یک طیف، زیر پرچم مقام معظم رهبری است و ما هم در همین طیف هستیم و معتقدیم به طور مطلق نباید زیر بار طراحی های استکبار برویم. از طرفی دیگر، برخی معتقدند برای اداره کشور باید زیر بلیط استکبار برویم و به همین منظور در حال تئوریزه کردن سازشکاری هستند.
به گزارش شهدای ایران به نقل از میدان۷۲ متن کامل سخنرانی دکتر احمدی نژاد رئیس دولتهای نهم و دهم در گردهمایی خادمان ملت که با حضور صدها تن از مدیران سیاسی و اجرایی دولت قبل برگزار شد، به شرح زیر است : چرا باید مبانی انقلاب، آرمانهای انقلاب، خط امام و رهبری را بازخوانی کنیم؟!
آیا انقلاب تمام شده است، مگر انقلاب درزمان ما شروع شده است، غیرازاین است که ما درمتن یک تحول بزرگ تاریخی قرار داریم که ازاول خلقت برای رسیدن به یک مقصد که ما هم درطول آن قرار داریم، شروع شده است؟! انقلاب اسلامی یک جهش واحیاگری و یک بازخوانی در فلسفه خلقت است.
انقلاب، تحولی درونی وآثارش تحولات بیرونی است ؛ما مدعی یک انقلاب هستیم و این انقلاب باید یک آثاری دربیرون داشته باشد و راجع به مسائل گوناگون جامعه نظریه وحرف داشته باشد ؛ اقتصاد چگونه اداره شود، رابطه حکومت ومردم چه باشد، سیاست خارجی چه باشد، عمران وآبادانی چگونه باشد، جایگاه مرد و زن چیست؟! بدون آنکه بخواهیم اینها را تعریف کنیم و صرف این که بخواهیم اسلام را پیاده کنیم دردنیا انقلاب کنیم، اصلا کارها جلو نمیرود و حتی نمیتوان در کشور تصمیم گیری کرد. هر طرحی که ارائه میشود، به یک طرح نامتوازن تبدیل میشود و نتیجه اش شرایط کشور را بدتر میکند.
اگر مفاهیم انقلاب در چارچوبهای نظری وعملیاتی تعریف نشود، هر کس نام خودش را انقلاب میگذارد.
سی وهفت سال از انقلاب میگذرد. در این سالها، تئوری انقلاب برای اداره اقتصاد چه بوده است؟در پاسخ به این پرسش، هیچکس حرفی برای گفتن ندارد. هر کس چیزی را الگو اقتصادی خود قرار میدهد.
یک بخش از بازخوانی مربوط به مبانی آرمانهاست. و بخش دیگر آن، نتیجه گیری است.نتیجه گیری یعنی آنکه باید از مستضعفین و محرومین حمایت کرد یا خیر، باید مقابل استکبار ایستاد یا خیر، سیاست خارجه باید چگونه تعریف شود، چرا باید به دنبال عدالت و توزیع ثروت بود، اصلا عدالت یعنی چه، اصلا میخواهیم پیشرفت کنیم .پیشرفت یعنی چی، تا ندانیم کجا میخواهیم برویم حرکت کنیم آیا این معنایش پیشرفت است، اصلا میتوانیم حرکت کنیم ؟!
یک طیف، زیر پرچم مقام معظم رهبری است و ما هم در همین طیف هستیم و معتقدیم به طور مطلق نباید زیر بار طراحی های استکبار برویم. از طرفی دیگر، برخی معتقدند برای اداره کشور باید زیر بلیط استکبار برویم و به همین منظور در حال تئوریزه کردن سازشکاری هستند.
وقتی میگوییم ارمان های انقلاب باید دائما تعریف بشود یعنی اینکه کجا میخواهیم بریم؟
اگر این پرسش برایمان مبهم شد، حرکت معنا ندارد و اگر حرکت شد معنای آن پیشرفت نیست.معیار اینکه میخواهیم کجا برویم رفتار انسان ها است و اگر ندانیم به کجا میخواهیم برویم، همه حق هستند و همه درست هستند.
مثلا وقتی به مشهد میخواهیم برویم، حرکت میکنیم اما ازطبس سر درمی آوریم و سپس اسم این حرکت را پیشرفت میگذاریم.آیا هرراه رفتن و حرکتی اسمش پیشرفت است ؟!
بحث ساده ای است، ولی وقتی در فضاهای اجتماعی و بازی های سیاسی و قدرت طلبی میپیچد، گم میشود. به همین دلیل باید برگردیم و باحوصله تعریف کنیم.
آرمان ها و مبانی انقلاب، معیار هستند.
یک نفر می آید تنبلی، ترسویی، وادادگی، دنیا زدگی خود را به نام انقلاب تئوریزه میکند و می گوید انقلاب همین است.
به نظرم مقام معظم رهبری خیلی هوشمندانه تشخیص دادند. باید تحلیل و تبیین کنیم. کسانی که از سال پنجاه به بعد متولد شده اند انقلاب را از رفتارها میشناسند. میشود از رفتارها انقلاب را شناخت؟ میشود از رفتار مسلمانان دین اسلام را شناخت؟ پاسخ منفی است. چراکه در رفتار ها آلودگی وجود دارد.
باید رفتارها را شناخت اگر قرار بود ما از رفتارها دین اسلام را بشناسیم که دیگر چیزی باقی نمی ماند. همین چیزی که بعد از پیغمبر اتفاق افتاد و امویان وعباسیان آمدند.
باید برگردیم به امام . امام چه گفت، نگاه امام به مردم،به انسان به جامعه، به مسکن، به اشتغال ،به مراودات خارجی ،به اقتصاد، به جهان ،به سیاست خارجی چه بود ؟!
آیا انقلاب تمام شده است، مگر انقلاب درزمان ما شروع شده است، غیرازاین است که ما درمتن یک تحول بزرگ تاریخی قرار داریم که ازاول خلقت برای رسیدن به یک مقصد که ما هم درطول آن قرار داریم، شروع شده است؟! انقلاب اسلامی یک جهش واحیاگری و یک بازخوانی در فلسفه خلقت است.
انقلاب، تحولی درونی وآثارش تحولات بیرونی است ؛ما مدعی یک انقلاب هستیم و این انقلاب باید یک آثاری دربیرون داشته باشد و راجع به مسائل گوناگون جامعه نظریه وحرف داشته باشد ؛ اقتصاد چگونه اداره شود، رابطه حکومت ومردم چه باشد، سیاست خارجی چه باشد، عمران وآبادانی چگونه باشد، جایگاه مرد و زن چیست؟! بدون آنکه بخواهیم اینها را تعریف کنیم و صرف این که بخواهیم اسلام را پیاده کنیم دردنیا انقلاب کنیم، اصلا کارها جلو نمیرود و حتی نمیتوان در کشور تصمیم گیری کرد. هر طرحی که ارائه میشود، به یک طرح نامتوازن تبدیل میشود و نتیجه اش شرایط کشور را بدتر میکند.
اگر مفاهیم انقلاب در چارچوبهای نظری وعملیاتی تعریف نشود، هر کس نام خودش را انقلاب میگذارد.
سی وهفت سال از انقلاب میگذرد. در این سالها، تئوری انقلاب برای اداره اقتصاد چه بوده است؟در پاسخ به این پرسش، هیچکس حرفی برای گفتن ندارد. هر کس چیزی را الگو اقتصادی خود قرار میدهد.
یک بخش از بازخوانی مربوط به مبانی آرمانهاست. و بخش دیگر آن، نتیجه گیری است.نتیجه گیری یعنی آنکه باید از مستضعفین و محرومین حمایت کرد یا خیر، باید مقابل استکبار ایستاد یا خیر، سیاست خارجه باید چگونه تعریف شود، چرا باید به دنبال عدالت و توزیع ثروت بود، اصلا عدالت یعنی چه، اصلا میخواهیم پیشرفت کنیم .پیشرفت یعنی چی، تا ندانیم کجا میخواهیم برویم حرکت کنیم آیا این معنایش پیشرفت است، اصلا میتوانیم حرکت کنیم ؟!
یک طیف، زیر پرچم مقام معظم رهبری است و ما هم در همین طیف هستیم و معتقدیم به طور مطلق نباید زیر بار طراحی های استکبار برویم. از طرفی دیگر، برخی معتقدند برای اداره کشور باید زیر بلیط استکبار برویم و به همین منظور در حال تئوریزه کردن سازشکاری هستند.
وقتی میگوییم ارمان های انقلاب باید دائما تعریف بشود یعنی اینکه کجا میخواهیم بریم؟
اگر این پرسش برایمان مبهم شد، حرکت معنا ندارد و اگر حرکت شد معنای آن پیشرفت نیست.معیار اینکه میخواهیم کجا برویم رفتار انسان ها است و اگر ندانیم به کجا میخواهیم برویم، همه حق هستند و همه درست هستند.
مثلا وقتی به مشهد میخواهیم برویم، حرکت میکنیم اما ازطبس سر درمی آوریم و سپس اسم این حرکت را پیشرفت میگذاریم.آیا هرراه رفتن و حرکتی اسمش پیشرفت است ؟!
بحث ساده ای است، ولی وقتی در فضاهای اجتماعی و بازی های سیاسی و قدرت طلبی میپیچد، گم میشود. به همین دلیل باید برگردیم و باحوصله تعریف کنیم.
آرمان ها و مبانی انقلاب، معیار هستند.
یک نفر می آید تنبلی، ترسویی، وادادگی، دنیا زدگی خود را به نام انقلاب تئوریزه میکند و می گوید انقلاب همین است.
به نظرم مقام معظم رهبری خیلی هوشمندانه تشخیص دادند. باید تحلیل و تبیین کنیم. کسانی که از سال پنجاه به بعد متولد شده اند انقلاب را از رفتارها میشناسند. میشود از رفتارها انقلاب را شناخت؟ میشود از رفتار مسلمانان دین اسلام را شناخت؟ پاسخ منفی است. چراکه در رفتار ها آلودگی وجود دارد.
باید رفتارها را شناخت اگر قرار بود ما از رفتارها دین اسلام را بشناسیم که دیگر چیزی باقی نمی ماند. همین چیزی که بعد از پیغمبر اتفاق افتاد و امویان وعباسیان آمدند.
باید برگردیم به امام . امام چه گفت، نگاه امام به مردم،به انسان به جامعه، به مسکن، به اشتغال ،به مراودات خارجی ،به اقتصاد، به جهان ،به سیاست خارجی چه بود ؟!