شهدای ایران: اواخر دهه 60 و اوایل دهه هفتاد دورانی بود که شاهد ظهور طبقهای خاص در کشور بودیم. طبقهای که با توجه به نفوذ در بدنه قدرت، توانست شریک ثروت طبقه اشراف نیز شود و کلیدواژه «آقازاده» را به ادبیات سیاسی کشور اضافه کند. بسیاری از کارشناسان معتقدند که با جمع دو پدیده «ثروتمندی» و «نسبمندی سیاسی»، فرد آقازاده میشود. آقازادهها پیش از این با استفاده از رانتی که داشتهاند تنها در عرصه اقتصادی فعال بودند و میل چندانی به حضور در عرصه سیاست نداشتند و از سال 84 بود که رفته رفته سرنخهایی از حضور این افراد در جریانهای سیاسی و انتخاباتی به چشم خورد.
اما چند وقتی است سر و کله آقازادهها در عرصههای فرهنگی هنری هم پیدا شده و پایشان به مجامع و محافل هنری باز شده و هر چه به انتخابات ریاست جمهوری 96 نزدیک میشویم، حضورشان محسوستر و پررنگتر میشود. معمولا آقازادههای ثروتمند در عرصههای فرهنگی و هنری در نقش سرمایهگذار و تهیهکننده ظاهر میشوند؛ گاهی فیلم سینمایی تهیه میکنند؛ گاهی وارد دنیای موسیقی میشوند و آلبومهای موسیقی تولید میکنند و فستیوال موسیقی برگزار میکنند. گاهی هم در نقش مجموعهدار آثار هنری ظاهر میشوند و تابلوهای نقاشی جابهجا میکنند. گاهی حتی نقبی به مطبوعات میزنند و روزنامهها و مجلات هنری راهاندازی و هدایت میکنند. در ادامه نگاهی میاندازیم به برخی از فعالیتهای آقازادههایی که حالا سر از دنیای فرهنگ و هنر درآوردهاند:
*فرزند محمدرضا عارف
محسن چاوشی که این روزها به لحاظ مخاطب حداقل حرف اول را در میان خوانندگان موسیقی پاپ ایران میزند، چندی پیش آلبوم «امیر بیگزند» را منتشر کرد. جالب اینجاست که فرزند سر لیست اصلاحات در مجلس دهم سرمایهگذار و تهیه کننده این آلبوم موسیقی بوده است.
*فرزند الیاس حضرتی
فرزند
مدیر مسئول روزنامه اعتماد اما هم در حوزه سینما فعال است و هم درحوزه
رسانه. اهالی هنر و رسانه اولین بار چهره این آقازاده را در نشست خبری
فیلم «خداحافظی طولانی» در جشنواره فیلم فجر دیدند. «نیمرخها» هم دیگر
فیلمی بود که فرزند نماینده مجلس دهم تهیهکننده آن بوده است. او همچنین
آلبوم صوتی «آهوی بخت من گزل» محمود دولتآبادی به کارگردانی مانی حقیقی را
تهیه کرده است.
*فرزند جلال رسولاف
جلال رسولاف یکی از شاخصترین چهره بانکی ایران به شمار میآید. او هشت سال مدیر عامل بانک کشاورزی در دوران اصلاحات بود و همچنین مدیرعاملی بانکهای اقتصاد نوین و کارآفرین را برعهده داشته و هم اکنون هم مدیرعامل بانک آینده است. فرزند او اما در حوزه موسیقی بسیار فعال است. این آقازاده تهیهکننده گروههای نوظهور موسیقی تلفیقی مانند «پالت»، «بمرانی»، «داماهی»، «کاربن» و ... است. او همچنین دو دوره فستیوال موسیقی «آینهدار» را در تهران برگزار کرده است.
*خواهر زاده محمد خاتمی
علیرضا تابش زاده که هم اکنون مدیرعامل بنیاد فارابی است، برادر بزرگتر محمدرضا تابش نماینده کنونی مجلس دهم است. وی همینطور خواهرزاده رییس جمهور سابق ایران محمد خاتمی است. او از سال 76 تا 84 دبیری شورای معاونان وزارت ارشاد را بر عهده داشت و همچنین از سال 78 تا 84 سرپرست دفتر وزارتی ارشاد بود و در همین زمان مدیرکل حوزه وزارتی و روابط عمومی وزارت ارشاد و مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را نیز بر عهده داشت.
