اين حقوقهاي نجومي، از صداي پاي حضور اشرافيت در قدرت خبر ميدهد. اشرافيتي كه در صورت قدرت پيدا كردن كامل، تمامي دستاوردها و تمامي ارزشهاي انقلاب اسلامي را يك شبه بر باد خواهد داد. تيغ اشرافيت، تيغ برنده ارزشها و نابودكننده فضيلتهاست.
به گزارش شهدای ایران، دکتر یدالله جوانی طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت:
دريافت حقوقهاي نامتعارف در جامعه اسلامي از سوي عدهاي محدود از ميان خيل عظيم مسئولان و مديران كشور با هيچ توجيهي قابل پذيرش نيست. آنچه تلختر و نگرانكنندهتر از ظواهر اين دريافتهاي نجومي در قالب حقوق يا تسهيلات و وامهاي ميلياردي با بهرههاي صفر درصد يا حداكثر چهار درصد است، آن باطن و واقعيتي است كه اين ظواهر از آن حكايت ميكند.
اين حقوقهاي نجومي، از صداي پاي حضور اشرافيت در قدرت خبر ميدهد. اشرافيتي كه در صورت قدرت پيدا كردن كامل، تمامي دستاوردها و تمامي ارزشهاي انقلاب اسلامي را يك شبه بر باد خواهد داد. تيغ اشرافيت، تيغ برنده ارزشها و نابودكننده فضيلتهاست.
هيچ خطري همانند خطر اشرافيگري در تاريخ به انقلابهاي توحيدي و نهضتهاي اصلاحگرايانه ضربه نزده است. امروز انقلاب اسلامي و بزرگترين دستاورد اين انقلاب توحيدي، يعني جمهوري اسلامي با خطرات و تهديدات متعددي مواجه است.
دريافت حقوقهاي نامتعارف در جامعه اسلامي از سوي عدهاي محدود از ميان خيل عظيم مسئولان و مديران كشور با هيچ توجيهي قابل پذيرش نيست. آنچه تلختر و نگرانكنندهتر از ظواهر اين دريافتهاي نجومي در قالب حقوق يا تسهيلات و وامهاي ميلياردي با بهرههاي صفر درصد يا حداكثر چهار درصد است، آن باطن و واقعيتي است كه اين ظواهر از آن حكايت ميكند.
اين حقوقهاي نجومي، از صداي پاي حضور اشرافيت در قدرت خبر ميدهد. اشرافيتي كه در صورت قدرت پيدا كردن كامل، تمامي دستاوردها و تمامي ارزشهاي انقلاب اسلامي را يك شبه بر باد خواهد داد. تيغ اشرافيت، تيغ برنده ارزشها و نابودكننده فضيلتهاست.
هيچ خطري همانند خطر اشرافيگري در تاريخ به انقلابهاي توحيدي و نهضتهاي اصلاحگرايانه ضربه نزده است. امروز انقلاب اسلامي و بزرگترين دستاورد اين انقلاب توحيدي، يعني جمهوري اسلامي با خطرات و تهديدات متعددي مواجه است.
شبكه استكبار با سركردگي امريكا و شبكه صهيونيزم با سركردگي رژيم كودككش اسرائيل غاصب و تمامي دولتهاي مرتجع وابسته در منطقه، در برابر جمهوري اسلامي صفآرايي كرده و جبهه وسيعي را عليه انقلاب اسلامي به وجود آوردهاند اما مردم مؤمن و انقلابي ايران بايد بدانند خطر اشرافيت كه صداي آن با لو رفتن فيشهاي حقوقي نجومي گوشها را آزرد و بر قلبها سنگيني كرد، به مراتب از خطر جبهه دشمنان بيروني بيشتر است.
امروز انقلاب اسلامي با خطر اشرافيت و اشرافيگري روبهرو شده است، اين خطر را بايد جدي گرفت و با آن مبارزهاي درست و انقلابي كرد.
در كنار تلخيهاي حقوقيهاي نجومي، رايحه خوشي وجود دارد و آن نوع نگاه مسئولان عاليرتبه و به خصوص نگاه رهبر حكيم و فرزانه انقلاب اسلامي به اين موضوع است.
بنابراين بايد تلخ و شيرين حقوقهاي نجومي را با هم ديد. تلخيهاي ماجرا، در اصل پديد آمدن چنين وضعيت مغاير باارزشها در نظام اسلامي و شيريني آن در كيفيت مواجهه مسئولان به ويژه رهبر معظم انقلاب اسلامي با اين پديده تلخ و دلآزار است.
