شهدای ایران shohadayeiran.com

سردار حاج حسین همدانی در بخشی از صحبت‌های خود و در گلایه‌ای از برخی جریانات برای اصرار به قبول قطعنامه توسط امام خمینی(ره) گفت: چرا عراق در آخر جنگ به فاو حمله کرد و راحت آنجا را گرفت؟ اولین عامل تخریب‌کننده، همین خبر بود که جنگ به پایان رسیده است و می‌خواهیم تمام شود. صحبتی که فرمانده جنگ کرد و گفت «می‌خواهیم پای میز مذاکره برویم»، تأثیر خود را گذاشت.”
شهدای ایران: 27  تیرماه سالروز پذیرش قطعنامه ۵۹۸ مبنی بر پایان جنگ ایران و عراق است. قطعنامه‌ای که سال‌ها پس از تصویب آن مورد بحث و نظر بین مخالفان و موافقان آن قرار گرفته. به همین مناسبت
گزیده‌ای از  سخنان برخی فرماندهان شهید به خصوص سرلشکر شهید "حاج حسین همدانی"در این زمینه را تقدیم شما عزیزان می‌کنیم:

می‌خواهیم پای میز

شهید احمد سوداگر در خصوص علل پذیرش قطعنامه گفته است: "در اواخر سال ۶۵ و اوایل سال ۶۶ چندین عملیات کوچک و بزرگ مِن‌جمله کربلای ۴، ۵، ۱۰ و نصر ۴ توسط نیروهای ایرانی طراحی و اجرا گردید. در عملیات کربلای ۵ شدیدترین درگیری‌های طول جنگ در پشت دروازه‌های شهر بصره و تهدید بصره توسط ایران به وقوع پیوست. در این دوران موازنه قدرت به نفع ایران بود لذا از اسفند ۶۵ یعنی پس از عملیات کربلای ۵ تلاشی جهانی برای تهیه و تنظیم قطعنامه موسوم به ۵۹۸ آغاز شد و در پایان تیرماه ۶۶ به تصویب شورای امنیت سازمان ملل رسید و همزمان تلاش آمریکا برای افزایش تحریم اقتصادی و تسلیحاتی ایران نیز شدت گرفت. در این قطعنامه تصمیم به خاتمه دادن به منازعه ایران و عراق گرفته شد و آتش‌بس فوری و عقب‌نشینی به مرزهای بین‌المللی و اعزام تیم نظارت به مرزهای دو کشور مورد تائید دو کشور قرار گرفت. اما ایران به دلیل برخی از ملاحظات سیاسی و نظامی ابتدا از پذیرش آن خودداری کرد و پیش‌شرط‌هایی را برای پذیرش آن عنوان کرد.”

سردار حاج حسین همدانی در بخشی از صحبت‌های خود و در گلایه‌ای از برخی جریانات برای اصرار به قبول قطعنامه توسط  امام خمینی(ره) گفت: چرا عراق در آخر جنگ به فاو حمله کرد و راحت آنجا را گرفت؟ اولین عامل تخریب‌کننده، همین خبر بود که جنگ به پایان رسیده است و می‌خواهیم تمام شود. صحبتی که فرمانده جنگ کرد و گفت «می‌خواهیم پای میز مذاکره برویم»، تأثیر خود را گذاشت.”

وی ادامه داد: "با کالبد شکافی دقیق می‌بینیم که تا دیروز همه این پاتک‌های سنگین، حجم آتش، بمباران شیمیایی و حمله انبوه تانک‌ها راه به جایی نمی‌برد و بچه‌ها مقاومت می‌کردند ولی بعد از کربلای پنج و والفجر ۱۰، به راحتی خط سقوط می‌کند. فاو سقوط می‌کند، شلمچه بعد از روزها و ماه‌ها که در همه پاتک‌ها حفظ شده بود سقوط کرد.
ما قبلاً نیز توپخانه و آتش هوایی، حتی کوله پشتی، قمقمه، پوتین و لباس و مهمات به اندازه کافی نداشتیم، ولی موفق می شدیم، اما اینجا نشدیم. اولین تیر به روحیه مقاومت و دفاع، همین بود و باعث شد که ما در کمتر از ۲۴ ساعت فاو را از دست بدهیم و ظرف چند ساعت شلمچه را از دست بدهیم. اما پس از حمله مجدد عراق بعد از قبول قطعنامه وقتی پیام امام برای دفع تجاوز عراق رسید دو ساعت بیشتر نگذشت که ناگاه جبهه ها متحول شد و جهنمی برای عراق ایجاد شد. تانک ها همه به آتش کشیده شدند. قبل از آن هم ما همان آر پی جی را داشتیم ولی انگیزه را از بچه های ما گرفته بودند…؛ با پیام امام در کمتر از ۴۸ ساعت تمام لشکرهای عراق مجبور به فرار می شوند.”

شهید سوداگر در جایی دیگر می‌گوید: "نظامیان و خصوصا فرماندهان سپاه معتقد بودند که آن قدر ظرفیت در درون ملت ایران و دولت حاکم وجود دارد که ما قادریم شعار "جنگ جنگ تا پیروزی” را تحقق بخشیم. در طرحی که برآورد کرده بودیم بصره را ۶ ماهه می گرفتیم و در ۶ ماه دوم می توانستیم کرکوک را فتح کرده و ۶ ماهه سوم اگر مقامات تصمیم بگیرند به سمت بغداد حرکت کنیم؛ ولی توان ما باید سه یا چهار برابر شود و این توان در درون جمهوی اسلامی امکان‌پذیر است. مقامات مملکتی ما معتقد بودند که ما هزینه ای بیش از این نمی توانیم صرف جنگ کنیم. آن‌ها بارها به ما جواب می دادند که شما با وضع موجود باید بجنگید و ماهم می‌گفتیم وضع موجود برای به پیروزی رسیدن در یک عملیات سرنوشت‌ساز کافی نیست.”


نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار