شهدای ایران shohadayeiran.com

سعید زینالی ۲۳ تیر ۸۷ از منزل خارج شده و تا کنون اثری از وی پیدا نشده است. پدر وی مدعی است که مدتی بعد از مفقود شدن فرزندشان افراد ناشناسی دو مرتبه با آنها تماس داشتند و مدعی بودند فرزندشان دستگیر شده است

شهدای ایران:13دی سال 1394 یکی از خبرنگاران در نودمین نشست خبری سخنگوی قوه قضائیه سوالی از  وضعیت فردی بنام آقای سعید زینالی می پرسد. در این پرسش خبرنگار، نامبرده را یکی از مفقودین سال 1378 که در ماجرای کوی دانشگاه  بازداشت شده است معرفی می نماید.

 

به گزارش خبرگزاری دانشجو، حجت الاسلام محسنی اژه ای در پاسخ چنین اظهار می دارد که مستند حرف زدن فقط برای من نیست بلکه شما نیز باید مستند صحبت کنید. شما بگویید کجا بازداشت شده است و کدام نهاد وی را بازداشت کرده است و... . این سوال و جواب ها ذهن خیلی از افراد جامعه را بر انگیخت که سعید زینالی کیست؟ و ماجرای او چیست؟

 

سعید زینالی متولد 31/06/1355، اهل تهران و دارای مدرک تحصیلی دوره راهنمایی بود. وی در تاریخ 19/06/76 موفق به سپری نمودن خدمت سربازی در نیروی زمینی ارتش با درجه سرباز(زیر دیپلم) و دریافت کارت پایان خدمت گردید.

 

پدر وی یکی از کارمندان سابق وزارت صنایع و معادن و مادر وی نیز خانه دار است. طبق اسناد موجود پدر سعید زینالی در تاریخ 16/06/79 خطاب به رئیس کمیسون امنیت داخلی مجلس وقت نامه ای تهیه  و در آن اعلام می دارد که پسر ایشان (سعید) 23/05/78 (23 ماه و 6 روز پس از پایان خدمت) از منزل خارج شده و تا کنون اثری از وی پیدا نشده است. پدر وی در این نامه متذکر می شود که مدتی بعد از مفقود شدن فرزندشان افراد ناشناسی دو مرتبه به منزل آنها تماس تلفنی گرفته و مدعی شدند که از حفاظت اطلاعات تماس می گیرند و فرزندشان در بازداشت آنهاست.

 

مطالب ذکر شده در این نامه از طریق نیروی انتظامی پیگیری که نهایتاً هیچ گونه سند و مدرکی دال بر بازداشت سعید زینالی و یا اثری از حیات یا ممات فرزند این خانواده پیدا نشد.

       
     

 

همچنین پدر ایشان در سال 87 با مراجعه به اداره آگاهی اعلام می دارد که فرزندش در تاریخ 23/05/78 ساعت 1630 به همراه دوستش شهرام چراغی از منزل خارج شده و دیگر باز نگشته است.

 

مادر وی نیز در سال 87 با مراجعه به اداره آگاهی اعلام می دارد که فرزندش در تاریخ 23/05/78 به مقصد باشگاه از منزل خارج شده و تا به حال خبری از فرزندش در دست نیست.

 

اما آنچه که از این اظهارات و مکاتبات بر می آید تناقضات و ابهامات فراوانی است که ذهن هر انسانی را وادار به کاوش می نماید.

 

همانگونه که در کارت پایان خدمت نامبرده مشخص است مدرک علمی سعید زینالی زیر دیپلم و در حد مقطع راهنمایی بوده که با توجه به زمان وقایع کوی دانشگاه تهران که 18/04/78 است ایشان حدود 23 ماه وقت داشته که از مقطع راهنمایی به مرحله دانشجویی برسد که عملاً بر اساس ضوابط آموزش و پرورش این مسئله شدنی نیست. ضمن اینکه هیچگونه مستنداتی در خصوص دانشجو بودن او وجود ندارد و حتی والدین وی هم نمی دانند که دانشجوی کجا بوده و در چه رشته ای تحصیل می کرده و فقط مدعی اند؛ دانشجو بوده است.

 

مسئله دیگری که در رسانه های بیگانه مطرح هست این است که نامبرده در تاریخ 23/04/78 توسط نیروهای امنیتی در منزل بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل شده است حال اینکه بر اساس ادعای پدر و مادر نامبرده، او در تاریخ 23/05/78 از منزل خارج شده و کسی برای دستگیری وی به آنجا نیامده بود. 

 

در جایی دیگر مادر ایشان خطاب به اداره آگاهی می نویسد: "فرزندش به همراه دوستش بنام شهرام چراغی زنجانی از منزل خارج شده اند" که این جملات هیچکدام معنای بازداشت را ندارد. اما سوال دیگری در ذهن متبادر می شود که شهرام چراغی کیست و  در چه وضعیتی است؟

 

شهرام چراغی تنها دوست صمیمی سعید زینالی بوده که از کودکی در یک محل با هم زندگی می کردند. شهرام نیز بعد از آن روز دیده نشده وکسی از وضعیت او نیز مطلع نیست. خانواده شهرام همزمان با خانواده سعید اما بطور جداگانه وضعیت فرزندشان را پیگیری نمودند ولی هیچ اثری از وی پیدانکرده و در تمامی مراحل پیگیری صحبتشان این بود که در آن روز فرزندشان و سعید برای بردن میوه برای دایی سعید با هم بیرون رفته اند. به نظر می رسد که سعید و شهرام هر جا هستند با هم هستند. اما نکته اینجاست که دو جوان حدودا 23 ساله که هیچ سابقه فعالیت سیاسی و امنیتی ندارند برای چه باید بازداشت گردند؟ چرا نباید خانواده آنها از وضعیتشان آگاه باشند؟

 

نظام جمهوری اسلامی در راستای برخورد با عناصر مخل امنیت کشور از شفافیت و قاطعیت لازم برخوردار بوده بطوریکه جریانات سال77(قتل های زنجیره ای) را بصورت دقیق بررسی و با مجرمین نیز برخورد شد. حتی مجرمین حادثه کوی دانشگاه 78 نیز در فضایی کاملاً روشن دستگیر و مجازات گردیدند. حال سوال این است؛ سعید زینالی دارای چه شأن و شخصیت سیاسی، اجتماعی و امنیتی بوده که نظام را وادار به اقدام پنهان در خصوص وی بنماید؟!

 

اساساً اگر قرار بوده که با وی رفتاری پنهانی شود چه ضرورتی داشته که پس از دستگیری به خانواده وی تماس بگیرند و در ادامه این افراد هویت خویش را بر ملا سازند؟!

 

آنچه که به ذهن متبادر می شود این است که در یک روند تاریخی، عناصر ضد انقلاب در پروسه های دائمی خود در اماکنی چون دادسراها و مراکز نیروی انتظامی با یک مادر داغدار از مفقودی فرزندش، مواجه شده و با سوء استفاده از کم سوادی و بی اطلاعی این مادر، این موضوع را به عنوان سوژه ای مناسب برای انجام تبلیغات سوء علیه نظام دیده اند فلذا با سوق دادن این مادر به محافل ضد انقلابی باعث ورود ایشان به این عرصه می شوند. بطوریکه ادعای آنها از مفقودی فرزندشان به دستگیری توسط نظام تغییر جهت می دهد.

 

طبق اظهارات خانواده چراغی، پسر ایشان نیز  دارای مدرک دیپلم بوده و در قائله کوی دانشگاه 78 هیچ دخالتی نداشته و فرزندشان به همراه دوستش سعید با هم بودند و به آنها نیز تماس های مشکوک تلفنی گرفته نشده است.

 

یکی از نکات جالب این است که اکرم نقایی مادر سعید زینالی اظهار داشته فرزندش پس از خدمت سربازی قصد عزیمت به کشور ژاپن جهت کار را داشته که در این خصوص اقدامات قانونی جهت اخذ گذرنامه و ویزا را نیز انجام داده و گذرنامه وی بعد از مفقودی به منزل ایشان پست می شود.

 

با توجه به مستندات اشاره شده مفقود شدن ناگهانی سعید زینالی لطمه روحی و روانی شدیدی به خانواده وارد نموده و شاهد این هستیم که مادر وی نمی تواند باور کند که فرزندش دانشجوی سیاسی نبوده، توسط هیچ ارگان و نهاد امنیتی، اطلاعاتی و قضایی بازداشت نشده و اصلاً جرمی مرتکب نشده است. اما رسانه های بیگانه و معاند با همکاری برخی نفوذی ها، این خانواده را بازیچه مطامع سیاسی خود قرار داده و اقدام به تحریک آنها جهت مصاحبه با رسانه های خارجی نموده و با کمک مالی به این خانواده (به واسطه عناصر داخلی مرتبط با محافل حقوق بشری خارج از کشور) زمینه پناهندگی دو فرزند این خانواده به کشور آلمان را فراهم نموده اند.

 

معاندین نظام و برخی نفوذی ها به این خانواده اینگونه القاء نمودند که برای مشخص شدن وضعیت فرزندتان می بایست با ما همراه و همکلام باشید تا جایی که آنها اقدام به دست بردن در مکاتبات و اسناد موجود مرتبط با مفقود شدن فرزندشان برای تحریک حس نوع دوستی مردم نمودند که نمونه ای از آنها را در زیر می بینید.  امید است هر چه زودتر این خانواده خود را از این سردرگمی نجات و راه درست را پیشه نمایند.




نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار