پسری که با استفاده از قرص خوابآور دختری را بیهوش کرده بود بعد از اینکه او را ربود در هنگام تعرض به او از وی فیلم و عکس تهیه کرد.
به گزارش شهدای ایران، در تاريخ هفتم تيرماه امسال دختری به شعبه مربوط به آدمربايی دادسرای جنايی تهران مراجعه كرد و گفت كه خواهر ٢٧ سالهاش (مونا) دو شب پيش مورد تعرض پسری جوان قرار گرفته است.
او به بازپرس مرشدلو گفت: «چند روز پيش خواهرم براي پيگيری كارهای دانشگاهی اش از شهرستان به تهران آمد. او در روزهای اول ورود به تهران آشنايی مختصری با پسري پيدا كرده اما آنها اصلا همديگر را نديده بودند .
تا اينكه آن پسر يك شب با او قرار گذاشت. آن شب تا سحر من منتظر خواهرم بودم اما او نيامد كه نيامد. تا اينكه در ساعت ٧ صبح او با چهره به هم ريخته به خانه آمد و گفت آن پسر به او تعرض كرده است.»
خواهر اين دختر به بازپرس دادسرا گفت كه خواهرش در خانه است اما آنقدر حالش بد است كه نمی تواند درباره جزييات حادثه آن شب صحبت كند.
چند روز بعد از طرح شكايت خواهر مونا، او در دادسرای جنايی حاضر شد و درباره جزييات حادثه آن شب به قاضی مرشدلو گفت: «آن شب من سوار موتور مجيد بودم كه ناگهان احساس تشنگي زيادي كردم. بطری آبمعدنی را از داخل كيفم بيرون آوردم و همين كه خواستم آن را بخورم مجيد بطری را از دستم گرفت و گفت كه ميخواهد آن را پر از آب كند.
او رفت و بعد از چند لحظه برگشت درحالي كه بطری آب معدنی را پر از آب كرده بود و تكههايی سفيدرنگ نيز در آن ديده ميشد. آنها را به مجيد نشان دادم و او گفت كه املاح و كلر داخل آب است. من هم به او اعتماد كردم و بطری آب را تا آخرش سر كشيدم. بعد از چند دقيقه سرم گيج رفت و وقتی به هوش آمدم خودم را در خانه مجيد ديدم. او تا صبح من را در خانه نگه داشت و مورد اذيت و آزار قرار داد.»
بعد از شكايت مونا و خواهرش به دادسرا پيگيری پليس برای دستگيری مجيد (٣٤ساله) آغاز شد. تا اينكه پليس در تاريخ ٢٥ تيرماه او رادر خانهاش دستگير كرد. مجيد بعد از حضور در دادسرا خيلی زود به آدمربايی و تعرض به مونا اعتراف كرد و گفت كه با قصد و انگيزه قبلي اين كار را انجام داده است. اما آنچه مونا و خواهرش را بيش از پيش نگران می كند اين است كه مجيد در شب حادثه تعدادی عكس و فيلم از شاكی پرونده تهيه كرده و اين موضوع را همانجا به او گفته است.
البته مونا در قراری كه مدتی بعد از حادثه با مجيد (متهم پرونده) گذاشته او را وادار كرده تا تعدادی از عكسها را از داخل گوشی اش پاك كند. اما مونا در دادسرا به قاضی گفت كه من هنوز از پاك شدن تمام عكسها در سيستم كامپيوتر و گوشی مجيد اطمينان ندارم.
به اين ترتيب پليس دستور بازرسي از سيستم كامپيوتر شخصی مجيد را صادر كرد اما در سيستم خانگی او هيچ عكسی پيدا نشد. وقتی هيچ عكسی در سيستم مجيد پيدا نشد مونا به بازپرس گفت كه مجيد ممكن است عكسها را در يك حافظه جدا نگهداری كند و بعدها برای گرفتن انتقام از او مورد استفاده قرار دهد. به اين ترتيب قاضی مرشدلو دستور ادامه پيگيری پرونده را صادر كرد.
* اعتماد او به بازپرس مرشدلو گفت: «چند روز پيش خواهرم براي پيگيری كارهای دانشگاهی اش از شهرستان به تهران آمد. او در روزهای اول ورود به تهران آشنايی مختصری با پسري پيدا كرده اما آنها اصلا همديگر را نديده بودند .
تا اينكه آن پسر يك شب با او قرار گذاشت. آن شب تا سحر من منتظر خواهرم بودم اما او نيامد كه نيامد. تا اينكه در ساعت ٧ صبح او با چهره به هم ريخته به خانه آمد و گفت آن پسر به او تعرض كرده است.»
خواهر اين دختر به بازپرس دادسرا گفت كه خواهرش در خانه است اما آنقدر حالش بد است كه نمی تواند درباره جزييات حادثه آن شب صحبت كند.
چند روز بعد از طرح شكايت خواهر مونا، او در دادسرای جنايی حاضر شد و درباره جزييات حادثه آن شب به قاضی مرشدلو گفت: «آن شب من سوار موتور مجيد بودم كه ناگهان احساس تشنگي زيادي كردم. بطری آبمعدنی را از داخل كيفم بيرون آوردم و همين كه خواستم آن را بخورم مجيد بطری را از دستم گرفت و گفت كه ميخواهد آن را پر از آب كند.
او رفت و بعد از چند لحظه برگشت درحالي كه بطری آب معدنی را پر از آب كرده بود و تكههايی سفيدرنگ نيز در آن ديده ميشد. آنها را به مجيد نشان دادم و او گفت كه املاح و كلر داخل آب است. من هم به او اعتماد كردم و بطری آب را تا آخرش سر كشيدم. بعد از چند دقيقه سرم گيج رفت و وقتی به هوش آمدم خودم را در خانه مجيد ديدم. او تا صبح من را در خانه نگه داشت و مورد اذيت و آزار قرار داد.»
بعد از شكايت مونا و خواهرش به دادسرا پيگيری پليس برای دستگيری مجيد (٣٤ساله) آغاز شد. تا اينكه پليس در تاريخ ٢٥ تيرماه او رادر خانهاش دستگير كرد. مجيد بعد از حضور در دادسرا خيلی زود به آدمربايی و تعرض به مونا اعتراف كرد و گفت كه با قصد و انگيزه قبلي اين كار را انجام داده است. اما آنچه مونا و خواهرش را بيش از پيش نگران می كند اين است كه مجيد در شب حادثه تعدادی عكس و فيلم از شاكی پرونده تهيه كرده و اين موضوع را همانجا به او گفته است.
البته مونا در قراری كه مدتی بعد از حادثه با مجيد (متهم پرونده) گذاشته او را وادار كرده تا تعدادی از عكسها را از داخل گوشی اش پاك كند. اما مونا در دادسرا به قاضی گفت كه من هنوز از پاك شدن تمام عكسها در سيستم كامپيوتر و گوشی مجيد اطمينان ندارم.
به اين ترتيب پليس دستور بازرسي از سيستم كامپيوتر شخصی مجيد را صادر كرد اما در سيستم خانگی او هيچ عكسی پيدا نشد. وقتی هيچ عكسی در سيستم مجيد پيدا نشد مونا به بازپرس گفت كه مجيد ممكن است عكسها را در يك حافظه جدا نگهداری كند و بعدها برای گرفتن انتقام از او مورد استفاده قرار دهد. به اين ترتيب قاضی مرشدلو دستور ادامه پيگيری پرونده را صادر كرد.