در کنار طومارنویسی علیه جامعه پزشکی و تجمع در برابر بیمارستان، وقتی را هم بگذارید برای انتقاد از مدیران صنف تان که در همه این سالها جز بریز و بپاش برای برگزاری جشنهای ملون کاری نکرده اند.
به گزارش شهدای ایران، حواشی تقصیرکار دانستن یک پزشک در مرگ عباس کیارستمی که با ادبیات تند داریوش مهرجویی در ختم آن مرحوم به اوج رسید، حتی با دلنوشته بلندبالای رییس سازمان سینمایی که به مانند همیشه کوشیده بود از تلاشهای فراوان خود و تیم همراهانش در معالجه کیارستمی بگوید هم پایان نیافت.
واکنش فرزند کیارستمی به حجت ا.. ایوبی و زیر سوال بردن ادعاهای وی با تجمع گروهی از سینماگران در برابر بیمارستان محل معالجه کیارستمی ادامه یافت. از آن سو انتشار تصاویری منسوب به یکی از پزشکان این بیمارستان که نوشته هایی عجیب در واکنش به ادبیات مهرجویی در دستانش بود ماجرا را چنان یک سریال دنباله دار کرد.
اینکه پزشک یا پزشکانی خاص در مرگ کیارستمی مقصر بوده اند یا نه را کمیسیونی تعیین خواهد کرد که با حضور نمایندگان طرفین درگیر تشکیل شده است اما اینکه ماجرای درگذشت کیارستمی دستاویزی شده برای حمله به جامعه پزشکان از کجا نشأت می گیرد؟
آیا مرگ تمامی آن سینماگرانی که به دلیل نبود یک بیمه درمانی جامع باید با هزاران دردسر برای درمان شان روبرو شوند تقصیر پزشکان است یا کم کاری صنفی که مدام به نام اهالی سینما بودجه می گیرد؟
*چرا سوزنی به روسای صنف نمی زنید؟
کیارستمی اولین سینماگر ایرانی نیست که به دلیل خلأ حمایت درمانی کامل جان به جان آفرین تسلیم میکند و البته که با اوضاع پیش رو آخرین سینماگر هم نخواهد بود.
تازه کیارستمی این شانس را داشت که بخت درمان خود در فرانسه را هم پی گیرد که البته باز هم نتیجه نداد و در نهایت دار فانی را وداع گفت اما مسأله اینجاست که چرا آن گروه از سینماگران ایرانی که در انتقاد از مدیران وزارت بهداشت و پزشکان ایرانی بیانیه می دهند سوزنی هم به روسای صنف خود نمی زنند؟
مگر نه اینکه اولین متولی اهالی سینما خانه سینما است و تازه بعدتر از آن سازمان سینمایی و وزارت ارشاد پس چرا تجمع کنندگان در برابر بیمارستان جم سری هم به خیابان بهار و کوچه سمنان و خانه سینما نمی زنند و از روسای صنف شان نمی پرسند برای کمک به درمان ده ها و شاید صدها بیمار ریز و درشت صنف سینمای ایران که یکی از آنها هم عباس کیارستمی بود چه کرده اند؟
*بودجه های میلیاردی که می توان صرف ساخت بیمارستان کرد
البته که بعد از آن هم تجمع کنندگان می توانند سری بزنند به میدان بهارستان و دفتر رییس سازمان سینمایی در ساختمان ارشاد و از او درباره کم کاری ها پیرامون بیمه درمانی سینماگران پرسش کنند؟
در سینمایی که فقط یک میلیارد بودجه در مدت زمانی کمتر از یک ماه ظرف بازسازی ساختمان استیجاری صنف می شود و میلیاردها تومان بودجه برای برگزاری جشنواره هایی صرف می شود که نامی بین المللی دارند اما مخاطبی در سالنهایشان وجود ندارد قاعدتا نباید برای ساخت یک بیمارستان تخصصی ویژه سینماگران کمبود بودجه ای وجود داشته باشد.
