با پخش سی و دومین قسمت از "معمای شاه"، این سریال تلویزیونی روایتگر کودتای بیست و هشت مرداد سال ۱۳۳۲ خواهد شد.
به گزارش شهدای ایران، در قسمت پیشین سریال «معمای شاه» ماجرای کودتای 25 مرداد که به شکست انجامیده و منجر به فرار شاه از ایران شد به تصویر کشیده شد. حالا در ادامه این قسمت حضور محمد رضا پهلوی در کشور ایتالیا پیش و پس از پیروزی کودتای 28 مرداد و همچنین جریان شکل گیری کودتای 28 مرداد، حضور اراذل و اوباش در خیابانها و نقش آنها در شکست نهضت مردمی ملی شدن صنعت نفت به تصویر کشیده میشود.
پرداختن به جزئیاتی همچون نقش امریکا در این کودتا، روابط میان دکتر مصدق و کاشانی، نطق دکتر فاطمی در حمایت از دولت مصدق، نقش شعبان جعفری و اراذل در پیروزی کودتا و... به تصویر کشیده خواهد شد.
این سریال 80 قسمتی به نویسندگی و کارگردانی «محمدرضا ورزی» و تهیهکنندگی «علی لدنی» در سیمای جمهوری اسلامی ایران ساختهشده است. 80 بازیگر اصلی، 520 بازیگر فرعی و بیش از 560 نفر از عوامل پشت دوربین از اردیبهشت سال 1391 تاکنون در ساخت این اثر همکاری داشتهاند.
«معمای شاه» بهمرور وقایع تاریخی، اجتماعی و سیاسی ایران در فاصله سالهای 1317 تا 1357 همزمان با دوران پهلوی دوم میپردازد.
پرداختن به جزئیاتی همچون نقش امریکا در این کودتا، روابط میان دکتر مصدق و کاشانی، نطق دکتر فاطمی در حمایت از دولت مصدق، نقش شعبان جعفری و اراذل در پیروزی کودتا و... به تصویر کشیده خواهد شد.
این سریال 80 قسمتی به نویسندگی و کارگردانی «محمدرضا ورزی» و تهیهکنندگی «علی لدنی» در سیمای جمهوری اسلامی ایران ساختهشده است. 80 بازیگر اصلی، 520 بازیگر فرعی و بیش از 560 نفر از عوامل پشت دوربین از اردیبهشت سال 1391 تاکنون در ساخت این اثر همکاری داشتهاند.
«معمای شاه» بهمرور وقایع تاریخی، اجتماعی و سیاسی ایران در فاصله سالهای 1317 تا 1357 همزمان با دوران پهلوی دوم میپردازد.
کودتای ۲۸ مرداد نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران است. کودتا سبب سقوط حکومت ملی ایران و استمرار رژیم استبداد سلطنتی شد. این کودتا با دخالت دو دولت خارجی آمریکا و انگلستان صورت گرفت، آنها باید بهطور رسمی از ملت ایران عذرخواهی کنند.
تاریخ: ۲۶ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۱:۰۴
کودتای 28 مرداد، نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران است. کودتا، سبب سقوط حکومت ملی ایران و استمرار رژیم استبداد سلطنتی شد. این کودتا با دخالت دو دولت خارجی امریکا و انگلستان صورت گرفت، آنها باید به طور رسمی از ملت ایران عذرخواهی کنند.
چکیده:
1-کودتای 28 مرداد 1332، با طراحی گسترده و امکانات مالی و نظارت سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) و بهره گیری از کمک شبکه های جاسوسی انگلیس و مطبوعات زنجیره ای عملی شد. کرمیت روزولت، از سرشناسان سیا و طراحان این کودتا چنین می نویسد: «سیا پس از تبادل نظر با انگلیسی ها، تصمیم به سرنگون کردن دولت مصدق گرفت؛ زیرا مصدق با ملی کردن یک میلیارد دلار دارایی شرکت نفت ایران و انگلیس، خشم و غضب قدرت های غرب را برانگیخته بود.»
2-کودتای 28 مرداد سال 1332، نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران است. کودتا، سبب سقوط حکومت ملی ایران و استمرار رژیم دیکتاتور و استبداد سلطنتی شد. از آنجا که این کودتا با دخالت دو دولت خارجی امریکا و انگلستان صورت گرفت، آنها باید به طور رسمی از ملت ایران عذرخواهی کنند و به دلیل آسیب هایی که به ملت ایران وارد ساخته اند، غرامت بپردازند.ملت و تاریخ ایران، هیچ گاه جنایت های دو کشور استعمارگر انگلیس و امریکا را از یاد نخواهد برد؛ زیرا تاریخ ایران، پر از حوادث تلخ و ناگواری است، که با دخالت های آشکار و گسترده این دو دولت، در این سرزمین رخ داده است و هر یک، سال های متمادی، این ملت با فرهنگ را از پیشرفت و توسعه مادی و معنوی بازداشته اند.
3- شبکه فارسیزبان و سلطنتی بیبیسی انگلیس به دست داشتن در سرنگونی دولت دکتر مصدق در سال 1332 اذعان کرده است.در فیلم مستندی که چندی قبل به مناسبت کودتای 28 مرداد 1332 توسط شبکه فارسیزبان بیبیسی پخش شد، این شبکه برای نخستین بار به نقش رادیوی فارسیزبان بیبیسی به عنوان بازوی پروپاگاندای دولت انگلیس در ایران و ایجاد کودتا برای براندازی دولت دکتر مصدق اذعان کرد.این شبکه همچنان به توطئه علیه ملت ایران مشغول است.ولی فاقد اعتبار در نزد ملت انقلابی ایران است.رمز کودتای 28 مرداد نیز به بی بی سی سپرده شده بود و در همان زمان هم اعلام شد.
4-بیل کلینتون و باراک اوباما، دو رییس جمهوری آمریکا هم به صورت علنی به نقش ایالات متحده در کودتا اعتراف کردهاند.باراک اوباما رییس جمهور آمریکا تا کنون دو مرتبه به طور صریح به نقش آمریکا در کودتای 28 مرداد 1332 که منجر به سقوط دولت ملی دکتر مصدق و تحکیم پایه های قدرت شاه در 25 سال بعد از آن شد، اشاره کرده است. او یک بار در سال 2009 و در سخنرانی خود در دانشگاه قاهره به این موضوع اشاره کرده و بار دیگر در سخنرانی خود در مجمع عمومی ملل متحد در سال در نشست سالانه مجمع عمومی به این موضوع اشاره کرد.او همچنین در کتاب خود به نام " جسارت امید " که در سال 2006 و در دوره سناتوری خود نوشته است نیز به کودتای 28 مرداد اشاره کرده و این اقدام را به عنوان نشانه ای از مداخلات بیش از حد دولت آمریکا در امور داخلی دیگران و ایجاد اتحاد با کشورها به وسیله حمایت از یک دولتمرد مقتدر دانسته است. پیشتر از اوباما مادلین آلبرایت وزیر امور خارجه اسبق آمریکا در دولت بیل کلینتون نیز به مساله 28 مرداد و نقش آمریکا در این ماجرا اشاره کرده و به طور تلویحی از ایران عذرخواهی کرده بود.
