شهدای ایران:رئیس
جمهور محترم در جریان سفر به جمهوری آذربایجان، نه تنها به انتظار به حق
جامعه مذهبی و روحانیت دلسوز این سامان پاسخ نداد بلکه با دیدار با عوامل
اداره روحانیت که وابسته به سیستم غیردینی «علیاف» است، نمک به زخمهایی
پاشید که رژیم آذربایجان طی سالهای گذشته و بخصوص در جریان ماجرای
«نارداران» پدید آورده بود.
کاری که آقای دکتر روحانی انجام داد قابل توجیه نیست اما با توجه به نوع عملکردی که سفارت ایران در باکو داشته و ارتباط با مردم و نخبگان مظلوم را از حطیه رسالتهای خود و در نتیجه از حطیه رسالتهای جمهوری اسلامی نمیداند، این اقدام هیئت ایرانی عجیب و غیرمترقبه نیست.
رئیس جمهور محترم در این سفر باید از نگرانیهای شیعیان نسبت به برخورد دولت با رهبران خود سخن میگفت و از میزبان میخواست که قواعد انسانی و حقوقی رادرباره شهروندان مظلوم رعایت نماید. به فرض که رئیس جمهور چنین چیزی را خارج از عرف و نیز خارج از اهداف سفر به باکو ارزیابی کرده باشد که البته هیئتهای خارجی نوعاً بحث از چنین چیزهایی را در زمره وظایف خود به حساب میآورند و در برخورد با ما هم هیئتهای خارجی گاهی حتی درباره یک نفر شهروند ایرانی که مقامات قضایی ایران درباره او بارها توضیح هم دادهاند وارد بحث جدی میشوند، نباید با شرکت در جمع دیگری که مشروعیت دینی و اجتماعی نداشتند شرکت میکرد و عملاً بر اقدامات خنثی که علیه علمای اصیل این دیار میشود، صحه میگذاشت.
سفارت جمهوری اسلامی ایران در باکو وظیفه داشت بررسیهای لازم را در آستانه سفر هیئت بلندپایه ایرانی انجام میداد و ظرفیت لازم را برای تحقق اهداف سفر و گسترش ارتباطات طرفین حول دو محور حکومتی و اجتماعی انجام میداد. این در حالی است که در آذربایجان رویه شده است که در آستانه سفر هیئت بلندپایه ایران به باکو، علما و اندیشمندانی که در ایران تحصیل کردهاند و یا هوادار انقلاب اسلامی هستند را تحت فشار شدید قرار داده و از این طریق جامعه مذهبی آذربایجان را از پیگیری حقوقشان در جریان سفر مقام ایرانی مأیوس مینمایند.
در آستانه سفر اخیر رئیس جمهور ایران به باکو، رژیم آذربایجان بار دیگر حکم بازداشت شش نفر از روحانیون دانشآموخته در قم را صادر کرد و بعضی از زندانیان روحانی به بازداشتگاههای سختتر منتقل گردیدند. در واقع دولت آذربایجان از یک سو برای آنکه جامعه مذهبی این کشور خاطره بدی از سفر هیئت ایرانی داشته و تمنای ارتباطگیری با ایران را نداشته باشند و از سوی دیگر برای دهنکجی به ایران و بستن باب هر نوع گفتگویی ناظر به بهبود شرایط زندگی علمای مبارز این سامان، به اقدامات خشنتر روی میآورده است. این موضوعی است که توسط سفارت ایران در باکو درجریان سفرهای مختلف نادیده گرفته میشود و نتیجه این نادیده گرفتن از یک سو ظلم بیشتر به شیعیان مظلوم که بیش از 90 درصد جمعیت این کشور را تشکیل میدهند و از سوی دیگر ضربه وارد شدن به موقعیت ایران در بین هواداران خود میباشد.
سفارت جمهوری اسلامی ایران و هیئت ایرانی باید با هوشمندی برنامه سفر رئیس جمهور محترم را در دست خود گرفته و مدیریت میکرد. نه اینکه آن را بطور کامل در اختیار دولت آذربایجان قرار میداد تا هر طور خواست از آن بهرهبرداری نماید.
آنچه در عرصه مراودات خارجی مشاهده میکنیم اعمال نوعی سلیقه دستگاه سیاست خارجی ما است بدون آنکه این سلیقه کمترین تناسبی با منافع ملی ایران داشته باشد. ما به اسم اینکه میخواهیم قانونی دیده شویم از ارتباطگیری با کسانی که در جوامع خارجی در معرض ظلم آشکار قرار دارند، اجتناب میکنیم و این در حالی است که حتی ضعیفترین کشورهای دنیا از دیپلماسی عمومی به مثابه راهی برای نفوذ در ملتها بهره میبرند. همین دو روز پیش دولت ضعیف سودان در مواجهه با دفاتر فتحاله گولن در این کشور واکنش داشت و گفت که این مدارس را مصادره میکند. سؤال این است که مگر گولن بعد از کودتای 24 تیر ماه گذشته به اپوزیسیون دولت ترکیه تبدیل شده است چطور با وجودی که رابطه دولت شبهاخوانی سودان با دولت آنکارا خوب بوده، خارطوم به اپوزیسیون اردوغان اجازه فعالیت گسترده داده است؟ پس واضح است که رابطه سیاسی و تلاش برای گسترش آن با دفاع از هواداران انقلاب اسلامی در کشورهای خارجی منافات ندارد.
سعدالله زارعی
کاری که آقای دکتر روحانی انجام داد قابل توجیه نیست اما با توجه به نوع عملکردی که سفارت ایران در باکو داشته و ارتباط با مردم و نخبگان مظلوم را از حطیه رسالتهای خود و در نتیجه از حطیه رسالتهای جمهوری اسلامی نمیداند، این اقدام هیئت ایرانی عجیب و غیرمترقبه نیست.
رئیس جمهور محترم در این سفر باید از نگرانیهای شیعیان نسبت به برخورد دولت با رهبران خود سخن میگفت و از میزبان میخواست که قواعد انسانی و حقوقی رادرباره شهروندان مظلوم رعایت نماید. به فرض که رئیس جمهور چنین چیزی را خارج از عرف و نیز خارج از اهداف سفر به باکو ارزیابی کرده باشد که البته هیئتهای خارجی نوعاً بحث از چنین چیزهایی را در زمره وظایف خود به حساب میآورند و در برخورد با ما هم هیئتهای خارجی گاهی حتی درباره یک نفر شهروند ایرانی که مقامات قضایی ایران درباره او بارها توضیح هم دادهاند وارد بحث جدی میشوند، نباید با شرکت در جمع دیگری که مشروعیت دینی و اجتماعی نداشتند شرکت میکرد و عملاً بر اقدامات خنثی که علیه علمای اصیل این دیار میشود، صحه میگذاشت.
سفارت جمهوری اسلامی ایران در باکو وظیفه داشت بررسیهای لازم را در آستانه سفر هیئت بلندپایه ایرانی انجام میداد و ظرفیت لازم را برای تحقق اهداف سفر و گسترش ارتباطات طرفین حول دو محور حکومتی و اجتماعی انجام میداد. این در حالی است که در آذربایجان رویه شده است که در آستانه سفر هیئت بلندپایه ایران به باکو، علما و اندیشمندانی که در ایران تحصیل کردهاند و یا هوادار انقلاب اسلامی هستند را تحت فشار شدید قرار داده و از این طریق جامعه مذهبی آذربایجان را از پیگیری حقوقشان در جریان سفر مقام ایرانی مأیوس مینمایند.
در آستانه سفر اخیر رئیس جمهور ایران به باکو، رژیم آذربایجان بار دیگر حکم بازداشت شش نفر از روحانیون دانشآموخته در قم را صادر کرد و بعضی از زندانیان روحانی به بازداشتگاههای سختتر منتقل گردیدند. در واقع دولت آذربایجان از یک سو برای آنکه جامعه مذهبی این کشور خاطره بدی از سفر هیئت ایرانی داشته و تمنای ارتباطگیری با ایران را نداشته باشند و از سوی دیگر برای دهنکجی به ایران و بستن باب هر نوع گفتگویی ناظر به بهبود شرایط زندگی علمای مبارز این سامان، به اقدامات خشنتر روی میآورده است. این موضوعی است که توسط سفارت ایران در باکو درجریان سفرهای مختلف نادیده گرفته میشود و نتیجه این نادیده گرفتن از یک سو ظلم بیشتر به شیعیان مظلوم که بیش از 90 درصد جمعیت این کشور را تشکیل میدهند و از سوی دیگر ضربه وارد شدن به موقعیت ایران در بین هواداران خود میباشد.
سفارت جمهوری اسلامی ایران و هیئت ایرانی باید با هوشمندی برنامه سفر رئیس جمهور محترم را در دست خود گرفته و مدیریت میکرد. نه اینکه آن را بطور کامل در اختیار دولت آذربایجان قرار میداد تا هر طور خواست از آن بهرهبرداری نماید.
آنچه در عرصه مراودات خارجی مشاهده میکنیم اعمال نوعی سلیقه دستگاه سیاست خارجی ما است بدون آنکه این سلیقه کمترین تناسبی با منافع ملی ایران داشته باشد. ما به اسم اینکه میخواهیم قانونی دیده شویم از ارتباطگیری با کسانی که در جوامع خارجی در معرض ظلم آشکار قرار دارند، اجتناب میکنیم و این در حالی است که حتی ضعیفترین کشورهای دنیا از دیپلماسی عمومی به مثابه راهی برای نفوذ در ملتها بهره میبرند. همین دو روز پیش دولت ضعیف سودان در مواجهه با دفاتر فتحاله گولن در این کشور واکنش داشت و گفت که این مدارس را مصادره میکند. سؤال این است که مگر گولن بعد از کودتای 24 تیر ماه گذشته به اپوزیسیون دولت ترکیه تبدیل شده است چطور با وجودی که رابطه دولت شبهاخوانی سودان با دولت آنکارا خوب بوده، خارطوم به اپوزیسیون اردوغان اجازه فعالیت گسترده داده است؟ پس واضح است که رابطه سیاسی و تلاش برای گسترش آن با دفاع از هواداران انقلاب اسلامی در کشورهای خارجی منافات ندارد.
سعدالله زارعی