*فرزند سید محمد بهشتی
سید محمد بهشتی معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری (1383–1376) بوده و از ابتدای انقلاب تا کنون سمتهای متعددی داشته است. اما پسر او هم در عرصه هنر حضوری جدی دارد. اوکه پیشتر بهرهبردار کافه موزه موسیقی ایران (به ریاست علی مرادخانی معاون امور هنری ارشاد) بود، هماکنون در حوزه ادبیات فعالیت میکند و مدیریت شهر کتاب فرشته را برعهده دارد.
*فرزند علی مرادخانی
علی
مرادخانی هم اکنون معاون امور هنری وزارت ارشاد و مدیر عامل موزه موسیقی
ایران است. پسر وی مدتی بهرهبردار کافه موزه تحت مدیرت او بود و در غیاب
پدر هم مسولیت اداره موزه بر عهده این آقازاده بود. ضمن این که او در غالب
اجراهای زنده تئاتر و موسیقی تهران نیز حضور مییافت و در بسیاری از
مناسبات دفتر امور هنری ارشاد نقش پررنگی داشته است. البته او چند وقتی است
کمتر رویت می شود. ضمن این که پسرخواهر (مهدی حسنی) و برادر همسر (جلال
مشفق) علی مرادخانی نیز هماکنون در معاونت هنری ارشاد مشغول فعالیت
هستند.
*فرزند مجید مولانوروزی
هردو پسر مجید ملانوروزی مدیر کل مرکز هنرهای تجسمی ارشاد، در این رسته از هنر فعالیت جدی دارند و دستی هم بر آتش بازار داغ جابهجایی و خرید و فروش آثار هنری در ایران دارند. چندی پیش اخباری غیررسمی مبنی بر رایزنی و بازاریابی پوریا ملانورزی برای فروش آثاری از پیکاسو، دالی، وارهول، ژازه، عربشاهی و دیگر هنرمندان نامی داخلی و خارجی، شنیده شد.
با نزدیک شدن به کوران انتخابات باید شاهد فعالیت این آقازادهها که حال به واسطه «ثروتمندی» و «نسبمندی سیاسی» وارد عرصههای هنری کشور شدند، باشیم. آهسته آهسته جریاناتی برای انتخابات 96 فعالیت خود را آغاز کردهاند و با نفوذ در لایههای جریانهای هنری سعی بر جلب رضایت هنرمندان و دریافت حمایت آنان برای انتخابات پیش رو را دارند.
اما کسانی که جریانات انتخابات مجلس دهم را هنوز از یاد نبرده اند، بهتر میدانند که افرادی که امروز سعی در جلب رضایت هنرمندان و دریافت حمایت آنان برای انتخابات پیش رو را دارند، حاضر نشدند حتی از کنار کمیسیون فرهنگی مجلس هم عبور کنند و از مجموع 300 نماینده فقط چهار نفر برای عضویت در کمیسیون فرهنگی اعلام آمادگی کردند.
اما قطعا از جلب رضایت هنرمندان با طیف گسترده مخاطبانی که در بین اقشار مختلف جامعه دارند برای حمایت از کاندیدای مورد نظر، به آسانی نمیتوان گذشت و به همین جهت هم هست که امروز دوباره افرادی با مقاصد انتخاباتی و سیاسی سعی در ورود و سرمایهگذاری در این حوزه را دارند.
مثالهای دیگری نیز از حضور آقازادهها در عرصههای فرهنگی و هنری میتوان زد و قطعا هرچه بیشتر به زمان انتخابات نزدیک بشویم، نام آنان را بیشتر و بیشتر خواهیم شنید. کسانی که همواره هنر متعهد و هدف مند را تقبیح می کنند و حرف از عدم استفاده ابزاری از هنر و هنرمند می زنند، رفته رفته حضورشان را در محافل هنری پررنگ تر می کنند تا ار ظرفیت های هنرمندان و پایگاه های اجتماعی انها، در جهت پیشبرد اهداف سیاسی و انتخاباتی، بهره ببرند.
*فارس