به رغم آنکه از وعدههای دولت در زمان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری 92 یکی «گشایشهای متعدد و مشهود اقتصادی در صورت توافق هستهای با غرب» و دیگری «مبارزه با تبعیض و فسادهای اقتصادی» در جامعه بود؛ شعارهایی که تحقق نیافته است و در مقابل عاملی برای یک دورهای شدن ریاست جمهوری حسن روحانی هم شده است.
به گزارش شهدای ایران روزنامه جوان نوشت: برای بسیاری این سؤال وجود دارد که نسبت برجام با انتخابات 96 چیست و آیا میتوان قائل به این بود که توافق هستهای میتواند در آرای مردم تأثیرگذار باشد و اساساً نقش متغیرهایی از این دست به سمت کدام جریان یا شخصیت سیاسی خواهد بود.
بسیاری بر این عقیده هستند که موافقان و مخالفان برجام هر کدام در تلاش هستند که با توجه به نتایج برجام کلاهی برای خود ساخته و با استدلال اینکه برجام چه دستاوردها یا تهدیداتی را همراه داشته است بتوانند آرای افکار عمومی را به سمت جریان یا گزینه متبوع خود رهنمون ساخته و نهایتاً پیروزی در انتخابات را جشن بگیرند.
منتقدان برجام معتقدند با توجه به آنکه شش ماه از روز اجرای برجام گذشته است و هیچ اتفاق قابل توجهی در عرصه اقتصادی و تجاری نیفتاده، مردم به سمت رقیب روحانی در انتخابات روی آوردهاند و دولت روحانی به عنوان نخستین دولتی خواهد بود که شاید عمر چهار ساله را تجربه خواهد کرد. استدلال آنها این است که دو شعار اصلی دولت در رابطه با توافق هستهای بدون پاسخ مانده است و آن دو شعار «بهبود وضعیت معیشتی و اقتصادی مردم» و دیگری«رفع کامل تحریمها»است؛مسئلهای که سیدعباس عراقچی هم در نشست خبری روز یک شنبه خود به آن اعتراف کرده است.
اعتراف دیرهنگام به برداشته نشدن تحریمها!
وی که در هفتههای گذشته در کنار سایر دولتمردان تلاش میکرد اقدامات امریکاییها را با هدف امیدوار نگه داشتن جامعه به نتایج برجام توجیه میکرد، اینگونه میگوید: «طرف مقابل به تعهدات خود روی کاغذ عمل کرده اما در صحنه عمل این تحریمها برداشته نشده است! مردم ما 10 الی 12 سال در مقابل تحریمها مقاومت کردند و در بحبوحه بحران هستهای ما یک خواسته داشتیم، تمام خواستههای ما در طول بحران هستهای در یک جمله و یک شعار خلاصه میشد و آن این بود که انرژی هستهای حق مسلم ماست.»
این در حالی است که روزنامه امریکایی «نیویورکتایمز» نیز روز گذشته در گزارشی در مورد انتشار فیشهای نجومی حقوق برخی مدیران دولتی در ایران نوشت: کمتر از یکسال تا برگزاری انتخابات ریاستجمهوری ایران زمان باقیمانده است و «حسن روحانی» رئیسجمهور ایران با فساد بزرگ حقوقهای بسیار بالای رؤسا و مدیران اجرایی شرکتهای دولتی مواجه است.
این گزارش با این مقدمه نوشت: روحانی در سال 2013 با وعده پایان دادن به فساد دولتی و بهبود وضع اقتصاد از طریق تکمیل توافق هستهای و پایان دادن به تحریمها به عنوان رئیسجمهوری ایران برگزیده شد، اما هماکنون از آنجا که تحریمها تا حد وسیعی بر جای خود باقی مانده است، اقتصاد همچنان رو به افول باقی مانده است.
تفاوت اوضاع امروز روحانی با 3 رئیس جمهور گذشته
برهمین اساس بسیاری بر این باور هستند که چالش دولت یازدهم برای موفقیت در عرصه انتخابات 96 بسیار بیشتر از هاشمیرفسنجانی، سید محمدخاتمی و محمود احمدینژاد به ترتیب در انتخابات ششم، هشتم و دهم انتخابات ریاست جمهوری و در سالهای 72، 80، 88 است، چراکه در هر کدام از این دورهها سه رئیسجمهوری با انجام اقداماتی توانسته بودند به هشت ساله شدن دولت خود امیدوار باشند، در حالی که دولت یازدهم نه تنها مهمترین پرونده دولت خود - پرونده هستهای- را نتوانسته به نتایج مثبت برساند بلکه با ایجاد چالش دیگری مانند فیشهای حقوقی نجومی میزان موفقیتش به شدت کاهش یافته است.
بسیاری عصبانیت این روزهای برخی از دولتمردان را که در تریبونها خودنمایی میکند نیز به دلایلی از جمله بدعهدی امریکا و پاره کردن رشته امیدهای دولت میدانند چراکه دولت یازدهم به جای حرکت در مسیر اقتصاد مقاومتی یا اقدامات مؤثر اقتصادی در حوزه تولید، مسکن و اشتغال بیشترین تمرکز و انرژی خود را روی مسئله هستهای گذاشته با این امید که با اجرای تعهدات مهم و ارزنده در اجرای برجام، موجی از سرمایهگذاری را به کشور سرازیر کند و حوزه تجارت را رونق بخشد تا مردم همچنان در دور دوم به نامزد اختصاصی این دولت روی خوش نشان دهند.
تردید تجدیدنظرطلبان در حمایت از روحانی
اما در این میان جریان تجدیدنظرطلب هم در حال رصد اوضاع بوده و در این دو راهی قرار گرفته است؛ «روحانی و نامزد اختصاصی».
جمعی از رهبران این جریان بر این باور هستند که با توجه به نتایج ضعیف برجام و رویگردانی مردم از دولت یازدهم، نباید به استمرار دولت یازدهم امید داشت و باید از هماکنون به فکر گزینهای غیر از روحانی بود و در مقابل طیف دیگری از این جریان همچنان مصر هستند که باید از روحانی در انتخابات 96 حمایت کرد چراکه تجربه نشان داده است که مردم اقبال آنچنانی به نامزدهای اختصاصی اصلاحطلبان ندارند و نباید فرصت معامله با روحانی را از دست داد چراکه علت تامه «بازگشت نیمهرسمی» آنها به حاکمیت شخص روحانی است و چنانچه این جریان نامزد اختصاصی را در انتخابات برگزیند و روحانی بار دیگر به قدرت برسد، اصلاحطلبان باید برای مدت نامعلومی عطای قدرت و نفوذ در قدرت مجریه را به لقایش ببخشند، البته در این میان برخی از رسانهها و شخصیتهای غربی هم نظرات جالب توجهی درباره انتخابات سال 96 ایران دارند، به عنوان نمونه پایگاه اینترنتی یواسنیوز (Usnews) در گزارشی با عنوان «ایران همانند گذشته است» به عدمتغییر در رفتارهای ایران بعد از امضای برجام پرداخته و مینویسد: اکنون توافق هستهای با ایران یکساله شده و تهران همچنان به روند ضدامریکایی خود پایبند است. این در حالی است که 100میلیارد دلار به همراه بخشی از تحریمهای این کشور برداشته شده است و اکنون ایران در منطقه میتواند بیش از گذشته با امریکا مقابله کند.
یواسنیوز در این گزارش نوشت: «یکسالگی توافق هستهای و عدمتغییر در سیاستهای ایران در حالی است که اوباما با غرور کامل در مورد توافق هستهای 14 جولای و جهانی امنتر، قدرتنمایی نیز میکند. در زمانی که این توافق انجام شد، اوباما رئیسجمهوری امریکا امیدوار بود که اعتدالگرایان ایرانی قدرتمندتر شده و آنها پولهای بیشتری را صرف بهبود اقتصاد خود خواهند کرد نه اینکه ماشین جنگی خود را قدرتمندتر کنند. اکنون در تهران هیچ نشانی از اعتدالگری نیست و حتی سیاستهای ضدامریکایی دو برابر نیز شدهاند.»
یواسنیوز در ادامه افزود: «در این بین آزمایش موشکهای بالستیک ایران به اصلیترین نگرانی رهبران کشورهای جهان تبدیل شده است و ایران در این زمینه نیز روند برنامههای خود را دنبال میکند. کنگره نیز به شدت نگران فروش هواپیماهای بوئینگ به تهران است و برخی بر این باورند ایران میتواند از این هواپیماها برای مصارف نظامی نیز استفاده کند.»
این پایگاه امریکایی در پایان افزود: «اکنون توافق هستهای ایران و غرب یکساله شده است و به نظر میرسد ایران نسبت به گذشته در تمامی منطقه هجومیتر نیز عمل میکند. ایران با حمایت از حزبالله، منافع امریکا را تهدید کرد و جنگهای نیابتی زیادی را هدایت میکند. از شیعیان عراق و یمن حمایت کرده و حتی در برخی مواقع ناوهای امریکایی را با شلیک راکت، تهدید میکند. هیچ کدام از اینها تعجبآور نیست زیرا انقلاب 40 ساله ایران تهاجمی و دنبال گسترش خود در منطقه است و همچنین تب ضدامریکایی دارد.»
«برجام» و «فیشهای نجومی» یکهتاز انتخابات 96
به هر حال نباید از نظر دور داشت که «نتایج برجام» و «افشاگری درباره فیشهای نجومی» و همچنین ارتباطات مشکوک و خاص برخی از نزدیکان کابینه یازدهم به رویدادهای نامیمون اقتصادی سال 89 و90 میتواند تأثیر مستقیمی بر آرای مردم در سال 96 گذاشته و رئیسجمهوری جدیدی را روی کار بیاورد، بنابراین باید پاشنه آشیل دولت یازدهم را دو موضوع مورد اشاره دانست که هر کدام به تنهایی میتوانند حضور کاندیدای دیگری بهجز حسن روحانی را بر کرسی ریاست جمهوری دوازدهم تضمین کنند چراکه هر کدام از این دو عامل بسیاری از آرزوها و خواستههای جامعه را به چالش کشانده است، از یک سو مردم هیچ تغییر مثبتی در اوضاع معیشتی و اقتصادی خود به واسطه برجام احساس نکرده و از سوی دیگر تضعیف عدالت اجتماعی به واسطه رشد فسادهای مالی در مدیران دولت را مشاهده میکنند به رغم آنکه از وعدههای دولت در زمان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری 92 یکی «گشایشهای متعدد و مشهود اقتصادی در صورت توافق هستهای با غرب» و دیگری «مبارزه با تبعیض و فسادهای اقتصادی» در جامعه بود؛ شعارهایی که تحقق نیافته است و در مقابل عاملی برای یک دورهای شدن ریاست جمهوری حسن روحانی هم شده است.
بسیاری بر این عقیده هستند که موافقان و مخالفان برجام هر کدام در تلاش هستند که با توجه به نتایج برجام کلاهی برای خود ساخته و با استدلال اینکه برجام چه دستاوردها یا تهدیداتی را همراه داشته است بتوانند آرای افکار عمومی را به سمت جریان یا گزینه متبوع خود رهنمون ساخته و نهایتاً پیروزی در انتخابات را جشن بگیرند.
منتقدان برجام معتقدند با توجه به آنکه شش ماه از روز اجرای برجام گذشته است و هیچ اتفاق قابل توجهی در عرصه اقتصادی و تجاری نیفتاده، مردم به سمت رقیب روحانی در انتخابات روی آوردهاند و دولت روحانی به عنوان نخستین دولتی خواهد بود که شاید عمر چهار ساله را تجربه خواهد کرد. استدلال آنها این است که دو شعار اصلی دولت در رابطه با توافق هستهای بدون پاسخ مانده است و آن دو شعار «بهبود وضعیت معیشتی و اقتصادی مردم» و دیگری«رفع کامل تحریمها»است؛مسئلهای که سیدعباس عراقچی هم در نشست خبری روز یک شنبه خود به آن اعتراف کرده است.
اعتراف دیرهنگام به برداشته نشدن تحریمها!
وی که در هفتههای گذشته در کنار سایر دولتمردان تلاش میکرد اقدامات امریکاییها را با هدف امیدوار نگه داشتن جامعه به نتایج برجام توجیه میکرد، اینگونه میگوید: «طرف مقابل به تعهدات خود روی کاغذ عمل کرده اما در صحنه عمل این تحریمها برداشته نشده است! مردم ما 10 الی 12 سال در مقابل تحریمها مقاومت کردند و در بحبوحه بحران هستهای ما یک خواسته داشتیم، تمام خواستههای ما در طول بحران هستهای در یک جمله و یک شعار خلاصه میشد و آن این بود که انرژی هستهای حق مسلم ماست.»
