هفتاد و سومین جشنواره بینالمللی فیلم ونیز در حالی از تاریخ 31 آگوست (10 شهریورماه) آغاز میشود که باز هم شاهد ادامه سناریوی برنامهریزی شده پیرترین جشنواره جهانی درباره آثار و فیلمسازان مسالهدار هستیم.
به گزارش شهدای ایران به نقل از وطن امروز، در واقع یکی از میهمانان جشنواره ونیز 2016 فیلمسازی ایرانی و البته دارای محکومیت از مراجع قضایی است که با آغوش همیشه باز جشنواره پرآوازه ونیز توانسته فیلمش را به جشنواره رسانده و یکی از آثار برگزیده این فستیوال به ظاهر هنری جهان باشد. در واقع کن، ونیز و برلین بهعنوان مهمترین آوردگاههای جهانی در این سالهای اخیر نشان دادند از اعتبار و پشتوانه هنری خود تنها یک نام را یدک میکشند و برآیند آثار برگزیده در این جشنوارهها فضایی متمایز از ظاهر هنری آنها را نمایان میکند.
با اعلام آثار جشنواره هفتاد و سوم ونیز، رسانههای داخلی تیتر زدند «مالاریا» تنها نماینده ایران در ونیز خواهد بود، غافل از اینکه فیلم دیگری از سینمای ایران با نام «طبل» (Drum) نخستین ساخته کیوان کریمی در بخش «هفته منتقدان» در هفتادوسومین دوره جشنواره بینالمللی فیلم «ونیز» حضور دارد. «طبل» یک اثر اقتباسی از کتابی به همین نام، نوشته علی مراد فدایینیا است.
علیمراد فدایینیا از طرفداران مانیفست حجمگرایی بوده که سالهاست در خارج از کشور زندگی میکند و کیوان کریمی با بهرهگیری از یکی از داستانهایش و با سرمایهگذاری فرانسویها توانسته اولین فیلم بلند سینماییاش را بسازد. کیوان کریمی پیش از این آثار کوتاه و مستندی مانند «مرز شکسته»، «ماجراهای زن و شوهر کارگر»، «مرد و دبه» و «کانکس ضدزلزله» را ساخته و از جشنوارههای خارجی جوایز متعددی را کسب کرده است اما مساله مهم درباره چگونگی ساخت و راهیابی فیلم «طبل» توسط فیلمسازی است که طبق احکام قضایی کشورمان به دلیل فعالیتهای غیرقانونی باید دوران محکومیت خود را طی کند.
در واقع این فیلمساز جوان به دلیل ساخت فیلم حامی فتنه 88 با نام «نوشتن بر شهر» در پاییز سال 1392 چند روزی بازداشت شد و طبق حکم صادره به اتهام توهین به مقدسات و تبلیغ علیه نظام به 6 سال حبس و به دلیل رفتاری غیراخلاقی نیز به 223 ضربه شلاق محکوم شده بود و در این بین آنچه پیداست این کارگردان جوان طبق رویه طی شده توسط جعفر پناهی و محمد رسولاف، فیلمسازان مجرمی که حق فیلمسازی به روش قانونی نداشتند، توانست در دوران محکومیت فیلمی جدید در ایران ساخته و آن را پیشکش مسؤولان سیاستپیشه ونیز کند. این فیلم در حالی مورد پذیرش قدیمیترین جشنواره معتبر دنیا قرار گرفت که بسیاری از آثار ارائهشده توسط فیلمسازان شناختهشده در این دوره مورد پذیرش قرار نگرفتند که از جمله آنها میتوان به تازهترین ساخته شهرام مکری اشاره داشت.
کارگردان سیاسی فیلم «طبل» در حالی مورد پذیرش جشنواره ونیز قرار گرفت که با جو فراهم شده توسط دوستان و هماندیشان و همراهی ساز همیشه کوک معاندان ایران اسلامی توانست در رویهای غیرقانونی فیلم جدید خود را هم پیشکش سران سیاستپیشه ونیزی کند. چنانکه در هنگام اعلام حکم قضایی درباره این فیلمساز شاهد ایجاد انواع کمپینها و فضاهای سیاسی برای دفاع از این فیلمساز غیرقانونی بودیم و انواع جشنوارههای خارجی و اهالی سیاسی مانند نوآم چامسکی به هواداری از کیوان کریمی پیوسته بودند.
از این حیث و با کنار هم قرار دادن این جریانات رخ داده مشخص میشود آنچه در جشنوارههایی مانند ونیز، کن و برلین که داعیه رویدادی هنری دارند، مورد توجه قرار میگیرد نه کیفیت اثر بلکه نگره سیاسی فیلمساز و داشتن درجاتی از ممنوعالکاری و معارضپیشگی فیلمساز و سیاهنمایی اثرش است! هنگامی که به لیست آثار انتخابی جشنواره هفتاد و سوم ونیز و نتایج حاصله در ادوار مختلف جشنوارههای سیاستپیشهای چون کن، ونیز و برلین نظر میدوزیم، به روشنی مشخص میشود این رویدادها با ژستی هنری در واقع آوردگاهی سیاسی برای انواع فیلمسازان مسالهدار بوده و از این رو در سالهای مختلف شاهد رونمایی از «گربههای!» قبادی و «دستنویسهای!» رسولاف و «تاکسی» دربست پناهی بودهایم و دلیل پذیرش و اعطای جوایز در آنها به یک دلیل و آن هم زیرزمینی بودن اثر و در واقع سیاه بودن نگاه فیلمساز بوده و در همین مدار شاهد اهدای جوایزی چون خرس، شیر و انواع دیگر حیوانات طلایی دستساز سردمداران سیاسی جشنوارهها به این فیلمسازان سیاسی کار هستیم! و تازهترین رونمایی از چنین تفکری را در جشنواره پیش روی ونیز شاهد خواهیم بود.
در همین دوره هفتادوسوم فیلمسازان مارکدار دیگری چون آنا لیلی امیرپور هم حضور دارند که پیش از این اثر ضد ایرانی و مشوش «دختری در شب تنها به خانه میرود» را ساخته بود و در این دوره با فیلم «دار و دسته بد» (The Bad Batch) در بخش مسابقه حضور دارد.
با اعلام آثار جشنواره هفتاد و سوم ونیز، رسانههای داخلی تیتر زدند «مالاریا» تنها نماینده ایران در ونیز خواهد بود، غافل از اینکه فیلم دیگری از سینمای ایران با نام «طبل» (Drum) نخستین ساخته کیوان کریمی در بخش «هفته منتقدان» در هفتادوسومین دوره جشنواره بینالمللی فیلم «ونیز» حضور دارد. «طبل» یک اثر اقتباسی از کتابی به همین نام، نوشته علی مراد فدایینیا است.
علیمراد فدایینیا از طرفداران مانیفست حجمگرایی بوده که سالهاست در خارج از کشور زندگی میکند و کیوان کریمی با بهرهگیری از یکی از داستانهایش و با سرمایهگذاری فرانسویها توانسته اولین فیلم بلند سینماییاش را بسازد. کیوان کریمی پیش از این آثار کوتاه و مستندی مانند «مرز شکسته»، «ماجراهای زن و شوهر کارگر»، «مرد و دبه» و «کانکس ضدزلزله» را ساخته و از جشنوارههای خارجی جوایز متعددی را کسب کرده است اما مساله مهم درباره چگونگی ساخت و راهیابی فیلم «طبل» توسط فیلمسازی است که طبق احکام قضایی کشورمان به دلیل فعالیتهای غیرقانونی باید دوران محکومیت خود را طی کند.
در واقع این فیلمساز جوان به دلیل ساخت فیلم حامی فتنه 88 با نام «نوشتن بر شهر» در پاییز سال 1392 چند روزی بازداشت شد و طبق حکم صادره به اتهام توهین به مقدسات و تبلیغ علیه نظام به 6 سال حبس و به دلیل رفتاری غیراخلاقی نیز به 223 ضربه شلاق محکوم شده بود و در این بین آنچه پیداست این کارگردان جوان طبق رویه طی شده توسط جعفر پناهی و محمد رسولاف، فیلمسازان مجرمی که حق فیلمسازی به روش قانونی نداشتند، توانست در دوران محکومیت فیلمی جدید در ایران ساخته و آن را پیشکش مسؤولان سیاستپیشه ونیز کند. این فیلم در حالی مورد پذیرش قدیمیترین جشنواره معتبر دنیا قرار گرفت که بسیاری از آثار ارائهشده توسط فیلمسازان شناختهشده در این دوره مورد پذیرش قرار نگرفتند که از جمله آنها میتوان به تازهترین ساخته شهرام مکری اشاره داشت.
کارگردان سیاسی فیلم «طبل» در حالی مورد پذیرش جشنواره ونیز قرار گرفت که با جو فراهم شده توسط دوستان و هماندیشان و همراهی ساز همیشه کوک معاندان ایران اسلامی توانست در رویهای غیرقانونی فیلم جدید خود را هم پیشکش سران سیاستپیشه ونیزی کند. چنانکه در هنگام اعلام حکم قضایی درباره این فیلمساز شاهد ایجاد انواع کمپینها و فضاهای سیاسی برای دفاع از این فیلمساز غیرقانونی بودیم و انواع جشنوارههای خارجی و اهالی سیاسی مانند نوآم چامسکی به هواداری از کیوان کریمی پیوسته بودند.
از این حیث و با کنار هم قرار دادن این جریانات رخ داده مشخص میشود آنچه در جشنوارههایی مانند ونیز، کن و برلین که داعیه رویدادی هنری دارند، مورد توجه قرار میگیرد نه کیفیت اثر بلکه نگره سیاسی فیلمساز و داشتن درجاتی از ممنوعالکاری و معارضپیشگی فیلمساز و سیاهنمایی اثرش است! هنگامی که به لیست آثار انتخابی جشنواره هفتاد و سوم ونیز و نتایج حاصله در ادوار مختلف جشنوارههای سیاستپیشهای چون کن، ونیز و برلین نظر میدوزیم، به روشنی مشخص میشود این رویدادها با ژستی هنری در واقع آوردگاهی سیاسی برای انواع فیلمسازان مسالهدار بوده و از این رو در سالهای مختلف شاهد رونمایی از «گربههای!» قبادی و «دستنویسهای!» رسولاف و «تاکسی» دربست پناهی بودهایم و دلیل پذیرش و اعطای جوایز در آنها به یک دلیل و آن هم زیرزمینی بودن اثر و در واقع سیاه بودن نگاه فیلمساز بوده و در همین مدار شاهد اهدای جوایزی چون خرس، شیر و انواع دیگر حیوانات طلایی دستساز سردمداران سیاسی جشنوارهها به این فیلمسازان سیاسی کار هستیم! و تازهترین رونمایی از چنین تفکری را در جشنواره پیش روی ونیز شاهد خواهیم بود.
در همین دوره هفتادوسوم فیلمسازان مارکدار دیگری چون آنا لیلی امیرپور هم حضور دارند که پیش از این اثر ضد ایرانی و مشوش «دختری در شب تنها به خانه میرود» را ساخته بود و در این دوره با فیلم «دار و دسته بد» (The Bad Batch) در بخش مسابقه حضور دارد.