عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی تعامل با کدخدا را شعاری از سوی دولت یازدهم دانست که بیشتر برای برنامههای انتخاباتی و تبلیغاتی مناسب است و نمیتوان انتظار کار خاصی را از آن داشت.
به گزارش شهدای ایران، غلامرضا خواجه سروی در گفت و گو با تسنیم با بیان اینکه بعد از گذشت یک سال از برجام، تغییری در شرایط اقتصادی کشور نمیبینیم، افزود: از اول هم مشخص بود که ایرانی که در آن انقلاب شده است و حکومت اسلام در آن حاکم است، تضاد هویتی با دنیای غرب دارد و این راهبرد و رویکرد به جایی نخواهد رسید. به عبارتی از نظر دیدگاهی اتفاق خاصی نیفتاده است. از همان روز اول هم که بحث کدخدا مطرح شد، مشخص بود این بیشتر شبیه شعاری است که شاید برای برنامههای انتخاباتی و تبلیغاتی مناسب باشد و نمیتوان بر اساس این نظر، انتظار کار خاصی را در کشور ما داشت.
وی فرصت به دست آماده بعد از برجام را فرصتی عنوان کرد که میتوانست در اصلاح ضعفها کارآمد باشد و تصریح کرد: از نظر رویکرد، چنین رویکردی کاملاً اشتباه بود. منتهی اگر دولت میخواست، میتوانست فرصتی که این مذاکرات و تغییر دولت و اینگونه مسائل فراهم کرد، بیشتر استفاده کند و در راستای اقتصاد مقاومتی، میتوانستیم در خیلی از مباحث اقتصادی، مقاومسازی کنیم و نقصها و ضعفهایمان را برطرف کنیم که اینچنین نشد. درواقع متأسفانه دولت یازدهم، دولتی ناکارآمد است که نتوانست از آن بهره ببرد و این فرصت را هم از دست داد.
معاون سابق وزارت علوم با اشاره به صحبتهای اخیر رئیسجمهور در کرمانشاه، گفت: میبینیم که آقای رئیسجمهور در ابتدای کار همین حرفهایی را میزدند که بعدها در کرمانشاه، همین صحبتها را تکرار کردند؛ صحبتهایی مثل «من صد روزه مشکلات اقتصادی ایران را حل میکنم»؛ یعنی بعد از حدود سه سال دوباره به همان نقطهای رسیدیم که در تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری همان را میگفتند؛ بنابراین میتوان گفت که اتفاق خاصی در کشور ایران و در حوزهی اقتصادی رخ نداده است.
او دولت یازدهم را دولتی ضعیف دانست و توضیح داد: به نظر میرسد که دولت یازدهم، در ذات خودش دولتی با کارآمدی بسیار ضعیف است. شاید دلیلش هم این باشد که افرادی این دولت را مدیریت میکنند که هیچ انگیزهای برای کارهای مختلف ندارند و به زبان سادهتر افرادی هستند که هم ثروتمند هستند و هم از نظر ایده و عقیده فضایشان عوضشده است. واقعاً معتقدند که کشورهای غربی باید مشکلات ما را حل کنند. وقتیکه یکی از وزرای دولت میگوید که ما باید مدیر از خارج کشور وارد کنیم، آنهم بعد از 38 سال، تکلیف کاملاً واضح و مشخص است.
انتظار اصلی در برخورد با فیشهای نجومی از قوه قضاییه است
خواجه سروی قوه قضاییه را مهمترین مسئول رسیدگی به مسئلهی حقوقهای نجومی عنوان کرد و گفت: معتقد هستم انجام دو کار ضروری است. اول اینکه برخورد با این پدیده به جدیت هر چه بیشتر انجام گیرد؛ درواقع توقع و انتظار از قوه قضاییه هست که چنین کاری را به صورت کاملاً جدی پیگیری کند. این قوه در کشور ما، مجری احکام است و ضابط و قاضی دارد و از این طریق میتواند رسیدگی کند و حکم صادر کند. لذا پذیرفتنی نیست که بخشی از قوه قضاییه بگوید من اعلام کردم ولی هیچکس توجهی نکرد.
او با اشاره به اینکه این مسئله نباید مورد غفلت واقع شود، تأکید کرد: بخش دوم مطبوعات و مردم هستند که وظیفهی امربهمعروف و نهی از منکر را بر عهده دارند. از سوی دیگر هم افرادی که به صورت رسمی، مثل ائمه جمعه، باید این عمل را به عنوان یک فریضه زشت، مذموم و ضد عدالت اسلامی و ضد انقلابی برای مردم یادآوری کنند و فضایی در جامعه فراهم شود که کسی جرئت نکند چنین کارهایی را در مقابل افکار عمومی انجام دهد.
استاد دانشگاه امام صادق (علیهالسلام) با تأکید بر اینکه انتظار برخورد بیش از همه از سوی قوه قضاییه میرود، گفت: انتظار اصلی از قضات محترم و قوهی قضاییه است که باید با این پدیده زشت برخورد کنند و به چنین کاری خاتمه دهند. اگر مردم در جامعه ببینند که با این مسئله خیلی جدی برخورد نمیشود، افراد دیگر متوجه میشوند که میتوان چنین کارهایی را انجام داد. اگر بگویند مثلاً ما گفتیم اما استعفا داد و برکنار شد، از چنین چیزی با توجه به اینکه مردم ایران مردم باهوشی هستند و این موارد را به خوبی متوجه میشوند و بارها و بارها هم این اتفاقات افتاده است، برداشت میشود که این مسائل به شوخی بیشتر، شبیه نیست.
اشرافی گری و تجملات با روح انقلاب در تضاد است
او با بیان اینکه پرداخت حقوقهای نجومی با آرمانهای انقلاب و ارزشهای اسلامی همخوانی ندارد، ادامه داد: باید دانست که اشرافی گری و تجملات با روح انقلاب اسلامی در تضاد است؛ کما اینکه با روح اسلام هم در تضاد است و تعالیم اسلامی موضوع اشرافی گری را رد میکند. علاوه بر این کسی هم نمیتواند این مسائل را بپذیرد. در جامعه ما، مردم انقلاب کردند تا شاهد دولت مردانی باشند که سلوک آنها یادآور سلوک امیرمومنان علی (علیهالسلام) باشد. نباید فراموش کنیم که یکی از شعارهای اصلی انقلاب در نهضت امام و انقلاب اسلامی، برادری، برابری و برپایی حکومت عدالتپیشهی علوی بود. درواقع چنین انتظاری از دستاندرکاران حکومت میرود که اگر کسی از چنین رویهای تخطی کند، با او برخورد شود.
خواجه سروی زمان شکلگیری طبقه اشرافیت مدرن را از دولت سازندگی و اصلاحات دانست و تصریح کرد: متأسفانه در جمهوری اسلامی ایران در دولت سازندگی، به خاطر سیاستهای دولت که مبتنی بر اقتصاد لیبرالیستی بود، طبقهای در ایران به نام طبقه اشرافیت مدرن شکل گرفت. این طبقه از حزب کارگزاران و طرفداران و مدیران رئیسجمهور وقت برخاست. بعدها این مسئله به تقلید از حزب کارگزاران به جناح چپ هم کشیده شد و ساده زیستی بهتدریج در جامعه ما، از دید مدیران دولتی که از سبک اشرافیت مدرن تبعیت میکردند، ناپسند شد.
وی ادامه داد: بهاینترتیب، افراد با استفاده از رانتهایی که در آن دولت، مجاز دانسته شده بود به دنبال ثروتهای نجومی رفتند. برای مثال، اگر ما به سابق بازگردیم در آن زمان مجاز دانسته میشد که 25 درصد از هزینههای طرحها و پروژهها تلف شود.
