وی همچنین درباره این دو افزود: کارکرد سیاسی هر دو یکی است. این دو برهم زننده مسیر طبیعی انقلاب برای سازش و سازگاری با نظام بین المللی بودند. یعنی جلیلی و احمدینژاد و کسانی که شبیه اینها فکر میکنند با مسیر طبیعی اینکه نظام جمهوری اسلامی در نظام بینالمللی دارای نقش و کارکرد مثبتی شود مخالفت میکنند. تحریمها محصول ماجراجویی و عملکرد همین اندیشه بود یعنی اندیشه ای که معتقد بود ما باید مثل کره شمالی عمل کنیم و به سمت کره جنوبی نرویم. کره شمالی مستقل از دنیا هر چه خواسته در انرژی هسته ای به دست آورده، در صورتی که ژاپن یا کره جنوبی به خاطر سازگاری با نظم بین المللی ناچار شدند صنایع تسلیحاتی را کنار بگذارند. بنابراین آن اندیشه، اندیشهای است که معتقد است تحریم هیچ مشکلی ندارد و در ابتدای دولت احمدینژاد میگفتند تحریم بیاثر است و اصلا تحریمی صورت نمیگیرد، بعد میگفتند اگر باشد هم اثر ندارد و کاغذپاره است. آن نوع تفکر به این معتقد است که ما بدون توجه به شرایط منطقه ای یا منافع ملی میتوانیم فقط براساس منافع ایدئولوژیک خودمان تصمیم بگیریم و حرکت کنیم. جاده پیشرفت ما یکطرفه و جدا از همکاری و همسویی با نظم بین المللی است.
وی در پاسخ به اینکه جامعه امروز این اندیشه هنوز بین مردم خریدار دارد گفت:نباید داشته باشد چون رای آقای جلیلی 4میلیون نفر بود. آقای جلیلی در انتخابات 92 از یک تریبون ملی استفاده کرد و حرفهای خودش را زد و حتی نیروهای رادیکال و تندرو از او حمایت کردند و در نهایت 4میلیون رای آورد.
او همچنین درباره فرق جلیلی و احمدینژاد اظهار داشت:آقای احمدینژاد به لحاظ تاثیرگذاری در جامعه موفقتر است، بالاخره او هشت سال رئیس جمهور بوده و در مساله یارانهها یا عملکردهایی که در سفرهای استانی داشته مورد شناخت اکثریت جامعه است، پس قطعا این دو با هم فرق دارند. ولی هر دو یک نوع تهدید برای کشور تلقی میشوند و به همین دلیل جریان اصلاح طلب و جریان اصولگرای میانه که برای خودشان مصالح کشور و منافع ملی کشور را در اولویت قرار میدهند، در مقابل این تهدید به وحدت میرسند. در حقیقت ما جریانی که از نظر ما شبهبرانداز است، یعنی جریانی که میخواهد نظم و روندهای موجود را بهم بزند، چه منتهی الیه راست و چه منتهی الیه چپ باشد، را نمیپذیریم و آن را مخل وضع موجود میدانیم. به نظر ما آقای جلیلی و آقای احمدینژاد هر کدام از زوایای مختلف سمبل یک نوع تفکر براندازانه هستند. نه اینکه با اسلام دربیفتند، چون اتفاقا شعارشان اسلام و انقلاب است ولی نوع نگاهشان به نظم موجود یک نوع نگاه آنارشیستی است.
آزادی دسترسی به اطلاعات در کشور ما قانون است اما متاسفانه یک قانون دیگر هم داریم که به هر نهادی اجازه میدهد که مصوبه خودش را محرمانه تلقی کند. بنابراین جلوی دسترسی به اطلاعات گرفته میشود
من یک چیز دیگر را به لحاظ استراتژیک میگویم. وقتی از نظر ما وجود یک تفکر خطر یا تهدید تلقی میشود، بنابراین ما میتوانیم دست از یک سری اصول یا یک سری ارزش گذاریها برداریم و دست به ائتلاف بزنیم. بنابراین اتفاقی که در این چند سال میبینید میافتد و بین اصلاح طلبها و نیروهای معتدل و اصولگراهای میانه ائتلافی شکل میگیرد، در مقابل یک تهدید است. تا زمانی که این تهدید وجود دارد این ائتلاف و اتحاد هم وجود خواهد داشت و به لحاظ استراتژیک هم خوب است. بنابراین اصلاح طلبان باید با اصولگراهای معتدل یا در حقیقت جریان میانه مثل خود آقای روحانی یا آقای لاریجانی و ... که اصلاح طلب نیستند ولی کارویژههایشان در جامعه ضد تندروی و ضد جریان آنارشیست است، به وحدت برسند. به همین دلیل هم بود که ما در مجلس فراکسیون امید را به فراکسیون اصلاح طلبها ترجیح میدادیم. میخواستیم فراکسیون امید ترکیبی از همه نیروهایی باشد که در مقابل راست افراطی دارای مواضع هستند.
لازم به ذکر است؛ محمدرضا تاجیک دیگر فعال سیاسی اصلاحطلب در مصاحبهای که امروز یک رزونامه اصلاحطلب منتشر کرده ضمن هشدار به روحانی گفته است که در صورت عدم اتخاذ تدابیر لازم، دولتش به گفته او "چهار ساله" خواهد شد.