نگاهی به تصاویر انقلاب های رنگی در اوکراین، گرجستان،... و تطبیق آنها با فتنه سال 88 نشان می دهد که عده ای در سال 88 به کدام سو در حال حرکت بودند.
شاید اوکراین و اتفاقات روی داده در این کشور هنوز در خاطر مردم کشورمان زنده باشد که چطور آمریکا با استفاده از پول و دوستداران غربی خود گروهی اقلیت را بر اکثریت با استفاده از اردوکشی خیابانی به پیروزی رساند و نشان داد که دموکراسی واقعی از دید این کشور یعنی چی؟!
اما نکته قابل تامل در تمام اتفاقات روی داده در کشور ها این است که آمریکا به سبب عدم موفقیت در روند قانونی با به خیابان کشاندن طرفداران خود و با استفاده از رنگ و جنسیت و ... سعی داشته خود را بر اراده ملتها تحمیل نماید.
و یا در گرجستان چه بلایی بر سر حکومت قانونی ادوارد شوارد نادزه آورد و مجبور کرد که او در کمال ناباوری و با جنگ رنگها در خیابان و آتش زدن اموال مردم پشت میز مذاکره با مخالفان اقلیت بنشیند و حکومت را واگذار نماید! و یا برخی کشورهای دیگر که آمریکا با دخالت سعی در تغییر حکومت قانونی آنان را داشته است.
این کودتاهای مردم نما و موفق! که در سال های اخیر بنام انقلاب های مخملی و رنگین نام گرفت و با سرمایه های جرج سروس رفیق شفیق محمد خاتمی اتفاق افتاد محملی شد تا عده ای به فکر بیفتند که در ایران هم می شود از این رفتارها کرد و عده ای اوباش را تطمیع کرد تا با آتش زدن سطل آشغال به همراه منافقین، سلطنت طلبان و... مردم را وادار نمایند از حق قانونی یشان عقب بنشینند و آنان سرنوشت کشور را توسط مزدور به قدرت نشانده خود که قرار بود میر حسین موسوی باشد به دست بگیرند!
این جانوران دین که ندارند آزاده هم که نیستند شرم و حیا را هم مسخره کرده اند خدمت به اجانب به ویژه آمریکا را هم افتخار خود می دانند
شاید بعضی صحنه های تجاوز آمریکائی ها و جرثومه های ظلم و تعدی استکبار یعنی داعش را به زنان سوریه و عراق را هم ببینند دلشان برای خدمت خلصانه به آنها تنگ شود.