حضرت آیت الله شبیری زنجانی از مراجع تقلید ماجرای هدیه ملک سعود پادشاه وقت عربستان و واکنش آیت الله العظمی بروجردی را نقل کرده اند.
به گزارش شهدای ایران، این مرجع تقلید در کتاب جرعه ای از دریا به تشریح این ماجرا پرداخته است.
در آنجا نوشتهاند:
«شنیدیم سعود بن عبدالعزیز هدیهای برای آیت الله بروجردی فرستاده و از منبع موثّقی مطّلع شدیم که آیة الله بروجردی نامهای به سفیر حجاز در تهران نوشته است. ما به آن نامه دست یافتیم و چون محتوای نامه شامل روح برادری و اخوّت و کرامت علمی است، آن را منتشر میکنیم».
آقای بروجردی این نامه را به حمزه غوث سفیر عربستان در ایران نوشته و در آن ذکر کرده بود:
جعبهای حاوی پانزده نسخه قرآن و قطعاتی از پرده کعبه و... به دست من رسید و من در قبول آن متحیّر شدم، چون رسم من این نیست که از ملوک و اُمراء هدیهای قبول کنم، امّا اشتمال این هدیه بر قرآن و قطعاتی از پرده کعبه مرا ملزم کرد، بپذیرم؛ لذا قرآنها و قطعات پرده کعبه را برداشتم و جعبه را با بقیّه مافیها به شما (یعنی سفیر) اهدا کردم تا در اوقات نماز و دعا به یادم باشید. و چون امر حج در این ایّام به دست جلالة الملک است، من در مقابل، حدیث طولانی در صفت حجّ رسول الله صلی الله علیه و آله را که مسلم در صحیحش و ابوداود در سننش نقل کردهاند، به ایشان اهدا میکنم که از آن بیشترِ احکام حج، اگر نگوییم تمام احکام حج، به دست میآید.
در ادامه آقای بروجردی مطالبی موعظهگونه در باب وحدت کلمه مسلمانان ذکر کرده است.
به نظرم از آقای حاج آقا رضا صدر شنیدم: این اقدام مرحوم آقای بروجردی در مجامع اهل سنّت خیلی به عظمت تلقّی شده بود، چون علمای اهل سنّت غالباً جیرهخوار دولتها و حکومتها هستند و عدم اعتنای عالم بزرگ به زخارف دنیوی و عدم قبول هدایا از ملوک، برای آنها خیلی مهم جلوه میکرد، علاوه بر این استثنا کردن قرآن و پرده کعبه با عبارت «ألزمني قبولها» در این جهت بیشتر مؤثّر بود.
یک وقت من به آقای بروجردی عرض کردم: جواب نامهای که حضرت عالی مرقوم فرمودید، در مجامع اهل سنّت خیلی با اهمیت تلقی شد. آقای بروجردی فرمود: عجیب این بود که ملک با اینکه متصدّی امر حجّ است، وقتی نامه به دستش رسید، گفته بود به منبع مذکور مراجعه کنند و وقتی این حدیث طولانی را که از حضرت امام باقر علیه السلام نقل شده، دید، گفته بود: ما این حدیث را ندیده بودیم.
*این مطلب در رسالة الإسلام (مجله دارالتقریب در مصر که قبل از آقای بروجردی به نام رسالة التقریب منتشر میشد) چاپ شده است.
جرعه ای از دریا، ج۳، ص۴۹۹
در آنجا نوشتهاند:
«شنیدیم سعود بن عبدالعزیز هدیهای برای آیت الله بروجردی فرستاده و از منبع موثّقی مطّلع شدیم که آیة الله بروجردی نامهای به سفیر حجاز در تهران نوشته است. ما به آن نامه دست یافتیم و چون محتوای نامه شامل روح برادری و اخوّت و کرامت علمی است، آن را منتشر میکنیم».
آقای بروجردی این نامه را به حمزه غوث سفیر عربستان در ایران نوشته و در آن ذکر کرده بود:
جعبهای حاوی پانزده نسخه قرآن و قطعاتی از پرده کعبه و... به دست من رسید و من در قبول آن متحیّر شدم، چون رسم من این نیست که از ملوک و اُمراء هدیهای قبول کنم، امّا اشتمال این هدیه بر قرآن و قطعاتی از پرده کعبه مرا ملزم کرد، بپذیرم؛ لذا قرآنها و قطعات پرده کعبه را برداشتم و جعبه را با بقیّه مافیها به شما (یعنی سفیر) اهدا کردم تا در اوقات نماز و دعا به یادم باشید. و چون امر حج در این ایّام به دست جلالة الملک است، من در مقابل، حدیث طولانی در صفت حجّ رسول الله صلی الله علیه و آله را که مسلم در صحیحش و ابوداود در سننش نقل کردهاند، به ایشان اهدا میکنم که از آن بیشترِ احکام حج، اگر نگوییم تمام احکام حج، به دست میآید.
در ادامه آقای بروجردی مطالبی موعظهگونه در باب وحدت کلمه مسلمانان ذکر کرده است.
به نظرم از آقای حاج آقا رضا صدر شنیدم: این اقدام مرحوم آقای بروجردی در مجامع اهل سنّت خیلی به عظمت تلقّی شده بود، چون علمای اهل سنّت غالباً جیرهخوار دولتها و حکومتها هستند و عدم اعتنای عالم بزرگ به زخارف دنیوی و عدم قبول هدایا از ملوک، برای آنها خیلی مهم جلوه میکرد، علاوه بر این استثنا کردن قرآن و پرده کعبه با عبارت «ألزمني قبولها» در این جهت بیشتر مؤثّر بود.
یک وقت من به آقای بروجردی عرض کردم: جواب نامهای که حضرت عالی مرقوم فرمودید، در مجامع اهل سنّت خیلی با اهمیت تلقی شد. آقای بروجردی فرمود: عجیب این بود که ملک با اینکه متصدّی امر حجّ است، وقتی نامه به دستش رسید، گفته بود به منبع مذکور مراجعه کنند و وقتی این حدیث طولانی را که از حضرت امام باقر علیه السلام نقل شده، دید، گفته بود: ما این حدیث را ندیده بودیم.
*این مطلب در رسالة الإسلام (مجله دارالتقریب در مصر که قبل از آقای بروجردی به نام رسالة التقریب منتشر میشد) چاپ شده است.
جرعه ای از دریا، ج۳، ص۴۹۹
*حوزه