وزیر راه دولت اصلاحات میگوید برجام، حداکثر مقدور ایران در مذاکرات بود و به جای پرداختن به آن باید به این موضوع بپردازیم که آیا توانستهایم از فرصتهای برجام استفاده کنیم یا نه؟
به گزارش شهدای ایران، احمد خرم ضمن سرمقالهای در روزنامه دولتی ایران نوشت: «عموما در ارزیابی نتایج این توافق برای کشورمان ارجاعات به سمت اصل برجام منحرف میشود. چنین رویکردی در نتیجه طبیعی خود ما را از این مسئله غافل خواهد کرد که چگونه در حال بهرهبرداری و استفاده از ظرفیتهای توافق هستهای هستیم؟ نکته مهم و مغفول مانده این است که آیا ما به درستی توانستهایم فضای پسابرجام را مدیریت کرده و از آن به نفع منافع ملی خود بهرهبرداری کنیم؟
وی میافزاید: هم دولت، هم هواداران دولت و هم حتی اعضای تیم مذاکرهکننده بارها تاکید کردهاند که در این سند نه حداکثر خواستههای جمهوری اسلامی ایران بلکه حداکثری از آنچه که «مقدور» بوده، به دست آمده است. بنابراین طبیعی است که قسمتی از خواستههای ما نیز در دایره این «مقدورات» نبوده باشد.
خرم نوشت: ما یک داشته مشخص به مثابه ابزاری سیاسی و اقتصادی داریم که باید ببینیم چطور از آن در راستای منافع ملی بهرهگیری میشود. منتقدان و مخالفان برجام اگر همچنان بر موضع تقابلی خود با این موضوع قرار دارند، باید این مسئله را در دستور کار خود قرار دهند نه بازگشت به نقد اصل برجام. اینکه آیا دولت و مجموعه اجرایی توانسته از این فرصت برای جلب سرمایهگذاری بیشتر در کشور و جهش اقتصادی استفاده کند؟ آیا دولت از وجود چنین توافقی برای افزایش ثبات ما در منطقه خاورمیانه بهره جسته است؟ آیا توانستهایم شراکتهای اقتصادی جدیدی را در منطقه و فراتر از منطقه تحت تاثیر برجام رقم بزنیم؟ اینها از جنس سوالاتی است که یک سال بعد از برجام همچنان جای آنها در مواضع منتقدان خالی است. بگذریم از اینکه بالا بردن سطح توقعات از فضای پسابرجام هم در همین مدت اندک به ابزاری برای مشروعیت دادن به حمله به اصل برجام تبدیل شده است.
درباره این تحلیل شایان یادآوری است که اولا آقای خرم باید از دولت و وزارت خارجه بپرسد که چرا نتوانسته از ظرفیت برجام و وعدههای موجود در آن استفاده کند یا گریبان طرف بدعهد را بگیرد. منتقدان نیز یکی از اعتراضاتشان همین است که چرا فقط امتیاز دادیم اما دستاورد و عایدی ما به تعبیر رئیس بانک مرکزی «تقریبا هیچ» بود؟
ثانیا دولت و وزارت خارجه تقریبا کاری به مقدورات و توانمندیهای نظام و در مقابل دست خالی و نیاز حریف نداشتند بلکه با بدفهمی برای توافق به هر قیمت و سپس اجرای به هر قیمت آن عجله کردند. به همین دلیل هم توافقی نامتوازن یا تعهدات ناهمزمان و بدون امکان شکایت و احقاق حق در صورت نقض عهد طرف مقابل منعقد و اجرا شد. در عین حال وزارت خارجه و رئیسجمهور اهتمام کافی حتی برای مطالبه تعهدات برجامی غرب و آمریکا ندارند وگرنه همین تعهدات نیمبند برجام نیز بارها نقض شده است. البته به اعتبار امتیازات نقد واگذار شده از سوی ما، آمریکا نیازی به پاسخگویی نمیبیند و این طرف نیز کسانی فکر میکنند وعده خلاف واقعی به مردم دادهاند که اگر اعتراف کنند، دیگر حرفی برای گفتن با مردم ندارند.
وی میافزاید: هم دولت، هم هواداران دولت و هم حتی اعضای تیم مذاکرهکننده بارها تاکید کردهاند که در این سند نه حداکثر خواستههای جمهوری اسلامی ایران بلکه حداکثری از آنچه که «مقدور» بوده، به دست آمده است. بنابراین طبیعی است که قسمتی از خواستههای ما نیز در دایره این «مقدورات» نبوده باشد.
خرم نوشت: ما یک داشته مشخص به مثابه ابزاری سیاسی و اقتصادی داریم که باید ببینیم چطور از آن در راستای منافع ملی بهرهگیری میشود. منتقدان و مخالفان برجام اگر همچنان بر موضع تقابلی خود با این موضوع قرار دارند، باید این مسئله را در دستور کار خود قرار دهند نه بازگشت به نقد اصل برجام. اینکه آیا دولت و مجموعه اجرایی توانسته از این فرصت برای جلب سرمایهگذاری بیشتر در کشور و جهش اقتصادی استفاده کند؟ آیا دولت از وجود چنین توافقی برای افزایش ثبات ما در منطقه خاورمیانه بهره جسته است؟ آیا توانستهایم شراکتهای اقتصادی جدیدی را در منطقه و فراتر از منطقه تحت تاثیر برجام رقم بزنیم؟ اینها از جنس سوالاتی است که یک سال بعد از برجام همچنان جای آنها در مواضع منتقدان خالی است. بگذریم از اینکه بالا بردن سطح توقعات از فضای پسابرجام هم در همین مدت اندک به ابزاری برای مشروعیت دادن به حمله به اصل برجام تبدیل شده است.
درباره این تحلیل شایان یادآوری است که اولا آقای خرم باید از دولت و وزارت خارجه بپرسد که چرا نتوانسته از ظرفیت برجام و وعدههای موجود در آن استفاده کند یا گریبان طرف بدعهد را بگیرد. منتقدان نیز یکی از اعتراضاتشان همین است که چرا فقط امتیاز دادیم اما دستاورد و عایدی ما به تعبیر رئیس بانک مرکزی «تقریبا هیچ» بود؟
ثانیا دولت و وزارت خارجه تقریبا کاری به مقدورات و توانمندیهای نظام و در مقابل دست خالی و نیاز حریف نداشتند بلکه با بدفهمی برای توافق به هر قیمت و سپس اجرای به هر قیمت آن عجله کردند. به همین دلیل هم توافقی نامتوازن یا تعهدات ناهمزمان و بدون امکان شکایت و احقاق حق در صورت نقض عهد طرف مقابل منعقد و اجرا شد. در عین حال وزارت خارجه و رئیسجمهور اهتمام کافی حتی برای مطالبه تعهدات برجامی غرب و آمریکا ندارند وگرنه همین تعهدات نیمبند برجام نیز بارها نقض شده است. البته به اعتبار امتیازات نقد واگذار شده از سوی ما، آمریکا نیازی به پاسخگویی نمیبیند و این طرف نیز کسانی فکر میکنند وعده خلاف واقعی به مردم دادهاند که اگر اعتراف کنند، دیگر حرفی برای گفتن با مردم ندارند.