عمده استنادات اخیر رسانه های زنجیری در به حق جلوه دادن مدعای توهین به رئیس جمهور، اشاره به سخنرانی اخیر حجت الاسلام و المسلمین سید حمید روحانی بوده است.
به گزارش شهدای ایران به نقل از بسیج،از همان روزهای ابتدایی آغاز به کار دولت یازدهم و حتی پیش از آن، واکنش های احساسی و گاه خارج از کنترل شخص حسن روحانی در برابر منتقدین، بسیاری را بر این باور رساند که آستانه تحمل دولتمردان یازدهم و در راس آن رئیس جمهور بسیار پایین است؛ نشان به آن نشان که محسن رضایی، کاندیدای ریاست جمهوری دوره یازدهم در واکنش به برخوردهای تند حسن روحانی در جریان مناظرات انتخاباتی گفت: «با این عصبانیت آقای روحانی خدا به کشور رحم کند»!
اما این آغاز کار بود و گذشت تنها چند ماه کافی بود تا عمق سعه صدر رئیس جمهور در قبال منتقدین را به منصه بگذارد.
روحانی در 16 آذر سال 93 طی سخنرانی منتقدان را «تازه به دوران رسیده» خواند و گفت: «یک عده تازه به دوران رسیده که البته ما به آنها هم احترام می گذاریم، نمی خواهد اینقدر نسبت به آینده و ارزشهای انقلاب و ارزشهای اسلام دلنگران باشند»!
وی همچنین در 20 مرداد 93 خطاب به منتقدان اظهار داشت: «عدهای شعار میدهند ولی بزدل سیاسی هستند. هر وقت که مذاکره می شود عده ای میگویند که ما میلرزیم؛ خب به جهنم! بروید یک جایی که نلرزید»!
رئیسجمهور در بهمن ماه سال 92 در اجلاسیه روسای دانشگاه ها با اشاره به برخی انتقادات از توافق ژنو گفت: «چرا فقط یک عده معدود کمسواد که از جایی خاص تغذیه میشوند باید از توافق ژنو حرف بزنند اما اساتید دانشگاههای ما خاموشند؟»
رئیس دولت یازدهم همچنین در فرصت های مختلف و در تریبونهای گوناگون دیگر از عباراتی همچون «تازه به دوران رسیده»، «تخریبگر»، «ترسو»، «بزدل»، «دروغ پراکن» ، «اقلیت تندرو»، «عصر حجری»، «بیکار و متوهم»، «هوچی باز»، «بی شناسنامه»، «کم سواد»، «کودک»، «تازه انقلابی شده» «مزدور» و... درباره منتقدانش استفاده کرده است.
در این بین سوالی که مطرح می شود آن است که آیا کاربرد چنین ادبیاتی در شأن و برازنده ریاست جمهوری اسلامی ایران است؟! آیا واکنش رئیس جمهور در مقابل انتقادات، ولو تند و تلخ، باید تا بدین حد غلیظ بوده و دارای شدت عمل باشد؟! اگر رئیس جمهور کشور بعنوان منتخب اکثریت ایرانیان، اجازه چنین برخوردهایی را به خود بدهد، دیگر از سایرین چه انتظاری می توان داشت؟!
همین برخوردهای خارج از عرف رئیس جمهور موجب شد تا منتقدین خیرخواه و صدالبته آزرده از توهین و تحقیرهای دائم دولتمردان، انتقادات خود را با زبانی تند و تیزتر خطاب به ناکارآمدی های موجود در قوه مجریه ابراز دارند. در این میان ذکر این نکته مهم ضروریست که اگرچه حفظ شانیت و جایگاه حقوقی رئیس جمهور بر همگان واجب است اما شدت و ضعف مراعات این حرمت، الزاما رابطه مستقیمی با رفتار و کردار شخص رئیس جمهور خواهد داشت. مع الاسف رئیس دولت یازدهم با برخوردهای ناشایست خود در طی سه سال گذشته در قبال منتقدان دلسوز و خیرخواه خویش ثابت کرده است که قائل به احترام متقابل نبوده و تنها احترام یکطرفه را می پسندد که این خود طبیعتا امری ناشدنی خواهد بود.
