۱- اصرار بر گناه صغیره
فردی که مرتکب گناه صغیره شده است، اگر توبه و استغفار نکند و از روی آگاهی و تعمد اصرار بر انجام آن را داشته باشد، در چنین شرایطی این گناه صغیره به گناه کبیره تبدیل میشود. بنابراین تکرار گناه صغیره از روی آگاهی و تعمد آن را کبیره میکند.
۲- حقیر و ناچیز شمردن گناه
اگر کسی گناه صغیرهای انجام دهد و آن را کوچک و ناچیز به حساب آورد، همین امر موجب تجری او به ادامه و تکرار گناه میشود و همین امر نزد خدا عظیم گردیده و گناه او را کبیره به حساب میآورد.
در حدیث آمده است که مومن هر گناهی را که کرده است آن را مانند کوهی میبیند که بر بالای سر او باشد و میترسد که بر سر او افتد و منافق گناه را مانند مگسی میبیند که بر بینی او نشسته و او آن را میپراند. (کافی، ج ۲، ص ۲۸۷)
همچنین از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است که فرمود: «بپرهیزید از محقرات از گناهان، که آنها آمرزیده نشوند. عرض کردند که: محقرات گناه کدامند؟ حضرت فرمود: آن است که مردی گناهی کند و بگوید خوشا به حال من اگر غیر از این گناهی نداشتم.» (کافی، ج ۲، ص ۲۸۷)
۳- شاد شدن به انجام گناه صغیره و قدرت یافتن در اثر آن
مانند کسی که مسلمانی را خجل سازد و یا مغبون کند و یا اذیت و آزاری به او برساند و بگوید: دیدی چگونه او را رسوا کردم! یا خجل ساختم! یا مغبون نمودم. و از این طریق قدرتی به دست آورد و خوشحال شود. عمل چنین فردی یقینا گناه صغیره نیست، بلکه با او معامله گناه کبیره خواهند کرد.
۴- اظهار گناه صغیره بدون جهت شرعی نزد کسی
کسی که گناه صغیرهای را انجام داده باشد و نه تنها اظهار پشیمانی نکند، بلکه آن را نزد کسانی که از آن مطلع نیستند اظهار نماید. بنابراین اظهار گناه و اشاعه آن در جامعه گناه صغیره را به کبیره تبدیل میکند
۵- گناه صغیره توسط فرد مورد اعتماد مردم
در این حالت اگر شخص گناهکار کسی باشد که مردم به او اعتماد کرده و از او پیروی کنند و او گناه صغیرهای انجام دهد که مردم مطلع شوند و قبح آن گناه در نظر ایشان کم شود. در چنین شرایطی این گناه صغیره عندالله گناه کبیره به حساب میآید و آن شخص با گناه کبیره معاقبه میشود.
فردی که مرتکب گناه صغیره شده است، اگر توبه و استغفار نکند و از روی آگاهی و تعمد اصرار بر انجام آن را داشته باشد، در چنین شرایطی این گناه صغیره به گناه کبیره تبدیل میشود. بنابراین تکرار گناه صغیره از روی آگاهی و تعمد آن را کبیره میکند.
فردی که مرتکب گناه صغیره شده است، اگر توبه و استغفار نکند و از روی آگاهی و تعمد اصرار بر انجام آن را داشته باشد، در چنین شرایطی این گناه صغیره به گناه کبیره تبدیل میشود. بنابراین تکرار گناه صغیره از روی آگاهی و تعمد آن را کبیره میکند.
۲- حقیر و ناچیز شمردن گناه
اگر کسی گناه صغیرهای انجام دهد و آن را کوچک و ناچیز به حساب آورد، همین امر موجب تجری او به ادامه و تکرار گناه میشود و همین امر نزد خدا عظیم گردیده و گناه او را کبیره به حساب میآورد.
در حدیث آمده است که مومن هر گناهی را که کرده است آن را مانند کوهی میبیند که بر بالای سر او باشد و میترسد که بر سر او افتد و منافق گناه را مانند مگسی میبیند که بر بینی او نشسته و او آن را میپراند. (کافی، ج ۲، ص ۲۸۷)
همچنین از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است که فرمود: «بپرهیزید از محقرات از گناهان، که آنها آمرزیده نشوند. عرض کردند که: محقرات گناه کدامند؟ حضرت فرمود: آن است که مردی گناهی کند و بگوید خوشا به حال من اگر غیر از این گناهی نداشتم.» (کافی، ج ۲، ص ۲۸۷)
۳- شاد شدن به انجام گناه صغیره و قدرت یافتن در اثر آن
مانند کسی که مسلمانی را خجل سازد و یا مغبون کند و یا اذیت و آزاری به او برساند و بگوید: دیدی چگونه او را رسوا کردم! یا خجل ساختم! یا مغبون نمودم. و از این طریق قدرتی به دست آورد و خوشحال شود. عمل چنین فردی یقینا گناه صغیره نیست، بلکه با او معامله گناه کبیره خواهند کرد.
۴- اظهار گناه صغیره بدون جهت شرعی نزد کسی
کسی که گناه صغیرهای را انجام داده باشد و نه تنها اظهار پشیمانی نکند، بلکه آن را نزد کسانی که از آن مطلع نیستند اظهار نماید. بنابراین اظهار گناه و اشاعه آن در جامعه گناه صغیره را به کبیره تبدیل میکند
۵- گناه صغیره توسط فرد مورد اعتماد مردم
در این حالت اگر شخص گناهکار کسی باشد که مردم به او اعتماد کرده و از او پیروی کنند و او گناه صغیرهای انجام دهد که مردم مطلع شوند و قبح آن گناه در نظر ایشان کم شود. در چنین شرایطی این گناه صغیره عندالله گناه کبیره به حساب میآید و آن شخص با گناه کبیره معاقبه میشود.
فردی که مرتکب گناه صغیره شده است، اگر توبه و استغفار نکند و از روی آگاهی و تعمد اصرار بر انجام آن را داشته باشد، در چنین شرایطی این گناه صغیره به گناه کبیره تبدیل میشود. بنابراین تکرار گناه صغیره از روی آگاهی و تعمد آن را کبیره میکند.