5-آیت الله کاشانی در روز 27 مرداد، نامه ای به دکتر محمد مصدق نوشت و در آن، با لحن تلخ و شکوه آمیز، حتمی بودن وقوع کودتا را به دست ژنرال زاهدی مطرح ساخت و با پیشنهاد مذاکره برای مبارزه مشترک، دو تن از یارانش را نزد مصدق فرستاد. در کمال شگفتی، دکتر مصدق پیشنهاد آیت الله کاشانی را رد کرد و در پاسخ چنین نوشت: «اینجانب مستظهر به پشتیبانی ملت ایران هستم.» تا زمانی که اتحاد و هم بستگی میان رهبران نهضت وجود داشت، نهضت از حمایت گسترده و پشتیبانی مردم و افکار عمومی برخوردار بود. در نتیجه، توطئه های خارجی و دسیسه های شاه و دربار و مخالفان داخلی، اثری نداشت. اما با پیدایش اختلاف در میان رهبران، که با دسیسه چینی توطئه گران خارجی و عوامل داخلی آنان تشدید می شد، کوچک ترین توطئه ها به ضربه های سهمگین تبدیل گردید و پایه های حمایت مردم که عامل مهمی در رویارویی با استعمار خارجی بود، سست شد.روحانیان، در نهضت های صد ساله اخیر، پایه اصلی و قوام بخش و عامل تداوم نهضت بوده اند. پس نباید چنین دژهای محکمی را که در برابر نفوذ استعمار خارجی و استبداد داخلی، سینه سپر کرده اند، تضعیف کرد.
6-مطبوعات زنجیره ای یکی از ابزارهای بسیار مهم زمینه سازی برای کودتا و آماده کردن افکار عمومی برای پذیرش آن بود. فضای باز سیاسی و آزادی بیان و قلم در دوره زمامداری مصدق، اثرگذاری تبلیغات مطبوعاتی را افزون تر می کرد. اسناد و مدارک انکارناپذیری وجود دارد که نشان می دهد امریکا و انگلیس با نفوذ دست نشانده های ایرانی شان در شبکه مطبوعاتی، تبلیغات گسترده ای بر ضد مصدق کردند که در 28 مرداد نتیجه دلخواه خود را از آن گرفتند.این ترفند و توطئه همچنان ادامه دارد و حضور خبرنگاران رسانه های زنجیره ای دوم خردادی در شبکه های رسانه ای فارسی زبان آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی گواه این مدعا است.
7-با پیروزی کودتا، سرنوشت جدیدی برای ملت ایران رقم خورد که هزینه آن 25 سال سلطه مستقیم امریکا، همراه با ده ها هزار کشته و زخمی و زندانی، و تاراج میلیاردها بشکه های نفت کشور، بود.
8-در فتنه 88 و انتخابات 88 نیز شاهد بودیم که انگلیسی ها و امریکایی ها قصد داشتند در امور ایران دخالت کنند و با ایجاد جریان های همزاد کودتای 28 مرداد، دوباره زمام ایران را در دست بگیرند، که با درایت رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای این توطئه ها خنثی شد. پس بکوشیم بصیرت خود را بیشتر کنیم و از تاریخ عبرت بگیریم.
9-دولت امریکا پس از جلب اعتماد، به تدریج سیاست خود را ، حدودا از سال 1320 به بعد ، تغییر داد و در پوشش روابط دوستانه با دولت ایران، به دخالت مستقیم در تمامی امور داخلی کشور ما روی آورد و به شکل یک مستعمره با آن برخورد کرد و ستمهای بی شماری در حق ملت ایران مرتکب شد .پاره ای از اقدامات آمریکا علیه ایران: 1 - کودتای 28 مرداد 13322 - حمایت و تحکیم پایه های حکومت استبدادی شاه 3 - تحمیل قانون کاپیتولاسیون و تحقیر ملت بزرگ ایران4 - حمله نظامی به طبس5 - کودتای نوژه6 - حصر اقتصادی و اقدامات تحریمی علیه نظام جمهوری اسلامی7 - تحریک صدام بعثی به جنگ علیه ایران و حمایت بی شائبه از وی 8 - درگیریهای نظامی مستقیم در حمایت از رژیم صدام 9 - انهدام هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران 10 - سازماندهی، هدایت و پشتیبانی نیروهای ضد انقلاب(منافقین، تروریست ها و فتنه گران)11 - فضاسازی سیاسی و تبلیغاتی علیه نظام جمهوری اسلامی 12-حمایت از تکفیری ها در افغانستان، عراق و سوریه برای مخدوش جلوه دادن چهره اسلام و ایجاد مزاحمت برای ایران 13- تحریک آشوبگران و حمایت علنی و رسمی از فتنه گران شورشهای خیابانی 18 تیر 1378 و خرداد 1382 .و خصوصا فتنه 88 که این تحریکات به مراتب بسیار گسترده تر و خطرناکتر از کودتای 28 مرداد 1332 بود ولی با درایت امام خامنه ای و بصیرت مردم راه به جایی نبرده و به اذن الله نخواهد برد.
کودتای 28 مرداد سال 1332، نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران است. کودتا، سبب سقوط حکومت ملی ایران و استمرار رژیم استبداد سلطنتی شد. از آنجا که این کودتا با دخالت دو دولت خارجی امریکا و انگلستان صورت گرفت، آنها باید به طور رسمی از ملت ایران عذرخواهی کنند و به دلیل آسیب هایی که به ملت ایران وارد ساخته اند، غرامت بپردازند.
پیدایش فاصله میان مصدق و آیت اللّه کاشانی
دکتر مصدق و آیت الله کاشانی، دو عنصر غیروابسته به بیگانه با طرز تفکرهای متفاوت بودند. کاشانی معتقد به مبارزه بر اساس اندیشه اسلامی بود، ولی مصدق با همه مسائل، بدون توجه به معیارهای اسلامی، برخوردی سیاسی داشت. مصدق که با حمایت و همراهی آیت الله کاشانی به نخست وزیری ایران رسیده بود، تا پیش از واقعه سی تیر سال 1331، به توصیه ها و دیدگاه های ایشان توجه ویژه داشت. مصدق پس از این قیام خونین که با رهبری حکیمانه آیت الله کاشانی و فداکاری های ملت ایران دوباره به زمامداری رسید، روش دیگری در پیش گرفت. با آنکه دولت وی می توانست با تشکیل دادگاه، عوامل جنایت کشتار مردم را به کیفر برساند، چنین نکرد. حتی مصدق، سرلشکر وثوق، یکی از سران این توطئه را به سمت معاونت خود برگزید و این، سرمنشأ اختلاف های اساسی میان مصدق و آیت الله کاشانی شد. مصدق همچنین با طرح شعار جدایی دین از سیاست، به صراحت از مداخله علما در امور سیاسی اظهار نارضایتی می کرد. بدین ترتیب، در دولت وی، محدودیت های آیت الله کاشانی بیش از پیش شد تا جایی که مطبوعات بی شرمانه به او توهین کردند و گروه هایی از اراذل و اوباش، به خانه اش هجوم بردند.
نقش سیا در کودتای 28 مرداد
کودتای 28 مرداد 1332، با طراحی گسترده و امکانات مالی و نظارت سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) و بهره گیری از کمک شبکه های جاسوسی انگلیس عملی شد. کرمیت روزولت، از سرشناسان سیا و طراحان این کودتا چنین می نویسد: «سیا پس از تبادل نظر با انگلیسی ها، تصمیم به سرنگون کردن دولت مصدق گرفت؛ زیرا مصدق با ملی کردن یک میلیارد دلار دارایی شرکت نفت ایران و انگلیس، خشم و غضب قدرت های غرب را برانگیخته بود.» سازمان سیا کوشید موقعیت مصدق را تضعیف کند. آنها با تبلیغ برکناری مصدق و انتخاب ژنرال زاهدی از سوی شاه، گروه های آشوب گر را برای ایجاد فضای هرج و مرج آمیز در تهران سازمان دهی کردند تا شهر تهران از هر نظر آماده اجرای نقشه کودتای 28 مرداد باشد.
تأثیر اراذل و اوباش
حدود ساعت هشت صبح روز 28 مرداد، جمعیتی در حدود سه هزار نفر مسلح به چماق و چوب دستی، از جنوب شهر تهران، تظاهراتی را بر ضد مصدق و به سود محمدرضا شاه آغاز کردند. آنها در خیابان ها حرکت می کردند و فریاد می زدند: «جاوید شاه، مرگ بر مصدق خائن».بیشتر این افراد برای این کار پول گرفته بودند. در میان آنان، عده زیادی افراد بی کار و چاقوکشان سرشناس وجود داشتند. بخشی از این جمعیت وارد بازار شدند و تهدید کردند که مغازه ها را غارت خواهند کرد. در نتیجه، بازار خیلی زود بسته شد. در این هنگام، شمار زیادی کامیون و اتوبوس که از صبح زود اجاره شده بود، وارد صحنه شدند و به حمل و نقل تظاهرکنندگان پرداختند. ماشین ها در شهر به راه افتادند و افرادی که در آن بودند، با فریاد شعار می دادند و جنگ روانی را آغاز کردند که به سود شاه شد. هنگام ظهر تردیدی باقی نماند که دولت مصدق سقوط کرده است.
مصدق و کودتا
به جرئت می توان گفت دکتر مصدق، کوچک ترین اقدامی در راه خنثی کردن کودتای 28 مرداد 1332 نکرد. البته درست است که مصدق نیروی کافی برای مقابله نداشت، ولی وی از امکانات محدود خود نیز استفاده نکرد. در فاصله روزهای 25 تا 28 مرداد، همه می دانستند که کودتای خونینی در راه است. مصدق هم کاملاً از این مسئله آگاه بود، ولی حتی آماده باش معمولی هم به نیروهای طرفدار خود نداد و ستاد ارتش او نیز کوچک ترین مقاومتی در برابر کودتاچیان نشان نداد.وی با آنکه می توانست با به راه انداختن تظاهرات مردمی، قدرت خود را به مخالفان نشان دهد، چنین نکرد و هرگونه تظاهراتی را ممنوع اعلام کرد. وی همچنین از مستقر ساختن نیروهای امنیتی برای متوقف ساختن آشوبگران که به ایجاد هرج و مرج در تهران دست زده بودند، خودداری کرد. بدون شک، این مسئله از نکته های سؤال برانگیز تاریخ معاصر ایران شمرده می شود که تحلیل های بسیاری را به همراه داشته است.
هشدار آیت اللّه کاشانی
آیت الله کاشانی در روز 27 مرداد، نامه ای به دکتر محمد مصدق نوشت و در آن، با لحن تلخ و شکوه آمیز، حتمی بودن وقوع کودتا را به دست ژنرال زاهدی مطرح ساخت و با پیشنهاد مذاکره برای مبارزه مشترک، دو تن از یارانش را نزد مصدق فرستاد. در کمال شگفتی، دکتر مصدق پیشنهاد آیت الله کاشانی را رد کرد و در پاسخ چنین نوشت: «اینجانب مستظهر به پشتیبانی ملت ایران هستم.» مصدق می توانست با صدور اعلامیه ای مشترک، همان روز، مردم را به مبارزه با کودتا فراخواند و به همه مسئولان نظامی هشدار دهد. بی شک، پخش پیام مشترک رادیویی از سوی دو رهبر مذهبی و سیاسی، حتی در صبح روز کودتا کافی بود تا آن نقشه شوم اجرا نشود.
خفقان پس از کودتا
غروب روز 28 مرداد سال 1332، غروب آزادی در ایران بود. کودتاچیان مسلط شدند و همه نهادها و مراکز تجمع آزادی خواهان به دست اوباش و اشرار به آتش کشیده شد. شاهِ فراری بازگشت و به جای حکومت جمهوری، رژیم استبداد سلطنتی به مدت طولانیِ ربع قرن برقرار گردید. روز 29 مرداد، رژیم استبداد با اعمال وحشت و ترور در سراسر کشور و سرکوب نهضت و دستگیری آزادی خواهان، نفس ها را در سینه حبس کرد. پست های مهم مملکتی به دست عوامل کودتا سپرده شد و عوامل اصلی کودتا در ارتش ترفیع درجه گرفتند. مطبوعات زیر سانسور دولت رفت و سازمان پلیس مخفی با عنوان ساواک ایجاد شد. استعمار نیز به وسیله شاه دست نشانده، سلطه خود را در ایران استوار و در 25 سال پس از کودتا، نفت ملی شده ایران را به بهای ارزانی غارت کرد.
انگلستان و طرح اولیه کودتا
چنان که گذشت، در پی ملی شدن صنعت نفت در ایران و کوتاه شدن دست انگلستان از ذخایر نفتی و بینتیجه ماندن مذاکرات، انگلیس سرنگونی دولت مصدق را تنها راه بازگشت سلطه ی خود می دید. لذا در گام اول کریستوفر وود هاوس، طراح اولیه ی نقشه ی کودتا، به نمایندگی از کشور خود، در طی نوامبر و دسامبر 1952/آبان و آذر 1331 نشستهایی را درباره ی سرنگونی دولت ایران با نمایندگان بخش خاور نزدیک و آفریقای وزارت خارجهی آمریکا در واشنگتن برگزار نمود. از سوی آمریکا نیز کرمیت روزولت (نوه ی تئودور روزولت، رئیس جمهور اسبق آمریکا) حضور داشت.آمریکاییان در ابتدا چون اعتقاد به سرنگونی مصدق نداشتند، و از طرفی درصدد کسب سهمی از نفت ایران برای خود بودند، روی خوشی به طرحهای انگلستان نشان ندادند. در مقابل، انگلستان که موفقیت طرح کودتا را تنها در گرو مشارکت آمریکا میدانست، به منظور جلب توجه آنان، مکرر خطر کمونیزم را در ایران گوشزد مینمود. وود هاوس خود می گوید: چون نمی خواستم متهم شوم بر این که می خواهم برای نجات منافع بریتانیا از کیسه ی آمریکایی ها بذل و بخشش کنم، به جای تأکید بر پس گرفتن کنترل صنعت نفت، تصمیم گرفتم بر خطر کمونیسم در ایران پافشاری کنم.ولی با شروع ریاست جمهوری آیزنهاور در ژانویهی 1953، و با پیشنهاد سهم چهل درصدی از نفت ایران برای خود، آمریکاییان رفته رفته به این طرح روی خوش نشان دادند!!!
