رویکرد انقلابی و ضد آمریکایی یعنی اینکه فیلم فروشنده، اثری تولید شده با پول یک یهودی صهیونیست یعنی الکس مالگه، که ماهی یکبار به اورشلیم تشریف میبرند، در سینماهای نهاد انقلابی حوزه هنری اکران نشود، آب نبات چوبی ما ایستادهایم پیشکشتان...
به گزارش شهدای ایران، صورت مسئله چالش برانگیز هفتههای اخیر و خیل عظیمی از خبرهای منتشر شده طی چند هفته اخیر حول مسئله اکران فروشنده توسط حوزه هنری ، با واکنش رسانههای مختلفی مواجه بوده است.
مسئلهای که همچنان در هالهای از ابهام است و تا زمانی که حوزه هنری تصمیم قطعی نگیرد، حل نشدنی نیست. اما حوزه هنری در اقدامی غیر متعارف، سعی کرد که چالش اکران فروشنده را با ترفندی خاص پشت سر بگذارد و به نوعی بحران رسانهای شکل گرفته را پشت سر بگذارد. به همین دلیل باشگاه فیلم سوره به صورتی برق آسا ترتیب اکران نماهنگ ما ایستاده ایم ۲ را داد. پروژهای که ساخت آن دو سال به طول انجامید و به روایت روزنامه جوان یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان هزینه ساخت آن شد.
در مورد ساخت این کلیپ مستقل از همزمانی خبر همکاری حوزه هنری برای اکران فیلم فروشنده چند مسئله اصلی و مهم پیش میآید. نخست اینکه نهادهای دولتی در شرایطی خاص، ماجرای فیش گیت را پشت سر میگذارند که موجب رنجش افکار عمومی شده است و در دوران فیش گیت، انتشار میزان رقم ساخت کلیپ میلیاردی صورت مسئلهای است که به رنجش افکار عمومی دامن میزند.
در واقع حوزه هنری قصد داشت که مزه زهر مار اکران فروشنده را تلطیف کند و به جایش از یک آب نبات یک میلیارد و دویست میلیون تومانی رونمایی کرد. به عبارت دیگر گافهای دوگانه مدیریت دوگانه سوزش رو شد.
اما اوضاع نه تنها برای حوزه بهتر نشد بلکه موجب سیل فزایندهای از انتقادات در مورد این نماهنگ منتشر در فضای رسانهای شد. تهیه کننده این نماهنگ محمدرضا شفا نام دارد که به عنوان یکی از تهیه کنندگان گران عرصه تصویر شناخته میشود.
قسمت نخست کلیپ ما ایستاده ایم با مبلغ نیم میلیون تومان در سال ۱۳۹۲ ساخته شد. هر چند همین هزینه میلیونی با توجه به محتوای ۵ تا ۷ دقیقه اثر و تاثیر اجتماعی اش در سال ۱۳۹۲ با شرایط آن دوران، چفت شد و عوض ۵۰۰ میلیون، پانصد میلیارد تومان کارکرد اجتماعی داشت. قسمت اول کلیپ در شرایطی ساخته شد که دولت جدید سرکار آمد و تدبیری اندیشید بود تا امید را در پای میز مذاکره با آمریکا جستجو کند و تاثیر اجتماعی ما ایستاده ایم(۱) بسیار ارزنده و دقیقا در زمان بسیار درستی اتفاق افتاد.
قسمت نخست را خانه فیلم داستانی سازمان اوج تولید کرده بود و پس از اینکه محمدرضا شفا عنوان مدیریت باشگاه فیلم سوره را کسب کرد پیشنهاد تولید قسمت دوم نماهنگ را ارائه کرد و مسئولان حوزه عزم کردند قسمت دوم این نماهنگ را بسازنند.
اما چه چیزی سبب موفقیت قسمت نخست شد؟
نگاه مردمی در قسمت نخست این مجموعه چنان جاری بود که هر مخاطبی را سر شوق میآورد . مثلا سازندگان به جای استفاده از ترانه و آوازخوانی فردی به هم آوایی جمعی روی آورده بودند و نوعی سرود مدرن را در قسمت نخست اجرا میکردند. با اجرای سرود به جای استفاده از ترانه متن اثر ریتم جمعی و مردمی تری پیدا کرده بود.