چرا سینماگران معترض برای یک بار هم که شده به ریشه نمی زنند و به جای طلب مسکن های موقتی از روسای صنف شان نمی خواهند یک سال به جای برپایی جشن های ریز و درشت، بودجه جشنها را صرف راه اندازی مراکز درمانی ویژه برای سینماگران کنند؟
سینماگران ایرانی چه چیز کمتر از مثلا پرسنل وزارت نفت دارند که با داشتن بیمارستانهای تخصصی با کمترین هزینه، وضعیت درمان خود را پی می گیرند؟
کمبود بودجه نمی تواند توجیهی باشد بر این کمبود چراکه سالی چند ده میلیارد بودجه سینمای کشور صرف تولید محصولاتی می شود که برخی از آنها در اکران 500 میلیون هم نمی فروشند.
چه کسی باور می کند در سینمایی که برای راه اندازی یک گروه سینمایی بی مخاطب بودجه میلیاردی هست برای راه اندازی یک بیمارستان تخصصی بودجه نباشد؟ چه کسی باور می کند در سینمایی که کلی هزینه می شود برای اعزام امربران مدیران به جشنواره های سینمایی فرنگی، بودجه برای راه اندازی چند مرکز درمانی ویژه نباشد؟
سینماگران عزیز! خواسته شما در پیگیری حقوقی روند درمان عباس کیارستمی خواسته ای کاملا بحق است اما یادتان نرود حرمت امامزاده را قبل از هر کس متولی آن است که باید نگه دارد. پس در کنار طومارنویسی علیه جامعه پزشکی و تجمع در برابر بیمارستان، وقتی را هم بگذارید برای انتقاد از مدیران صنف تان که در همه این سالها جز بریز و بپاش برای برگزاری جشنهای ملون کاری نکرده اند. وقتی را بگذارید برای انتقاد از رییسان سازمانی که بودجه سینما را صرف تولید محصولات نفروش، تأسیس جشنواره های خالی از مخاطب و راه اندازی گروههای سینمایی و مدارس سینمایی بی هدف کرده اند اما به بهبود اوضاع رفاهی صنف که رسیده اند از کمبود بودجه نالیده اند.
اگر به سراغ روسای صنف تان نروید یقین بدانید که تاریخ اعتراض شما به پزشکان را نه اعتراضی تمامصنفی که اعتراضی دارای ریشه های سیاسی خواهد دانست بخصوص که در اعتراضات مدام بر عقبه سیاسی یک وزیر تأکید می کنید.
واکنش فرزند کیارستمی به حجت ا.. ایوبی و زیر سوال بردن ادعاهای وی با تجمع گروهی از سینماگران در برابر بیمارستان محل معالجه کیارستمی ادامه یافت. از آن سو انتشار تصاویری منسوب به یکی از پزشکان این بیمارستان که نوشته هایی عجیب در واکنش به ادبیات مهرجویی در دستانش بود ماجرا را چنان یک سریال دنباله دار کرد.
اینکه پزشک یا پزشکانی خاص در مرگ کیارستمی مقصر بوده اند یا نه را کمیسیونی تعیین خواهد کرد که با حضور نمایندگان طرفین درگیر تشکیل شده است اما اینکه ماجرای درگذشت کیارستمی دستاویزی شده برای حمله به جامعه پزشکان از کجا نشأت می گیرد؟
آیا مرگ تمامی آن سینماگرانی که به دلیل نبود یک بیمه درمانی جامع باید با هزاران دردسر برای درمان شان روبرو شوند تقصیر پزشکان است یا کم کاری صنفی که مدام به نام اهالی سینما بودجه می گیرد؟
*چرا سوزنی به روسای صنف نمی زنید؟
کیارستمی اولین سینماگر ایرانی نیست که به دلیل خلأ حمایت درمانی کامل جان به جان آفرین تسلیم میکند و البته که با اوضاع پیش رو آخرین سینماگر هم نخواهد بود.
تازه کیارستمی این شانس را داشت که بخت درمان خود در فرانسه را هم پی گیرد که البته باز هم نتیجه نداد و در نهایت دار فانی را وداع گفت اما مسأله اینجاست که چرا آن گروه از سینماگران ایرانی که در انتقاد از مدیران وزارت بهداشت و پزشکان ایرانی بیانیه می دهند سوزنی هم به روسای صنف خود نمی زنند؟
مگر نه اینکه اولین متولی اهالی سینما خانه سینما است و تازه بعدتر از آن سازمان سینمایی و وزارت ارشاد پس چرا تجمع کنندگان در برابر بیمارستان جم سری هم به خیابان بهار و کوچه سمنان و خانه سینما نمی زنند و از روسای صنف شان نمی پرسند برای کمک به درمان ده ها و شاید صدها بیمار ریز و درشت صنف سینمای ایران که یکی از آنها هم عباس کیارستمی بود چه کرده اند؟
*بودجه های میلیاردی که می توان صرف ساخت بیمارستان کرد
البته که بعد از آن هم تجمع کنندگان می توانند سری بزنند به میدان بهارستان و دفتر رییس سازمان سینمایی در ساختمان ارشاد و از او درباره کم کاری ها پیرامون بیمه درمانی سینماگران پرسش کنند؟
در سینمایی که فقط یک میلیارد بودجه در مدت زمانی کمتر از یک ماه ظرف بازسازی ساختمان استیجاری صنف می شود و میلیاردها تومان بودجه برای برگزاری جشنواره هایی صرف می شود که نامی بین المللی دارند اما مخاطبی در سالنهایشان وجود ندارد قاعدتا نباید برای ساخت یک بیمارستان تخصصی ویژه سینماگران کمبود بودجه ای وجود داشته باشد.
چرا سینماگران معترض برای یک بار هم که شده به ریشه نمی زنند و به جای طلب مسکن های موقتی از روسای صنف شان نمی خواهند یک سال به جای برپایی جشن های ریز و درشت، بودجه جشنها را صرف راه اندازی مراکز درمانی ویژه برای سینماگران کنند؟
سینماگران ایرانی چه چیز کمتر از مثلا پرسنل وزارت نفت دارند که با داشتن بیمارستانهای تخصصی با کمترین هزینه، وضعیت درمان خود را پی می گیرند؟
کمبود بودجه نمی تواند توجیهی باشد بر این کمبود چراکه سالی چند ده میلیارد بودجه سینمای کشور صرف تولید محصولاتی می شود که برخی از آنها در اکران 500 میلیون هم نمی فروشند.
چه کسی باور می کند در سینمایی که برای راه اندازی یک گروه سینمایی بی مخاطب بودجه میلیاردی هست برای راه اندازی یک بیمارستان تخصصی بودجه نباشد؟ چه کسی باور می کند در سینمایی که کلی هزینه می شود برای اعزام امربران مدیران به جشنواره های سینمایی فرنگی، بودجه برای راه اندازی چند مرکز درمانی ویژه نباشد؟
سینماگران عزیز! خواسته شما در پیگیری حقوقی روند درمان عباس کیارستمی خواسته ای کاملا بحق است اما یادتان نرود حرمت امامزاده را قبل از هر کس متولی آن است که باید نگه دارد. پس در کنار طومارنویسی علیه جامعه پزشکی و تجمع در برابر بیمارستان، وقتی را هم بگذارید برای انتقاد از مدیران صنف تان که در همه این سالها جز بریز و بپاش برای برگزاری جشنهای ملون کاری نکرده اند. وقتی را بگذارید برای انتقاد از رییسان سازمانی که بودجه سینما را صرف تولید محصولات نفروش، تأسیس جشنواره های خالی از مخاطب و راه اندازی گروههای سینمایی و مدارس سینمایی بی هدف کرده اند اما به بهبود اوضاع رفاهی صنف که رسیده اند از کمبود بودجه نالیده اند.
اگر به سراغ روسای صنف تان نروید یقین بدانید که تاریخ اعتراض شما به پزشکان را نه اعتراضی تمامصنفی که اعتراضی دارای ریشه های سیاسی خواهد دانست بخصوص که در اعتراضات مدام بر عقبه سیاسی یک وزیر تأکید می کنید.
*نسیم