این که در رسانه ملی با برد و پوشش فراگیر خبری با موضوع کار دختران در مکانیکی در مهمترین بخش خبری پخش شود یک فاجعه است.
شهدای ایران: چند شب پیش بخش خبری ساعت 19 از شبکه اول خبری را منتشر کرد. دختر جوان مجردی به همراه چند زن جوان دیگر در کارگاه مکانیکی و تعویض روغنی مشغول به کار بودند. یکی از زنان شاغل در کارگاه می گفت ازدواج کرده و فرزند کوچک هم دارد ولی با شوق در این حرفه مشغول هستم کارم را دوست دارم هرچند سختی های خودش را دارد... این زن ها در قاب تلویزیون مانند مردان مشغول به تعمیر و تعویض روغن اتومبیل های مشتریان بودند. محیطی کاملا مردانه که تصور فعالیت زنان در آن برای هر مسلمان شیعه ایرانی ای دور از تصور است. صاحب کارگاه دختر جوانی بود که مشتاقانه می گفت به این حرفه علاقه دارم و خبرنگار نیز با ذوق زدگی از او خبر می گرفت....
البته ناگفته نماند الگوسازی آن هم در رسانه ملی نه تنها خیلی خوب است، بلکه از وظایف ذاتی این رسانه محسوب میشود چه آن که به دلیل تاثیرگذاری بالایی که رسانه ملی دارد، این رسانه می تواند نقش بسزای در نهادینه کردن برخی امور و عناصر فرهنگی در جامعه شود اما این که چه الگویی؟ و با چه محتوایی ارائه شود بحثی مهمتر است. خبری که از بخش خبری پر بیننده رسانه ملی به روی آنتن رفت به نوعی الگو سازی غلط برای اشتغال دختران جوان جویای کار و علاقه مند به کارهای غیر عرف در کشوری مسلمان همچون ایران بود. چیزی که تبلیغش خلاف جهت سبک زندگی اسلامی است و از این نظر جای تامل داشت. چرا باید صدا و سیمای ملی اینقدر سهل انگارانه به چنین موضوعاتی بپردازد و هر خبری را بدون توجه به عواقب و بازخوردهایی که دارد یا خواهد داشت پخش کند؟!
درست است ظاهر آن دختر جوان و دوستانش در محیط کار مکانیکی پوشیده و محجبه بود، ولی این کجا با اسلام و عرف هماهنگ است که دختر مجرد و جوانی در مکانیکی کاری کاملا مردانه مشغول شود و صدا وسیمای جمهوری اسلامی از این حرکت وی تقدیر می کند و از او اسطوره می سازد. آیا هر خبری به صرف خاص بودن ارزش کار شدن دارد؟! آیا نگاه سلیقه ای در انتخاب خبر و پحش ان لازم است؟! آن هم خبری که محتوایش هیچ سنخیتی با سبک زندگی اسلامی ایرانی ما ندارد!
دختر جوان صاحب مکانیکی نه از سر نیاز و نه از سر اجبار وارد این حرفه خشن مردانه شده بود اگر هم بود باید مسئولان امر مواخذه شوند که چرا کار به جایی رسیده تا دختر جوانی مجبور شود به یک شغل سراسر مردانه وارد شود. این که در رسانه ملی با برد و پوشش فراگیر چنین خبری در مهمترین بخش خبری پخش شود یک فاجعه است و نشان دهنده آن که مسئولان ذیربط از تاثیرگذاری رسانه ملی مطلع نبوده و تنها جذابیت و خاص بودن خبر همچنین پرکردن باکس خبری را ملاک عمل خود می دانند و بس که چنین سهل انگاری خبری را توسط خبرنگاری آماتور مرتکب شدند. زیرا از یک سو در رسانه ملی درباره سبک زندگی اسلامی و ایرانی برنامه پخش می شود و از سوی دیگر در جهت مخالف تبلیغ سبک زندگی غیراسلامی!!
متاسفانه این اولین باری نیست که صدا و سیما با یک خبر علی الظاهر جذاب و جالب سعی کرده حرکت ناهنجاری را به صورت هنجار و امری مطلوب معرفی کند. پیش از این نیز زن قصاب، زن راننده کامیون و ماشین های سنگین ، زن راننده اتوبوس بین شهری ، کارگران خانم در معدن که همراه با مردان به اعماق زمین می رفتند و کار می کردند، زن جوشکار و.... را به اشکال مختلف و با افتخار پوشش داده و حتی باعث شده این چهره ها در رسانه های دیگر هم مطرح و پررنگ شوند تا الگویی نامتناسب و غلط را بین دختران و زنان جوان نهادینه سازد. سبک زندگی مغایر با فرهنگ موجود را به دختران و زنان معرفی کند. از قرار، دست اندرکاران رسانه ملی که همیشه برای مقابله با فرهنگ تهاجمی ماهواره، برنامه های آن را بومی سازی می کنند، شاید در این قضیه هم می خواهند بگویند چیزی از غرب کم نداریم و همواره زنان را با بمباران تبلیغاتی کاذب تشویق می کنند تا از نقش تکراری مادری و همسرداری به مشاغل سنگین و سختی رو بیاورند تا جای گاه و نفوذشان محفوظ بماند و مانند مردان زندگی کنند. مصادیق این تفکر وارداتی پوسیده را در فیلم های سینمایی و سریال های تلویزیونی به خوبی شاهدیم که چگونه دیدگاه فمینیستی را در جامعه نهادینه می کنند. وقتی به نام توسعه، تفکر پوسیده ی فمینیستی در جامعه اسلامی پیاده می شود، عاقبت فرزندان چه خواهد شد؟ و تربیت و پرورش نسل آینده را به چه کسانی باید سپرد؟ مادری که راننده ماشین سنگین است یا به عنوان مهندس معدن و مکانیک در فضای سخت و خشن مردانه کار می کند، آیا فرصت بازیابی خود را دارد؟ آیا فرصت می کند تا در آرامش فرزندانش را پرورش دهد؟ و یا این که فضای امن و مناسبی برای همسر خود فراهم کند؟
علی اکبر حقی کارشناس ارشد روانشناسی دراین رابطه می گوید: « در علم پزشکی از نظر ژنتیک و ساختار ثابت شده که شالوده جنسیت زنان برای انجام کارهای سخت خلق نشده است، انجام بسیاری از مشاغل از نظر ژنتیکی، روحیات و توانایی جسمی برای زنان سخت است و با آنان سازگاری ندارد. در جامعه ایرانی نیز زنانی وجود دارند که با توجه به شرایط زندگی یا سرپرست خانوار بودن تن به مشاغل سخت دادهاند یا حتی زنانی که در کنار همسران خود در حال کار کردن هستند اما به مرور دچار مشکلات روحی میشوند.»
در واقع اگر زنی به هر دلیل از سر نیاز یا جبر زندگی مجبور شده باشد به کارهای خشن و سخت نامتناسب با توانایی جسمی و روحی روی بیاورد اولا قرار نیست با بزرگ نمایی فرهنگسازی و نهادینه بشود تا سایرین را تشویق کنیم به این کارها هم روی بیاورند. ثانیا این رویه هشدار است و نشان از بی لیاقتی مدیرانی که نمی توانند مشاغل هم شان بانوان مسلمان ایرانی را ایجاد کنند تا برای کسب روزی حلال و گذران زندگی به هر کاری روی نیاورند.
متاسفانه سیستم غلط تساوی زن ومرد که نعل به نعل از فرهنگ و سبک زندگی غربی به عاریت گرفته شده است هر بار در کشورمان در حال اجرا شدن است و برخی برنامه های خبری و یا تلویزیونی هم با ذوق زدگی ان را تبلیغ و معرفی می کنند.
سوال اینجاست آیا نباید در این زمینه کاری کرد؟! آیا بگذاریم پس از این که چنین اموری بحرانی مانند خیلی موارد دیگر اول جا بیفتد، بعد به تحلیل و نقد آن بپردازیم؟! آیا مسئولان بخش خبری نباید قبل از پخش خبر موضوع را بیشتر بررسی و واکاوی کنند تا هر چیزی را به صرف خاص بودنش و فارغ از این که چقدر ارزش خبری دارد روی آنتن رسانه ملی برده نشود؟!
