شهدای ایران shohadayeiran.com

شهداي مدافع حرم يعني همان پدراني كه خواستند غير از دخترهاي خود، براي دختران مظلوم سوريه و عراق هم پدري كنند و اسلحه بر دست رفتند تا علاوه بر دفاع از حريم و ناموس اهل بيت(س)، از حريم و ناموس مظلومان اين شهرها هم دفاع كنند.
به گزارش شهدای ایران به نقل از تسنيم، دخترها بابايي مي‌شوند، اما هستند بسياري از آنها كه روز دختر را بدون حضور پدر جشن مي گيرند چرا كه پدرانشان، براي هدفي والا و دفاع از اسلام و اهل بيت(س) راهي جبهه هاي مقاومت شده و به شهادت رسيدند.


دخترانی که پس از شهادت پدر بابایی‌ می‌شوند
شهیدباقری و دخترانش

چند سالي است كه روز ولادت كريمه اهل بيت، بانوي كرامت و پاكي ها، دخت گرامي امام موسي بن جعفر(ع)، حضرت فاطمه معصومه(س)، روز ملي «دختر» نامگذاري شده است. دختر بركت و نعمت هر خانه‌اي است و عشق و وابستگي دختر و پدر خيلي خاص و ناب است. دختر، بابايي است و محبت و عواطف دخترانه خود را نثار پدرش مي‌كند. حتي وقتي خيلي كوچك است براي پدر، مادري مي‌كند و با شيطنت‌ها و حرف زدن‌هاي شيرينش، دل از دل بابا، مي‌ربايد. اگر بابا كمي دير به خانه برگردد، بهانه مي‌گيرد و براي آمدنش لحظه شماري مي‌كند.

از وقتي تروريست‌هاي تكفيري به سوريه و عراق هجوم آورده و جنگ شهري و نابرابري به راه انداخته‌اند، مردم مظلوم و بي‌دفاع  را نشانه قرار گرفته و قصد آسيب رساندن به حرم‌هاي اهل بيت(س) را داشتند. در اين ميان مردان غيور و شجاع اين مرز و بوم، تحمل ديدن ظلم را نداشته و همانند ياران امام حسين(ع) كه نداي «هل من ناصر» امام زمانشان را شنيدند و به ياري او شتافتند، صداي مظلومان بي دفاع را بي پاسخ نگذاشتند.

مرداني كه خيلي از آن‌ها فرزندان كوچك داشته يا هنوز فرزندشان پا به اين دنيا نگذاشته، راهي جبهه مقاومت اسلامي در سوريه و عراق شدند. خيلي از آن‌ها دختركاني داشتند كه تمام زندگي‌شان بود. مثل تمام دختران و پدران، بابايي و دختري بودند ولي دختران آن سرزمين‌ها را مثل دختران خود ديدند. نمي‌توانستند اينجا كنار دختر خود بمانند اما دختران شام و عراق مثل دختر، خواهر و اهل بيت اربابمان، به اسارت گرفته شوند. نمي‌توانستند اينجا راحت در كنار خانواده زندگي كنند و حرم هاي اهل بيت(ع) مورد هجوم دشمنان قرار گيرند. اين غيرت و شجاعت را از علمدار كربلا گرفته بودند و به گفته خيلي از مادرهاي شهداي مدافع حرم، عباس وار زندگي كرده و عباس وار هم، جام شهادت را نوشيدند.

دختران شهداي مدافع حرم، مثل حلما دختر شهيد«ميثم نجفي»، محدثه و زينب دختران شهيد«عبدالله باقري»، رضوانه دختر شهيد«هادي باغباني»، كوثر دختر شهيد«محمودرضا بيضايي»، مليكا دختر شهيد«مرتضي كريمي»، حلما دختر شهيد«محمد اينانلو»، نهال دختر شهيد«مهدي قاضي خاني» و مرضيه و محدثه دختران شهيد«اصغر فلاح پيشه» هستند كه علي رغم اين كه پدرانشان مثل تمام باباهاي دنيا آنها را خيلي دوست داشته و نگاه ويژه داشتند، ولي خواستند غير از دخترهاي خود، براي دختران ديگر هم پدري كنند و رفتند تا علاوه بر دفاع از حريم و ناموس اهل بيت(س)، از حريم و ناموس پدران ديگر هم دفاع كنند. اين دختران، صبر و استقامت را از مادران صبور و با گذشت خود، ياد خواهند گرفت و با تاسي از حضرت رقيه(س) دختر سرور و سالار شهيدان، راه پدران خود را ادامه خواهند داد.

محدثه باقري دختر 12 ساله شهيد مدافع حرم«عبدالله باقري» از خوشي‌ها و بازي‌هاي دخترانه خود با بابا، تعريف مي‌كرد و مي‌گفت:«سالي 3 الي 4 مرتبه به شمال مي رفتيم. موقع بازي من را از پشت، به پايين مي‌انداخت و مي‌گفت خطر ندارد و خيلي خوش مي گذشت. يا من را روي كولش مي‌گرفت و در دريا راه مي‌رفتيم كه خوش مي گذشت. پشت بام خانه حالت آلاچيق مانند درست كرده  و تخت گذاشته‌ايم كه خانوادگي به پشت بام مي‌رفتيم و شام مي‌خورديم و چاي ذغالي درست مي‌كرديم كه خيلي مزه مي‌داد و وقتي هوا سرد مي‌شد اين چاي حسابي مي چسبيد. وقتي به پارك ارم مي‌رفتيم و من از وسيله بازي مي‌ترسيدم، مرا دلداري مي‌داد و مي‌گفت كه:« نترس اين ها چيزي نيست.»

محدثه با اين كه تازه قدم به دوران نوجواني گذاشته، اما معناي شهادت را خوب درك كرده و بعد از شهادت پدر، وجود معنوي او را حس كرده، با او حرف مي زند و مطمئن است كه او مي‌شنود و باعث آرام بخشي اش مي شود.

دختر شهيد باقري با همان لحن و زبان ساده دخترانه درباره چيزهاي حتي كوچكي كه بعد از شهادت پدر خواسته و مي‌گويد كه:«همه چيز داده، حتي چيزهايي كه به فكرم مي‌رسد مثل خوراكي، مثلا مي‌گويم يادش بخير آن شب مثلا اين خوراكي را خوردم و بابا مي خريد و مي‌خورديم كه يك دفعه مي‌بينم يك نفر از همان خوراكي‌ها خريده و به خانه مي آورد. هر چيز به نظرمان مي‌رسد را حتي قبل از بيان كردن ما مي‌دهد.»

محدثه معتقد است كه آن دنيا پدر شهيدش برايشان حكم پارتي را دارد و مي‌گويد:«اين دنيا سخت است و اذيت مي‌شويم ولي اصل، آن دنيا است. ما همه جا سرمان را بلند مي‌كنيم و با افتخار مي‌گوييم كه پدرم شهيد مدافع حرم است. آن دنيا پيش حضرت زينب(س) سرمان پايين نيست كه بگوييم داشتيم و نداديم، مي گوييم كه داشتيم و داديم، خدا را شكر و از اين بابت خيلي خوشحال هستم.»

زينب باقري خواهر محدثه و 5 ساله است. علاقه زينب خردسال به بابايش به قدري زياد و وصف ناشدني بود كه حتي وقتي پدرش به سركار مي‌رفت بهانه او را از مادر مي‌گرفت. اين دختر بابايي بعد از شهادت پدر كه نمي‌تواند نبود او را باور كند، در درد و دل كودكانه اي گفت:«خيلي بابايم را دوست دارم، من همش شعرش را مي‌خوانم، قربان صدقه اش مي روم، بابا جونم دلتنگت هستم، لطفا بيا پيشم. هر وقت كه عكسش را نگاه مي‌كنم، حرف مي زنم، مي‌بوسمش و قربان صدقه اش مي‌روم.»

شهيد مدافع حرم«عبدالله باقري نياركي» متولد 29 فروردين ماه سال 61 از پاسداران سپاه انصارالمهدي(ع) و اعضاي تيم حفاظت محمود احمدي‌نژاد بود كه داوطلبانه براي دفاع از حرم عقيله بني هاشم به سوريه رفته و در شب تاسوعاي سال گذشته به دست تروريست هاي تكفيري در حومه شهر حلب به شهادت رسيد. از اين شهيد والامقام، 2 فرزند دختر به نام هاي محدثه 12 ساله و زينب 5 ساله به يادگار مانده است.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار