ذکر نام و یاد مرحوم حاج احمد کافی مروری بر خاطرات بسیاری از مردم پا به سن گذاشته ای است که حضور در جلسات وعظ و منبر ایشان و یا شنیدن نوار های سخنرانی مرحوم کافی بخشی از دوران زندگی آن شیفتگان اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) را تشکیل می دهد.
شهدای ایران: نام و یاد مرحوم حاج احمد کافی در دل ها و دیدگان همه عاشقان اهل بیت(علیهم السلام) و خاصه محبان امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) جاری و ساری است.
مرحوم کافی در سال 1315 در خانواده ای که از قشر متوسط جامعه بودند دیده به جهان گشود ؛ پدر ایشان فرهنگی غیر روحانی بود و پدر بزرگ ایشان مرحوم آیت الله میرزا احمد کافی از علمای برجسته یزد بود و بر اثر کرامتی که از امام رضا(ع) می بینند، ساکن مشهد می شود.
در مشهد نزد مرحوم میرزا احمد کافی که استاد خیلی از بزرگان مشهد بودند درس می خواند و در سن دوازده سالگی وارد حوزه مشهد می شوند و بالاخره در سن 18 سالگی به عتبات هجرت میکند و در نجف توفیق شاگردی آیت الله سید اسد الله مدنی (شهید محراب)؛ آیت الله راستی کاشانی و... را پیدا می کند، 5 سال در نجف می ماند و درسن 23 سالگی به ایران برمی گردد و ساکن قم می شود؛ 2 الی 3 سال در قم بودند و دراین ایام به شاگردی میرزا ابوالفضل تبریزی و دیگر بزرگان قم می پردازند و سطوح عالیه را نیز در قم تدریس می کند.
تاسیس مهدیه تهران و استقبال پر شور شیفتگان اهل بیت(ع)
ایشان به علت قریحه خوبی که در منبر داشتند برای مجالسی به تهران دعوت می شوند و به تهران می روند؛ اوائل در منزل استجاری که در تهران داشتند دعای ندبه و منبر و وعظی دایر می کنند و با استقبال زیاد مردم روبرو می شود و کم کم جمعیت زیاد، موجب اذیت همسایگان می شود لذا به فکر ایجاد پایگاهی برای این کار میافتد؛ منزلی در تهران تهیه کرده بودند و برای حل مشکل تصمیم به فروش منزل می گیرند تا زمین مهدیه را خریداری کند، بازاریان تهران که متوجه مسئله می شوند مانع می شوند و با کمک ایشان زمین مهدیه خریداری میشود و کم کم توسعه یافت و در سال 1357 مساحت مهدیه به 5000 متر مربع رسید.
ماجرای توسلات مرحوم کافی به امام عصر(عج)
ماجراهای زیادی از ایشان نقل شده است در پنج سالی که در نجف بودند رسم بود، طلبه ها پنجشنبه ها پیاده به کربلا مشرف می شدند و گروهی از این طلاب به سرپرستی آیت الله مدنی راهی کربلای معلی می شدند و ایشان از مرحوم کافی می خواستند در بین راه زمزمه ای داشته باشند؛ مشهور است در اواخری که ایشان در نجف بودند نذر داشتند چهل شب چهارشنبه به مسجد سهله بروند و توسلاتی به ساحت قدس امام زمان (علیه السلام) داشتند؛ یکی از دوستان ایشان هم که این سیره را داشت می گوید: در چهارشنبه چهلم مرحوم کافی با حالت خاصی از مسجد بیرون می آید و از او سوال کردم: آیا حاجتی گرفتی؟! ایشان در جواب فرمودند: وقتی آمدی ایران می فهمی! ایران که آمدم دیدم این آقای کافی آن کافی سابق نیست! البته ایشان برای کسی نقل نکرده است که خدمت حضرت رسیده ام؛ اما بزرگان حدس زده اند که حضرت عنایتی به ایشان داشته اند.