فیشهای نجومی در راستای مسابقه ثروت در پناه قدرت قابل تحقیق است
عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه در دولت یازدهم اتحادی از اشراف به وجود آمده است که این مدل را اداره میکنند، گفت: میتوانیم پشتیبانان این افراد را به دو دسته تقسیم کنیم: یا ثروتمندان و تجاری هستند که امروزه لباس وزارت بر تن خود کردهاند و به جای اینکه به امور کشور رسیدگی کنند، بیشتر به امور خودشان میپردازند؛ بنابراین تلاش میکنند که به جایگاهی برسند که امروزه، ثروتمندانی به آن رسیدند که امروز وزیر هستند و یا در کارهای دیگری هستند؛ بنابراین یک مسابقه ی ثروتاندوزی در پناه قدرت جریان در حال جریان است و این فیشهای حقوق نجومی هم در این راستا قابل تحقیق است.
وی افزود: یا اینها ثروتمندانی هستند که با دستاندازی به اموال بیتالمال، ثروت خودشان را افزایش میدهند و یا کسانی هستند که تلاش میکنند که به این جایگاهی وزرا یا افرادی دیگری هستند بتوانند برسند. این معضلاتی است که طبقه اشراف مدرن در جامعه ما ساخته است.
خواجه سروی با اشاره به اینکه تاریخ اسلام، چنین رفتاری را از سوی مدیران حکومتی ناپسند و برخلاف ارزشهای علوی دانست و گفت: همانطور که تاریخ اسلام هم به خوبی نشانگر این موضوع است، در دورهی حضرت علی (علیه اسلام)، حضرت با استانداران و فرمانداران و عوامل اجرایی خودشان با چنین مواردی با شدت برخورد میکردند. همهی ما باید یادآور نامهی امام (علیهالسلام) به عثمان بن حنیف، فرمانده بصره باشیم. عثمان تنها بر سر سفرهای حاضر شد که بر سر آن سفره ثروتمندان حضور داشتند. حضرت بهصرف چنین حضوری بهشدت با چنین موضوعی برخورد کردند و چنین رفتاری را پذیرفتنی ندانستند.
او با بیان اینکه اجراییات دولت در حد شعار باقی مانده است، افزود: در زمان دولت سازندگی، شخص خود آقای هاشمی رفسنجانی در اجرای برنامههای اقتصادی خیلی جدی بود پیگیریهای جدی میکرد؛ اما این دولت اعتقادش بر پیگیری جدی برای اجرای این مسائل نیست. برای مثال در همین دولت تاکنون در حوزهی خروج از رکود، چندین بار بستهی سیاستی رونمایی شده است ولی اتفاق خاصی انجام نگرفته است. درصورتیکه در دولت آقای هاشمی، اجرائیات با تمام حرفوحدیثهایی که وجود دارد، قوی بود و آن چیزهایی که میگفت دنبال میکرد. از طرفی فکر نمیکنم تمام حرفهایی هم که میزنند، اجرا کنند. درهرصورت در حال از دست دادن فرصتها هستیم.
وی فرصت به دست آماده بعد از برجام را فرصتی عنوان کرد که میتوانست در اصلاح ضعفها کارآمد باشد و تصریح کرد: از نظر رویکرد، چنین رویکردی کاملاً اشتباه بود. منتهی اگر دولت میخواست، میتوانست فرصتی که این مذاکرات و تغییر دولت و اینگونه مسائل فراهم کرد، بیشتر استفاده کند و در راستای اقتصاد مقاومتی، میتوانستیم در خیلی از مباحث اقتصادی، مقاومسازی کنیم و نقصها و ضعفهایمان را برطرف کنیم که اینچنین نشد. درواقع متأسفانه دولت یازدهم، دولتی ناکارآمد است که نتوانست از آن بهره ببرد و این فرصت را هم از دست داد.
معاون سابق وزارت علوم با اشاره به صحبتهای اخیر رئیسجمهور در کرمانشاه، گفت: میبینیم که آقای رئیسجمهور در ابتدای کار همین حرفهایی را میزدند که بعدها در کرمانشاه، همین صحبتها را تکرار کردند؛ صحبتهایی مثل «من صد روزه مشکلات اقتصادی ایران را حل میکنم»؛ یعنی بعد از حدود سه سال دوباره به همان نقطهای رسیدیم که در تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری همان را میگفتند؛ بنابراین میتوان گفت که اتفاق خاصی در کشور ایران و در حوزهی اقتصادی رخ نداده است.
او دولت یازدهم را دولتی ضعیف دانست و توضیح داد: به نظر میرسد که دولت یازدهم، در ذات خودش دولتی با کارآمدی بسیار ضعیف است. شاید دلیلش هم این باشد که افرادی این دولت را مدیریت میکنند که هیچ انگیزهای برای کارهای مختلف ندارند و به زبان سادهتر افرادی هستند که هم ثروتمند هستند و هم از نظر ایده و عقیده فضایشان عوضشده است. واقعاً معتقدند که کشورهای غربی باید مشکلات ما را حل کنند. وقتیکه یکی از وزرای دولت میگوید که ما باید مدیر از خارج کشور وارد کنیم، آنهم بعد از 38 سال، تکلیف کاملاً واضح و مشخص است.
انتظار اصلی در برخورد با فیشهای نجومی از قوه قضاییه است
خواجه سروی قوه قضاییه را مهمترین مسئول رسیدگی به مسئلهی حقوقهای نجومی عنوان کرد و گفت: معتقد هستم انجام دو کار ضروری است. اول اینکه برخورد با این پدیده به جدیت هر چه بیشتر انجام گیرد؛ درواقع توقع و انتظار از قوه قضاییه هست که چنین کاری را به صورت کاملاً جدی پیگیری کند. این قوه در کشور ما، مجری احکام است و ضابط و قاضی دارد و از این طریق میتواند رسیدگی کند و حکم صادر کند. لذا پذیرفتنی نیست که بخشی از قوه قضاییه بگوید من اعلام کردم ولی هیچکس توجهی نکرد.
او با اشاره به اینکه این مسئله نباید مورد غفلت واقع شود، تأکید کرد: بخش دوم مطبوعات و مردم هستند که وظیفهی امربهمعروف و نهی از منکر را بر عهده دارند. از سوی دیگر هم افرادی که به صورت رسمی، مثل ائمه جمعه، باید این عمل را به عنوان یک فریضه زشت، مذموم و ضد عدالت اسلامی و ضد انقلابی برای مردم یادآوری کنند و فضایی در جامعه فراهم شود که کسی جرئت نکند چنین کارهایی را در مقابل افکار عمومی انجام دهد.
استاد دانشگاه امام صادق (علیهالسلام) با تأکید بر اینکه انتظار برخورد بیش از همه از سوی قوه قضاییه میرود، گفت: انتظار اصلی از قضات محترم و قوهی قضاییه است که باید با این پدیده زشت برخورد کنند و به چنین کاری خاتمه دهند. اگر مردم در جامعه ببینند که با این مسئله خیلی جدی برخورد نمیشود، افراد دیگر متوجه میشوند که میتوان چنین کارهایی را انجام داد. اگر بگویند مثلاً ما گفتیم اما استعفا داد و برکنار شد، از چنین چیزی با توجه به اینکه مردم ایران مردم باهوشی هستند و این موارد را به خوبی متوجه میشوند و بارها و بارها هم این اتفاقات افتاده است، برداشت میشود که این مسائل به شوخی بیشتر، شبیه نیست.
اشرافی گری و تجملات با روح انقلاب در تضاد است
او با بیان اینکه پرداخت حقوقهای نجومی با آرمانهای انقلاب و ارزشهای اسلامی همخوانی ندارد، ادامه داد: باید دانست که اشرافی گری و تجملات با روح انقلاب اسلامی در تضاد است؛ کما اینکه با روح اسلام هم در تضاد است و تعالیم اسلامی موضوع اشرافی گری را رد میکند. علاوه بر این کسی هم نمیتواند این مسائل را بپذیرد. در جامعه ما، مردم انقلاب کردند تا شاهد دولت مردانی باشند که سلوک آنها یادآور سلوک امیرمومنان علی (علیهالسلام) باشد. نباید فراموش کنیم که یکی از شعارهای اصلی انقلاب در نهضت امام و انقلاب اسلامی، برادری، برابری و برپایی حکومت عدالتپیشهی علوی بود. درواقع چنین انتظاری از دستاندرکاران حکومت میرود که اگر کسی از چنین رویهای تخطی کند، با او برخورد شود.
خواجه سروی زمان شکلگیری طبقه اشرافیت مدرن را از دولت سازندگی و اصلاحات دانست و تصریح کرد: متأسفانه در جمهوری اسلامی ایران در دولت سازندگی، به خاطر سیاستهای دولت که مبتنی بر اقتصاد لیبرالیستی بود، طبقهای در ایران به نام طبقه اشرافیت مدرن شکل گرفت. این طبقه از حزب کارگزاران و طرفداران و مدیران رئیسجمهور وقت برخاست. بعدها این مسئله به تقلید از حزب کارگزاران به جناح چپ هم کشیده شد و ساده زیستی بهتدریج در جامعه ما، از دید مدیران دولتی که از سبک اشرافیت مدرن تبعیت میکردند، ناپسند شد.
وی ادامه داد: بهاینترتیب، افراد با استفاده از رانتهایی که در آن دولت، مجاز دانسته شده بود به دنبال ثروتهای نجومی رفتند. برای مثال، اگر ما به سابق بازگردیم در آن زمان مجاز دانسته میشد که 25 درصد از هزینههای طرحها و پروژهها تلف شود.
فیشهای نجومی در راستای مسابقه ثروت در پناه قدرت قابل تحقیق است
عضو هیئتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه در دولت یازدهم اتحادی از اشراف به وجود آمده است که این مدل را اداره میکنند، گفت: میتوانیم پشتیبانان این افراد را به دو دسته تقسیم کنیم: یا ثروتمندان و تجاری هستند که امروزه لباس وزارت بر تن خود کردهاند و به جای اینکه به امور کشور رسیدگی کنند، بیشتر به امور خودشان میپردازند؛ بنابراین تلاش میکنند که به جایگاهی برسند که امروزه، ثروتمندانی به آن رسیدند که امروز وزیر هستند و یا در کارهای دیگری هستند؛ بنابراین یک مسابقه ی ثروتاندوزی در پناه قدرت جریان در حال جریان است و این فیشهای حقوق نجومی هم در این راستا قابل تحقیق است.
وی افزود: یا اینها ثروتمندانی هستند که با دستاندازی به اموال بیتالمال، ثروت خودشان را افزایش میدهند و یا کسانی هستند که تلاش میکنند که به این جایگاهی وزرا یا افرادی دیگری هستند بتوانند برسند. این معضلاتی است که طبقه اشراف مدرن در جامعه ما ساخته است.
خواجه سروی با اشاره به اینکه تاریخ اسلام، چنین رفتاری را از سوی مدیران حکومتی ناپسند و برخلاف ارزشهای علوی دانست و گفت: همانطور که تاریخ اسلام هم به خوبی نشانگر این موضوع است، در دورهی حضرت علی (علیه اسلام)، حضرت با استانداران و فرمانداران و عوامل اجرایی خودشان با چنین مواردی با شدت برخورد میکردند. همهی ما باید یادآور نامهی امام (علیهالسلام) به عثمان بن حنیف، فرمانده بصره باشیم. عثمان تنها بر سر سفرهای حاضر شد که بر سر آن سفره ثروتمندان حضور داشتند. حضرت بهصرف چنین حضوری بهشدت با چنین موضوعی برخورد کردند و چنین رفتاری را پذیرفتنی ندانستند.
او با بیان اینکه اجراییات دولت در حد شعار باقی مانده است، افزود: در زمان دولت سازندگی، شخص خود آقای هاشمی رفسنجانی در اجرای برنامههای اقتصادی خیلی جدی بود پیگیریهای جدی میکرد؛ اما این دولت اعتقادش بر پیگیری جدی برای اجرای این مسائل نیست. برای مثال در همین دولت تاکنون در حوزهی خروج از رکود، چندین بار بستهی سیاستی رونمایی شده است ولی اتفاق خاصی انجام نگرفته است. درصورتیکه در دولت آقای هاشمی، اجرائیات با تمام حرفوحدیثهایی که وجود دارد، قوی بود و آن چیزهایی که میگفت دنبال میکرد. از طرفی فکر نمیکنم تمام حرفهایی هم که میزنند، اجرا کنند. درهرصورت در حال از دست دادن فرصتها هستیم.