موضوع «موسیقی» در سالهای پایانی عمر امام(ره)، با فراز و نشیب عجیبی روبهرو میشود؛ همانند فتوای نوزدهم شهریور ۱۳۶۷، که امام در این فتوا، در پاسخ به سؤالی دربارۀ «خرید و فروش آلات لهو و لعب جهت استفادههای مشروع»، تصریح میفرمایند: «خرید و فروش آلات مشترکه به قصد منافع محلّله آن اشکال ندارد»
به گزارش شهدای ایران به نقل از نسیم، به طور کلی، تناقض در آرا و اندیشههای بزرگان حساسیتبرانگیز است. البته ممکن است دو دیدگاه، در ظاهر متناقض به نظر برسند ولی در باطن از یک منشاء، سرچشمه گرفته باشند. این تناقضات ظاهری، خصوصا در مورد احکام فقهی و همچنین در نظرات شخصی که مرجعیت شیعه را برعهده دارد، از حساسیت بیشتری برخوردار میگردند. چرایی این تغییر دیدگاهها دارای اهمیت بالایی است، زیرا ممکن است با ایجاد تغییر در یک دیدگاه، بنیانها، روشها و اهداف یک سازمان و یا حتی یک جامعه متحول و دگرگون شوند. یکی از موضوعات بحثبرانگیز در اندیشههای فقهی امام خمینی(ره)، مقولۀ موسیقی است. در این مقاله به بررسی سیر تطور دیدگاههای امامخمینی(ره) پیرامون موسیقی پرداخته و چرایی این دگرگونی نظرات را مورد بررسی قرار میدهیم.
موسیقی عامل تخدیر نباشد
امام خمینی(ره) با اشاره به شیوۀ تخدیر جوانان توسط حکومتهای فاسد با ابزارهای گوناگون میفرماید: «نباید دستگاه تلویزیون جوری باشد که ده ساعت موسیقی بخوانند. جوانی که نیرومند هست از نیرومندی برگردانند به یک حال خمار و به یک حال خلسه، مثل همان تریاک میماند. این هم این قدر با او فرق ندارد. این یک جور خلسه میآورد و آن یک جور خلسه میآورد»؛[1] «یک وقتی بود که در تهران من گاهی از خیابان عبور میکردم، همین طور که آدم میرفت، موسیقی بود. در تمام دکانها صدای موسیقی که پخش میشد، همین طور تا آخر موسیقی بود، این مغز را اینطور متزلزل میکردند. حواس را میبردند دنبال این مسائل که مبادا راجع به آن مسائلی که مربوط است به زندگیشان، مربوط به مسائل انسانیشان هست، مربوط به استقلال مملکتشان است مبادا متوجه به او بشوند و همین طور هم هست».[2]
موضع ابتدای انقلاب پیرامون موسیقی در رسانه ملی
برخی از تحفههای نامیمون حکومت طاغوت ناچار به انقلاب اسلامی ارث میرسد که «موسیقی فاسد» یکی از آنهاست. فضای رسانهای و فرهنگی دوران انقلاب از سویی با آرشیوی مملو از موسیقیهای محرّک (با مضامین فاسد) روبهرو میشود و از سویی حکومت طاغوت، نسلی عادت کرده به موسیقیپرورده است که این دو پس از انقلاب بایست سریعاً علاج گردد. اینجاست که بنیانگذار کبیر انقلاب، تنها درمان را در ریشهکنی تمامعیار موسیقی از صدا و سیما میدانند و به حذف کامل هر نوع موسیقی نظر دارند. ایشان در آن زمان میفرمایند: «این موسیقی را حذفش کنید به کلی عوض این یک چیزی بگذارید، آموزنده باشد»؛ «موسیقی را حذف کنید. نترسید از اینکه به شما بگویند که ما موسیقی را که حذف کردیم، کهنهپرست شدیم! باشد ما کهنهپرستیم! از این نترسید. همین کلمات، نقشه است برای اینکه شماها را از کار جدی عقب بزنند». [3]
بیشتر من به آقای قطبزاده (سرپرست وقت سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران) گفتهام که آقا این را بردارید از آن، میگوید نمیشود. من نمیدانم این «نمیشود» یعنی چه؟ چرا نمیشود؟».[4]
