجا براي غربيها غيرقابل پذيرش بوده كه در طول ماههاي اخير شخصيتهاي رسمي و غيررسمي ايالاتمتحده بارها نسبت به چنين روند اعمال قدرتي اعتراض كرده و از مقامات نظامي خود خواسته نسبت به قدرت مانور ايرانيها واكنش نشان دهند.
کاهش حوزه نفوذ امریکا در منطقه
حال نگراني اصلي امريكاييها اين است كه همانند بلاد اسلامي حوزه نفوذ و قدرت آنها به حداقل ممكن برسد و منافع آنها در منطقه مهم و استراتژيك غرب آسيا به خطر بيفتد، همانگونه كه در عراق و فلسطين به رغم هزينههاي هنگفت مادي و معنوي كه ايالاتمتحده داشت، اين كشورها مورد نفوذ گفتماني جمهوري اسلامي ايران قرار گرفتهاند و در مقابل زيادهخواهي امريكاييها ايستادگي ميكنند.
ايجاد رويه حقوقي در تنگه هرمز توسط نيروهاي دفاعی كشورمان آنقدر براي امريكاييها تلخ و غيرقابل پذيرش است كه تا روزهاي اخير هم برخي سياستمداران و رسانههاي امريكايي نسبت به اين موضوع- كه عملاً شكل قانوني به خود گرفته است- واكنش نشان داده و از انفعال نيروهاي نظامي خود اظهار گلايه كردهاند. فاكسنيوز با اشاره به قدرت روزافزون جمهوري اسلامي ايران در منطقه دريايي جنوب كشور مينويسد: يكي از مقامات امريكايي در توصيف واكنش امريكا به اقدام حوثيها و حاميان ايراني آنها ميگويد: «اين نمايش قدرت امريكاست.» اين پايگاه خبري شبكه امريكايي با انتشار اين گزارش به انهدام ناو اماراتي توسط نيروهاي حوثي يمن پرداخته و اين اقدام را به ايران نسبت داده است. همچنين يك مقام دفاعي امريكا نيز در گفتوگو با همين رسانه بيان ميكند: «اعزام كشتيهاي جنگي به منطقه اين پيام را ميرساند كه هدف اصلي نيروي دريايي امريكا كسب اطمينان از امنيت حمل و نقل دريايي در اين تنگه و مجاورت آن بدون هيچ محدوديتي است.» پيش از اين نيز مقامات امريكايي و از جمله سخنگوي كاخ سفيد با زبان ملتمسانه از طرف ايراني ميخواهد كه از تهديد كشتيهاي اين كشور دست بردارد؛ جاش ارنست، سخنگوي كاخ سفيد با اشاره به اينكه در هفته اخير در «چندين» مورد كشتيهاي جنگي امريكا با قايقهاي ايراني روبهرو شدهاند كه اين مسئله باعث نگراني است، گفت: «چنين رفتاري در محيط متراكمي مثل تنگه هرمز، ريسك خطا در محاسبه و قضاوت [وضعيت] را افزايش ميدهد.»
رسانههاي امريكا نيز همانند سياستمداران و نظاميان اين كشور از مانور قدرت نظامي ايران در اين منطقه شكايت دارند و ابراز نگراني ميكنند، آنگونه كه اخيراً يكي از پايگاههاي خبري مشهور امريكايي با تحليل امكانات ايران براي بستن تنگه هرمز، تأكيد ميكند كه تهديدهاي ايران در اين زمينه «توخالي» نيستند. «بيزنساينسايدر» در گزارش خود به اين شكل به تشريح امكانات و توانمنديهاي ايران براي بستن تنگه هرمز ميپردازد: «نيروي دريايي ايران در حال حاضر دستكم پنج ناوچه، سه زيردريايي كلاس «كيلو»، 54 فروند قايق گشتزني مجهز به موشكهاي هدايتشونده و دستكم 16 فروند زيردريايي كوچك دارد. وي ادعا كرده نيروي دريايي امريكا همانند درگيري سال 1988 ميتواند نيروي دريايي ايران را شكست بدهد، اما دستيابي به اين هدف در حال حاضر، دشوارتر از گذشته است. براي درك اين موضوع، بايد به نقشه نگاه انداخت.»