نقش آمریکا در کودتا
با تصمیم گیری نهایی آمریکاییان در اسفند 1331 برای اجرای طرح کودتا، نشست های متعددی بین سازمانهای جاسوسی و وزارت خارجه ی آمریکا و انگلیس برگزار شد و دو کشور توافق کردند که زاهدی را به عنوان جانشین مصدق به نخست وزیری منصوب نمایند. انگلیس صدمات زیادی، هم از جهت اقتصادی و هم سیاسی، در طول جنگ دوم جهانی خورده بود و از طرفی پیشینه ی استعماری این کشور بر مردم ایران کاملاً آشکار بود و تلاشهای او در جهت مانع تراشی بر ملی شدن صنعت نفت ایران بر کسی پوشیده نبود.از این رو انگلیسی ها تلاش کردند که آمریکا بازیگردان اصلی کودتا شود، تا هم از لحاظ مالی کمتر خود هزینه نمایند و هم پیامدهای منفی کودتا گریبانگیر آنها نشود. حتی وقتی کرمیت روزولت تصمیم گرفت کتابی در خصوص کودتای 28 مرداد بنویسد، انگلیس از او خواست که به نقش انگلستان دراین ماجرا اشاره نکند.
دخالت های امریکا و انگلیس در کودتای 28 مرداد
ملت و تاریخ ایران، هیچ گاه جنایت های دو کشور استعمارگر انگلیس و امریکا را از یاد نخواهد برد؛ زیرا تاریخ ایران، پر از حوادث تلخ و ناگواری است، که با دخالت های آشکار و گسترده این دو دولت، در این سرزمین رخ داده است و هر یک، سال های متمادی، این ملت با فرهنگ را از پیشرفت و توسعه مادی و معنوی بازداشت.
عبرت های کودتای 28 مرداد
تا زمانی که اتحاد و هم بستگی میان رهبران نهضت وجود داشت، نهضت از حمایت گسترده و پشتیبانی مردم و افکار عمومی برخوردار بود. در نتیجه، توطئه های خارجی و دسیسه های شاه و دربار و مخالفان داخلی، اثری نداشت. اما با پیدایش اختلاف در میان رهبران، که با دسیسه چینی توطئه گران خارجی و عوامل داخلی آنان تشدید می شد، کوچک ترین توطئه ها به ضربه های سهمگین تبدیل گردید و پایه های حمایت مردم که عامل مهمی در رویارویی با استعمار خارجی بود، سست شد. موفقیت طرح کودتای امریکایی، انگلیسی، بدون فراهم شدن زمینه های کودتا به دست عوامل داخلی کودتا، امکان پذیر نبود. ضعف های ساختاری حکومت مصدق، از جمله بی کفایتی و فساد دستگاه اداری و قضایی، رقابت ها و قدرت طلبی های مزمن در درون حکومت، و از همه مهم تر وجود «حاکمیت دوگانه»؛ یعنی شاه و دربار از یک طرف، مجلس از طرف دیگر؛ مانع تشکیل یک قوه مجریه کارآمد و مؤثر بود. مصدق نیز در سازمان دهی نیروی عظیم مردمی که بتواند حملات ارتجاع و استبداد را درهم بشکند، موفق نبود.روحانیان، در نهضت های صد ساله اخیر، پایه اصلی و قوام بخش و عامل تداوم نهضت بوده اند. پس نباید چنین دژهای محکمی را که در برابر نفوذ استعمار خارجی و استبداد داخلی، سینه سپر کرده اند، تضعیف کرد. بی اعتنایی به خواسته های مردم، به ویژه در حوزه سیاست و اقتصاد، از اشتباه های بزرگ رهبران نهضت ملی بود. همین بی اعتنایی باعث شد از قیام شکوهمند 30 تیر 1331، در 28 مرداد 1332 چیزی باقی نماند و کار با مشتی اراذل و اوباش یکسره شود. دلیل اصلی موفقیت کودتا، پراکندگی و تفرقه طرف داران نهضت، و بی توجهی مصدق به جایگاه و توان مراجع و روحانیان در جریان سازی اجتماعی بود. مطبوعات زنجیره ای یکی از ابزارهای بسیار مهم زمینه سازی برای کودتا و آماده کردن افکار عمومی برای پذیرش آن بود. فضای باز سیاسی و آزادی بیان و قلم در دوره زمامداری مصدق، اثرگذاری تبلیغات مطبوعاتی را افزون تر می کرد. اسناد و مدارک انکارناپذیری وجود دارد که نشان می دهد امریکا و انگلیس با نفوذ دست نشانده های ایرانی شان در شبکه مطبوعاتی، تبلیغات گسترده ای بر ضد مصدق کردند که در 28 مرداد نتیجه دلخواه خود را از آن گرفتند. در عملیات آژاکس، رخنه در نیروهای مسلح و جلب حمایت فرماندهان ارتش، یکی از هدف های اساسی کودتا گران بود. در نهضت مشروطه و نهضت ملی شدن صنعت نفت، ما از اختلافات سران و رهبران نهضت و به دنبال آن، نفوذ استعمارگران و دامن زدن به تفرقه ها و اختلاف نظرها، ضربه خوردیم. گسست وحدت ملی، جنگ روانی، ایجاد اغتشاش و ناامنی، و دیگر عوامل بسترساز برای سرکوبی نهضت ملی و وقوع کودتای 28 مرداد، محصول فعالیت های جاسوسی صدها جاسوس شناخته شده و ناشناس دولت بریتانیا و دولت ایالات متحده امریکا بود. با پیروزی کودتا، سرنوشت جدیدی برای ملت ایران رقم خورد که هزینه آن 25 سال سلطه مستقیم امریکا، همراه با ده ها هزار کشته و زخمی و زندانی، و تاراج میلیاردها بشکه های نفت کشور، بود. در مقابل قدرت های بزرگ، با وحدت می توان پیروز شد و در مبارزه، باید از اختلاف پرهیز کرد. در فتنه 88 وانتخابات آن سال نیز شاهد بودیم که انگلیسی ها و امریکایی ها قصد داشتند در امور ایران دخالت کنند و با ایجاد جریان های همزاد کودتای 28 مرداد، دوباره زمام ایران را در دست بگیرند، که با درایت رهبر معظم انقلاب این توطئه خنثی شد. پس بکوشیم بصیرت خود را بیشتر کنیم و از تاریخ عبرت بگیریم.