به این ترتیب ویژگی شاخص قسمت نخست نماهنگ «ایستاده ایم»، پرهیز از اجرای فردی و عدم بهرهگیری از ترانه بود. به همین دلیل قسمت نخست نماهنگ مفهوم جمعی تری پیدا کرده بود. هیچ مولفه نمایشی در آن نماهنگ انتزاعی نبود و شکل واقعی از یک تجمع انقلابی در میدان آزادی را به تصویر میکشید. اما در قسمت نماهنگ ما ایستادهایم (۲) همه چیز شکل انتزاعی پیدا کرده است مثلا در بخشی از این نماهنگ خانوادهای را میبینیم که کنار دریای جنوب در نیمه گرم تابستان زمانی که هواپیمای ایرباس ایرانی توسط ناو شکن آمریکایی مورد حمله قرار میگیرد، کناردریای جنوب مشغول تفریح هستند.
ساده ترین و ابتدایی ترین انگارههای نمایشی در نماهنگ ما ایستادهایم رعایت نشده است. یعنی خانوادهای ایرانی در موعد خرماپزان جنوب برای تفریح عازم کنارههای دریای جنوب میشوند؟ این انگارههای نمایشی و لحن انتزاعی اثر، فاقد جذابیتهای خاص و مشابه قسمت اول است.
اما نکته دوم در مورد کلیت نمایشی اثر این است که چند جوان پرچم هایی را در دست میگیرند و با صدای فریاد خود ناوهای آمریکایی را در دریای جنوب غرق میکنند. این پیرنگ را مقایسه کنید با انیمشین «پیام راشل کوری» که چند وقت اخیر منتشر شده بود و بمباران اسرائیل را توسط جنگدههای ایرانی نشان میداد. صورت انتزاعی حمله به اسرائیل با یک بازسازی انیماتوری مخاطب را قطعا سر شوق میآورد چون این آینده انتزاعی را باور میکند اما حمله چند جوان پرچم به دست به ناوهای آمریکایی در باور، هیچ مخاطبی نخواهد نشست.
پر واضح است که سازندگان هیچ طراحی خاصی در ذهن نداشتند و اثر تولید شده هدف گیری خاصی برای جذب مخاطب نشده است. سازندگان به جای رفتن سراغ واقعیتهای مرسوم در جامعه ما سراغ موضوعات انتزاعی رفته اند که هیچ ارزش اجتماعی – انقلابی در آن نمود ندارد و تنها اتکای کلیپ تک خوانی خواننده آن است که از ارزشهای جمعی اثر میکاهد.
نکته قابل نقد و تحلیل در ساخت قسمت نماهنگ ما ایستاده ایم این است که فضای تخریبی و غرق شدن کشتیهای آمریکایی را عین به عین و نعل به نعل از فیلم ۲۰۱۲ به کارگردانی رولند امریش برداشت کرده و هیچ شباهتی با یک اثر مستقل ندارد.
بلافاصله پس از انتشار این کلیپ رسانههای انقلابی به نقد اثر پرداختند و آنرا ضعیف و غیر باور توصیف کردند و این موضوع را مطرح کردند که یک میلیارد و دویست میلیون تومان مبلغ بسیار زیادی برای ساخت این کلیپ ۷ دقیقهای است .
به فاصله دو روز بعد محمد حمزه زاده معاون حوزه هنری به این امر واکنش نشان داد و در گفت و گو با خبرگزاری میزان با واکنش نسبت به حواشی ساخته شده در مورد هزینه ساخت کلیپ «ما ایستادهایم» گفت: متاسفانه باید بگویم آنها که در حال حاضر به دنبال این اعداد و ارقام میروند آیا در مورد خود کلیپ هم مطلبی نوشتهاند؟. وی ادامه داد: واقعاً از بعضی اهالی رسانه تعجب میکنم که خبر ساخت این کلیپ با این اهمیت را رها کردند و حالا به دنبال اعداد و ارقام هستند.
حمزده زاده تصریح کرد: چه صد میلیارد چه ده میلیارد، فحوا و درون مایه این اثر، اتفاقی ضد امریکایی است و معانی بزرگی را درون خود دارد. در هر صورت بنا نیست که بابت هر مبلغی این مقدار شایعه پراکنی ایجاد شود. وی در پایان خاطرنشان کرد: اخبار منتشر شده در مورد هزینههای این کلیپ برای اطلاع رسانی نیست بلکه به عمد و برای دشمنی با هدفی است که این کلیپ در معنا دنبال میکند.
جناب حمزه زاده با این اظهار نظر اعداد و ارقام را تکذیب نکردند. یعنی با افشای مبلغ طرح شده مخالف بودند امـا در پاســخ ایشان باید نوشت زمانی که رسانهها موضوع هزینه صرف شده را طرح میکنند چون میزان مبلغ صرف شده به صرفه نبوده و این کلیپ مضحـک هیــچ کارکــرد ضــد آمریکایی نخواهد داشت بلکه این کلیپ آمریکایــی کپی شده از خود محصولات آمریکایی است و اثر انقلابی بلند مدت نخواهد داشت.
البته با یک میلیارد و دویست میلیون تومان میتوان سه فیلم جمع و جور خوب با مفاهیم اجتماعی ضروری مرتبط بازندگی مردم ساخت تا طی یک پروسه زمانی چند ساله اثر بیشتری روی متن اجتماعی زندگی مردم داشته باشد. ضمن اینکه رویکرد انقلابی یعنی کمترین هزینه و بیشترین دستاورد. این کلیپ را در نهایت مردم یکی دوباری تماشا میکنند و به آن میخندند و برای بار سوم که تلویزیون آنرا پخش میکند، قطعا مدار برق جعبه جادو را قطع خواهند کرد.
رویکرد انقلابی و ضد آمریکایی یعنی اینکه فیلم فروشنده، اثری تولید شده با پول یک یهودی صهیونیست یعنی الکس مالگه، که ماهی یکبار به اورشلیم تشریف میبرند، در سینماهای نهاد انقلابی حوزه هنری اکران نشود، آب نبات چوبی ما ایستادهایم پیشکشتان.
*یالثاراتالحسین(ع)
مسئلهای که همچنان در هالهای از ابهام است و تا زمانی که حوزه هنری تصمیم قطعی نگیرد، حل نشدنی نیست. اما حوزه هنری در اقدامی غیر متعارف، سعی کرد که چالش اکران فروشنده را با ترفندی خاص پشت سر بگذارد و به نوعی بحران رسانهای شکل گرفته را پشت سر بگذارد. به همین دلیل باشگاه فیلم سوره به صورتی برق آسا ترتیب اکران نماهنگ ما ایستاده ایم ۲ را داد. پروژهای که ساخت آن دو سال به طول انجامید و به روایت روزنامه جوان یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان هزینه ساخت آن شد.
در مورد ساخت این کلیپ مستقل از همزمانی خبر همکاری حوزه هنری برای اکران فیلم فروشنده چند مسئله اصلی و مهم پیش میآید. نخست اینکه نهادهای دولتی در شرایطی خاص، ماجرای فیش گیت را پشت سر میگذارند که موجب رنجش افکار عمومی شده است و در دوران فیش گیت، انتشار میزان رقم ساخت کلیپ میلیاردی صورت مسئلهای است که به رنجش افکار عمومی دامن میزند.
در واقع حوزه هنری قصد داشت که مزه زهر مار اکران فروشنده را تلطیف کند و به جایش از یک آب نبات یک میلیارد و دویست میلیون تومانی رونمایی کرد. به عبارت دیگر گافهای دوگانه مدیریت دوگانه سوزش رو شد.
اما اوضاع نه تنها برای حوزه بهتر نشد بلکه موجب سیل فزایندهای از انتقادات در مورد این نماهنگ منتشر در فضای رسانهای شد. تهیه کننده این نماهنگ محمدرضا شفا نام دارد که به عنوان یکی از تهیه کنندگان گران عرصه تصویر شناخته میشود.
قسمت نخست کلیپ ما ایستاده ایم با مبلغ نیم میلیون تومان در سال ۱۳۹۲ ساخته شد. هر چند همین هزینه میلیونی با توجه به محتوای ۵ تا ۷ دقیقه اثر و تاثیر اجتماعی اش در سال ۱۳۹۲ با شرایط آن دوران، چفت شد و عوض ۵۰۰ میلیون، پانصد میلیارد تومان کارکرد اجتماعی داشت. قسمت اول کلیپ در شرایطی ساخته شد که دولت جدید سرکار آمد و تدبیری اندیشید بود تا امید را در پای میز مذاکره با آمریکا جستجو کند و تاثیر اجتماعی ما ایستاده ایم(۱) بسیار ارزنده و دقیقا در زمان بسیار درستی اتفاق افتاد.
قسمت نخست را خانه فیلم داستانی سازمان اوج تولید کرده بود و پس از اینکه محمدرضا شفا عنوان مدیریت باشگاه فیلم سوره را کسب کرد پیشنهاد تولید قسمت دوم نماهنگ را ارائه کرد و مسئولان حوزه عزم کردند قسمت دوم این نماهنگ را بسازنند.
اما چه چیزی سبب موفقیت قسمت نخست شد؟
نگاه مردمی در قسمت نخست این مجموعه چنان جاری بود که هر مخاطبی را سر شوق میآورد . مثلا سازندگان به جای استفاده از ترانه و آوازخوانی فردی به هم آوایی جمعی روی آورده بودند و نوعی سرود مدرن را در قسمت نخست اجرا میکردند. با اجرای سرود به جای استفاده از ترانه متن اثر ریتم جمعی و مردمی تری پیدا کرده بود.
به این ترتیب ویژگی شاخص قسمت نخست نماهنگ «ایستاده ایم»، پرهیز از اجرای فردی و عدم بهرهگیری از ترانه بود. به همین دلیل قسمت نخست نماهنگ مفهوم جمعی تری پیدا کرده بود. هیچ مولفه نمایشی در آن نماهنگ انتزاعی نبود و شکل واقعی از یک تجمع انقلابی در میدان آزادی را به تصویر میکشید. اما در قسمت نماهنگ ما ایستادهایم (۲) همه چیز شکل انتزاعی پیدا کرده است مثلا در بخشی از این نماهنگ خانوادهای را میبینیم که کنار دریای جنوب در نیمه گرم تابستان زمانی که هواپیمای ایرباس ایرانی توسط ناو شکن آمریکایی مورد حمله قرار میگیرد، کناردریای جنوب مشغول تفریح هستند.
ساده ترین و ابتدایی ترین انگارههای نمایشی در نماهنگ ما ایستادهایم رعایت نشده است. یعنی خانوادهای ایرانی در موعد خرماپزان جنوب برای تفریح عازم کنارههای دریای جنوب میشوند؟ این انگارههای نمایشی و لحن انتزاعی اثر، فاقد جذابیتهای خاص و مشابه قسمت اول است.
اما نکته دوم در مورد کلیت نمایشی اثر این است که چند جوان پرچم هایی را در دست میگیرند و با صدای فریاد خود ناوهای آمریکایی را در دریای جنوب غرق میکنند. این پیرنگ را مقایسه کنید با انیمشین «پیام راشل کوری» که چند وقت اخیر منتشر شده بود و بمباران اسرائیل را توسط جنگدههای ایرانی نشان میداد. صورت انتزاعی حمله به اسرائیل با یک بازسازی انیماتوری مخاطب را قطعا سر شوق میآورد چون این آینده انتزاعی را باور میکند اما حمله چند جوان پرچم به دست به ناوهای آمریکایی در باور، هیچ مخاطبی نخواهد نشست.