این در حالی است که روزنامه امریکایی «نیویورکتایمز» نیز روز گذشته در گزارشی در مورد انتشار فیشهای نجومی حقوق برخی مدیران دولتی در ایران نوشت: کمتر از یکسال تا برگزاری انتخابات ریاستجمهوری ایران زمان باقیمانده است و «حسن روحانی» رئیسجمهور ایران با فساد بزرگ حقوقهای بسیار بالای رؤسا و مدیران اجرایی شرکتهای دولتی مواجه است.
این گزارش با این مقدمه نوشت: روحانی در سال 2013 با وعده پایان دادن به فساد دولتی و بهبود وضع اقتصاد از طریق تکمیل توافق هستهای و پایان دادن به تحریمها به عنوان رئیسجمهوری ایران برگزیده شد، اما هماکنون از آنجا که تحریمها تا حد وسیعی بر جای خود باقی مانده است، اقتصاد همچنان رو به افول باقی مانده است.
تفاوت اوضاع امروز روحانی با 3 رئیس جمهور گذشته
برهمین اساس بسیاری بر این باور هستند که چالش دولت یازدهم برای موفقیت در عرصه انتخابات 96 بسیار بیشتر از هاشمیرفسنجانی، سید محمدخاتمی و محمود احمدینژاد به ترتیب در انتخابات ششم، هشتم و دهم انتخابات ریاست جمهوری و در سالهای 72، 80، 88 است، چراکه در هر کدام از این دورهها سه رئیسجمهوری با انجام اقداماتی توانسته بودند به هشت ساله شدن دولت خود امیدوار باشند، در حالی که دولت یازدهم نه تنها مهمترین پرونده دولت خود - پرونده هستهای- را نتوانسته به نتایج مثبت برساند بلکه با ایجاد چالش دیگری مانند فیشهای حقوقی نجومی میزان موفقیتش به شدت کاهش یافته است.
بسیاری عصبانیت این روزهای برخی از دولتمردان را که در تریبونها خودنمایی میکند نیز به دلایلی از جمله بدعهدی امریکا و پاره کردن رشته امیدهای دولت میدانند چراکه دولت یازدهم به جای حرکت در مسیر اقتصاد مقاومتی یا اقدامات مؤثر اقتصادی در حوزه تولید، مسکن و اشتغال بیشترین تمرکز و انرژی خود را روی مسئله هستهای گذاشته با این امید که با اجرای تعهدات مهم و ارزنده در اجرای برجام، موجی از سرمایهگذاری را به کشور سرازیر کند و حوزه تجارت را رونق بخشد تا مردم همچنان در دور دوم به نامزد اختصاصی این دولت روی خوش نشان دهند.
تردید تجدیدنظرطلبان در حمایت از روحانی
اما در این میان جریان تجدیدنظرطلب هم در حال رصد اوضاع بوده و در این دو راهی قرار گرفته است؛ «روحانی و نامزد اختصاصی».
جمعی از رهبران این جریان بر این باور هستند که با توجه به نتایج ضعیف برجام و رویگردانی مردم از دولت یازدهم، نباید به استمرار دولت یازدهم امید داشت و باید از هماکنون به فکر گزینهای غیر از روحانی بود و در مقابل طیف دیگری از این جریان همچنان مصر هستند که باید از روحانی در انتخابات 96 حمایت کرد چراکه تجربه نشان داده است که مردم اقبال آنچنانی به نامزدهای اختصاصی اصلاحطلبان ندارند و نباید فرصت معامله با روحانی را از دست داد چراکه علت تامه «بازگشت نیمهرسمی» آنها به حاکمیت شخص روحانی است و چنانچه این جریان نامزد اختصاصی را در انتخابات برگزیند و روحانی بار دیگر به قدرت برسد، اصلاحطلبان باید برای مدت نامعلومی عطای قدرت و نفوذ در قدرت مجریه را به لقایش ببخشند، البته در این میان برخی از رسانهها و شخصیتهای غربی هم نظرات جالب توجهی درباره انتخابات سال 96 ایران دارند، به عنوان نمونه پایگاه اینترنتی یواسنیوز (Usnews) در گزارشی با عنوان «ایران همانند گذشته است» به عدمتغییر در رفتارهای ایران بعد از امضای برجام پرداخته و مینویسد: اکنون توافق هستهای با ایران یکساله شده و تهران همچنان به روند ضدامریکایی خود پایبند است. این در حالی است که 100میلیارد دلار به همراه بخشی از تحریمهای این کشور برداشته شده است و اکنون ایران در منطقه میتواند بیش از گذشته با امریکا مقابله کند.
یواسنیوز در این گزارش نوشت: «یکسالگی توافق هستهای و عدمتغییر در سیاستهای ایران در حالی است که اوباما با غرور کامل در مورد توافق هستهای 14 جولای و جهانی امنتر، قدرتنمایی نیز میکند. در زمانی که این توافق انجام شد، اوباما رئیسجمهوری امریکا امیدوار بود که اعتدالگرایان ایرانی قدرتمندتر شده و آنها پولهای بیشتری را صرف بهبود اقتصاد خود خواهند کرد نه اینکه ماشین جنگی خود را قدرتمندتر کنند. اکنون در تهران هیچ نشانی از اعتدالگری نیست و حتی سیاستهای ضدامریکایی دو برابر نیز شدهاند.»
یواسنیوز در ادامه افزود: «در این بین آزمایش موشکهای بالستیک ایران به اصلیترین نگرانی رهبران کشورهای جهان تبدیل شده است و ایران در این زمینه نیز روند برنامههای خود را دنبال میکند. کنگره نیز به شدت نگران فروش هواپیماهای بوئینگ به تهران است و برخی بر این باورند ایران میتواند از این هواپیماها برای مصارف نظامی نیز استفاده کند.»
این پایگاه امریکایی در پایان افزود: «اکنون توافق هستهای ایران و غرب یکساله شده است و به نظر میرسد ایران نسبت به گذشته در تمامی منطقه هجومیتر نیز عمل میکند. ایران با حمایت از حزبالله، منافع امریکا را تهدید کرد و جنگهای نیابتی زیادی را هدایت میکند. از شیعیان عراق و یمن حمایت کرده و حتی در برخی مواقع ناوهای امریکایی را با شلیک راکت، تهدید میکند. هیچ کدام از اینها تعجبآور نیست زیرا انقلاب 40 ساله ایران تهاجمی و دنبال گسترش خود در منطقه است و همچنین تب ضدامریکایی دارد.»
«برجام» و «فیشهای نجومی» یکهتاز انتخابات 96
به هر حال نباید از نظر دور داشت که «نتایج برجام» و «افشاگری درباره فیشهای نجومی» و همچنین ارتباطات مشکوک و خاص برخی از نزدیکان کابینه یازدهم به رویدادهای نامیمون اقتصادی سال 89 و90 میتواند تأثیر مستقیمی بر آرای مردم در سال 96 گذاشته و رئیسجمهوری جدیدی را روی کار بیاورد، بنابراین باید پاشنه آشیل دولت یازدهم را دو موضوع مورد اشاره دانست که هر کدام به تنهایی میتوانند حضور کاندیدای دیگری بهجز حسن روحانی را بر کرسی ریاست جمهوری دوازدهم تضمین کنند چراکه هر کدام از این دو عامل بسیاری از آرزوها و خواستههای جامعه را به چالش کشانده است، از یک سو مردم هیچ تغییر مثبتی در اوضاع معیشتی و اقتصادی خود به واسطه برجام احساس نکرده و از سوی دیگر تضعیف عدالت اجتماعی به واسطه رشد فسادهای مالی در مدیران دولت را مشاهده میکنند به رغم آنکه از وعدههای دولت در زمان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری 92 یکی «گشایشهای متعدد و مشهود اقتصادی در صورت توافق هستهای با غرب» و دیگری «مبارزه با تبعیض و فسادهای اقتصادی» در جامعه بود؛ شعارهایی که تحقق نیافته است و در مقابل عاملی برای یک دورهای شدن ریاست جمهوری حسن روحانی هم شده است.
این یعنی او که در عمل تا سال ۱۳۷۸ چنین مدرکی نداشت قریب دو دهه با عنوانی قلابی حقوق و مزایای دارندگان مدرک دکترا را دریافت کرد!
آیا کسی از "فیشهای حقوقی" شیخ حسن کلیدباز قبل از اخذ مشکوک مدرک دکترای کالدونین گلاسکو خبر دارد؟!