نقش سازمان های جاسوسی دنیا در کودتای 28 مرداد
سرویس یا سازمان اطلاعات مرکزی انگلستان، اینتلیجنت سرویس ترکیبی از دستگاه های مختلف است که زیر نظر نخست وزیری و وزارت دفاع فعالیت می کند. تأسیس این سازمان به قرن شانزدهم باز می گردد؛ زمانی که انگلستان درحال رقابت با سایر کشورهای دنیا بود. این سازمان در طول تاریخ تأسیس خود با توجه به نیازهای انگلستان به اشکال متفاوت و جدیدی ظاهر شد تا اینکه بیشترین رشد و تکامل آن در جنگ جهانی دوم، به واسطه وجود رقابتهای بسیار شدید بر سر نظام هیتلری آلمان حاصل گردید. از بخشهای مهم اینتلیجنت سرویس تهران به SIS (سرویس اطلاعات مخفی که متولی بخش جاسوسی در سایر نقاط جهان است اشاره نمود. که گاهی به اشتباه، با نام (MI6) از آن یاد می شود. و اما سازمان سیا؛ که از سازمان جاسوسی انگلستان بسیار نو پاتر است؛ این سازمان، تکامل یافته سازمان جاسوسی نظامی امریکا در طول جنگ است و تأسیس آن در سال 1947، و دوران ریاست «آلن دالس» بازمی گردد. امریکا با تجربیات جنگ دوم جهانی و استفاده از آن، به عنوان سازمانی با چند زیر مجموعه همچون؛ «FBI»؛ که وظیفه حفظ امور امنیتی را درداخل خاک امریکا برعهده دارد، و یا «DIA» سازمان جمع آوری اطلاعات نظامی تشکیل شده است. سیا یا آژانس بین المللی اطلاعات، وظیفه ی هماهنگی و مدیریت بین این سازمان ها را برعهده دارد. سازمان سیا، در آغاز مسئولیت جمع آوری اطلاعات پنهان را در سراسر دنیا برعهده داشت؛ اما، امروز گامی فراتر از فعالیت های خود نهاده است که از آن، به عنوان «عملیات پنهان» یاد می شود. در این مورد، آقای اِستان ترنر، رئیس سابق سیا از آن به عنوان «حیله های کثیف» یاد می کند. طرح عملیات پنهان به این صورت است که هرگاه منافع کشورهای سلطه گری مانند امریکا و انگلیس در کشوری مورد خطر واقع شود و آن کشور نتواند بطور مستقیم از منافع خود دفاع کند، به عملیات پنهان متوسل می شود. ضمنا لازم به توضیح است که بیان چنین طرحی در کنگره امریکا، سبب پیدایش تناقض گردید و با پیروزی طرفداران آن نیز همراه بود، چرا که استدال آنان حفظ منافع آمریکا به هر قیمتی بود. اوج این عملیات در سال 1960 بود؛ که امریکا در امور 47 کشور دنیا دخالت داشت، از نمونه این موارد می توان به کودتای 28 مرداد نیز اشاره کرد.
اسنادی مربوط به این کودتا توسط سازمان سیا منتشر شد. کودتا 28 مرداد، طی عملیاتی به نام آژاکس (چکمه) به وقوع پیوست و طراح اصلی عملیات نیز «جرج کندی یانگ» (1990 1911) بود. «نیجل وست» (مورخ نیمه رسمی سرویس اطلاعاتی بریتانیا) نخستین کسی است که بطور مشروح درباره ی نقش یانگ در کودتای 28 مرداد سخن گفته است. وست در کتاب «جاسوس فحایر» که در سال 1992 در لندن منتشر شد می نویسد در سال 1951 یانگ طرحی را به دولت بریتانیا ارائه کرد که با نام «رمز عملیات باکانیر» شناخته می شود. این طرح پیش درآمد طرح کودتای 28 مرداد 1332 است. باکانیر به معنی دزد دریایی است. و این نامی است که مقامات سرویس اطلاعاتی بریتانیا به دکتر محمد مصدق نخست وزیر ایران داده بودند. عملیات باکانیر طرحی بود برای باز پس گیری اموال ملی شده شرکت نفت انگلیس و ایران، دولت کلمنت این طرح را رد کرد، اما در اواخر این سال حزب محافظه کار به رهبری «وینستون چرچیل» زمام قدرت را به دست گرفت و بدین ترتیب اوضاع به سود یانگ دگرگون شد. و سرجان سینگر رئیس جدید MI6 را به عنوان قائم مقام خود منصوب کرد. طرح مردود شده عملیات باکانیر با نام جدید عملیات چکمه به تصویب رسید و با همکاری سیا به مرحله عمل درآمد.«هندرسون» سفیر سابق امریکا در ایران در مورد طرح عملیات آژاکس چنین گفته است: «طرح نهایی عملیات در ایران به نمایندگی از سازمان سیا و اینتلیجنت سرویس تصویب شده بود در روز 19 ژوئن، برای تصویب نهایی در اختیار وزارت امورخارجه انگلیس قرار گرفت. در اواسط سال 1953 امریکا و انگلیس طرح آژاکس را صادر کردند و فرماندهی عملیات به عهده «کرومیت روزولت» رئیس بخش خاور نزدیک در سازمان سیا واگذار شد. سازمان سیا فرماندهی عملیات را به عهده ی کرومیت روز ولت گذاشت که وی، خود در این باره می گوید: «زاهدی عضو سابق کابینه مصدق بهترین جانشین برای مقام نخست وزیری بود. بنابراین با نزدیکی در باکسوت نظامی او را در جریان عملیات و هدف نهایی؛ یعنی انتصاب او در مقام نخست وزیری ایران قرار دادیم. همچنین آماده کردن شخص شاه، هدف دیگر این عملیات بود؛ چرا که آمادگی وی تضمین کننده کمک های لازم از پادگان های نظامی و به رسمیت شناختن نخست وزیر جدید بود. اما از آنجا که شاه شخصی متزلزلی بود، برای آمادگی او از شیوه های گوناگونی استفاده کردیم.» در این هنگام سازمان سیا «دونالد ویلبر» را به عنوان مشاور مخفی طرح انتخاب می کند. طبق سخنان خود ویلبر، «شاهدخت اشرف پهلوی را از اروپا روانه ایران کردیم تا شاه را آماده سازد و به وی تفهیم کند که امریکا و انگلیس چه خواسته هایی دارند و همچنین، برای سفر ژنرال شوارتسکف و فرمانده سابق نظامیان درایران، به این کشور ترتیبات لازم داده شود. وظیفه شوارتسکف در ایران، شرح مراحل پیشنهادی، گرفتن فرمانهای امضاء شده برای برکناری مصدق، و نیز انتصاب زاهدی به نخست وزیری و فراخواندن ارتش به وفاداری نظام سلطنتی بود.» راه دیگری که سازمان جاسوسی در پیش گرفته بود ارتباط با نمایندگان مجلس بود که این موضوع توسط عوامل انگلیسی صورت می گرفت. اینتلیجنت سرویس معتقد بود کسانی که به هیچ جناح سیاسی وابسته نیستند، برای این طرح مفیدتر هستند.روزولت پس از ملاقاتهای اشرف و شوارتسکف با شاه، به نمایندگی از سوی آیزنهاور و چرچیل، به دیدار شاه رفت. ملاقات او با شاه در نیمه های شب، و کاملاً مخفیانه صورت گرفت. در این ملاقات روزولت جزئیات نقشه کودتا و امکانات و عوامل را با شاه در میان گذاشت ودر نهایت، زمان های مورد نیاز کودتا (فرمان عزل مصدق و انتصاب زاهدی) را از شاه دریافت کرد. بجز اینتلیجنت سرویس و سیا، یک سازمان صهیونیستی مستقل از سازمانهای موساد و اسرائیل در کودتای 28 مرداد نقش داشتند.
آمریکاه مظهر توطئه، کودتا، ترور
مقام معظم رهبری فرمودند: مردم دنیا باید بدانند که امروز قدرتهای بزرگ و قدرت استکباری امریکا، از چه روشهایی برای پیشبرد کارشان استفاده می کنند.سردمداران امریکا، خیلی خونسرد آدم می کشند، قتل عام می کنند و به یک کشور دیگر تجاوز می نمایند.آن کاری را که امریکا در قدیم به وسیله ی دستگاه اطلاعاتی خودش سازمان سیا مخفیانه انجام می داد و کودتا درست می کرد و دولتها را سرنگون می نمود، امروز کارش به جایی رسیده که ناچار شده است همین رفتار را علنا و صریحا انجام بدهد.
