بسیاری از کارشناسان ایرانی در رسانههای غربی، احتمال قدرت گرفتن احمدینژاد و حذف روحانی را دلیلی بر اهمیت پایبندی آمریکا به تعهداتش در برجام دانستهاند
مشرق در سری گزارشهایی روشن ساخته است که تنها کارشناسان ایرانی نیستند که میگویند آمریکا تعهدات خود تحت برجام را نقض کرده، بلکه بسیاری از کارشناسان بینالمللی (از جمله آمریکایی) به دلایل مختلف و با رویکردهای متفاوت اعتراف میکنند که باراک اوباما و دولتش در اجرای برجام کوتاهی میکنند.
«صهیونیستها از برجام راضی هستند، اما ایرانیها نه»
در حالی که بسیاری از غربیها از روند اجرای توافق هستهای راضی به نظر میرسند1، نارضایتی ایرانیها از برجام هم از چشم کارشناسان غربی مخفی نمانده است. اعضای تیم سردبیری روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز از جمله این کارشناسان هستند. این روزنامه در آستانه یک سالگی برجام در گزارشی تحت عنوان «نگذارید پیشرفت [سیاستهای ما در قبال] ایران در قالب توافق هستهای هدر برود2» در همین زمینه هشدار داده است.
گزارش نیویورکتایمز با برشمردن امتیازاتی آغاز میشود که غرب در مذاکرات هستهای از ایران گرفته است: «یک سال پس از برجام، توافق هستهای میان ایران و قدرتهای بزرگ به خوبی دارد کار میکند. این توافق، توانایی ایران در تولید مواد شکافتپذیر، یعنی عنصر کلیدی برای ساخت بمب هستهای، را به شدت محدود و به این ترتیب جهان را امنتر کرده است.»
تیم سردبیری نیویورکتایمز سپس تأکید میکند که آژانس بینالمللی انرژی اتمی و حتی مقامات آمریکایی، تبعیت ایران از تعهدات هستهای خود را تأیید کردهاند. در ادامه نیز محدودیتهای دیگری یادآوری میشود که ایران با امضای برجام آنها را پذیرفته و در برنامه هستهای خود اعمال کرده است: «نتیجه: اگر مقامات ایرانی تصمیم بگیرند مواد شکافتپذیر کافی برای ساخت یک سلاح هستهای را بسازند، این کار دستکم یک سال طول خواهد کشید. این در حالی است که اگر توافق هستهای وجود نداشت، این کار صرفاً دو تا سه ماه طول میکشید.»
کارشناسان آمریکایی به یک نکته مهم هم اشاره میکنند: «همین [امتیازات گرفته شده از ایران در برجام] موجب شده تا برخی منتقدان توافق هستهای هم موضع خود را تغییر دهند. از جمله «موشه یعلون» که تا همین چند وقت پیش، وزیر دفاع اسرائیل بود، ماه گذشته، عملاً توافق هستهای را تأیید کرد و گفت ایران دیگر «یک تهدید موجودیتی برای اسرائیل نیست3.»
«قولهای برجامی رئیسجمهور ایران عملی نشده است»
در چنین شرایطی طبیعی است که ایران بعد از دادن این همه امتیاز بتواند از فواید مورد انتظار از برجام نیز بهرهمند شود. با این وجود، چنانکه روزنامه نیویورکتایمز مینویسد: «ایران هنوز از تمام منافع اقتصادیای بهره نبرده است که از توافق انتظار داشت و همین موجب تضعیف اصلاحطلبانی مانند حسن روحانی شده است. این کشور به حدود ۵۰ میلیارد دلار از داراییهای بلوکهشده خود در خارج از کشور دسترسی پیدا کرده، حسابهای جدید در بانکهای خارجی افتتاح نموده و صادرات نفت خود را نیز به دو برابر، یعنی دو میلیون بشکه در روز، رسانده است، اما شاهد آن میزان از سرمایهگذاری خارجی نبوده است که آقای روحانی قول آن را داده بود.»
کارشناسان آمریکایی نیویورکتایمز همچنین به قرارداد بوئینگ برای فروش دهها هواپیمای مسافربری به ایران هم اشاره میکنند4 و توضیح میدهند که این قرارداد ۱۷٫۶ میلیارد دلاری میان غول صنعت هوایی آمریکا با ایرانایر «میتواند به سایر شرکتهای خارجی هم اطمینان بیشتری را بدهد» مبنی بر اینکه ورود به بازار ایران لزوماً به معنای تخطی از تحریمهای آمریکا نیست. البته اکنون بعد از گذشت چندین ماه و پس از آنکه کنگره آمریکا رأی به جلوگیری از اجرای هرگونه قرارداد میان بوئینگ با ایران داد، سرنوشت این قرارداد هم همچنان در هالهای از ابهام است.