مسئولان آن روزِ صدا و سیما گویا معتقد بودند که موسیقی اگر از رسانة ملی حذف شود، مردم به رسانههای غیر قانونی و غیر معمول رو میآورند. امام در پاسخ میگویند: «اینکه میگویند که اگر چنانچه موسیقی در رادیو نباشد آنها میروند از جای دیگر میگیرند موسیقی را، بگذار بگیرند از جای دیگر؛ شما عجالتاً آلوده نباشید. آنها هم کمکم برمیگردند به اینجا. این عذر نیست که اگر موسیقی در رادیو نباشد، آنها میروند از جای دیگر موسیقی میگیرند. حالا اگر از جای دیگر موسیقی بگیرند ما باید به آنها موسیقی بدهیم؛ ما باید خیانت بکنیم؟ این خیانت است به یک مملکتی. خیانت است به جوانهای ما».[5]
از دیگر سو رویکرد مردم به «جاهای دیگر» ــ در صورت حذف موسیقی از رسانه ملی ــ نشانگر این واقعیت هم هست که مردم به شدت معتاد موسیقیاند. اما آیا این عادت قابل تغییر است؟ امام به این پرسش پاسخ مثبت میدهند. «کمکم مردم را و جوانهای ما را عادت به آموزندگی بدهید. از آن عادت خبیثی که داشتند برگردانید. اینکه میبینید که جوانها اگر این نبود، میروند سراغ موسیقی دیگر برای اینکه عادت کردند، این شاهد بر این است که جوانهای ما فاسد شدند. الان ما موظفیم که این نسلی که فاسد شده، برگردانیم به صلاح و نگذاریم این کوچکهای ما فاسد بشوند. اینها را جلویش را بگیریم». [6]
تفکیک موسیقی حلال از حرام
هر چه از سالهای آغازین انقلاب فاصله میگیریم، جو غالب موسیقی حرام و فاسد کمتر میشود و سرودهایی با حالوهوای انقلابی و حماسی تولید میگردد. امام امت در این مقطع با مشاهدة این رشد محتوایی، پخش موسیقیهای حماسی و مهیّج انقلابی از صداوسیما را تأیید میکنند.[7] اما رضایت ایشان اما از رسانۀ ملی «نسبی» است. «باز هم این را تکرار میکنم که موسیقیها باز کمی هست. باید اشخاصی که مطلعاند اینها موسیقی هستند، مشاهده کنند ببینند اگر یک چیزی را میبینید موسیقیاش را نمیتوانید رد کنید، اصلش را رد کنید»، با کمی تأمل روشن میشود که امام دیگر در این زمان نه بر حذف همه نوع موسیقی، بلکه بر تفکیک موسیقی حلال از حرام و حذف هر گونه «موسیقی حرام» تأکید میورزند. آنجا که میفرمایند «باید اشخاصی که مطلعاند اینها موسیقی هستند»، واضح است که برای تشخیص «موسیقی از غیر موسیقی» نیازی به شخص مطلع نیست و هر فرد عامی هم توانایی درک این تفاوت را دارد. پس نظر امام، تشخیص و جداسازی «موسیقی حرام از موسیقی حلال» است که نیازمند افراد مطلع و کارشناس میباشد. [8]
موسیقی موید حکومت جائر، حرام است
امام خمینی(ره) در مباحث اجتهادیشان، عرصه «غنا و موسیقی و لهو» را که معمولاً همانند انگاشته میشوند به تفکیک مورد بحث قرار داده و در کتاب ارزشمند «مکاسب محرّمه» خود به تفصیل طرح کردهاند. [9] ابتدا یادآور میشویم که در بین صاحبان رأی، دو دیدگاه کلی دربارة «غنا» وجود دارد. دیدگاه نخست غنا را «ذاتاً» حرام نمیداند بلکه عوارضِ ضمیمة آن را منجر به حرام یا حلال شدن آن میشمارد. بنا بر این نظرگاه، «غنا» میتواند «حلال یا حرام» باشد.[10] دیدگاه دیگر اما چیزی به نام «غنای حلال» را به رسمیت نمیشناسد. این گروه غنا را (با تعریفی که خود از آن دارد) «ذاتاً» حرام میداند و عوارض و ضمائم آن را خارج از موضوع بحث غنا، تلقی میکند. امام در کتاب مکاسب خود از بین این دو نظر، دومی را میپذیرد. تعریف امام از غنا این گونه است: «غنا، صوت یا صدای نازک و رقیق انسان است که ذاتاً زیبا و فرحبخش بوده و به خاطر تناسبی که دارد قابلیت ایجاد وجد و طرب در شنونده را دارا باشد».[11] ایشان «هر چیزی» را که در این قالب بگنجد، «حرام» میشمارند؛ حال آن «هر چیز»میتواند «مطالب شهوتبرانگیز» باشد یا «آیات قرآن». امام ــ مانند بیشتر فقها ــ معیار سنجش غنا را «عرف» میدانند: «ملاک تشخیص غنا، بر عهدۀ عرف است و عرف، آن است که بیشتر مردم (که آوازهای مختلف را شنیدهاند) به راحتی غنا بودن صدا و آوازی را بیان کنند و از آن پرهیز نمایند».[12]
نظرات فقهی امام در برخی موضوعات ــ و مشخصاً دربارة موسیقی و با عنایت به فقه مترقی جواهری ــ در قبل و بعد از انقلاب شامل پویایی ویژهای است: «اینجانب معتقد به فقه سنتی و اجتهاد جواهری هستم و تخلف از آن را جایز نمیدانم. اجتهاد به همان سبک صحیح است ولی بدان معنا نیست که فقه اسلام پویا نیست. زمان و مکان دو عنصر تعیینکننده در اجتهادند. مسئلهای که در قدیم دارای حکمی بوده است به ظاهر همان مسئله در روابط حاکم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد یک نظام ممکن است حکم جدیدی پیدا کند». [13]
مرحوم حجتالاسلام سید احمد خمینی(ره) میگوید: «آقا [امام] اصلاً موسیقی قبل و بعد از انقلاب را دو چیز میدانند. یک روزی مقام معظم رهبری، آقای هاشمی، آقای موسوی اردبیلی و آقای موسوی (نخستوزیر) و من جلسه داشتیم که امام(ره) وارد شدند. تلویزیون یکی از آهنگهای شجریان را گذاشته بود. امام آمدند و نشستند. آقای هاشمی به امام(ره) گفتند: «آقا؛ شما که قبلاً موسیقی را حرام میدانستید چرا الان حرام نمیدانید؟ امام گفتند: من الان هم همین موسیقی را اگر از رادیوی عربستان پخش شود، حرام میدانم. من خبر رادیوی شاه را هم حرام میدانستم موسیقیاش که جای خود دارد. اما همین موسیقی از نظام اسلامی پخش میشود و حلال است». [14] این خاطره به گونههای مختلف تفسیر شده است ولی این تحلیل صحیحتر به نظرمیآید که «طبق این فرمایش امام، موسیقی غیر مطرب [و حلال هم] بنا بر حکم ثانوی حرام میشد نه اینکه غنا در زمان طاغوت حرام و پس از انقلاب حلال شد باشد. بلکه همان موسیقی حلال اگر در زمان شاه پخش میشد، حرام بود چون موسیقی به هر نحوی در عصر طاغوت در راستای تقویت نظام طاغوتی قرار میگرفت. بنابراین موسیقی حلال تحت عنوان ثانوی اگر در راه ترویج ظلم و فساد و تقویت نظام ستمشاهی به کار رود حرام است نه اینکه حرام بوده و بعد از انقلاب اسلامی حلال شده است». [15] مرحوم حاج سید احمد خمینی که خود، ناقل این اتفاق است میگوید: «من به ذهنم میآید که مسئله روابط اجتماعی، روابط بین حکومت و مردم و از این قبیل هم، در اینکه موسیقی حلال باشد یا نه، تأثیر دارد. چرا؟ چون امام در قضیه زمان و مکان آمدند گفتند: رابطة مثلاً یک جریان با جریان دیگر موجب میشود یک چیز سومی حلال شود. این از چیزهایی است که متأسفانه آقایان به آن توجهی نکردند و دنبال حلّ آن نرفتند که وقتی امام میگویند روابط اجتماعی و سیاسی موجب میشود چیزی که در شرایطی حلال بوده حالا حرام میشود و یا بالعکس یعنی چه؟ اینجا دیگر استحاله نیست که مثلاً سگ، نمک شده باشد. بدون تغییر ظاهری موضوع، حکم خلاف حکم قبلی را پیدا میکند». [16]
موسیقی حلال از منظر امام
موضوع «موسیقی» در سالهای پایانی عمر امام(ره)، با فراز و نشیب عجیبی روبهرو میشود؛ همانند فتوای نوزدهم شهریور 1367، که امام در این فتوا، در پاسخ به سؤالی دربارۀ «خرید و فروش آلات لهو و لعب جهت استفادههای مشروع»، تصریح میفرمایند: «خرید و فروش آلات مشترکه به قصد منافع محلّله آن اشکال ندارد».[17] و نیز مرقوم میدارند: «شنیدن و نواختن موسیقی مطرب، حرام است و صداهای مشکوک مانع ندارد و خرید و فروش آلات مختص به لهو جایز نیست و در آلات مشترکه اشکال ندارد». [18] پخش این فتوا بازتاب فراوانی مییابد و در بین صاحبنظران به عنوان تبدّلی در سیاستگذاری کلان موسیقی تلقّی میگردد.
در فتوای اخیر امام(ره) مقوله تازهای به نام «منافع محلله» دیده میشود. این سخن بدان معناست که در اینجا به نظر امام، «موسیقی» قابلیت استفاده در «منافع حلال» را دارد. در ضمن در فتاوای اخیر ایشان، عرصههایی مثل «صدای مشکوک» و «آلات مشترکه» نیز مشاهده میشود که پیشتر به خاطر جوّ حاکم و غلبة فساد بر عرصههای هنری آن روز، در بحث مکاسب محرمه، سخنی از آنها نرفته بود. چرا که «موسیقی مشکوک و آلات مشترکه «زمانی قابل طرح است که «غلبه» با بهرههای حلال باشد؛ حال آنکه در روزگار حکومت طاغوت این غلبه در استفادة حرام و فسادانگیز بود و بحث «موسیقی مشکوک و آلات مشترکه» بیهوده مینمود.
علت تطور نظر امام در مورد موسیقی چه بود؟
رهبر معظم انقلاب درباره تغییر دیدگاههای امام میفرماید: «حضرت امام نظرشان این است که، زمان و مکان در استنباط، اثر میگذارد. یعنی موضوع را عوض میکند گرچه انسان فکر میکند موضوع ظاهراً همان است ولی موضوع تغییر یافته و در نتیجه حکمش تغییر مییابد. پس آنچه آن روز [در حکومت طاغوت] غنا بوده و حرام بوده، امروز غنا و حرام نیست». [19] با توجه به مطالب بیانشده در مییابیم، شرایط حاکمیتی، جوّ حاکم بر اجتماع و همچنین بحث زمان و مکان عامل اصلی تطور در نظرات امام خمینی(ره) است و عملا ما شاهد تناقض نیستیم، بلکه این امر از پویایی اندیشه فقهی ایشان ناشی میگردد و البته این پویایی مختص یک حوزه خاص مانند موسیقی نمیشود و در عرصههایی مانند سینما نیز خودنمایی میکند. چنانچه خود حضرت امام(ره) میفرمایند: «زمان و مکان دو عنصر تعیینکننده در اجتهادند. مسئلهای که در قدیم دارای حکمی بوده است به ظاهر همان مسئله در روابط حاکم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد یک نظام ممکن است حکم جدیدی پیدا کند».[20]
پینوشتها
1. صحیفه امام ، همان، ج 9، ص 204.[1]
2. همان، ص 242.[2]
3. همان، صص 204 و 205.[3]
4. همان، صص 157 و 158.[4]
5. همان، صص 204 و 205.[5]
6. همان. [6]
7. صحیفه امام، ج 12، ص 440.[7]
8. همان، ج 18، ص 290.[8]
9. پا به پای آفتاب، ج 5، ص 34، مصاحبه با حجتالاسلام و المسلمین عمید زنجانی.[9]
10. وجه تمایز این گروه با گروه دوم در تعریفشان از غناست که آن را «هر نوع خوشآوازی» میدانند و ظاهراً اختلاف در حرمت ذاتی یا غیر ذاتی غنا نیست. [10]
11. مکاسب محرمه، امام روح الله موسوی خمینی، ج 1، صص 202.[11]
12. نقل قولها و تفصیل بیشتر را در کتاب مکاسب محرمة امام خمینی، صص 202 ـ 224 ملاحظه فرمایید.[12]
13. صحیفه امام، ج 21، ص 289.[13]
14. روزنامه کیهان، 11/2/70.[14]
15. هشت گفتار پیرامون حقیقت موسیقی غنایی، اکبر ایرانی، ص 114.[15]
16. روزنامه کیهان، 11/2/70.[16]
17. همان، ج 21، ص 129.[17]
18. استفتائات از امام خمینی، ج 2، ص 12.[18]
19. روزنامه رسالت، 13/12/67.[19]
20. صحیفه امام، ج 21، ص 289.[20]
موسیقی عامل تخدیر نباشد
امام خمینی(ره) با اشاره به شیوۀ تخدیر جوانان توسط حکومتهای فاسد با ابزارهای گوناگون میفرماید: «نباید دستگاه تلویزیون جوری باشد که ده ساعت موسیقی بخوانند. جوانی که نیرومند هست از نیرومندی برگردانند به یک حال خمار و به یک حال خلسه، مثل همان تریاک میماند. این هم این قدر با او فرق ندارد. این یک جور خلسه میآورد و آن یک جور خلسه میآورد»؛[1] «یک وقتی بود که در تهران من گاهی از خیابان عبور میکردم، همین طور که آدم میرفت، موسیقی بود. در تمام دکانها صدای موسیقی که پخش میشد، همین طور تا آخر موسیقی بود، این مغز را اینطور متزلزل میکردند. حواس را میبردند دنبال این مسائل که مبادا راجع به آن مسائلی که مربوط است به زندگیشان، مربوط به مسائل انسانیشان هست، مربوط به استقلال مملکتشان است مبادا متوجه به او بشوند و همین طور هم هست».[2]
موضع ابتدای انقلاب پیرامون موسیقی در رسانه ملی
برخی از تحفههای نامیمون حکومت طاغوت ناچار به انقلاب اسلامی ارث میرسد که «موسیقی فاسد» یکی از آنهاست. فضای رسانهای و فرهنگی دوران انقلاب از سویی با آرشیوی مملو از موسیقیهای محرّک (با مضامین فاسد) روبهرو میشود و از سویی حکومت طاغوت، نسلی عادت کرده به موسیقیپرورده است که این دو پس از انقلاب بایست سریعاً علاج گردد. اینجاست که بنیانگذار کبیر انقلاب، تنها درمان را در ریشهکنی تمامعیار موسیقی از صدا و سیما میدانند و به حذف کامل هر نوع موسیقی نظر دارند. ایشان در آن زمان میفرمایند: «این موسیقی را حذفش کنید به کلی عوض این یک چیزی بگذارید، آموزنده باشد»؛ «موسیقی را حذف کنید. نترسید از اینکه به شما بگویند که ما موسیقی را که حذف کردیم، کهنهپرست شدیم! باشد ما کهنهپرستیم! از این نترسید. همین کلمات، نقشه است برای اینکه شماها را از کار جدی عقب بزنند». [3]
بیشتر من به آقای قطبزاده (سرپرست وقت سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران) گفتهام که آقا این را بردارید از آن، میگوید نمیشود. من نمیدانم این «نمیشود» یعنی چه؟ چرا نمیشود؟».[4]
مسئولان آن روزِ صدا و سیما گویا معتقد بودند که موسیقی اگر از رسانة ملی حذف شود، مردم به رسانههای غیر قانونی و غیر معمول رو میآورند. امام در پاسخ میگویند: «اینکه میگویند که اگر چنانچه موسیقی در رادیو نباشد آنها میروند از جای دیگر میگیرند موسیقی را، بگذار بگیرند از جای دیگر؛ شما عجالتاً آلوده نباشید. آنها هم کمکم برمیگردند به اینجا. این عذر نیست که اگر موسیقی در رادیو نباشد، آنها میروند از جای دیگر موسیقی میگیرند. حالا اگر از جای دیگر موسیقی بگیرند ما باید به آنها موسیقی بدهیم؛ ما باید خیانت بکنیم؟ این خیانت است به یک مملکتی. خیانت است به جوانهای ما».[5]
از دیگر سو رویکرد مردم به «جاهای دیگر» ــ در صورت حذف موسیقی از رسانه ملی ــ نشانگر این واقعیت هم هست که مردم به شدت معتاد موسیقیاند. اما آیا این عادت قابل تغییر است؟ امام به این پرسش پاسخ مثبت میدهند. «کمکم مردم را و جوانهای ما را عادت به آموزندگی بدهید. از آن عادت خبیثی که داشتند برگردانید. اینکه میبینید که جوانها اگر این نبود، میروند سراغ موسیقی دیگر برای اینکه عادت کردند، این شاهد بر این است که جوانهای ما فاسد شدند. الان ما موظفیم که این نسلی که فاسد شده، برگردانیم به صلاح و نگذاریم این کوچکهای ما فاسد بشوند. اینها را جلویش را بگیریم». [6]
تفکیک موسیقی حلال از حرام
هر چه از سالهای آغازین انقلاب فاصله میگیریم، جو غالب موسیقی حرام و فاسد کمتر میشود و سرودهایی با حالوهوای انقلابی و حماسی تولید میگردد. امام امت در این مقطع با مشاهدة این رشد محتوایی، پخش موسیقیهای حماسی و مهیّج انقلابی از صداوسیما را تأیید میکنند.[7] اما رضایت ایشان اما از رسانۀ ملی «نسبی» است. «باز هم این را تکرار میکنم که موسیقیها باز کمی هست. باید اشخاصی که مطلعاند اینها موسیقی هستند، مشاهده کنند ببینند اگر یک چیزی را میبینید موسیقیاش را نمیتوانید رد کنید، اصلش را رد کنید»، با کمی تأمل روشن میشود که امام دیگر در این زمان نه بر حذف همه نوع موسیقی، بلکه بر تفکیک موسیقی حلال از حرام و حذف هر گونه «موسیقی حرام» تأکید میورزند. آنجا که میفرمایند «باید اشخاصی که مطلعاند اینها موسیقی هستند»، واضح است که برای تشخیص «موسیقی از غیر موسیقی» نیازی به شخص مطلع نیست و هر فرد عامی هم توانایی درک این تفاوت را دارد. پس نظر امام، تشخیص و جداسازی «موسیقی حرام از موسیقی حلال» است که نیازمند افراد مطلع و کارشناس میباشد. [8]
موسیقی موید حکومت جائر، حرام است
امام خمینی(ره) در مباحث اجتهادیشان، عرصه «غنا و موسیقی و لهو» را که معمولاً همانند انگاشته میشوند به تفکیک مورد بحث قرار داده و در کتاب ارزشمند «مکاسب محرّمه» خود به تفصیل طرح کردهاند. [9] ابتدا یادآور میشویم که در بین صاحبان رأی، دو دیدگاه کلی دربارة «غنا» وجود دارد. دیدگاه نخست غنا را «ذاتاً» حرام نمیداند بلکه عوارضِ ضمیمة آن را منجر به حرام یا حلال شدن آن میشمارد. بنا بر این نظرگاه، «غنا» میتواند «حلال یا حرام» باشد.[10] دیدگاه دیگر اما چیزی به نام «غنای حلال» را به رسمیت نمیشناسد. این گروه غنا را (با تعریفی که خود از آن دارد) «ذاتاً» حرام میداند و عوارض و ضمائم آن را خارج از موضوع بحث غنا، تلقی میکند. امام در کتاب مکاسب خود از بین این دو نظر، دومی را میپذیرد. تعریف امام از غنا این گونه است: «غنا، صوت یا صدای نازک و رقیق انسان است که ذاتاً زیبا و فرحبخش بوده و به خاطر تناسبی که دارد قابلیت ایجاد وجد و طرب در شنونده را دارا باشد».[11] ایشان «هر چیزی» را که در این قالب بگنجد، «حرام» میشمارند؛ حال آن «هر چیز»میتواند «مطالب شهوتبرانگیز» باشد یا «آیات قرآن». امام ــ مانند بیشتر فقها ــ معیار سنجش غنا را «عرف» میدانند: «ملاک تشخیص غنا، بر عهدۀ عرف است و عرف، آن است که بیشتر مردم (که آوازهای مختلف را شنیدهاند) به راحتی غنا بودن صدا و آوازی را بیان کنند و از آن پرهیز نمایند».[12]
نظرات فقهی امام در برخی موضوعات ــ و مشخصاً دربارة موسیقی و با عنایت به فقه مترقی جواهری ــ در قبل و بعد از انقلاب شامل پویایی ویژهای است: «اینجانب معتقد به فقه سنتی و اجتهاد جواهری هستم و تخلف از آن را جایز نمیدانم. اجتهاد به همان سبک صحیح است ولی بدان معنا نیست که فقه اسلام پویا نیست. زمان و مکان دو عنصر تعیینکننده در اجتهادند. مسئلهای که در قدیم دارای حکمی بوده است به ظاهر همان مسئله در روابط حاکم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد یک نظام ممکن است حکم جدیدی پیدا کند». [13]
