به گزارش شهدای ایران به نقل از دانشجو، جشنواره برگزار کردن در کشور ما مد شده. یکجور چشم و همچشمی یا کاری نمایشی که سازمانها و نهادهای مختلف به هر بهانهای میخواهند با آن پز بدهند. هرکس بودجهای دارد که نمیداند با آن چکار کند جشنوارهای برگزار میکند. این جشنوارههای ریز و درشت و گوناگون بیش از آنکه ناظر به مسأله یا هدفگذاری معین و جدیای شکل گرفته باشند بیشتر معطوف به نمایش و پروپاگاندای رسانهای هستند. هرکس میخواهد دیده شود و برود توی صدر خبرها جشنوارهای برگزار و خبرنگارها را دور خودش جمع میکند. بعد هم درباره اهمیت کار فرهنگی حرفهای همیشه درستی میزند و ژستهای شیک میگیرد برای عکاسان تا مواد لازم برای دادن گزارش به مافوقش آماده شود. اما در نخستین جشنواره فیلم سلامت چه گذشت؟ در مراسم اختتامیه چه خبر بود؟
همین چند ماه پیش بود که جشنواره فیلم سبز به کوشش سازمان محیط زیست برگزار شد. در مراسم اختتامیهاش هم خانم ابتکار سرخوش از برگزاری جشنوارهای پر زرق و برق برای چند وقت خودش را از دردسر گرد و غبارها و ریزگردهای جنوب کشور نجات داد. در همین راستا و برای خالی نبودن عریضه در روزهای گذشته نخستین جشنواره فیلم سلامت هم برگزار شد. جشنوارهای با حمایت وزارت بهداشت تا خدای نکرده آنها یک وقت گوی سبقت را به رفقا و رقبای خود نبازند. چه اینکه این روزها کمیته حقیقتیاب در ماجرای کیارستمی رأی به قصور تیم پزشکی او داده بود و آنها بیش از همیشه تحت فشار هستند. خرجی هم که ندارد! پول برای این کارها همیشه هست و از زیر سنگ هم که شده پیدا میشود. از طرفی دعوت از بازیگران و فلیمسازان به جذابیت این شویِ رسانهای بیش از پیش اضافه میکند. هیچ کس هم که از جایزه بدش نمیآید. یک جمله کلیشهای ولی همیشه کار راه اندازِ «حمایت از هنرمندان این مرز و بوم» هم میزنیم تنگش و به قول رئیس جمهور دولت دهم «خدا بده برکت»!
اختتامیه نخستین دوره جشنواره فیلم سلامت –مستقل از اینکه ماهیتاً کاری بیهوده است- خالی از حاشیه نبود. اهدای جایزه ویژه هیأت داوران به فیلم «لانتوری» و «رضا درمیشیان» متناقضترین کاری بود که جشنوارهای با محوریت «سلامت» میتوانست انجام دهد. به نظر میرسد چنین جایزهای برملاکننده ماهیت سیاسی و غیرسینمایی این جشنواره هم هست. وگرنه کسی که مقداری سینما بلد باشد جایزه ویژه جشنوارهاش را به فیلم غیرانسانی، ضد اجتماعی و شعاری «لانتوری» نمیدهد. فیلمی که بیشتر به نمایشنامهای رادیویی شبیه است و مثلاً بهتر بود در بخش نماهنگ و تیزر شرکت داده میشد تا بخش سینمایی! چه اینکه به قالب و فرم لانتوری این بخش نزدیکتر است! دادن جایزه به لانتوری آن هم با وجود فیلمهایی مثل «ابد و یک روز» که همه جوایز فجر را درو کرد کمی خندهدار و غیرطبیعی به نظر میرسد. بیشتر مثل خود فیلم استفاده از سوژه ملتهب «اسیدپاشی» است. موضوعی که برای مانور دادن جذاب است. برای اطلاعات بیشتر درباره فیلم «لانتوری» اینجا را بخوانید.
به اضافه اینکه نگاهی به جوایز اهدایی جشنواره در بخشهای دیگر سوالات و تردیدهای بیشتری را به وجود آورده است. مثل اهدای جایزه بهترین برنامه تلویزیون به «اکسیر». برنامهای با اجرای «فرزاد حسنی» که به خاطر حاشیههایی که ایجاد کرد نقدهایی جدی به آن وارد شد. ماجرا از این قرار بود که فرزاد حسنی در برنامه اکسیر سوالی را از شرکت کنندگان پرسید که یکی از حاضرین جوابی را به سوال فرزاد حسنی داد و فرزاد حسنی در ادامه سوال خود سوال دیگری پرسید و گفت اگر فرد حاضر جواب صحیح را بدهد مبلغ 50 میلیون تومان نقد به او خواهد داد. شرکت کننده که سن بالاتری از حسنی دارد جوابی درستی به سوال دوم هم داد و فرزاد حسنی او را برنده این مسابقه اعلام کرد و صندوقی را آورد و به شرکت کننده گفت که درب این صندوق را باز کند. شرکت کننده با باز کردن این صندوق با صحنه ای عجیب مواجه شد. به جای 50 میلیونی که حسنی قولش را داده بود یک زرشک داخل صندوق بود! حالا این برنامه در جشنواره سلامت برگزیده شده است! لابد برای اینکه فرزاد حسنی مجری سلبریتتری است و بین تینیجرها طرفدار زیاد دارد و میشود با او شوی رسانهای بیشتری ایجاد کرد. مگر این جشنواره غایتی جز این دارد؟
سندروم برگزاری جشنواره توسط سازمانها و نهادهای دولتی برای سرپوش گذاشتن بر ضعفها و مشکلاتشان رفته رفته دارد فراگیر میشود. یکجور اپیدمی که نظارت درست و درمانی هم روی آن نمیشود. معلوم نیست با چه سازوکار و منطقی این جشنوارهها برگزار میشوند و بانیان آن باید به چه کسی پاسخگو باشند. این همه هزینه برای اکران و جایزه دادن به فیلمهایی که همه در طول سال پخش شدهاند و حتی وجه تازگی و رونمایی هم ندارند چه موضوعیتی دارد؟ هنوز زمان زیادی از گزارشی که درباره مشکلات و کمبود امکانات پزشکی یکی از روستاهای مرزی خراسان جنوبی منتشر شد نگذشته است. اگر آن قدر پولشان زیادی کرده که میتوانند برای چنین جشنوارههای نمایشی و بیفایدهای بریز و بپاش کنند چرا سهمی از آن به روستاییان و دردمندان نرسد. مگر آنها چه گناهی کردهاند که سلبریتی نیستند. چه گناهی کردهاند که دستشان پیشنه بسته و صورتشان چروک شده و در عکسها خوب نمیافتند. مردم بیشتر از جشنواره سلامت به توجه نیاز دارند. مردم جشنواره نمیخواهند، «سلامت» میخواهند و زندگی. البته اگر همین را هم از آنها دریغ نکنیم!