رهبر فرزانه انقلاب اسلامي كه طي 27 سال گذشته همواره خطر اشرافيگري را در نظام اسلامي گوشزد ميكردند، خطبه دوم عيد سعيد فطر خود را در مسائل داخلي، تماماً متوجه همين پديده شوم كرده و هشد ارهاي جدي دادند. معظمله با اشاره به موضوع حقوقهاي نجومي برخورد با اين مسئله را يك وظيفه همگاني دانستند.
مردم بايد مطالبهگري در برخورد و اصلاح داشته باشند و مسئولان دستاندركار، بايد برخورد انقلابي كرده و به مردم گزارش دهند. مقام معظم رهبري خود به عنوان سكاندار و رهبر انقلاب، مثل گذشته صريح و قاطع، اعلان موضوع كرده و نقشه راه را براي عبور از اين خطر و مانع سرراه دولتسازي اسلامي، ترسيم كردند.
معظمله در خطبههاي عيد فطر از حقوقهاي نجومي با عنوان «برداشتهاي غيرمنصفانه و ظالمانه از بيتالمال» ياد كرده و با صراحت فرمودند: «اين برداشتها نامشروع است، اين برداشتها گناه است. اين برداشتها خيانت به آرمانهاي انقلاب اسلامي است.»
دقت در اين مفاهيم و بار معنايي آنها، از زشتي و عمق فاجعه خبر ميدهد. دقت شود كه اين كلمات از سوي وليفقيه و براساس مباني ديني و فقه اسلامي بيان ميشود.
اين عبارات ميگويد؛ كساني كه در اين جايگاههاي مسئوليتي ميبايست خدمتگزار به مردم و عامل پيشبرنده انقلاب و كشور به سمت آرمانها باشند، با اين برداشتهاي غيرمنصفانه و ظالمانه از بيتالمال، به حرامخواري مشغول شده و با ارتكاب گناه به آرمانهاي انقلاب اسلامي خيانت كردند. با چنين توصيفي از اين پديده شوم و خطرناك براساس مباني اسلامي و آموزههاي قرآني كه مشابه آن را در سيره نظري و عملي امام علي(ع) در دوره كوتاه زمامداري سراغ داريم.
رهبر معظم انقلاب اسلامي خواستار برخورد جدي مسئولان با موضوع ميشوند. مسئولان دستاندركار و به ويژه رؤساي قواي سهگانه و در اين ميان شخص رئيسجمهور به عنوان رئيس قوه مجريه، بايد بدانند كه برخورد آنان در اين موضوع، برخورد با پديده شوم حرامخواري و خيانت عدهاي گرگصفت در لباس ميش است. مشخص است كه ترحم بر گرگ، چه عاقبتي را به دنبال دارد.
با چنين نگاهي است كه حضرت امام خامنهاي پس از بيان نگاه خود به موضوع، برخورد را اينگونه مطالبه ميكنند: «اين جور نباشد كه ما سروصدا بكنيم و بعد قضايا را تمام بكنيم و به كلي به دست فراموشي بسپاريم؛ بايد دنبال بشود، خوشبختانه رئيسجمهور محترم و رؤساي دو قوه ديگر متعهد شدهاند كه اين مسئله را دنبال كنند، با جديت دنبال بشود؛ دريافتهاي نامشروع بايد برگردانده بشود و اگر كساني بيقانوني كردهاند مجازات بشوند و اگر سوءاستفادهاي از قانون هم شده است بايستي اينها را از اين كارها بركنار بكنند، اينها كساني نيستند كه لياقت اين را داشته باشند كه در اين مراكز قرار بگيرند.»
مقام معظم رهبري با صراحت هرچه تمام عزل، برخورد و بازگرداندن آنچه از بيتالمال به صورت نامشروع خارج شده را از مسئولان خواستار شدهاند. مردم هم موظف به مطالبهگري اين سهگانه از مسئولان هستند. رسانههاي ارزشي و انقلابي هم بايد اين سهگانه را تا رسيدن به فرجام دنبال كنند. دليل اين همه حساسيت نسبت به موضوع بسيار روشن است.
مقام معظم رهبري ضرورت انجام اين كار را در يك عبارت كوتاه، اينچنين بيان ميدارند: «با اين پديده بايستي با جديت مقابله بشود، مسئله عزل كردن و بركنار كردن و برگرداندن آنچه از بيتالمال به صورت نامشروع خارج شده است، اين را در دستور قرار بدهند. اين وظيفه همه است؛ مردم نسبت به اين مسئله اهميت ميدهند و اگر چنانچه اين قضيه اتفاق نيفتد و دنبالگيري نشود، اعتماد مردم به نظام كاسته ميشود كه اين فاجعه بزرگي خواهد بود. بايستي با اقدام جدي، اعتماد مردم را حفظ كرد.»
بنابراين ضرورت برخورد با اشرافيگري و بازگرداندن برداشتهاي نامشروع، در جلوگيري از فرو ريختن اعتماد مردم به نظام است. آيا خسارتي بزرگتر و سنگينتر از كاهش اعتماد مردم به نظام متصور است؟ نظام اسلامي، پشتوانه اصلياش مردم هستند. نظام اسلامي به پشتوانه مردمش در مقابل استكبار جهاني و صهيونيزم بينالملل و ديگر دشمنانش ايستاده است.
اين مردم تا زماني كه با نظام باشند و از نظام حمايت كنند، هيچ خطري نميتواند به نظام اسلامي آسيب جدي وارد كند. خطر اصلي آن است كه نظام، عامل نگهدارنده اصلي خود را كه تودههاي مردم هستند، از دست بدهد.
اين خطر موقعي كارساز خواهد شد كه جريان اشرافيت كه از جنس مردم و تودهها نيستند بر امور كشور مسلط شوند. مردم حاضرند براي اسلام، كشور اسلامي و مسئولان صديق، مؤمن و انقلابي از همه چيز خود مايه بگذارند؛ اما همين مردم هرگز حاضر به حمايت از جريان حرامخوار اشرافي نخواهند بود.
بر اين اساس، براي حفظ اعتماد و حضور مردم در صحنه براي تحقق آرمانهاي انقلاب اسلامي و قرار گرفتن بر قلههاي عزت و افتخار، بايد با جريان اشرافي حرامخوار در هر شكل آن مبارزه جدي كرد.
امروز انقلاب اسلامي با خطر اشرافيت و اشرافيگري روبهرو شده است، اين خطر را بايد جدي گرفت و با آن مبارزهاي درست و انقلابي كرد.
در كنار تلخيهاي حقوقيهاي نجومي، رايحه خوشي وجود دارد و آن نوع نگاه مسئولان عاليرتبه و به خصوص نگاه رهبر حكيم و فرزانه انقلاب اسلامي به اين موضوع است.
بنابراين بايد تلخ و شيرين حقوقهاي نجومي را با هم ديد. تلخيهاي ماجرا، در اصل پديد آمدن چنين وضعيت مغاير باارزشها در نظام اسلامي و شيريني آن در كيفيت مواجهه مسئولان به ويژه رهبر معظم انقلاب اسلامي با اين پديده تلخ و دلآزار است.
رهبر فرزانه انقلاب اسلامي كه طي 27 سال گذشته همواره خطر اشرافيگري را در نظام اسلامي گوشزد ميكردند، خطبه دوم عيد سعيد فطر خود را در مسائل داخلي، تماماً متوجه همين پديده شوم كرده و هشد ارهاي جدي دادند. معظمله با اشاره به موضوع حقوقهاي نجومي برخورد با اين مسئله را يك وظيفه همگاني دانستند.
مردم بايد مطالبهگري در برخورد و اصلاح داشته باشند و مسئولان دستاندركار، بايد برخورد انقلابي كرده و به مردم گزارش دهند. مقام معظم رهبري خود به عنوان سكاندار و رهبر انقلاب، مثل گذشته صريح و قاطع، اعلان موضوع كرده و نقشه راه را براي عبور از اين خطر و مانع سرراه دولتسازي اسلامي، ترسيم كردند.
معظمله در خطبههاي عيد فطر از حقوقهاي نجومي با عنوان «برداشتهاي غيرمنصفانه و ظالمانه از بيتالمال» ياد كرده و با صراحت فرمودند: «اين برداشتها نامشروع است، اين برداشتها گناه است. اين برداشتها خيانت به آرمانهاي انقلاب اسلامي است.»
دقت در اين مفاهيم و بار معنايي آنها، از زشتي و عمق فاجعه خبر ميدهد. دقت شود كه اين كلمات از سوي وليفقيه و براساس مباني ديني و فقه اسلامي بيان ميشود.
اين عبارات ميگويد؛ كساني كه در اين جايگاههاي مسئوليتي ميبايست خدمتگزار به مردم و عامل پيشبرنده انقلاب و كشور به سمت آرمانها باشند، با اين برداشتهاي غيرمنصفانه و ظالمانه از بيتالمال، به حرامخواري مشغول شده و با ارتكاب گناه به آرمانهاي انقلاب اسلامي خيانت كردند. با چنين توصيفي از اين پديده شوم و خطرناك براساس مباني اسلامي و آموزههاي قرآني كه مشابه آن را در سيره نظري و عملي امام علي(ع) در دوره كوتاه زمامداري سراغ داريم.
رهبر معظم انقلاب اسلامي خواستار برخورد جدي مسئولان با موضوع ميشوند. مسئولان دستاندركار و به ويژه رؤساي قواي سهگانه و در اين ميان شخص رئيسجمهور به عنوان رئيس قوه مجريه، بايد بدانند كه برخورد آنان در اين موضوع، برخورد با پديده شوم حرامخواري و خيانت عدهاي گرگصفت در لباس ميش است. مشخص است كه ترحم بر گرگ، چه عاقبتي را به دنبال دارد.
با چنين نگاهي است كه حضرت امام خامنهاي پس از بيان نگاه خود به موضوع، برخورد را اينگونه مطالبه ميكنند: «اين جور نباشد كه ما سروصدا بكنيم و بعد قضايا را تمام بكنيم و به كلي به دست فراموشي بسپاريم؛ بايد دنبال بشود، خوشبختانه رئيسجمهور محترم و رؤساي دو قوه ديگر متعهد شدهاند كه اين مسئله را دنبال كنند، با جديت دنبال بشود؛ دريافتهاي نامشروع بايد برگردانده بشود و اگر كساني بيقانوني كردهاند مجازات بشوند و اگر سوءاستفادهاي از قانون هم شده است بايستي اينها را از اين كارها بركنار بكنند، اينها كساني نيستند كه لياقت اين را داشته باشند كه در اين مراكز قرار بگيرند.»
مقام معظم رهبري با صراحت هرچه تمام عزل، برخورد و بازگرداندن آنچه از بيتالمال به صورت نامشروع خارج شده را از مسئولان خواستار شدهاند. مردم هم موظف به مطالبهگري اين سهگانه از مسئولان هستند. رسانههاي ارزشي و انقلابي هم بايد اين سهگانه را تا رسيدن به فرجام دنبال كنند. دليل اين همه حساسيت نسبت به موضوع بسيار روشن است.
مقام معظم رهبري ضرورت انجام اين كار را در يك عبارت كوتاه، اينچنين بيان ميدارند: «با اين پديده بايستي با جديت مقابله بشود، مسئله عزل كردن و بركنار كردن و برگرداندن آنچه از بيتالمال به صورت نامشروع خارج شده است، اين را در دستور قرار بدهند. اين وظيفه همه است؛ مردم نسبت به اين مسئله اهميت ميدهند و اگر چنانچه اين قضيه اتفاق نيفتد و دنبالگيري نشود، اعتماد مردم به نظام كاسته ميشود كه اين فاجعه بزرگي خواهد بود. بايستي با اقدام جدي، اعتماد مردم را حفظ كرد.»
بنابراين ضرورت برخورد با اشرافيگري و بازگرداندن برداشتهاي نامشروع، در جلوگيري از فرو ريختن اعتماد مردم به نظام است. آيا خسارتي بزرگتر و سنگينتر از كاهش اعتماد مردم به نظام متصور است؟ نظام اسلامي، پشتوانه اصلياش مردم هستند. نظام اسلامي به پشتوانه مردمش در مقابل استكبار جهاني و صهيونيزم بينالملل و ديگر دشمنانش ايستاده است.
اين مردم تا زماني كه با نظام باشند و از نظام حمايت كنند، هيچ خطري نميتواند به نظام اسلامي آسيب جدي وارد كند. خطر اصلي آن است كه نظام، عامل نگهدارنده اصلي خود را كه تودههاي مردم هستند، از دست بدهد.
اين خطر موقعي كارساز خواهد شد كه جريان اشرافيت كه از جنس مردم و تودهها نيستند بر امور كشور مسلط شوند. مردم حاضرند براي اسلام، كشور اسلامي و مسئولان صديق، مؤمن و انقلابي از همه چيز خود مايه بگذارند؛ اما همين مردم هرگز حاضر به حمايت از جريان حرامخوار اشرافي نخواهند بود.
بر اين اساس، براي حفظ اعتماد و حضور مردم در صحنه براي تحقق آرمانهاي انقلاب اسلامي و قرار گرفتن بر قلههاي عزت و افتخار، بايد با جريان اشرافي حرامخوار در هر شكل آن مبارزه جدي كرد.