مرحوم حجتالاسلام سید احمد خمینی(ره) میگوید: «آقا [امام] اصلاً موسیقی قبل و بعد از انقلاب را دو چیز میدانند. یک روزی مقام معظم رهبری، آقای هاشمی، آقای موسوی اردبیلی و آقای موسوی (نخستوزیر) و من جلسه داشتیم که امام(ره) وارد شدند. تلویزیون یکی از آهنگهای شجریان را گذاشته بود. امام آمدند و نشستند. آقای هاشمی به امام(ره) گفتند: «آقا؛ شما که قبلاً موسیقی را حرام میدانستید چرا الان حرام نمیدانید؟ امام گفتند: من الان هم همین موسیقی را اگر از رادیوی عربستان پخش شود، حرام میدانم. من خبر رادیوی شاه را هم حرام میدانستم موسیقیاش که جای خود دارد. اما همین موسیقی از نظام اسلامی پخش میشود و حلال است». [14] این خاطره به گونههای مختلف تفسیر شده است ولی این تحلیل صحیحتر به نظرمیآید که «طبق این فرمایش امام، موسیقی غیر مطرب [و حلال هم] بنا بر حکم ثانوی حرام میشد نه اینکه غنا در زمان طاغوت حرام و پس از انقلاب حلال شد باشد. بلکه همان موسیقی حلال اگر در زمان شاه پخش میشد، حرام بود چون موسیقی به هر نحوی در عصر طاغوت در راستای تقویت نظام طاغوتی قرار میگرفت. بنابراین موسیقی حلال تحت عنوان ثانوی اگر در راه ترویج ظلم و فساد و تقویت نظام ستمشاهی به کار رود حرام است نه اینکه حرام بوده و بعد از انقلاب اسلامی حلال شده است». [15] مرحوم حاج سید احمد خمینی که خود، ناقل این اتفاق است میگوید: «من به ذهنم میآید که مسئله روابط اجتماعی، روابط بین حکومت و مردم و از این قبیل هم، در اینکه موسیقی حلال باشد یا نه، تأثیر دارد. چرا؟ چون امام در قضیه زمان و مکان آمدند گفتند: رابطة مثلاً یک جریان با جریان دیگر موجب میشود یک چیز سومی حلال شود. این از چیزهایی است که متأسفانه آقایان به آن توجهی نکردند و دنبال حلّ آن نرفتند که وقتی امام میگویند روابط اجتماعی و سیاسی موجب میشود چیزی که در شرایطی حلال بوده حالا حرام میشود و یا بالعکس یعنی چه؟ اینجا دیگر استحاله نیست که مثلاً سگ، نمک شده باشد. بدون تغییر ظاهری موضوع، حکم خلاف حکم قبلی را پیدا میکند». [16]
موسیقی حلال از منظر امام
موضوع «موسیقی» در سالهای پایانی عمر امام(ره)، با فراز و نشیب عجیبی روبهرو میشود؛ همانند فتوای نوزدهم شهریور 1367، که امام در این فتوا، در پاسخ به سؤالی دربارۀ «خرید و فروش آلات لهو و لعب جهت استفادههای مشروع»، تصریح میفرمایند: «خرید و فروش آلات مشترکه به قصد منافع محلّله آن اشکال ندارد».[17] و نیز مرقوم میدارند: «شنیدن و نواختن موسیقی مطرب، حرام است و صداهای مشکوک مانع ندارد و خرید و فروش آلات مختص به لهو جایز نیست و در آلات مشترکه اشکال ندارد». [18] پخش این فتوا بازتاب فراوانی مییابد و در بین صاحبنظران به عنوان تبدّلی در سیاستگذاری کلان موسیقی تلقّی میگردد.