نگاهی به اقدامات خصمانه آمریکا علیه ایران
اقدامات خصمانه دولت آمریکا علیه ایران با توجه به خوی استکباری و خصلت استیلاطلبی ایالات متحده و نیز با عنایت به پیشینه بسیار خسارت بار ارتباط با این کشور، مانع از آن است که دولت و ملت بزرگ و مستقل ایران بخواهند درهای رابطه را بر روی دولت امریکا بگشایند .دولت امریکا پس از جلب اعتماد، بتدریج سیاست خود را - حدودا از سال 1320 به بعد - تغییر داد و در پوشش روابط دوستانه با دولت ایران، به دخالت مستقیم در تمامی امور داخلی کشور ما روی آورد و به شکل یک مستعمره با آن برخورد کرد و ستمهای بی شماری در حق ملت ایران مرتکب شد . شرح همه شرارتها و اقدامات نفرت انگیز دولت امریکا طولانی است و در این مجال محدود نمی گنجد; از این رو، فقط به شرح مختصر برخی از مهمترین آنها می پردازیم :
پاره ای از اقدامات آمریکا علیه ایران
1 - کودتای 28 مرداد 1332
دکتر مصدق در اردیبهشت ماه 1330 (مه 1951 م). با پشتیبانی و حمایت قاطع آیت الله کاشانی به نخست وزیری رسید . او پس از احراز نخست وزیری، سیاست «ملی کردن صنعت نفت » را با جدیت تمام دنبال کرد و سرانجام، در 29 اسفند 1330 موفق به تحقق آن شد . در جریان ملی شدن صنعت نفت، دست انگلیسی ها به طور خاص که از مدتها مشغول غارت منابع نفتی ایران بودند، کوتاه شد . آنان که ادامه این روند را برای منافع خود بسیار زیانبار می دانستند، به فکر توطئه ای برای ساقط کردن دولت دکتر مصدق می افتند .بنابر اعتراف امریکایی ها، که در اسناد منتشر شده توسط سازمان سیا (CIA) و وزارت خارجه امریکا در سال 1379 منعکس شده است، نمایندگان دستگاه امنیتی انگلیس، موضوع براندازی دولت مصدق و جایگزین کردن یک حکومت کاملا وابسته را به نمایندگان سیا پیشنهاد کردند که با پاسخ مثبت امریکایی ها در فروردین 1332/مارس 1952 مواجه شدند .
2 - حمایت و تحکیم پایه های حکومت استبدادی شاه
حمایت دولت امریکا از شاه پس از 28 مراد 1332 وارد مرحله جدیدی شد و امریکایی ها با تمام توان، از شاه حمایت کردند . حمایت مالی امریکا پس از کودتا به طرز شگفت انگیزی افزایش یافت . دقیقا 12 روز پس از کودتای 28 مرداد، شاه از امریکا درخواست وام کرد و امریکا نیز با پرداخت یک وام 45 میلیون دلاری به ایران موافقت نمود .رژیم شاه هر چه پیش می رفت، وابسته تر می شد و نفوذ امریکا روزبه روز در دستگاه حاکمیت ایران افزونتر می گشت . امریکایی ها، که ایران را «جزیره ثبات » خود می دانستند، تا آخرین روزهای حیات سیاسی شاه، دست از حمایت وی برنداشتند . آنها حتی پس از اوج گیری انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی قدس سره، در حالی که ملت ایران از جنایات بی حد و حصر رژیم شاه به تنگ آمده بود و یکپارچه و یکصدا نابودی شاه را فریاد می کرد، تلاش کردند به هر شکل ممکن، رژیم شاه را پابرجا دارند .
3 - تحمیل قانون کاپیتولاسیون و تحقیر ملت بزرگ ایران
یکی از اقدامات تحقیرآمیز دولت ایالات متحده امریکا علیه ملت ایران، فشار بر حکومت وابسته شاه برای تصویب لایحه اعطای مصونیت قضایی به اتباع امریکایی، در مجلس شورای ملی ایران بود .به موجب این لایحه، که «کاپیتولاسیون » نام داشت، دستگاه قضایی ایران حق نداشت هیچ یک از مستشاران، نظامیان، کارمندان و کارکنان امریکایی و نیز خانواده ها و وابستگانشان را (که در زمان تصویب قانون بالغ بر چهل هزار نفر می شدند)، تحت پیگرد قانونی قرار دهد . این لایحه در ایران زمانی به تصویب رسید که حتی کشورهای عقب مانده افریقایی و کشورهای نیمه مستعمره به آن تن نمی دادند . لایحه مذکور ابتدا با فشار دولت امریکا در دوران کابینه اسدالله علم و سپس در مجلس شورای ملی در 13 مهر ماه 1342 به تصویب رسید و مجلس سنا نیز بر آن صحه گذاشت . در زمان نخست وزیری حسن علی منصور، در بیست و یکم مهرماه 1343 مجددا این لایحه به مجلس شورای ملی برده شد و به تصویب نمایندگان مجلس شورای ملی رسید . زشتی کاپیتولاسیون به حدی بود که در سالهای 1342 و 1343 دولت امریکا و ایران اصرار داشتند که این قانون علنی نشود و تا پیش از سخنرانی امام خمینی رحمه الله در چهارم آبان 1343 نیز کسی از آن اطلاع نداشت .
4 - حمله نظامی به طبس
پس از ماجرای تسخیر لانه جاسوسی در تهران توسط دانشجویان و در پی آن به اسارت درآمدن تعدادی از کارکنان و کارمندان سفارت، که حیثیت جهانی امریکا را به شدت خدشه دار و ابهت این ابرقدرت را در هم شکست، امریکایی ها برای حل بحران گروگانگیری از طریق سیاسی، از هر دری که وارد شدند، ناکام بازگشتند . پیش شرط امام خمینی قدس سره برای مذاکره، تحویل شاه معدوم به ایران بود و امریکایی ها به جای تمکین در برابر خواست ملت بزرگ ایران، در فاز نظامی قدم نهادند .برژینسکی در کتاب توطئه در ایران می نویسد:«طرح عملیات نجات را من ابتدا به عنوان آخرین چاره یا یک اقدام اضطراری در صورت به خطر افتادن جان گروگانها تعقیب می کردم و به مؤثر بودن عملیات نظامی، نظیر محاصره دریایی ایران، تصرف جزیره خارک و حملات هوایی به هدفهایی در داخل خاک ایران، بیشتر اعتقاد داشتم .» امریکایی ها پس از بررسیهای فراوان و با اتکا به عناصر ضد انقلاب و وابسته به رژیم منحوس محمدرضا شاه، که همچنان در داخل کشور به توطئه اشتغال داشتند، در حمله نظامی به ایران مصمم شدند و سرانجام، پس از حصول اطمینان از موفقیت در عملیات نظامی، در پنجم اردیبهشت ماه 1359 شبانه تعدادی از نیروهای آموزش دیده و ویژه خود را توسط پنج فروند بالگرد و هواپیمای پیشرفته امریکایی در یکی از فرودگاه های دور افتاده و متروکه، واقع در صحرای طبس پیاده کردند تا از آنجا بر اساس برنامه ریزی قبلی و یک زمان بندی دقیق، عملیات نظامی خود را شروع کنند اما در نهایت اعجاب و ناباوری، به امر خداوند، هواپیماها و بالگردهای پیشرفته امریکایی در دام طوفانی سهمگین از شنهای طبس گرفتار شدند و بشدت به هم برخورد کردند و ناگهان با انفجارهای مهیب، طبس به جهنمی هولناک و گورستانی وحشت انگیز برای امریکایی ها تبدیل شد و عملیات نظامی امریکا به طور مفتضحانه ای به شکست انجامید .