امام راحل از کافی خواسته بود تا برایش دعا کند
ایشان انقلاب را درک نکردند، اما اعتراضات ایشان به نظام ستمشاهی موجب این شد که بارها زندان رفتند و حتی سه سال به ایلام تبعید شدند و با وساطت علما این مدت به یکسال تبدیل شد؛ ارتباط ایشان با امام، ارتباط مرید و مرادی بود ؛ نامه هایی از نجف توسط امام برای ایشان فرستاده می شد که این نامه ها را به مرکز اسناد انقلاب دادیم و در جلد 8 کتاب "یاران امام " اسناد آن جمع آوری و چاپ شده است .
کافی دعای ندبه را به همه شناساند
امام خیلی به مهدیه اعتقاد داشتند؛ اخبار شفای مریض های زیادی که در مهدیه بهبود یافته بودند و به گوش مراجع رسیده بود و امام در یکی از نامه هایشان می نویسند: " از شما می خواهم که برای من در مهدیه دعا کنید" . مرحوم کافی هم فوق العاده به امام علاقه داشتند؛ در زمانی بردن نام امام جرم بود ایشان در مقابل پنجاه هزار نفر جمعیت نام امام را می برد و ارادت عجیبی به امام و همه مراجع داشتند.بارها بعد از منبر ایشان را دستگیر کردند.
آیت الله مرعشی نجفی ( ره ) می گفتند: خدمتی که مرحوم کافی به اسلام کرد کمتر مرجعی بعد از غیبت کبری کرده است. کافی دعای ندبه را به همه شناساند. الان مهدیه های رشت و سیرجان و گرگان و کرمان و تهران و...همه از آثار باقی مانده ایشان است.
به گزارش وارث: احمد کافی چند ماه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، پس از توقف در شیروان و اقامه نماز صبح در جمعه 30 تیرماه 1357 برابر با نیمه شعبان ۱۳۹۸ق، در چند کیلومتری مشهد در تصادف رانندگی کشته شد که برخی آن را مشکوک دانستهاند. جنازه وی به صحن حرم امام رضا(ع) آورده شده و پس از آنکه سید عبدالله شیرازی بر آن نماز گزارد، به تهران منتقل شد و پس از مراسم در مهدیه تهران مجددا جنازه به مشهد انتقال یافت و در خواجه ربیع دفن شد.
*وارث
مرحوم کافی در سال 1315 در خانواده ای که از قشر متوسط جامعه بودند دیده به جهان گشود ؛ پدر ایشان فرهنگی غیر روحانی بود و پدر بزرگ ایشان مرحوم آیت الله میرزا احمد کافی از علمای برجسته یزد بود و بر اثر کرامتی که از امام رضا(ع) می بینند، ساکن مشهد می شود.
در مشهد نزد مرحوم میرزا احمد کافی که استاد خیلی از بزرگان مشهد بودند درس می خواند و در سن دوازده سالگی وارد حوزه مشهد می شوند و بالاخره در سن 18 سالگی به عتبات هجرت میکند و در نجف توفیق شاگردی آیت الله سید اسد الله مدنی (شهید محراب)؛ آیت الله راستی کاشانی و... را پیدا می کند، 5 سال در نجف می ماند و درسن 23 سالگی به ایران برمی گردد و ساکن قم می شود؛ 2 الی 3 سال در قم بودند و دراین ایام به شاگردی میرزا ابوالفضل تبریزی و دیگر بزرگان قم می پردازند و سطوح عالیه را نیز در قم تدریس می کند.
تاسیس مهدیه تهران و استقبال پر شور شیفتگان اهل بیت(ع)
ایشان به علت قریحه خوبی که در منبر داشتند برای مجالسی به تهران دعوت می شوند و به تهران می روند؛ اوائل در منزل استجاری که در تهران داشتند دعای ندبه و منبر و وعظی دایر می کنند و با استقبال زیاد مردم روبرو می شود و کم کم جمعیت زیاد، موجب اذیت همسایگان می شود لذا به فکر ایجاد پایگاهی برای این کار میافتد؛ منزلی در تهران تهیه کرده بودند و برای حل مشکل تصمیم به فروش منزل می گیرند تا زمین مهدیه را خریداری کند، بازاریان تهران که متوجه مسئله می شوند مانع می شوند و با کمک ایشان زمین مهدیه خریداری میشود و کم کم توسعه یافت و در سال 1357 مساحت مهدیه به 5000 متر مربع رسید.
ماجرای توسلات مرحوم کافی به امام عصر(عج)
ماجراهای زیادی از ایشان نقل شده است در پنج سالی که در نجف بودند رسم بود، طلبه ها پنجشنبه ها پیاده به کربلا مشرف می شدند و گروهی از این طلاب به سرپرستی آیت الله مدنی راهی کربلای معلی می شدند و ایشان از مرحوم کافی می خواستند در بین راه زمزمه ای داشته باشند؛ مشهور است در اواخری که ایشان در نجف بودند نذر داشتند چهل شب چهارشنبه به مسجد سهله بروند و توسلاتی به ساحت قدس امام زمان (علیه السلام) داشتند؛ یکی از دوستان ایشان هم که این سیره را داشت می گوید: در چهارشنبه چهلم مرحوم کافی با حالت خاصی از مسجد بیرون می آید و از او سوال کردم: آیا حاجتی گرفتی؟! ایشان در جواب فرمودند: وقتی آمدی ایران می فهمی! ایران که آمدم دیدم این آقای کافی آن کافی سابق نیست! البته ایشان برای کسی نقل نکرده است که خدمت حضرت رسیده ام؛ اما بزرگان حدس زده اند که حضرت عنایتی به ایشان داشته اند.
امام راحل از کافی خواسته بود تا برایش دعا کند
ایشان انقلاب را درک نکردند، اما اعتراضات ایشان به نظام ستمشاهی موجب این شد که بارها زندان رفتند و حتی سه سال به ایلام تبعید شدند و با وساطت علما این مدت به یکسال تبدیل شد؛ ارتباط ایشان با امام، ارتباط مرید و مرادی بود ؛ نامه هایی از نجف توسط امام برای ایشان فرستاده می شد که این نامه ها را به مرکز اسناد انقلاب دادیم و در جلد 8 کتاب "یاران امام " اسناد آن جمع آوری و چاپ شده است .
کافی دعای ندبه را به همه شناساند
امام خیلی به مهدیه اعتقاد داشتند؛ اخبار شفای مریض های زیادی که در مهدیه بهبود یافته بودند و به گوش مراجع رسیده بود و امام در یکی از نامه هایشان می نویسند: " از شما می خواهم که برای من در مهدیه دعا کنید" . مرحوم کافی هم فوق العاده به امام علاقه داشتند؛ در زمانی بردن نام امام جرم بود ایشان در مقابل پنجاه هزار نفر جمعیت نام امام را می برد و ارادت عجیبی به امام و همه مراجع داشتند.بارها بعد از منبر ایشان را دستگیر کردند.
آیت الله مرعشی نجفی ( ره ) می گفتند: خدمتی که مرحوم کافی به اسلام کرد کمتر مرجعی بعد از غیبت کبری کرده است. کافی دعای ندبه را به همه شناساند. الان مهدیه های رشت و سیرجان و گرگان و کرمان و تهران و...همه از آثار باقی مانده ایشان است.
به گزارش وارث: احمد کافی چند ماه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، پس از توقف در شیروان و اقامه نماز صبح در جمعه 30 تیرماه 1357 برابر با نیمه شعبان ۱۳۹۸ق، در چند کیلومتری مشهد در تصادف رانندگی کشته شد که برخی آن را مشکوک دانستهاند. جنازه وی به صحن حرم امام رضا(ع) آورده شده و پس از آنکه سید عبدالله شیرازی بر آن نماز گزارد، به تهران منتقل شد و پس از مراسم در مهدیه تهران مجددا جنازه به مشهد انتقال یافت و در خواجه ربیع دفن شد.
*وارث