در فتوای اخیر امام(ره) مقوله تازهای به نام «منافع محلله» دیده میشود. این سخن بدان معناست که در اینجا به نظر امام، «موسیقی» قابلیت استفاده در «منافع حلال» را دارد. در ضمن در فتاوای اخیر ایشان، عرصههایی مثل «صدای مشکوک» و «آلات مشترکه» نیز مشاهده میشود که پیشتر به خاطر جوّ حاکم و غلبة فساد بر عرصههای هنری آن روز، در بحث مکاسب محرمه، سخنی از آنها نرفته بود. چرا که «موسیقی مشکوک و آلات مشترکه «زمانی قابل طرح است که «غلبه» با بهرههای حلال باشد؛ حال آنکه در روزگار حکومت طاغوت این غلبه در استفادة حرام و فسادانگیز بود و بحث «موسیقی مشکوک و آلات مشترکه» بیهوده مینمود.
علت تطور نظر امام در مورد موسیقی چه بود؟
رهبر معظم انقلاب درباره تغییر دیدگاههای امام میفرماید: «حضرت امام نظرشان این است که، زمان و مکان در استنباط، اثر میگذارد. یعنی موضوع را عوض میکند گرچه انسان فکر میکند موضوع ظاهراً همان است ولی موضوع تغییر یافته و در نتیجه حکمش تغییر مییابد. پس آنچه آن روز [در حکومت طاغوت] غنا بوده و حرام بوده، امروز غنا و حرام نیست». [19] با توجه به مطالب بیانشده در مییابیم، شرایط حاکمیتی، جوّ حاکم بر اجتماع و همچنین بحث زمان و مکان عامل اصلی تطور در نظرات امام خمینی(ره) است و عملا ما شاهد تناقض نیستیم، بلکه این امر از پویایی اندیشه فقهی ایشان ناشی میگردد و البته این پویایی مختص یک حوزه خاص مانند موسیقی نمیشود و در عرصههایی مانند سینما نیز خودنمایی میکند. چنانچه خود حضرت امام(ره) میفرمایند: «زمان و مکان دو عنصر تعیینکننده در اجتهادند. مسئلهای که در قدیم دارای حکمی بوده است به ظاهر همان مسئله در روابط حاکم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد یک نظام ممکن است حکم جدیدی پیدا کند».[20]
پینوشتها
1. صحیفه امام ، همان، ج 9، ص 204.[1]
2. همان، ص 242.[2]
3. همان، صص 204 و 205.[3]
4. همان، صص 157 و 158.[4]
5. همان، صص 204 و 205.[5]
6. همان. [6]
7. صحیفه امام، ج 12، ص 440.[7]
8. همان، ج 18، ص 290.[8]
9. پا به پای آفتاب، ج 5، ص 34، مصاحبه با حجتالاسلام و المسلمین عمید زنجانی.[9]
10. وجه تمایز این گروه با گروه دوم در تعریفشان از غناست که آن را «هر نوع خوشآوازی» میدانند و ظاهراً اختلاف در حرمت ذاتی یا غیر ذاتی غنا نیست. [10]
11. مکاسب محرمه، امام روح الله موسوی خمینی، ج 1، صص 202.[11]
12. نقل قولها و تفصیل بیشتر را در کتاب مکاسب محرمة امام خمینی، صص 202 ـ 224 ملاحظه فرمایید.[12]
13. صحیفه امام، ج 21، ص 289.[13]
14. روزنامه کیهان، 11/2/70.[14]
15. هشت گفتار پیرامون حقیقت موسیقی غنایی، اکبر ایرانی، ص 114.[15]
16. روزنامه کیهان، 11/2/70.[16]
17. همان، ج 21، ص 129.[17]
18. استفتائات از امام خمینی، ج 2، ص 12.[18]
19. روزنامه رسالت، 13/12/67.[19]
20. صحیفه امام، ج 21، ص 289.[20]