از دیگر سوی، از آنجایی که ناکارآمدی این جماعت امنیتی و صدالبته فرتوت بر همگان مسجل گشته، استراتژی اصلی دولتمردان از بدو روی کار آمدن، بر ایجاد حواشی کاذب استوار شده است، تا مگر در لفافه و پناه آن بتوانند از مسئولیت های خویش شانه خالی کرده و کار امروز را به فردا واگذارند.
در تازه ترین نمونه از این حاشیه سازی ها، سناریوی بزرگنمایی «توهین به رئیس جمهور» در دستور کار رسانه های زنجیری و ایضاً اعتدالی نزدیک به دولت تدبیر و امید قرار گرفته است. همانطور که گفته شد اگرچه توهین در همه حال و به هر شخصی محکوم و شایسته نکوهش و شماتت است اما به راستی کدام توهین نسبت به مقام ریاست جمهوری صورت گرفته که اعتدالیون را اینگونه غضبناک کرده است؟!
شاید عمده استنادات اخیر رسانه های زنجیری در به حق جلوه دادن مدعای توهین به رئیس جمهور، اشاره به سخنرانی اخیر حجت الاسلام و المسلمین سید حمید روحانی بوده باشد که در بخشی از سخنانش گفت: «چرا رئیس جمهور مطرح می کند که نباید کسی را با شلاق به بهشت برد. اکثریت مردم به نظام رای دادند و گفتند باید احکام اسلام اجرا شود. این ها که می گویند نباید با شلاق مردم را به بهشت بیرون برد یعنی هرج و مرج در کشور حاکم باشد. این ها نگویند اسلام، بگویند ما می خواهیم اسلام نباشد و هرکس هرکاری خواست بکند. حتی آنهایی که حرف امام(ره) را نمی فهمیدند حاضر بودند برای کم شدن بی بند و باری با شاه کنار بیایند.»
نامبرده در قسمت دیگری از سخنانش اینطور ادامه داد: «به نظرم آقای روحانی از اول روش انقلابی را قبول نداشت و ندیدم قبل از انقلاب حرکت سیاسی مشخصی که در راستای مبارزات و حرکت انقلابی امام(ره) باشد، انجام دهد و برداشتم این است که این راه را قبول ندارد و دور از خردمندی می داند. شیوه ای که ما در انقلاب می شناسیم برای آقای روحانی مطرح نیست و به شدت به دنبال کنار آمدن با دنیا هست و به نظرم دنیا را خوب نشناخته اند چرا که حکایت گرگ و میش است و اگر کسی بخواهد عبرت بگیرد عملکرد بد آمریکا در مذاکرات کافی است. اگر می خواهیم روحیه رئیس جمهور فعلی را بشناسیم کتاب جهانی شدن که از سوی موسسه تحقیقات استراتژیک در زمان ریاست روحانی بر این موسسه، منتشر شده است را بخوانید. روحانی در این کتاب صراحتاً استقلال را زیر سوال برده و می گوید اگر می خواهیم با دنیا ارتباط داشته باشیم نباید اسلام به تمام معنا در کشور ما پیاده شود.»
هر انسان منصف و عادلی با خواندن اظهارات مذکور به راحتی درخواهد یافت که نه تنها کوچکترین اهانتی از جانب حجت الاسلام سید حمید روحانی نسبت به رئیس جمهور صورت نگرفته، بلکه هر آنچه گفته شده عین واقعیت بوده و درستی آن، با توجه به عملکرد سه ساله حسن روحانی، قابل تایید و تصدیق است.
در عین حال پی بردن به اهداف این شانتاژ رسانه ای از جانب رسانه های نزدیک به دولت اعتدال، چندان هم دشوار به نظر نمی رسد، چه آنکه با نزدیک شدن به موعد انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری در اردیبهشت 96 و ناکامی دولتمردان در عرصه های گوناگون اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و...، مظلوم نمایی از دولت و رئیس آن، شاید بتواند مرهمی بر درد عدم مقبولیت مردمی اعتدالیون در انتخابات آتی باشد.
اما این آغاز کار بود و گذشت تنها چند ماه کافی بود تا عمق سعه صدر رئیس جمهور در قبال منتقدین را به منصه بگذارد.
روحانی در 16 آذر سال 93 طی سخنرانی منتقدان را «تازه به دوران رسیده» خواند و گفت: «یک عده تازه به دوران رسیده که البته ما به آنها هم احترام می گذاریم، نمی خواهد اینقدر نسبت به آینده و ارزشهای انقلاب و ارزشهای اسلام دلنگران باشند»!
وی همچنین در 20 مرداد 93 خطاب به منتقدان اظهار داشت: «عدهای شعار میدهند ولی بزدل سیاسی هستند. هر وقت که مذاکره می شود عده ای میگویند که ما میلرزیم؛ خب به جهنم! بروید یک جایی که نلرزید»!
رئیسجمهور در بهمن ماه سال 92 در اجلاسیه روسای دانشگاه ها با اشاره به برخی انتقادات از توافق ژنو گفت: «چرا فقط یک عده معدود کمسواد که از جایی خاص تغذیه میشوند باید از توافق ژنو حرف بزنند اما اساتید دانشگاههای ما خاموشند؟»
رئیس دولت یازدهم همچنین در فرصت های مختلف و در تریبونهای گوناگون دیگر از عباراتی همچون «تازه به دوران رسیده»، «تخریبگر»، «ترسو»، «بزدل»، «دروغ پراکن» ، «اقلیت تندرو»، «عصر حجری»، «بیکار و متوهم»، «هوچی باز»، «بی شناسنامه»، «کم سواد»، «کودک»، «تازه انقلابی شده» «مزدور» و... درباره منتقدانش استفاده کرده است.
در این بین سوالی که مطرح می شود آن است که آیا کاربرد چنین ادبیاتی در شأن و برازنده ریاست جمهوری اسلامی ایران است؟! آیا واکنش رئیس جمهور در مقابل انتقادات، ولو تند و تلخ، باید تا بدین حد غلیظ بوده و دارای شدت عمل باشد؟! اگر رئیس جمهور کشور بعنوان منتخب اکثریت ایرانیان، اجازه چنین برخوردهایی را به خود بدهد، دیگر از سایرین چه انتظاری می توان داشت؟!
همین برخوردهای خارج از عرف رئیس جمهور موجب شد تا منتقدین خیرخواه و صدالبته آزرده از توهین و تحقیرهای دائم دولتمردان، انتقادات خود را با زبانی تند و تیزتر خطاب به ناکارآمدی های موجود در قوه مجریه ابراز دارند. در این میان ذکر این نکته مهم ضروریست که اگرچه حفظ شانیت و جایگاه حقوقی رئیس جمهور بر همگان واجب است اما شدت و ضعف مراعات این حرمت، الزاما رابطه مستقیمی با رفتار و کردار شخص رئیس جمهور خواهد داشت. مع الاسف رئیس دولت یازدهم با برخوردهای ناشایست خود در طی سه سال گذشته در قبال منتقدان دلسوز و خیرخواه خویش ثابت کرده است که قائل به احترام متقابل نبوده و تنها احترام یکطرفه را می پسندد که این خود طبیعتا امری ناشدنی خواهد بود.