تحليلگر اين گزارش همچنين مينويسد: «چيزي كه قابليتهاي ايران را افزايش ميدهد، زيردرياييهاي اين كشور است. سه زيردريايي كلاس «كيلو»، به نوشته اين تحليلگر نظامي، «به شدت اثرگذار هستند.» اين زيردرياييها با توان نگهداري 18 فروند اژدر 533 ميليمتري، ميتوانند نفتكشهاي غولپيكر را در تنگه هرمز غرق كنند. ضعف اين زيردرياييها، عمق كم تنگه هرمز است.» يواسنيوز نيز از جمله رسانههاي ديگري است كه ضمن اعتراف به نقش محوري ايران در تصميمگيري تحولات منطقه غرب آسيا مينويسد: «متأسفانه واقعيت اين است كه بايد تهديد ايران به بستن تنگههرمز كه بارها توسط مقامات اين كشور مطرح شده را بسيار جديتر از آن بگيريم كه در ابتدا انتظار داشتيم، زيرا ايران ميتواند پيروز بنبست تنگه هرمز باشد.»
هدف اصلي تضعيف قدرت رهبري و تصميمگيري ايران در منطقه
تضعيف قدرت رهبري و تصميمگيري جمهوري اسلامي ايران - كه در مصداقي مانند عبور و مرور كشتيها از تنگه هرمز بهخوبي نمايانگر است- همان هدفي است كه امريكاييها تلاش ميكنند با تحميل قراردادهاي بينالمللي به كشورمان به آن برسند و چنانچه به مفاد برجام يا fatf توجه شود ميتوان بهخوبي دريافت هدف اصلي امريكاييها كشاندن ايران به سمت و سويي است كه مطلوب آنهاست و ميتوان به وسيله آن به صورت زيرپوستي مؤلفههاي قدرت ايران را كاهش داد و پس از مدتي ايران مورد تبع غرب را ساخت، البته اصرار غربيها براي تغيير رفتار ايران در دوران پسابرجام همواره با واكنش قاطع رهبر معظم انقلاب روبهرو شده است، از جمله اينكه ايشان اخيراً فرمودند: «از جمله حرفهايي كه ميزنند اين است كه ما انتظار داريم كه مسئولان جمهوري اسلامي يا دولت جمهوري اسلامي، كاري متفاوت انجام بدهد! متفاوت يعني چه؟ متفاوت از چه؟ متفاوت از گذشته جمهوري اسلامي؟ نخير، چنين چيزي اتفاق نميافتد، متفاوت، يعني از ارزشهاي اسلامي عبور كردن، يعني پايبندي به احكام اسلامي را از دست دادن، معناي متفاوت از نظر آنها اين است، چنين اتفاقي نميافتد. نه دولت، نه مجلس، نه مسئولان مطلقاً چنين كاري را نميكنند و [اگر] كسي هم بخواهد چنين كاري را بكند، مردم از او قبول نميكنند، نظام جمهوري اسلامي قبول نميكند و چنين چيزي معني ندارد. منظورشان از متفاوت اين است كه [ايران] وارد چارچوب سياستهاي امريكا در اين منطقه بشود، امريكا در اين منطقه سياستهايي دارد، نظراتي دارد. يكي از اين نظرات اين است كه بايد نيروهاي مقاومت اين منطقه بهكلي محو بشوند، نابود بشوند، يكي از نظراتشان اين است كه بايستي دولت امريكا بر كشورهاي عراق و سوريه و بقيه اينها تسلط كامل داشته باشد، نظرات آنها اينهاست، كارهايي كه ميخواهند انجام بدهند همين كارهايي است كه به اين چيزها منتهي ميشود. [آنها] توقع دارند كه مسئولان ما، دولت ما و سياستمداران ما در جهت اين سياستها عمل كنند، چنين چيزي اتفاق نخواهد افتاد.»
*جوان