*فرهنگنیوز
البته ناگفته نماند الگوسازی آن هم در رسانه ملی نه تنها خیلی خوب است، بلکه از وظایف ذاتی این رسانه محسوب میشود چه آن که به دلیل تاثیرگذاری بالایی که رسانه ملی دارد، این رسانه می تواند نقش بسزای در نهادینه کردن برخی امور و عناصر فرهنگی در جامعه شود اما این که چه الگویی؟ و با چه محتوایی ارائه شود بحثی مهمتر است. خبری که از بخش خبری پر بیننده رسانه ملی به روی آنتن رفت به نوعی الگو سازی غلط برای اشتغال دختران جوان جویای کار و علاقه مند به کارهای غیر عرف در کشوری مسلمان همچون ایران بود. چیزی که تبلیغش خلاف جهت سبک زندگی اسلامی است و از این نظر جای تامل داشت. چرا باید صدا و سیمای ملی اینقدر سهل انگارانه به چنین موضوعاتی بپردازد و هر خبری را بدون توجه به عواقب و بازخوردهایی که دارد یا خواهد داشت پخش کند؟!
درست است ظاهر آن دختر جوان و دوستانش در محیط کار مکانیکی پوشیده و محجبه بود، ولی این کجا با اسلام و عرف هماهنگ است که دختر مجرد و جوانی در مکانیکی کاری کاملا مردانه مشغول شود و صدا وسیمای جمهوری اسلامی از این حرکت وی تقدیر می کند و از او اسطوره می سازد. آیا هر خبری به صرف خاص بودن ارزش کار شدن دارد؟! آیا نگاه سلیقه ای در انتخاب خبر و پحش ان لازم است؟! آن هم خبری که محتوایش هیچ سنخیتی با سبک زندگی اسلامی ایرانی ما ندارد!
دختر جوان صاحب مکانیکی نه از سر نیاز و نه از سر اجبار وارد این حرفه خشن مردانه شده بود اگر هم بود باید مسئولان امر مواخذه شوند که چرا کار به جایی رسیده تا دختر جوانی مجبور شود به یک شغل سراسر مردانه وارد شود. این که در رسانه ملی با برد و پوشش فراگیر چنین خبری در مهمترین بخش خبری پخش شود یک فاجعه است و نشان دهنده آن که مسئولان ذیربط از تاثیرگذاری رسانه ملی مطلع نبوده و تنها جذابیت و خاص بودن خبر همچنین پرکردن باکس خبری را ملاک عمل خود می دانند و بس که چنین سهل انگاری خبری را توسط خبرنگاری آماتور مرتکب شدند. زیرا از یک سو در رسانه ملی درباره سبک زندگی اسلامی و ایرانی برنامه پخش می شود و از سوی دیگر در جهت مخالف تبلیغ سبک زندگی غیراسلامی!!
متاسفانه این اولین باری نیست که صدا و سیما با یک خبر علی الظاهر جذاب و جالب سعی کرده حرکت ناهنجاری را به صورت هنجار و امری مطلوب معرفی کند. پیش از این نیز زن قصاب، زن راننده کامیون و ماشین های سنگین ، زن راننده اتوبوس بین شهری ، کارگران خانم در معدن که همراه با مردان به اعماق زمین می رفتند و کار می کردند، زن جوشکار و.... را به اشکال مختلف و با افتخار پوشش داده و حتی باعث شده این چهره ها در رسانه های دیگر هم مطرح و پررنگ شوند تا الگویی نامتناسب و غلط را بین دختران و زنان جوان نهادینه سازد. سبک زندگی مغایر با فرهنگ موجود را به دختران و زنان معرفی کند. از قرار، دست اندرکاران رسانه ملی که همیشه برای مقابله با فرهنگ تهاجمی ماهواره، برنامه های آن را بومی سازی می کنند، شاید در این قضیه هم می خواهند بگویند چیزی از غرب کم نداریم و همواره زنان را با بمباران تبلیغاتی کاذب تشویق می کنند تا از نقش تکراری مادری و همسرداری به مشاغل سنگین و سختی رو بیاورند تا جای گاه و نفوذشان محفوظ بماند و مانند مردان زندگی کنند. مصادیق این تفکر وارداتی پوسیده را در فیلم های سینمایی و سریال های تلویزیونی به خوبی شاهدیم که چگونه دیدگاه فمینیستی را در جامعه نهادینه می کنند. وقتی به نام توسعه، تفکر پوسیده ی فمینیستی در جامعه اسلامی پیاده می شود، عاقبت فرزندان چه خواهد شد؟ و تربیت و پرورش نسل آینده را به چه کسانی باید سپرد؟ مادری که راننده ماشین سنگین است یا به عنوان مهندس معدن و مکانیک در فضای سخت و خشن مردانه کار می کند، آیا فرصت بازیابی خود را دارد؟ آیا فرصت می کند تا در آرامش فرزندانش را پرورش دهد؟ و یا این که فضای امن و مناسبی برای همسر خود فراهم کند؟
علی اکبر حقی کارشناس ارشد روانشناسی دراین رابطه می گوید: « در علم پزشکی از نظر ژنتیک و ساختار ثابت شده که شالوده جنسیت زنان برای انجام کارهای سخت خلق نشده است، انجام بسیاری از مشاغل از نظر ژنتیکی، روحیات و توانایی جسمی برای زنان سخت است و با آنان سازگاری ندارد. در جامعه ایرانی نیز زنانی وجود دارند که با توجه به شرایط زندگی یا سرپرست خانوار بودن تن به مشاغل سخت دادهاند یا حتی زنانی که در کنار همسران خود در حال کار کردن هستند اما به مرور دچار مشکلات روحی میشوند.»
در واقع اگر زنی به هر دلیل از سر نیاز یا جبر زندگی مجبور شده باشد به کارهای خشن و سخت نامتناسب با توانایی جسمی و روحی روی بیاورد اولا قرار نیست با بزرگ نمایی فرهنگسازی و نهادینه بشود تا سایرین را تشویق کنیم به این کارها هم روی بیاورند. ثانیا این رویه هشدار است و نشان از بی لیاقتی مدیرانی که نمی توانند مشاغل هم شان بانوان مسلمان ایرانی را ایجاد کنند تا برای کسب روزی حلال و گذران زندگی به هر کاری روی نیاورند.
متاسفانه سیستم غلط تساوی زن ومرد که نعل به نعل از فرهنگ و سبک زندگی غربی به عاریت گرفته شده است هر بار در کشورمان در حال اجرا شدن است و برخی برنامه های خبری و یا تلویزیونی هم با ذوق زدگی ان را تبلیغ و معرفی می کنند.
- نکته قابل تامل آن است که در این گزارش پخش شده فرد یک دختر جوان مجردی بود که از نظر مالی وضعیت بد و ناراحت کننده ای نداشت پدر و سرپرست خانواده هم در قید حیات و سلامت بود. دختر با افتخار از علاقه خود برای این کار تعریف می کرد و پدر ومادر هم او را تایید می نمودند و خبرنگار ذوق زده شده که خود خانم هم بود با آب و تاب به توصیف این کار می پرداخت. بیشتر به نظر می رسید پافشاری یک دختر بر مسیری اشتباه که نمی دانیم مورد تایید خانواده اش بوده یا نه از سوی رسانه ملی جمهوری اسلامی آن هم نه در شبکه محلی استان مربوطه، بلکه از شبکه سراسری و یکی از مهمترین بخش های خبری که بینندگان زیادی دارد مورد تبلیغ و تشویق ساده انگارانه قرارمی گیرد که در واقع ما مجموعه ای از تعمد و قصور را برای فرهنگ سازی غلط در جامعه را شاهد بودیم که توسط چند خبرنگار مبتدی به تصویر کشیده شده بود بدون این که پشتوانه منطقی و عقلایی داشته باشد.
سوال اینجاست آیا نباید در این زمینه کاری کرد؟! آیا بگذاریم پس از این که چنین اموری بحرانی مانند خیلی موارد دیگر اول جا بیفتد، بعد به تحلیل و نقد آن بپردازیم؟! آیا مسئولان بخش خبری نباید قبل از پخش خبر موضوع را بیشتر بررسی و واکاوی کنند تا هر چیزی را به صرف خاص بودنش و فارغ از این که چقدر ارزش خبری دارد روی آنتن رسانه ملی برده نشود؟!
*فرهنگنیوز