از دیگر سوی، از آنجایی که ناکارآمدی این جماعت امنیتی و صدالبته فرتوت بر همگان مسجل گشته، استراتژی اصلی دولتمردان از بدو روی کار آمدن، بر ایجاد حواشی کاذب استوار شده است، تا مگر در لفافه و پناه آن بتوانند از مسئولیت های خویش شانه خالی کرده و کار امروز را به فردا واگذارند.
در تازه ترین نمونه از این حاشیه سازی ها، سناریوی بزرگنمایی «توهین به رئیس جمهور» در دستور کار رسانه های زنجیری و ایضاً اعتدالی نزدیک به دولت تدبیر و امید قرار گرفته است. همانطور که گفته شد اگرچه توهین در همه حال و به هر شخصی محکوم و شایسته نکوهش و شماتت است اما به راستی کدام توهین نسبت به مقام ریاست جمهوری صورت گرفته که اعتدالیون را اینگونه غضبناک کرده است؟!
شاید عمده استنادات اخیر رسانه های زنجیری در به حق جلوه دادن مدعای توهین به رئیس جمهور، اشاره به سخنرانی اخیر حجت الاسلام و المسلمین سید حمید روحانی بوده باشد که در بخشی از سخنانش گفت: «چرا رئیس جمهور مطرح می کند که نباید کسی را با شلاق به بهشت برد. اکثریت مردم به نظام رای دادند و گفتند باید احکام اسلام اجرا شود. این ها که می گویند نباید با شلاق مردم را به بهشت بیرون برد یعنی هرج و مرج در کشور حاکم باشد. این ها نگویند اسلام، بگویند ما می خواهیم اسلام نباشد و هرکس هرکاری خواست بکند. حتی آنهایی که حرف امام(ره) را نمی فهمیدند حاضر بودند برای کم شدن بی بند و باری با شاه کنار بیایند.»
نامبرده در قسمت دیگری از سخنانش اینطور ادامه داد: «به نظرم آقای روحانی از اول روش انقلابی را قبول نداشت و ندیدم قبل از انقلاب حرکت سیاسی مشخصی که در راستای مبارزات و حرکت انقلابی امام(ره) باشد، انجام دهد و برداشتم این است که این راه را قبول ندارد و دور از خردمندی می داند. شیوه ای که ما در انقلاب می شناسیم برای آقای روحانی مطرح نیست و به شدت به دنبال کنار آمدن با دنیا هست و به نظرم دنیا را خوب نشناخته اند چرا که حکایت گرگ و میش است و اگر کسی بخواهد عبرت بگیرد عملکرد بد آمریکا در مذاکرات کافی است. اگر می خواهیم روحیه رئیس جمهور فعلی را بشناسیم کتاب جهانی شدن که از سوی موسسه تحقیقات استراتژیک در زمان ریاست روحانی بر این موسسه، منتشر شده است را بخوانید. روحانی در این کتاب صراحتاً استقلال را زیر سوال برده و می گوید اگر می خواهیم با دنیا ارتباط داشته باشیم نباید اسلام به تمام معنا در کشور ما پیاده شود.»
هر انسان منصف و عادلی با خواندن اظهارات مذکور به راحتی درخواهد یافت که نه تنها کوچکترین اهانتی از جانب حجت الاسلام سید حمید روحانی نسبت به رئیس جمهور صورت نگرفته، بلکه هر آنچه گفته شده عین واقعیت بوده و درستی آن، با توجه به عملکرد سه ساله حسن روحانی، قابل تایید و تصدیق است.
در عین حال پی بردن به اهداف این شانتاژ رسانه ای از جانب رسانه های نزدیک به دولت اعتدال، چندان هم دشوار به نظر نمی رسد، چه آنکه با نزدیک شدن به موعد انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری در اردیبهشت 96 و ناکامی دولتمردان در عرصه های گوناگون اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و...، مظلوم نمایی از دولت و رئیس آن، شاید بتواند مرهمی بر درد عدم مقبولیت مردمی اعتدالیون در انتخابات آتی باشد.