عضو گروهک نهضت آزادی میگوید نیروهای میانهرو داخل حاکمیت را باید جذب کرد و اتفاقاً این عده از سوی اصلاحطلبان مدیریت میشوند.
به گزارش شهدای ایران به نقل از کیهان، عضو گروهک نهضت آزادی میگوید نیروهای میانهرو داخل حاکمیت را باید جذب کرد و اتفاقاً این عده از سوی اصلاحطلبان مدیریت میشوند.
«عماد-ب» در وبسایت گروهک ملی مذهبی نوشت: «این روزها سؤالات زیادی مطرح میشود که چرا نیروهای محذوف از حاکمیت باید در عرصه رسمی سیاسی مشارکت داشته باشند؟ مثلاً چرا باید در انتخابات از کاندیدایی حمایت کنند و رأی دهند؟ چرا باید اعتبارشان را خرج محافظهکارانی کنند که پیش از آن چندان قرابتی با ایشان نداشتند؟ و آیا با چنین کاری پایگاه و سرمایه اجتماعی خود را از دست نخواهند داد و هویت سیاسیشان مخدوش نخواهد شد؟ عمری آبرو را که به قیمت تحمل رنج فراوان اندوختهاند، چرا باید به پای کسانی بریزند که یکشبه همه را بر باد میدهند و آنها را در پیشگاه ملت روسیا، میکنند؟ چرا باید گروههایی چون نهضتآزادی، اعتبار پنجاه ساله خود را خرج محافظهکارانی کنند که هیچ سنخیتی با ایشان ندارند؟
این سؤالات از سر فقدان استراتژی طرح میشود. آنها نمیدانند که پاسخ مطلوبشان یا به تقابل میانجامد و یا به انفعال، در حالی که نه توان تقابل دارند و نه راهی برای خروج از انفعال میشناسند.
وی میافزاید: نباید نقش محافظهکاران میانهروی داخل حکومت و اعتدالگرایان بهبودخواه را نادیده گرفت؛ یکی از کارویژههای مهم اصلاحطلبان جامعه محور آشکار میشود؛ کنش در عرصه عمومی برای بسیج پایگاه اجتماعی خود در جهت حمایت از بهبودخواهان و میانهروهای داخل حاکمیت. همانطور که گفتهاند پروژه نیروهای میانهرو و بهبودخواه داخل حاکمیت نرمالیزاسیون وضعیت بحرانی و تدارک زیرساختهای لازم برای توسعه است. این نیروها را باید از میان محافظهکاران جذب کرد نه از میان اصلاحطلبان و اتفاقاً جذب و تقویت این نیروها از سوی اصلاحطلبان مدیریت میشود. پروژه اصلاحطلبان دموکراتیزاسیون است و تقویت نیروهای میانهرو داخل حاکمیت نیز یکی از مراحل دموکراتیزاسیون به حساب میآید.
پیش از این عباس عبدی گفته بود پیوستن کسانی چون ناطق نوری به اصلاحطلبان چیزی برما اضافه نمیکند. او باید در همان جناح خود بماند و در آن طرف نقش خود را درست ایفا کند.
«عماد-ب» در وبسایت گروهک ملی مذهبی نوشت: «این روزها سؤالات زیادی مطرح میشود که چرا نیروهای محذوف از حاکمیت باید در عرصه رسمی سیاسی مشارکت داشته باشند؟ مثلاً چرا باید در انتخابات از کاندیدایی حمایت کنند و رأی دهند؟ چرا باید اعتبارشان را خرج محافظهکارانی کنند که پیش از آن چندان قرابتی با ایشان نداشتند؟ و آیا با چنین کاری پایگاه و سرمایه اجتماعی خود را از دست نخواهند داد و هویت سیاسیشان مخدوش نخواهد شد؟ عمری آبرو را که به قیمت تحمل رنج فراوان اندوختهاند، چرا باید به پای کسانی بریزند که یکشبه همه را بر باد میدهند و آنها را در پیشگاه ملت روسیا، میکنند؟ چرا باید گروههایی چون نهضتآزادی، اعتبار پنجاه ساله خود را خرج محافظهکارانی کنند که هیچ سنخیتی با ایشان ندارند؟
این سؤالات از سر فقدان استراتژی طرح میشود. آنها نمیدانند که پاسخ مطلوبشان یا به تقابل میانجامد و یا به انفعال، در حالی که نه توان تقابل دارند و نه راهی برای خروج از انفعال میشناسند.
وی میافزاید: نباید نقش محافظهکاران میانهروی داخل حکومت و اعتدالگرایان بهبودخواه را نادیده گرفت؛ یکی از کارویژههای مهم اصلاحطلبان جامعه محور آشکار میشود؛ کنش در عرصه عمومی برای بسیج پایگاه اجتماعی خود در جهت حمایت از بهبودخواهان و میانهروهای داخل حاکمیت. همانطور که گفتهاند پروژه نیروهای میانهرو و بهبودخواه داخل حاکمیت نرمالیزاسیون وضعیت بحرانی و تدارک زیرساختهای لازم برای توسعه است. این نیروها را باید از میان محافظهکاران جذب کرد نه از میان اصلاحطلبان و اتفاقاً جذب و تقویت این نیروها از سوی اصلاحطلبان مدیریت میشود. پروژه اصلاحطلبان دموکراتیزاسیون است و تقویت نیروهای میانهرو داخل حاکمیت نیز یکی از مراحل دموکراتیزاسیون به حساب میآید.
پیش از این عباس عبدی گفته بود پیوستن کسانی چون ناطق نوری به اصلاحطلبان چیزی برما اضافه نمیکند. او باید در همان جناح خود بماند و در آن طرف نقش خود را درست ایفا کند.