5 - کودتای نوژه
از جمله اقدامات براندازانه امریکا پس از شکست حمله نظامی به طبس، طرح ریزی کودتای «نوژه » در هجدهم تیرماه 1359 بود که قبل از هر اقدامی با شکست مواجه شد . دولت امریکا برای طرح ریزی و اجرای این کودتا، هزینه های سنگینی در نظر گرفته بود . کودتای نوژه توسط یک ستاد از پاریس به رهبری شاهپور بختیار هدایت می شد . این ستاد دارای شاخه های متعدد سیاسی، نظامی و مالی - لجستیکی بود .شاخه سیاسی ستاد تحت نظارت رضا مرزبان و ابوالقاسم خادم با هدف جذب یکی از علمای وقت و برخی از طرفداران وی فعالیت می کرد . شاخه نظامی آن نیز زیر نظر احسان بنی عامری (با هدف نفوذ در ارتش، نیروی هوایی، جذب عناصر نظامی و نیروهای سازمان اطلاعاتی ساواک) و شاخه مالی - لجستیکی با مسؤولیت منوچهر قربانی فر (و با هدف تامین مخارج مالی کودتا، تهیه و ارسال کمکهای تسلیحاتی و تدارکاتی از طریق عراق و قاچاقچیان به عوامل کودتا در داخل کشور) انجام وظیفه می کردند . امریکایی ها برای اجرای موفقیت آمیز این طرح، ده ها میلیون دلار و صدها میلیون تومان هزینه کردند . کارشناسان، این کودتا را از لحاظ تجهیزات نظامی، که قرار بود از داخل و خارج آن به کار گرفته شود، در تاریخ کودتاهای جهان بی سابقه و کودتای 28 مرداد 1332 را در مقایسه با آن یک بازی کودکانه می دانند . از این رو، آژانس جاسوسی بین المللی امریکا به موفقیت این کودتا بی اندازه مطمئن بود . آنها حتی پیامی را که پس از کودتا در روز 21 تیر 1359 از طریق رسانه ها می بایست خوانده شود، تهیه کرده بودند! در این پیام آمده بود: «همقطاران عزیز، ساعت موعود فرا رسید ... کلیه واحدهای ارتش، ژاندارمری، شهربانی اعلام همبستگی نمودند . هرگونه قاومت به شدت سرکوب خواهد شد . آماده اخذ دستورات بعدی باشید . (شورای نظامی کشور» کودتاگران همچنین خانه ای را برای استقرار کاظم شریعتمداری در تهران در نظر گرفته بودند تا وی به عنوان یک رهبر مذهبی، در آنجا مستقر شود و کودتا را تایید کند .اما به لطف خداوند، قبل از این که کودتا وارد فاز اجرایی خود شود، طی یک عملیات بسیار دقیق و موفقیت آمیز، کشف شد و تمامی عوامل آن در داخل کشور دستگیر شدند .
6 - حصر اقتصادی و اقدامات تحریمی علیه نظام جمهوری اسلامی
دولت امریکا از اوائل سال 1359 اقدام به محاصره اقتصادی ایران کرد و تا کنون ادامه یافت و هر سال با جعل قوانین تحریمی بیشتر، حلقه محاصره را تنگتر نمود . امریکایی ها یک ماه پس از شروع حصر اقتصادی، به دستور کارتر، تمام اموال و داراییهای ایران را، که در مؤسسات مالی و بانکهای امریکایی نگهداری می شدند، مصادره کردند و حسابهای بانکی ایران را به طور کامل مسدود نمودند . در تداوم این سیاست، دولت ایالات متحده امریکا با هدف تضعیف قدرت اقتصادی و مالی ایران و به زانو درآوردن نظام نوپای اسلامی، سیاست «مهار» را در پیش گرفت . در دوران ریاست جمهوری ریگان، مجازاتهای سنگینی برای مؤسسات و شرکتهای امریکایی، که قصد سرمایه گذاری در بخشهای نفت و گاز ایران را داشتند، در نظر گرفته شد . دولت امریکا همچنین از تصویب و پرداخت وامها توسط مؤسسات مالی جهانی به ایران جلوگیری کرد و انتقال فناوریهای دو منظوره پیشرفته به ایران را در سطح جهانی ممنوع ساخت .این بار نیز به لطف خداوند و تدبیر و درایت رهبر معظم انقلاب و تلاش متخصصان داخلی در تمامی عرصه های اقتصادی، علی رغم تلاش وسیع امریکا، این تحریمها نتیجه عکس داد و امریکاییان را که در صدد به زانو درآوردن ایران اسلامی بودند، ناکام گذاشت . برژینسکی، معاون امنیتی رئیس جمهور وقت امریکا در یکی از سخنرانیهای خود صریحا اعلام کرد: «تحریمهای امریکا علیه ایران به دستاوردهای مهمی نرسیده است و باعث اختلاف بین امریکا و متحدان او شده است . شاید این سیاست را دیگر نتوان ادامه داد و بهتر است به منافع دراز مدت امریکا توجه کرد .»
7 - تحریک صدام دیکتاتوربه جنگ علیه ایران
امریکایی ها پس از شکست سنگین در کودتای «نوژه » ، تحرکات شدیدی را برای ترغیب صدام به جنگ با ایران آغاز کردند . برژینسکی، مشاور امنیت ملی امریکا، برای آماده سازی عراق برای شروع جنگ و اطلاع رسانی به این کشور، سفرهای محرمانه متعددی به بغداد کرد که مجله ژورنال استریت، مورخ 8 فوریه 1980 یکی از این سفرهای محرمانه را فاش ساخت . علاوه بر این، مطبوعات اروپایی نیز در همان زمان، از ملاقاتهای متعدد برژینسکی با صدام حسین خبر دادند . صدام که پس از سقوط شاه، علاقه وافری به ژاندارمی امریکا در منطقه از خود نشان می داد، برای تحقق این رؤیای شیرین، در پی تحریکات و تحرکات سیاسی امریکایی ها در نهایت در سی و یکم شهریور 1359 حملات وسیع و گسترده ای را به ایران آغاز نمود و هشت سال تمام، نظام نوپای جمهوری اسلامی را درگیر خطرناکترین و طولانی ترین نبرد پس از جنگ جهانی دوم کرد . هر چند امریکایی ها تاکنون کوشیده اند که نقش خود را در تحریک صدام برای حمله به ایران کتمان کنند، اما تجهیز صدام به انواع سلاحهای جدید جنگی و کشتار جمعی و نیز حمایتهای رسانه ای، سیاسی و بین المللی از سوی امریکا و هم پیمانان وی، چیزی نیست که بتوان آن را کتمان یا انکار کرد . از این رو، امریکایی ها خود ناچار به اعتراف آن شدند .آلبرایت در سخنرانی مهم خود در کنفرانس شورای همکاری امریکاییان - ایرانیان، به صراحت اعتراف کرد: «اکنون به نظر می رسد که جنبه هایی از سیاست امریکا در رابطه با عراق، در جریان درگیری عراق با ایران، به طور قابل تاسفی، بویژه با در نظر گرفتن تجربیات ما با صدام حسین، کوته بینانه تر بوده است .» سایروس ونس، مشاور سابق امنیت ملی کاخ سفید هم رسما اعلام کرد: «ما در جنگ طولانی و پر خسارت ایران و عراق، علیه ایران بودیم .»
8 - درگیریهای نظامی مستقیم در حمایت از رژیم صدام
دولت امریکا در شرایطی که ایران به یک برتری نظامی نسبت به عراق دست یافته بود، حتی مداخله مستقیم نظامی را نیز از نظر دور نداشت . حمایت امریکا از عراق در جنگ، علاوه بر تجهیز تسلیحاتی عراق، به حضور نظامی در خلیج فارس و سپس درگیری نظامی منجر شد . در تاریخ 30 شهریور 1366 هنگامی که مقام معظم رهبری، حضرت آیة الله خامنه ای، به عنوان رئیس جمهور وقت برای شرکت در چهل و دومین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد و برای ایراد یک سخنرانی عازم نیویورک بود، امریکایی ها برای تحت الشعاع قرار دادن تلاش های سیاسی جمهوری اسلامی ایران در عرصه بین المللی و در آستانه ایراد سخنرانی ایشان، کشتی تدارکاتی هشتصد تنی «ایران اجر» را توسط دو فروند بالگرد نظامی، که از عرشه کشتی «فریگت جارت » پرواز کرده بودند، مورد حمله قرار دادند . در جریان این حمله، از مجموع 31 سرنشین کشتی، 3 تن شهید، 2 تن مفقود و 26 تن دیگر که تعدادی از آنها زخمی بودند به اسارت نیروهای امریکایی درآمدند و کشتی نیز پس از مدتی در آبهای خلیج فارس غرق شد . دو هفته بعد (16 مهر 1366) نیز بالگردهای امریکایی در تهاجمی دیگر، قایقهای گشتی سپاه پاسداران را که در آبهای خلیج فارس مشغول گشت زنی بودند، مورد حمله قرار دادند . همچنین تهاجم وحشیانه ناوهای امریکایی به ناوچه «سهند» و حمله نظامی امریکا به سکوهای نفتی ایران از دیگر اقدامات مستقیم نظامی امریکا در طول جنگ تحمیلی بود .
9 - انهدام هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران
یکی از اقدامات وحشیانه امریکا در اواخر جنگ تحمیلی، که از عمق خصومت امریکایی ها نسبت به نظام جمهوری اسلامی حکایت می کند، حمله ناو امریکایی به هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران در تاریخ 12 تیر ماه 1367/3 ژوئیه 1988 است . این هواپیمای مسافربری، که از نوع ایرباس و متعلق به شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران (ایران ایر) بود، در یک پرواز معمولی از بندر عباس به مقصد دبی در حالی که هنوز سقف ارتفاع پرواز مورد نظر را به دست نیاورده بود، در حرکت بود که ناگهان بر فراز آبهای ایران و در حوالی جزیره «هنگام » ، هدف دو فروند موشک قرار گرفت و منهدم شد . در جریان این حمله غیر انسانی، تمامی 290 نفر مسافر و خدمه هواپیما، که 118 نفر از آنها را فقط زن و کودک تشکیل می دادند، به شهادت رسیدند . این موشکها از یک ناو امریکایی مستقر در خلیج فارس، موسوم به «وینسنس » که خود نیز به آبهای سرزمین ایران تجاوز کرده بود، شلیک شدند . سران کاخ سفید نه تنها بابت این جنایت از ملت ایران عذرخواهی نکردند، بلکه در اقدامی بهت انگیز به فرمانده ناو «وینسنس » به خاطر ارتکاب این جنایت، مدال افتخار دادند .
10 - سازماندهی، هدایت و پشتیبانی نیروهای ضد انقلاب
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دولت امریکا برای سلطه مجدد بر ایران، کوشید در کادر مدیریت کلان نظام نفوذ کند . این امر با توجه به ترکیب خاص دولت موقت، که عمدتا از طرفداران ارتباط دوستانه و نزدیک با امریکا بودند، کار دشواری نبود . ایالات متحده از سوی دیگر، تلاش کرد تا جنبشهایی تحت عنوان «جنبشهای تجزیه طلبانه » در غرب، جنوب و شمال کشور سازماندهی و علیه نظام تحریک کند . به همین دلیل، نظام جمهوری اسلامی در بخشهایی از کشور همچون کردستان، خوزستان، ترکمن صحرا، آذربایجان، سیستان و بلوچستان تا مدتها با چنین جریانهایی درگیر بود .علاوه بر این، منافقین نیز از هنگام ورود به فاز شورشهای مسلحانه و عملیاتهای تروریستی بسیار وسیع از سال 1360 به بعد، حت حمایت خاص دولت امریکا قرار گرفتند و امریکا در طول 25 سال پس از پیروزی انقلاب، با تقویت و پشتیبانی مادی و معنوی گروه های تروریستی، که به ایجاد رعب و وحشت، گسترش دامنه ناامنی در کشور و حذف شخصیتهای برجسته نظام روی آورده اند، سعی کرده است جمهوری اسلامی را با یک بحران امنیتی و مدیریتی مواجه سازد .پس از ناکامی منافقین نیز امریکایی ها با اعطای پناهندگی سیاسی و در اختیار نهادن امکانات رفاهی، تبلیغی و رسانه ای، همواره مزاحمتهایی برای نظام ایجاد کردند . کنگره امریکا رسما برای حمایت از منافقین و براندازان نظام، 20 میلیون دلار تصویب کرد و دو فرستنده پر قدرت به نام «رادیو آزادی » و «رادیو فردا» را تاسیس نمود و در اختیار آنها قرار داد . دروغگویی امریکا در مبارزه با تروریسم زمانی آشکارتر شد که امریکایی ها به این بهانه، عراق را مورد تاخت و تاز خود قرار دادند، اما در مقابل دیدگان جهانیان، پس از تسلط بر عراق، با منافقین مستقر در عراق معاهداتی علیه نظام جمهوری اسلامی برقرار کردند که یک بار دیگر، عدم صداقت آنها را در مبارزه با تروریسم در معرض قضاوت جهانیان قرار داد .
11 - فضاسازی سیاسی و تبلیغاتی علیه نظام جمهوری اسلامی
دولت امریکا، که از حمایت هشت ساله اش در طول تهاجم عراق و درگیریهای مستقیم با نیروهای ایران و دیگر اقدامات تخریبی طرفی نبسته بود، پس از قبول قطع نامه، به جنگ روانی علیه ایران روی آورد و به فضاسازی سیاسی و بمباران تبلیغاتی شدید علیه ایران پرداخت .از آن سال به بعد دولت امریکا با طرح مستمر ادعاهایی بی اساس و واهی، همچون «نقض حقوق بشر» در ایران، «حمایت ایران از تروریسم و گروه های تروریستی در جهان » ، «تلاش ایران برای دستیابی به سلاحهای کشتار جمعی » (سلاحهای هسته ای، شیمیایی و میکروبی) و «اختلال در روند صلح خاورمیانه » ، کوشید تا هم نظام مقدس جمهوری اسلامی را از لحاظ سیاسی منزوی سازد و هم مانع پیشرفت ایران در زمینه تکنولوژی هسته ای و فناوریهای نوین در زمینه های فضایی، موشکی و دفاعی شود . از این رو، با قرارداد تکمیل نیروگاه اتمی بوشهر توسط روسیه شدیدا مخالفت کرد و تحریم فناوریهای هسته ای و موشکی ایران را در کنگره امریکا در خرداد 1377 به تصویب رساند و با تحمیل رای خود در اجلاس سران هفت کشور صنعتی اروپا، ایران را از برخورداری فناوری دو منظ