نیویورکتایمز در ادامه صراحتاً بیان میکند چرا به نفع آمریکاست که ایران فوایدی را از برجام ببرد که تا کنون نبرده است. این روزنامه آمریکایی تصریح میکند: «اگرچه رضایت درباره اجرای تمام بندهای توافق هستهای نمیتواند وجود داشته باشد، اما مهم است که ایران از پایبندی به تعهدات خود سود ببرد. [چون] میتواند از بهبود روابط خود با آمریکا و دیگر قدرتهای بزرگ برای ایفای نقش سازندهتری در مسائل دیگر استفاده کند؛ به طور خاص در بحران سوریه، جایی که تهران برای پرزیدنت بشار اسد حمایت نظامی فراهم کرده است.»
تیم سردبیری نیویورکتایمز گزارش خود را با بررسی مواردی پایان میدهد که میتواند در نهایت منجر به شکست توافق هستهای شود: «ایران هنوز هم به خاطر عدم توقف برنامه موشکهای بالستیک، عدم بهبود وضعیت حقوق بشری، و کمک به گروههای تروریستی تحت تحریمهای مستقل [و یکجانبه] آمریکا قرار دارد. ابرهایی در افق وجود دارد که [موفقیت برجام را مبهم میکند و] تردیدها را افزایش میدهد در مورد اینکه آیا توافق هستهای پابرجا خواهد ماند یا نه.»
گزارش روزنامه نیویورکتایمز برخی دلایل ابهام در آینده توافق هستهای میان ایران و کشورهای غربی را نیز برمیشمارد: «این [دلایل] شامل تنشها میان ایرانِ دارای اکثریت شیعه با عربستانِ دارای اکثریت سنی، نگرانیها در واشنگتن درباره فعالیتهای بیثباتکننده ایران در منطقه، و همینطور انتخابات [ریاستجمهوری] آمریکا در سال جاری و انتخابات [ریاستجمهوری] ایران در سال ۲۰۱۷ میشود که [این انتخاباتها] میتواند نیروهای مشتاق به بر هم زدن توافق را تقویت کند.»
بدعهدی آمریکا شادی ایرانیها از فرجام برجام را به یأس تبدیل کرد
پایگاه انگلیسی «میدلایست آی5» طی گزارشی که حتی از مقاله سردبیری نیویورکتایمز هم صریح است، تحت عنوان «ایران از توافق هستهای سود نمیبرد و این برای روحانی خوب نیست6» به قلم کارشناس ایرانی خود «کوروش ضیابری» توضیح میدهد که چگونه توافق هستهای بهرغم هیجانی که در ابتدا میان جوانان ایرانی ایجاد کرد، بعد از گذشت ماهها هنوز نتوانسته فواید مدنظرش از برجام را ببرد و این مسئله، اولاً نشان میدهد آمریکاییها به تعهد خود عمل نکردهاند، و دوماً خبر خوشی برای حسن روحانی نیست.
ضیابری مینویسد: «وقتی ایران و ۱+۵ به توافق رسیدند «ایرانیها دستهجمعی به خیابانها ریختند و آن چیزی را جشن گرفتند که معتقد بودند ظهور یک افق جدید در زندگیشان خواهد بود7» وی سپس با حمله به محمود احمدینژاد، رئیسجمهور سابق، و تقدیر و تحسین از روحانی، ظریف، و اوباما به خاطر «مخالفت با تندروها و جنگطلبهای داخلی» و رسیدن به توافق هستهای که «کورسوی امید در میان تمام آن تاریکیهایی بود که [به خاطر ریاستجمهوری احمدینژاد] کشور را در خود فرو برده بود»، قولهایی را بیان میکند که غربیها برای رفع تحریمهای هستهای به ایران داده بودند.
نویسنده میدلایست آی بهرغم همه اینها توضیح میدهد که بعد از امضای توافق، ایران به تعهدات خود عمل کرد، اما «هنوز خبری از دلارهایی نیست که قرار بود جیبهای ایران [و ایرانیها] را پر کند، و خلاصه، ایران از توافق هستهای فواید ملموسی [نبرده و] نمیبرد. ماجرا از این قرار است: آمریکا که طی دهها سال خود را دامی از تحریمهای گوناگون و پیچیده علیه ایران گرفتار کرده، به تعهدات خود در توافق هستهای عمل نکرده و در نتیجه تحریمهای ثانویه (که هنوز پابرجا هستند)، تعاملات بانکی میان ایران و کشورهای اروپایی عملاً وجود ندارد و یا با سرعت فوقالعاده آهستهای پیش میرود. در نتیجه، ایران نمیتواند به داراییهای بلوکهشده خود دسترسی داشته باشد و آنها را وارد کشور کند.»
زهرچشم آمریکا از بانکهای بینالمللی با جریمههای میلیاردی
ضیابری تأکید میکند: «تسهیل معاملات بانکی، نقشی محوری در اجرای موفقیتآمیز توافق هستهای دارد. اگر ایران همچنان به محدود کردن برنامه هستهای خود (که فوقالعاده گرانقیمت است و توسط محافظهکاران با حاکمیت و عزت ملی این کشور هم گره خورده) ادامه دهد و در مقابل هیچ انگیزه اقتصادیای [در نتیجه رفع تحریمها] دریافت نکند، آیا واقعاً دلیلی دارد به توافق هستهای پایبند بماند؟»
نویسنده گزارش سپس مجدداً اعتراف میکند: «تهران به بازرسی ۲۴ ساعت روز و ۷ روز هفته از تأسیسات هستهای خود رضایت داده است، موضوعی که اوباما آن را «در تاریخ بازرسیهای هستهای، بیسابقه» توصیف کرده است8. [اما] در عوض، آمریکا با کمال تأسف، نشان نداده که به همان اندازه [ایران] منافع خود را در زنده نگه داشتن توافق میبیند. همانطور که مقامات ایرانی گفتهاند، آمریکا به اندازه کافی تلاش نمیکند تا مطمئن شود که موانع پیش روی روابط مشروع تجاری جامعه بینالمللی با ایران برداشته شده است.»
«موفقیت روحانی به موفقیت برجام گره خورده است»
ضیابری هم مانند بسیاری دیگر از کارشناسان ایرانی که برای نشریههای غربی مینویسند، سرنوشت انتخاب حسن روحانی به ریاستجمهوری برای یک دوره چهارساله دیگر را به موفقیت برجام گره میزند، اما پیش از آن با اشاره به تلاشهای آمریکا برای بهبود روابط تجاری تهران با شرکتهای بینالمللی پس از برجام10، به اصولگرایان در ایران حمله میکند: «تندروها در تهران پیشاپیش [شکست توافق هستهای را] در بوق و کرنا کردهاند و خواستار برچیدن این توافق شدهاند11، چراکه ادعا میکنند آمریکا توافق را نقض کرده است.»
وی سپس با لحنی کاملاً جانبدارانه مینویسد: «فسخ قرارداد هستهای بهترین سناریو برای آنها [اصولگرایان] خواهد بود و این افراد حتی از هر جمهوریخواه جنگطلبی در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا حمایت میکنند که وعده پاره کردن توافق هستهای را در صورت ورود به کاخ سفید بدهد. به همین دلیل هم بعد از آنکه دونالد ترامپ اعلام کرد اگر رئیسجمهور شود، توافق «فاجعهبار» هستهای با ایران را پاره خواهد کرد12، در زمزمههای خود او را تحسین میکردند.»
نویسنده ادامه میدهد: «برای تندروها که مطلقاً مصمم هستند تا روحانی را سرنگون کنند، بینتیجه بودن توافق هستهای، بهترین خبر خواهد بود. آنها واقعاً میخواهند توافق به هیچ نتیجهای ختم نشود، چون از همان نخستین روزهای نوامبر سال ۲۰۱۳ با آن مخالف بودند، زمانی که ایران و آمریکا برای اولین بار بعد از تقریباً چهار دهه با هدف حل یک چالش مشترک و تغییر استراتژی خود از «مشاجره و صحبت نکردن با یکدیگر» به «تعامل دیپلماتیک [مانند کشورهای] عاقل و بالغ، [دور یک میز] کنار هم نشستند.»
ضیابری سپس توضیحی میدهد که شکست توافق هستهای به معنای تبدیل شدن «دستآورد منحصربهفرد» روحانی در دوره اول ریاستجمهوریاش به «پاشنه آشیل» وی و دلیلی است که اتفاقاً میتواند انتخاب مجدد روحانی در انتخابات ریاستجمهوری سال آینده را در معرض خطر قرار دهد، به خصوص آنکه این انتخابات احتمالاً شاهد بازگشت محمود احمدینژاد به صحنه سیاسی ایران خواهد بود.
«اژدها وارد میشود»
نویسنده میدلایست آی در انتهای گزارش خود (باز هم مانند دیگر نویسندگان ایرانی در نشریههای غربی) به احتمال بازگشت احمدینژاد13 برای شرکت در انتخابات سال آینده ریاستجمهوری در ایران و برخی شواهدی اشاره میکند که این احتمال را تقویت میکنند. وی سپس به صراحت مینویسد: «در حال حاضر، یک واقعیت تلخ وجود که همه طرفهای درگیر در توافق هستهای و همه طرفهایی که از برجام بهره میبرند، باید آن را درک کنند: اگر غرب نتواند به تعهداتی عمل کند که تحت برجام وعده آنها را داده است، و حاضر نشود گامهایی بردارد که مشخصاً به نفع اقتصاد آسیبدیده ایران تمام شوند، تندروها در تهران بهانهای پیدا میکنند تا کمپین تبلیغاتی خود علیه روحانی و کل اردوگاه اصلاحطلبان (که اخیراً دستآوردهای قابلتوجهی در انتخابات مجلس داشتهاند) را تشدید و زمینه را برای شکست دادن روحانی در رقابت مهم سال آینده بر سر ریاستجمهوری فراهم کنند.»
* * *
*مشرق