افشاگريهاي سينماييها عليه يكديگر از گير دادن به فيشهاي حقوقي فراتر رفته است. در حالی که انتظار میرود سینماگران ایرانی وقت خود را صرف کمک به ارتقای سینمای ایران کنند، دعواهای صنفی و شخصی اهالی سینما باعث تحت تأثیرقرار گرفتن سینما شده است.
شهدای ایران:افشاگريهاي
سينماييها عليه يكديگر از گير دادن به فيشهاي حقوقي فراتر رفته است. در
حالی که انتظار میرود سینماگران ایرانی وقت خود را صرف کمک به ارتقای
سینمای ایران کنند، دعواهای صنفی و شخصی اهالی سینما باعث تحت تأثیرقرار
گرفتن سینما شده است. اين روزها اهالي سينما به موارد مهمتري از
دريافتيهاي ماهانه مديران سينمايي ميپردازند. مجيد مجيدي در كانال
تلگرامياش درباره مديريت حوزه هنري در زمان حجتالاسلام زم مطلب تندي را
منتشر كرده و اين بار نوبت منوچهر محمدي است كه جواب عباسيان را درباره
سيمرغ بهترين فيلم از نگاه تماشاگران بدهد.
چه كسي اولين بار ما را متحير كرد
افشاگري و چوب زدن به گذشته اگرچه در فرهنگ ما كمي مذموم و ناپسند است اما چه كسي اين بازي را در سينما شروع كرد؟ در اين باره انگشت اتهام را بايد به سمت مرد ديپلمات سينما گرفت؛ فردي كه سالها در فرانسه آداب سياستمداري را آموخته است ولي در مديريت سينما هيچ چيز شبيه سفارتخانه ايران در پاريس نيست. حجتالله ايوبي در ادامه افشاگريها درباره فيشهاي حقوقي كه ميان مديران بانكها، بيمه و برخي مراكز دولتي به راه افتاده بود، سياست افشاگري فيش حقوقي را كليد زد و سراغ دريافتيهاي جواد شمقدري و محمدرضا عباسيان از مديران دوران احمدينژاد سازمان سينمايي رفت. ايوبي ابتدا گفت: «من حافظ فضاي آرامش در سينما هستم. ما آمادگي كافي براي انتشار فيش حقوقي خود و مديران گذشته را داريم. ما اين كار را درست نميدانيم ولي اگر اين كار را بكنيم شما متحير خواهيد شد.» در ادامه با پاسخ شمقدري بازي فيشها آغاز شد. فيشهاي شمقدري و محمدرضا عباسيان و بعد از آن واكنشهاي تند عباسيان به عملكرد سازمان سينمايي تحت مديريت ايوبي باعث شد تا داستان صرفاً از يك افشاگري مالي درباره حقوق به ابعاد گستردهتري منجر شود. مصاحبه عباسيان با برنامه اينترنتي «كات» اين دعوا را گسترش داد و بعد نامه سرگشاده وي به ايوبي و بيان بخشي از ريخت و پاشهاي دولت فعلي در سينما باعث شد تا نه تنها ايوبي در معرض اتهام قرار گيرد بلكه مسائل تازهاي مانند پشت پرده برگزاري جشنواره فجر و اهداي سيمرغها را به همراه داشت.
يك سيمرغ و اين همه مدعي
ايوبي هنوز به درخواستهاي عباسيان براي روشنگري درباره بودجه سازمان سينمايي و نحوه خرج كردن اين بودجه پاسخي نداده است ولي قصه تمام نشده چون اين بار نوبت يك تهيهكننده سينماست كه جواب عباسيان را بدهد. عباسيان در مصاحبه با برنامه «كات» از دردسرهاي برگزاري اختتاميه جشنواره فيلم فجر و اينكه پليس به وي كه دبير جشنواره بوده است، اطلاع ميدهد بمبگذاري در محل اختتاميه شده و با اين حرف چه فشاري به وي وارد شده ميگويد و به اين موضوع نيز اشاره ميكند كه« اين وسط آقاي منوچهر محمدي مدام زنگ ميزند كه حق اينكه جايزه مشترك بدهي را نداري و اگر اين كار را بكني از تمام حيثيت و آبرويم استفاده ميكنم و پدر تو و شمقدري را درميآورم!» عباسيان ميافزايد: «در آن شرايط استرسهايي كه آقاي منوچهر محمدي به من وارد و تهديدايي كه ميكرد همچنان برايم سؤال است كه چرا يك تهيهكننده شاخص و حرفهاي كه فيلمهاي بسيار شاخصي براي سينماي ايران ساخته، بايد اينقدر برايش ناراحتكننده باشد كه جايزه مشترك را با فيلمساز با ارزشي مثل خانم درخشنده بگيرد.»
همين موضوع باعث شد منوچهر محمدي در مقام دفاع از خودش برآيد. محمدي ميگويد: «جناب آقاي عباسيان دبير اسبق جشنواره فجر، اخيراً در مصاحبهاي با عنوان ناگفتههاي سينماي ايران، بدون هيچ ربط منطقي با ساير مطالبشان، تحت عنوان تهديد منوچهر محمدي براي گرفتن جايزه، به زعم خودشان دست به افشاگريزده است.» محمدي سپس با بيان اينكه در سال 90، شمقدري در حالي كه فاصله 3 صدم درصدي ميان فيلم بوسيدن روي ماه و برف روي كاجها بوده، با پيشنهاد دبير وقت جشنواره براي اهداي سيمرغ بهترين فيلم از نظر تماشاگران به دو فيلم مخالفت ميكند اما در سال 91 وقتي «حوض نقاشي» با 5 صدم درصد از فيلم «هيس» جلوتر بوده است براي اين بار شمقدري تصميم ميگيرد به دو فيلم سيمرغ بدهد! اين كار را براي لوث كردن ارزش سيمرغ عنوان ميكند كه مورد اعتراض محمدي قرار ميگيرد اما بعد از اين توضيح نوبت به افشاگري منوچهر محمدي ميرسد و خطاب به محمدرضا عباسيان مينويسد: «جناب عباسيان شما خوابهاي طولاني براي مديريت در سينما ديده بودي كه همگي نقش بر آب شد. با رفتن آقاي احمدينژاد و شمقدري، شما هم از مسئوليت پرمواهب جشنواره كنار گذاشته شدي ولي برادر عزيز شما از اين همه ناگفتهها كه ميدانم داري، چطور شده اين وسط ياد اين ماجرا بيفتي؟ راستش، خيلي حيرت نميكنم.
آقاي عباسيان با رفتار رئيس بزرگ شما در اين كشور باب شده كه براي ديده شدن بهتر است آدم مطرحي پيدا كني و چند تا دروغ درباره او بگويي، اينجوري تيتر رسانهها ميشوي، شهرت به هر قيمتي آرزوي امثال شماست. در مصاحبه آخرتان شدهايد مدافع اصغر فرهادي، جزو نامحرمان حلقه شمقدري و مديريت جشنواره فجر شده مزخرفترين كار دنيا. واقعاً عجيب نيست؟» محمدي تأكيد ميكند: آقاي عباسيان، شما درباره مسائل مالي خود با ارشاد، گفتهايد كه اگر كسي آبروي مسلماني را بريزد حارب الله است. اميدوارم در خلوت خود مرور كنيد كه اين دروغ بزرگ كه به من نسبت دادهايد كي و كجا بوده؟
مجيدي – زم؛ دوئل در حوزه هنري
مجيد مجيدي از بنيانگذاران حوزه هنري در مطلبي كه در كانال تلگرامياش منتشر كرد، حمله تندي را عليه حجتالاسلام زم رئيس سابق حوزه هنري بيان داشت. رياست زم در حوزه هنري يكي از بحثبرانگيزترين دورههاي حوزه هنري است. مجيدي كه از همكاران نزديك زم در حوزه هنري بوده است، بعد از 15 سال كه از رفتن زم از حوزه هنري ميگذرد، به ياد افشاگري عليه وي افتاده است.
مجيدي با اشاره به تمايل زم به فعاليتهاي اقتصادي مينويسد: «آن روزها 70 درصد فعاليت مديران «حوزه هنري» در بخش اقتصادي متمركز شده بود، در اصل همه چيز در راستاي همان فعاليتهاي اقتصادي معنا ميشد، از صادرات آب و خاك بگيريد تا واردات اتومبيل و به انحصار درآوردن فروش سيگار و ... توجيهشان هم آن بود كه اين كارها را براي تأمين هزينههاي فرهنگي انجام ميدهيم اما... » مجيدي ميافزايد: «روزي روزگاري حوزه هنري ميتوانست بار بخش عمدهاي از فرهنگ مملكت را از زمين بردارد، در زماني كه بايد اينكار را ميكرد، نكرد و به عوض به امور اقتصادي و مالاندوزي روي آورد!» افشاگري مجيدي درباره وضعيت مديريت حجتالاسلام زم در حوزه هنري پيش از اين نيز در گلايههاي مرحوم آغاسي و شهيد آويني و وحيد جليلي تكرار شده است. آيا حوزه هنري ميخواهد در واكنش به اين افشاگري سياست مشابهي را درپيش بگيرد يا به دليل اينكه زم ديگر در حوزه هنري نيست، سياست سكوت را در پيش خواهد گرفت؟!
*جوان
چه كسي اولين بار ما را متحير كرد
افشاگري و چوب زدن به گذشته اگرچه در فرهنگ ما كمي مذموم و ناپسند است اما چه كسي اين بازي را در سينما شروع كرد؟ در اين باره انگشت اتهام را بايد به سمت مرد ديپلمات سينما گرفت؛ فردي كه سالها در فرانسه آداب سياستمداري را آموخته است ولي در مديريت سينما هيچ چيز شبيه سفارتخانه ايران در پاريس نيست. حجتالله ايوبي در ادامه افشاگريها درباره فيشهاي حقوقي كه ميان مديران بانكها، بيمه و برخي مراكز دولتي به راه افتاده بود، سياست افشاگري فيش حقوقي را كليد زد و سراغ دريافتيهاي جواد شمقدري و محمدرضا عباسيان از مديران دوران احمدينژاد سازمان سينمايي رفت. ايوبي ابتدا گفت: «من حافظ فضاي آرامش در سينما هستم. ما آمادگي كافي براي انتشار فيش حقوقي خود و مديران گذشته را داريم. ما اين كار را درست نميدانيم ولي اگر اين كار را بكنيم شما متحير خواهيد شد.» در ادامه با پاسخ شمقدري بازي فيشها آغاز شد. فيشهاي شمقدري و محمدرضا عباسيان و بعد از آن واكنشهاي تند عباسيان به عملكرد سازمان سينمايي تحت مديريت ايوبي باعث شد تا داستان صرفاً از يك افشاگري مالي درباره حقوق به ابعاد گستردهتري منجر شود. مصاحبه عباسيان با برنامه اينترنتي «كات» اين دعوا را گسترش داد و بعد نامه سرگشاده وي به ايوبي و بيان بخشي از ريخت و پاشهاي دولت فعلي در سينما باعث شد تا نه تنها ايوبي در معرض اتهام قرار گيرد بلكه مسائل تازهاي مانند پشت پرده برگزاري جشنواره فجر و اهداي سيمرغها را به همراه داشت.
يك سيمرغ و اين همه مدعي
ايوبي هنوز به درخواستهاي عباسيان براي روشنگري درباره بودجه سازمان سينمايي و نحوه خرج كردن اين بودجه پاسخي نداده است ولي قصه تمام نشده چون اين بار نوبت يك تهيهكننده سينماست كه جواب عباسيان را بدهد. عباسيان در مصاحبه با برنامه «كات» از دردسرهاي برگزاري اختتاميه جشنواره فيلم فجر و اينكه پليس به وي كه دبير جشنواره بوده است، اطلاع ميدهد بمبگذاري در محل اختتاميه شده و با اين حرف چه فشاري به وي وارد شده ميگويد و به اين موضوع نيز اشاره ميكند كه« اين وسط آقاي منوچهر محمدي مدام زنگ ميزند كه حق اينكه جايزه مشترك بدهي را نداري و اگر اين كار را بكني از تمام حيثيت و آبرويم استفاده ميكنم و پدر تو و شمقدري را درميآورم!» عباسيان ميافزايد: «در آن شرايط استرسهايي كه آقاي منوچهر محمدي به من وارد و تهديدايي كه ميكرد همچنان برايم سؤال است كه چرا يك تهيهكننده شاخص و حرفهاي كه فيلمهاي بسيار شاخصي براي سينماي ايران ساخته، بايد اينقدر برايش ناراحتكننده باشد كه جايزه مشترك را با فيلمساز با ارزشي مثل خانم درخشنده بگيرد.»
همين موضوع باعث شد منوچهر محمدي در مقام دفاع از خودش برآيد. محمدي ميگويد: «جناب آقاي عباسيان دبير اسبق جشنواره فجر، اخيراً در مصاحبهاي با عنوان ناگفتههاي سينماي ايران، بدون هيچ ربط منطقي با ساير مطالبشان، تحت عنوان تهديد منوچهر محمدي براي گرفتن جايزه، به زعم خودشان دست به افشاگريزده است.» محمدي سپس با بيان اينكه در سال 90، شمقدري در حالي كه فاصله 3 صدم درصدي ميان فيلم بوسيدن روي ماه و برف روي كاجها بوده، با پيشنهاد دبير وقت جشنواره براي اهداي سيمرغ بهترين فيلم از نظر تماشاگران به دو فيلم مخالفت ميكند اما در سال 91 وقتي «حوض نقاشي» با 5 صدم درصد از فيلم «هيس» جلوتر بوده است براي اين بار شمقدري تصميم ميگيرد به دو فيلم سيمرغ بدهد! اين كار را براي لوث كردن ارزش سيمرغ عنوان ميكند كه مورد اعتراض محمدي قرار ميگيرد اما بعد از اين توضيح نوبت به افشاگري منوچهر محمدي ميرسد و خطاب به محمدرضا عباسيان مينويسد: «جناب عباسيان شما خوابهاي طولاني براي مديريت در سينما ديده بودي كه همگي نقش بر آب شد. با رفتن آقاي احمدينژاد و شمقدري، شما هم از مسئوليت پرمواهب جشنواره كنار گذاشته شدي ولي برادر عزيز شما از اين همه ناگفتهها كه ميدانم داري، چطور شده اين وسط ياد اين ماجرا بيفتي؟ راستش، خيلي حيرت نميكنم.
آقاي عباسيان با رفتار رئيس بزرگ شما در اين كشور باب شده كه براي ديده شدن بهتر است آدم مطرحي پيدا كني و چند تا دروغ درباره او بگويي، اينجوري تيتر رسانهها ميشوي، شهرت به هر قيمتي آرزوي امثال شماست. در مصاحبه آخرتان شدهايد مدافع اصغر فرهادي، جزو نامحرمان حلقه شمقدري و مديريت جشنواره فجر شده مزخرفترين كار دنيا. واقعاً عجيب نيست؟» محمدي تأكيد ميكند: آقاي عباسيان، شما درباره مسائل مالي خود با ارشاد، گفتهايد كه اگر كسي آبروي مسلماني را بريزد حارب الله است. اميدوارم در خلوت خود مرور كنيد كه اين دروغ بزرگ كه به من نسبت دادهايد كي و كجا بوده؟
مجيدي – زم؛ دوئل در حوزه هنري
مجيد مجيدي از بنيانگذاران حوزه هنري در مطلبي كه در كانال تلگرامياش منتشر كرد، حمله تندي را عليه حجتالاسلام زم رئيس سابق حوزه هنري بيان داشت. رياست زم در حوزه هنري يكي از بحثبرانگيزترين دورههاي حوزه هنري است. مجيدي كه از همكاران نزديك زم در حوزه هنري بوده است، بعد از 15 سال كه از رفتن زم از حوزه هنري ميگذرد، به ياد افشاگري عليه وي افتاده است.
مجيدي با اشاره به تمايل زم به فعاليتهاي اقتصادي مينويسد: «آن روزها 70 درصد فعاليت مديران «حوزه هنري» در بخش اقتصادي متمركز شده بود، در اصل همه چيز در راستاي همان فعاليتهاي اقتصادي معنا ميشد، از صادرات آب و خاك بگيريد تا واردات اتومبيل و به انحصار درآوردن فروش سيگار و ... توجيهشان هم آن بود كه اين كارها را براي تأمين هزينههاي فرهنگي انجام ميدهيم اما... » مجيدي ميافزايد: «روزي روزگاري حوزه هنري ميتوانست بار بخش عمدهاي از فرهنگ مملكت را از زمين بردارد، در زماني كه بايد اينكار را ميكرد، نكرد و به عوض به امور اقتصادي و مالاندوزي روي آورد!» افشاگري مجيدي درباره وضعيت مديريت حجتالاسلام زم در حوزه هنري پيش از اين نيز در گلايههاي مرحوم آغاسي و شهيد آويني و وحيد جليلي تكرار شده است. آيا حوزه هنري ميخواهد در واكنش به اين افشاگري سياست مشابهي را درپيش بگيرد يا به دليل اينكه زم ديگر در حوزه هنري نيست، سياست سكوت را در پيش خواهد گرفت؟!
*جوان