پر واضح است که سازندگان هیچ طراحی خاصی در ذهن نداشتند و اثر تولید شده هدف گیری خاصی برای جذب مخاطب نشده است. سازندگان به جای رفتن سراغ واقعیتهای مرسوم در جامعه ما سراغ موضوعات انتزاعی رفته اند که هیچ ارزش اجتماعی – انقلابی در آن نمود ندارد و تنها اتکای کلیپ تک خوانی خواننده آن است که از ارزشهای جمعی اثر میکاهد.
نکته قابل نقد و تحلیل در ساخت قسمت نماهنگ ما ایستاده ایم این است که فضای تخریبی و غرق شدن کشتیهای آمریکایی را عین به عین و نعل به نعل از فیلم ۲۰۱۲ به کارگردانی رولند امریش برداشت کرده و هیچ شباهتی با یک اثر مستقل ندارد.
بلافاصله پس از انتشار این کلیپ رسانههای انقلابی به نقد اثر پرداختند و آنرا ضعیف و غیر باور توصیف کردند و این موضوع را مطرح کردند که یک میلیارد و دویست میلیون تومان مبلغ بسیار زیادی برای ساخت این کلیپ ۷ دقیقهای است .
به فاصله دو روز بعد محمد حمزه زاده معاون حوزه هنری به این امر واکنش نشان داد و در گفت و گو با خبرگزاری میزان با واکنش نسبت به حواشی ساخته شده در مورد هزینه ساخت کلیپ «ما ایستادهایم» گفت: متاسفانه باید بگویم آنها که در حال حاضر به دنبال این اعداد و ارقام میروند آیا در مورد خود کلیپ هم مطلبی نوشتهاند؟. وی ادامه داد: واقعاً از بعضی اهالی رسانه تعجب میکنم که خبر ساخت این کلیپ با این اهمیت را رها کردند و حالا به دنبال اعداد و ارقام هستند.
حمزده زاده تصریح کرد: چه صد میلیارد چه ده میلیارد، فحوا و درون مایه این اثر، اتفاقی ضد امریکایی است و معانی بزرگی را درون خود دارد. در هر صورت بنا نیست که بابت هر مبلغی این مقدار شایعه پراکنی ایجاد شود. وی در پایان خاطرنشان کرد: اخبار منتشر شده در مورد هزینههای این کلیپ برای اطلاع رسانی نیست بلکه به عمد و برای دشمنی با هدفی است که این کلیپ در معنا دنبال میکند.
جناب حمزه زاده با این اظهار نظر اعداد و ارقام را تکذیب نکردند. یعنی با افشای مبلغ طرح شده مخالف بودند امـا در پاســخ ایشان باید نوشت زمانی که رسانهها موضوع هزینه صرف شده را طرح میکنند چون میزان مبلغ صرف شده به صرفه نبوده و این کلیپ مضحـک هیــچ کارکــرد ضــد آمریکایی نخواهد داشت بلکه این کلیپ آمریکایــی کپی شده از خود محصولات آمریکایی است و اثر انقلابی بلند مدت نخواهد داشت.
البته با یک میلیارد و دویست میلیون تومان میتوان سه فیلم جمع و جور خوب با مفاهیم اجتماعی ضروری مرتبط بازندگی مردم ساخت تا طی یک پروسه زمانی چند ساله اثر بیشتری روی متن اجتماعی زندگی مردم داشته باشد. ضمن اینکه رویکرد انقلابی یعنی کمترین هزینه و بیشترین دستاورد. این کلیپ را در نهایت مردم یکی دوباری تماشا میکنند و به آن میخندند و برای بار سوم که تلویزیون آنرا پخش میکند، قطعا مدار برق جعبه جادو را قطع خواهند کرد.
رویکرد انقلابی و ضد آمریکایی یعنی اینکه فیلم فروشنده، اثری تولید شده با پول یک یهودی صهیونیست یعنی الکس مالگه، که ماهی یکبار به اورشلیم تشریف میبرند، در سینماهای نهاد انقلابی حوزه هنری اکران نشود، آب نبات چوبی ما ایستادهایم پیشکشتان.
*یالثاراتالحسین(ع)