به گزارش شهدای ایران، محمد عبدالهی طی یادداشتی در کانال تلگرامی اش نوشت: هشدارهای جدی و مکرر رهبر معظم انقلاب در خصوص فضای فرهنگی کشور، حاکی از وضعیت نابسامان حوزه فرهنگ دارد. به کار بردن واژه «ولنگاری فرهنگی» ، نشان از وخامت حال فرهنگ و عمق دردی دارد که علیرغم همه تذکرها و هشدارها در طی سالیان متمادی هیچگاه التیام نیافته است. وضعیتی که در غفلت مسوولین اکنون به مرز هشدار رسیده. :point_left:رهبر انقلاب در دیدار شب گذشته خود با جمعی از اهالی فرهنگ، استادان شعر و ادب فارسی به انتقاد از برخی اقدامات غلط در ترویج و تجلیل هنرمندانِ بدون اعتقاد و ولنگار، پرداختند و افزودند: متأسفانه گاهی از فردی که ذرهای گرایش به مفاهیم اسلام و انقلاب اسلامی نشان نداده است، تجلیل میشود اما از هنرمندی که همه عمر و سرمایه هنری خود را در راه اسلام و انقلاب گذرانده است، تجلیل و به او توجه نمیشود.
از اواسط دهه هفتاد و در دولت اصلاحات رویه غلطی آغاز شد و آن دلجویی از افرادی بود که به ظاهر هنرمند بودند و آشکارا علیه نظام جمهوری اسلامی موضع گیری کرده بودند با این توجیه که باید این افراد را جذب کرد؛ اما بعد از مدتی مشاهده شد.حاملان همین سیاست خود به سمت مخالفین نظام اسلامی جذب شدند.
از زمان روی کار آمدن دولت یازدهم نیز همواره شاهد دعوت از هنرمندان غیر ارزشی و حتی ضد ارزشی در مراسمات مختلف و تجلیل از آن ها توسط مسئولین فرهنگی کشور بوده ایم. این رویکرد که ریشه در تئوری اسلام اجتماعی یا همان #اسلام_سکولار دارد تداوم سیاستهای فرهنگی عصر اصلاحات را به ذهن متبادر میکند. قرائتی از اسلام که تفاوتی بین هنر و هنرمند ارزشی و غیر ارزشی قائل نمیشود. گرچه آقای روحانی در عمل نشان داده به این شعار نیز قائل نیستند چرا که هنرمندان ارزشی و انقلابی از آغاز به کار این دولت تا کنون همواره مورد بی مهری و بی توجهی قرار گرفتند. بایکوت شدن مرحوم فرجالله سلحشور از سوی جریان شبه روشنفکری یکی از مهمترین مصادیق بی مهری به هنرمند انقلابی کشورمان بود. استقلال فرهنگی این هنرمند انقلابی و عدم انفعال وی در برابر فضا سازیهای جریان روشنفکری سبب بروز این عکس العمل ها بود. حتی کارگردانی مانند مجید مجیدی به دلیل ساختن فیلم محمد رسول الله توسط دولت و رسانه های آن، بایکوت شد.
در عوض وزارت ارشاد دولت یازدهم چه در عرصه عمل و چه در عرصه نظر ثابت کرده است که به شدت علاقمند است با هنرمندانی که به هر نحوی تفاوت دیدگاه های خود با انقلاب اسلامی را به اثبات رسانیده اند رابطه نزدیکی داشته باشد و از آنها به هر نحوی تجلیل کند. تجلیل و حمایت مسئولین ارشاد از افرادی همانند یدالله روایی هنرمند خارج نشین و حامی فتنه۸۸ ،محمد رضا شجریان ،سیمین بهبهانی، محمد یعقوبی ، محمود دولت آبادی ، ناصر تقوایی، اسماعیل خوئی شاعر ضددین و فراری، رضا براهنی نویسنده ضدانقلاب و ... از آن جمله است.
این مسئله وقتی نگران کننده می شود که علیرغم این شعار که "هنرمند نباید جناحی باشد" یا "هنرمند نباید جیره خوار دولتها باشد"، در بین هنرپیشه ها جریانی سازمان یافته از برخی چهره ها، وجود دارد که به شکل آگانه و با برنامه، در نقش سرباز پیاده و مبلغ جریان اصلاحات و دگراندیش فعالیت میکنند. کسانی که تعمد خاصی در نشان دادن خود به عنوان سینه چاک رهبران اصلاحات دارند، بعضا در فیلمها و تیم های خاصی (فیلمهای مسئله دار و..) بازی می کنند، و در بزنگاه های حساس از جمله انتخابات گذشته، به مشروعیت سازی برای جریان سیاسی حامی خود می پردازند. چنانکه می بینیم، یک روز مانده به انتخابات مجلس دهم، تیتر اصلی بسیاری از روزنامه های اصلاح طلب، نه توجیه برنامه های اقتصادی است، نه دفاع از خود و مشی خود و تنها استناد به نظر چند هنرپیشه برای مشروعیت گیری از مردم است!
حال مسوولین فرهنگی کشور باید به این سوال پاسخ بدهند که جایگاه نیروهای حزب اللهی و ارزشی در کشور ما کجاست؟ و تا به کی باید شاهد آن باشیم که با پول بیت المال که متعلق به آحاد نیروهای انقلابی و ولایتمدار است، از افراد مخالف نظام اسلامی تجلیل می شود؟ چرا دولتمردان به جناحی کردن بخشی از بدنه هنرمندان پرداخته و با اعطای رانت های مختلف، از آنها بهره کشی سیاسی می کند؟!