7 سال از ماجرای فتنه 88 می گذرد و با اینکه فضای ملتهب آن روزها با درایت رهبری و بصیرت مردم انقلاب، خاموش شد، اما هنوز از گوشه و کنار برخی فتنه گران که با رأفت اسلامی با آن ها رفتار شده، سربر می آورند و قصد ایجاد بلوایی دیگر دارند. فضای سیاسی جامعه آرام است اما به نظر می رسد برخی چشم دیدن این آرامش را ندارند.
به گزارش شهدای ایران به نقل از خبرنامه دانشجویان، آنچه در ادامه می خوانید حاصل گفتگوی ما با دکتر «یدالله جوانی»، مشاور سیاسی نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در خصوص تأثیرات فتنه 88 بر فضای سیاسی کشور است.
*به نظر شما فتنه گران و حامیان آن ها اکنون که مجلس دهم و مجلس خبرگان رهبری کار خود را آغاز کرده اند، دنبال چه روزنه هایی برای نفوذ و فتنه گری هستند؟
به هر حال جریانی که فتنه سال 88 را به پا کرد و شکاف هایی را هم در جامعه به وجود آورد باعث شد بخشی از مردم اعتمادشا ن را نسبت به نظام اسلامی از دست بدهند. با توجه به این که عمدتا سران فتنه از کرده خودشان پشیمان نیستند و از پیشگاه ملت و رهبری عذرخواهی نکرده اند؛ شواهد و قراین دیگر نشان می دهد که این افراد بعضا تصمیم دارند راه خود را دنبال کنند. راه آن ها این است که بتوانند موقعیت خود را در جامعه تقویت کنند. جایگاه اجتماعی و سیاسی این افراد با حضور مردم در نه دی به حاشیه رانده شد و حالا پس از گذشت هشت سال از آن واقعه درصددند جایگاه خود را تقویت و احیا کنند تا بتوانند در صحنه سیاسی کشور دوباره حضور یابند.
در واقع این افراد به نوعی با موضع طلب کارانه حوادث سال 88 را تفسیر می کنند؛ به گونه ای آن وقایع را تحلیل می کنند تا نوعی مظلوم نمایی را القاء کنند. اکنون که انتخابات مجلس انجام شد و مجلس خبرگان شکل گرفت و هیئت رئیسه هر دو مجلس مشخص شد اما قبل از انتخابات جریان فتنه و مجموعه هایی که به نوعی با جریان فتنه همراه بودند در تلاش و تکاپو بودند تا جایگاه مهمی را در مجلس خبرگان و به ویژه هیئت رئیسه آن به دست آوردند که با هوشیاری ملت و خصوصا منتخبین مردم، ما امروز شاهد تشکیل مجلس خبرگانی کاملا انقلابی به ویژه در هیئت رئیسه آن هستیم.
همچنین رئیس مجلس شورای اسلامی یکی از شخصیت های برجسته و انقلابی است. بنابراین فتنه گران از اینکه بتوانند از این که بتوانند از سنگر مجلس خبرگان برای پیش برد اهداف خودشان استفاده کنند، ناامید شدند. در گذشته و قبل از انتخابات تصور آنها این بود که می توانند در مجلس خبرگان فضای دو قطبی را به ایجاد کنند و از موقعیت مجلس خبرگان برای پیش برد اهداف خود استفاده کنند.
در مجلس شورای اسلامی به هر حال از سلیقه های مختلف ورود پیدا کرده اند. حتی ممکن است کسانی باشند که تمایلاتی به برخی گروه ها و جریانات هم سو با فتنه داشته باشند. ممکن است این افراد به منافع ملت نیندیشند و به دنبال ایجاد مسائل حاشیه ای باشند و بخواهند برای بعضی تغییرات سیاسی و اجتماعی بر دستگاه ها و نهادهای دولتی فشار بیاورند.
این درواقع به معنای همان پیشبرد اهداف خودشان از مجرای مجلس و نهاد قوه مقننه است. به عنوان مثال اگر افرادی وارد مجلس شورای اسلامی شوند و به جای آنکه بر حل مشکلات اساسی مردم به ویژه در بحث اقتصاد و پیاده سازی اقتصاد مقاومتی، مقوله هایی را مطرح کنند که اولویت مردم نبوده و به نوعی به التهابات دامن بزنند و همچنین درراستای دو قطبی سازی جامعه حرکت کنند، نشان دهنده این است که جریان فتنه از کرسی های مجلس فعال شده و به دنبال این است که از عناصری که در مجلس دارد برای دست یابی به اهداف خود بهره ببرد.
*با توجه به شرایط موجود چه فتنه ای مسئولان نظام ما را تهدید می کند؟
آن چیزی که در شرایط کنونی می تواند به عنوان یک فتنه بروز و ظهور کند در واقع به وضعیتی که ما امروزه در جامعه با آن روبه رو هستیم، بازمی گردد و آن هم مشکلات معیشتی و اقتصادی است. برخی از جریان ها هم به دنبال این هستند که یک نوعی ملت را دچار فریب کرده و در محاسبات مردم اخلال ایجاد کنند و مردم را گرفتار اشتباه کنند.
در جوهره فتنه فریب وجود دارد و حق و باطل را با هم آمیخته اند. در حقیقت وقتی عده ای با گزاره های دروغین ملت را فریب می دهند فتنه به وجود می آید. در سال 88همینطور بود؛ کسانی که دم از امام و قانون و انقلاب و نظام و حقوق مردم می زدند، در فضای الهتاب آور فتنه دروغ بزرگی را به نام تقلب در انتخابات مطرح کردند و این گونه فتنه شعله ور شد.
فتنه گران و برخی مردم در مقابل قانون ایستادند. یعنی کسانی که شعار قانون گرایی و حمایت از حقوق ملت را مطرح می کردند، وقتی نامشان از صندوق های رأی خارج نشد، نظام اسلامی را به دروع به تقلب متهم کردند و در مقابل رأی مردم، جمهوریت نظام و قانون و ولایت فقیه ایستادند.
فتنه در این فضا به وجود می آید که افرادی دروغ هایی را مطرح کنند و افکار عمومی را فریب بدهند و حق و باطل در هم ریخته بشود و مردم قدرت تشخیص را به طور کامل نداشته باشند. در این شرای نوعی به هم ریختگی و اختلافات در جامعه شکل می گیرد.
امروز ما در واقع وضعیتی که در جامعه داریم به گونه ای است که اولویت اول مردم ما مسائل اقتصادی است. در مسائل معیشتی واقعیات تلخی وجود دارد و آن رکود بی سابقه ای است که در کشور ما پس از انقلاب اسلامی رخ می دهد. رکود باعث شده کارخانه ها با ظرفیت بسیار پایین کار کنند و حتی بخشی از این کارخانه ها رو به تعطیلی هستند. بیکاری قابل توجهی وجود دارد. درآمدها با هزینه ها فاصله پیدا کرده و فشارهایی بر مردم است.
در چنین شرایطی راه نجات از این وضعیت همان طور که مقام معظم رهبری بارها و بارها مورد تاکید قرار داده اند و باز هم در فرمایشات خود در حرم حضرت امام(ره) مورد تاکید قرار دادند، کار و تلاش وجدیت برای پیاده سازی اقتصاد مقاومتی است. در این شرایط فتنه ای که می تواند شکل بگیرد این است که دشمنان بیرونی، دو راهی دروغینی را القاء کنند و برخی از نخبگان و خواص با اشتباهات محاسباتی یا با انگیزه های خاص سیاسی این دوراهی دشمن را پذیرفته اند. امروزه این افراد در جامعه به دنبال این هستند که با طرح ادعای تلاش برای حل مشکلات مردم، به دنبال این هستند که این دوراهی دورغین را القاء کنند.
دروغی که در اینجا مطرح می شود این است که ملت مجبور است همین وضعیت را تحمل کند و روز به روز بر مشکلاتش افزوده شود. نرخ رشد بیکار افزایش یابد و رکود ادامه داشته باشد مگر اینکه به سمت برقراری رابطه با غرب و خصوصا امریکا حرکت کند. مسئله را به اینگونه بیان می کنند که تا زمانی که با امریکا مسائل خود را حل و فصل نکرده ایم، این مشکلات ادامه پیدا خواهد کرد. در حقیقت می گویند تا زمانی که با امریکایی ها کنار نیاییم، امریکایی ها اجازه نمی دهند که حتی دیگر کشورها در ایران سرمایه گذاری کنند.
این مطلب می تواند یک فتنه ای را به پا کند؛ چون به هرحال انقلاب ما ومسیرانقلاب ما مشخص است وقانون اساسی واصول انقلابی ما کاملا روشن است. براساس شاخص های مکتب امام، شاخص های مقام معظم رهبری اساسا عزت ما، استقلال وآینده ما درگرو حفظ روحیه انقلابی مان است.
یکی از شاخص های این روحیه انقلابی ما همین ایستادگی است درمقابل آمریکا وفریب نخوردن ازآمریکایهاست. آمریکایی ها در این آرزو به سرمی برند که ملت ایران را در برابرخود تسلیم کنند و پای میز مذاکره نگهدارند و در آنجا خواست و نظرخودشان را به ملت ایران تحمیل کنند.
در این شرایط اگرکسانی به دروغ اینطورمطرح کنند که راه نجات اقتصاد کشوردرهمراه شدن، مذاکره وکوتاه آمدن درمقبل آمریکا است، این می تواند خودبه خود مقدماتی را برای یک فتنه بزرگ در جامعه ما فراهم کند، وحدت را برهم بزند و اختلافات را شعله ور کند.
وقتی کسانی درواقع با آن روح انقلابی گری با آن روح حماسی که دارند در مقابل این طرز تفکرغلط و اشتباه می ایستند خوب این جریان غربگرا ومدعی حل مشکلات از طریق همراه شدن با غرب وآمریکا می آید و باز دروغ های دیگری را نسبت می دهد و جریان انقلابی را متهم به افراط گرایی و تندرویی می کند که هم درگذشته و هم روزهای اخیر، شاهد اشارات رهبر انقلاب در این خصوص بوده ایم.
درواقع نیروهای اصیل، انقلابی، معتقد به نادرستی، افراط گری و تندرویی متهم می شوند. چون آن جریان غرب گرا می خواهد به یک نوعی منافع خودش را ازطریق همراه شدن با غرب تأمین کند، اما پوششی که برای آن درنظر می گیرد این است که بله ازاین طریق ما می توانیم مشکلات جامعه را حل کنیم. در حالی که این یک ادعای دروغین است.
تجربه نشان داده که هیچ ملتی که خواهان حفظ استقلالش است ازطریق رفتن به سمت آمریکا توانسته باشد مشکلات اقتصادی خود را حل کند و فراتر ازاین کشورهایی هم که با آمریکا همراه بودند، هیچکدام نتوانستند به شکل واقعی مشکلات اقتصادیشان راحل کنند؛ ملت ایران که جای خود دارد.
ملت ایران سالها است که دربرابرنظام سلطه ایستاده و اساسا هویت دینی ما متفاوت و متمایز از راهی است که آمریکایی ها ونظام سلطه دنبال می کنند. آمریکایی ها نخواهند گذاشت که ملت ایران مشکلاتش را حل کند، مشکلات ازطریق کار و تلاش وجدیت و اقتصاد مقاومتی حل خواهدشد.
من بیشترین زمینه های فتنه را اینگونه می بینم که کسانی با ادعای حل مشکلات مردم می خواهند انقلاب را از مسیر خود خارج کنند که قطعاجوانان انقلابی، مردم انقلابی و نیروهای انقلابی با این حرکت مخالف هستند و اگر افراد و مردمی متوجه این داستان نشوند ممکن است همین مسئله به ایجاد اختلاف ازطریق بروزفتنه منجر شود.
*از دیدگاه شما فتنه بیشتر از جانب عوام یا خواص بروز می کند؟ وچه فتنه هایی ما در سال های اخیر داشتیم؟
قطعا طراحان اصلی فتنه خواص هستند. توده های مردم که دلسوز و زحمتکش هستند وبه وظایف خود عمل می کنند. اما به هرحال توده های مردم تحت تأثیرخواص هستند. اگرخواص که مردم به آنها اعتماد دارند، به سمت بیان دروغین مسائل با هدف رسیدن به منافع خاص خود، حرکت کنند طبیعی است که جامعه دچار فتنه شود.
نمونه ی برجسته این شکل از فتنه گری درصدراسلام و بعد از پیامبر، فتنه جمل بود. فتنه جمل راخواص به راه انداختند برخی اصحاب پیامبر(ص) با دروغ هایی که گفتند عده ای ازمسلمانان را با خود همراه کرده و جنگ جمل شکل گرفت و هزاران نفر از اصحاب جمل کشته شدند وهزاران نفرهم ازاصحاب امیرالمومنین به شهادت رسیدند.
در تاریخ انقلاب اسلامی هم درمقاطع مختلف فتنه هایی را داشتیم که هرکدام ازاین فتنه ها مجموعه ای ازخسارت ها را به دنبال داشته است. ما فتنه شریعتمداری را درسال های اول انقلاب داریم، برخی از فتنه ها را دربرخی مناطق قومیتی تجربه کرده ایم. فتنه بنی صدر که به نوعی دم ازحقوق مردم می زد ولی مطالبی را مطرح می کرد که به اختلافات درجامعه ما دامن می زد، از دیگر تجربه های مردم ایران در بحث فتنه است.
درسال 78 حادثه کوی دانشگاه یک فتنه بود. در آن زمان در حالی که اتفاق خاصی نیافتاده بود چگونه برخی از جریان های سیاسی با ایجاد هیجانو دامن زدن به احساسات جوانان دانشجو، سعی می کردند که اینطورالقاء کنند که تعداد زیادی دانشجوکشته شده اند. این کشته ها را هم شهید خطاب می کردند. دانشگاه راسیاه پوش کرده بودند و ازدانشجویان دعوت می کردند برای دفاع از حقوق دانشگاه به صحنه بیایند و مبارزه کنند. این یک فتنه ای بود که به پا شد.
درسال 88 هم همینگونه بود، در آن سال به دروغ نظام اسلامی به تقلب درانتخابات متهم شد.این مسئله از جانب خواص مطرح شد. خواص متأسفانه همواره به دلیل گرایش های قدرت طلبانه و روحیه منفعت طلبانه خود، برای رسیدن به برخی ازچیزهایی که می خواهند یک ادعایی رابه دروغ مطرح می کنند وچون اینها خواص هستند و روزی مورد اعتماد مردم بودند، مردم دچار خطا و اشتباه محاسباتی می شوند. عده ای تصور میکنند که اینها راست می گویند وهمین مسئله موجب اختلاف وشکاف در جامعه می شود. عده ای به طرفداری و عده ای دیگر به مخالفت بر می خیزند وجامعه آن نظم ووحدت وانسجام خود را ازدست می دهد. دشمن هم دنبال همین است.
درسال 88 کسانی که فتنه را به پا کردند درزمین دشمن بازی و نقشه دشمن را پیاده کردند. ارتباطات و حلقه های وصل نشان داد که طراحی حوادث 88 درخارج از کشور صورت گرفته وکسانی درداخل این نقشه بیگانگان را پیاده می کردند وبیگانگان هم نهایت بهره را از این حوادث می بردند.
در هر جایی که فتنه به پا می شود بازیگران وطراحان اصلی آن خواص هستند ولی در نهایت این خواص به دنبال این هستند که با استفاده ازبی بصیرتی توده ها منافع خودشان را تأمین کنند. در واقع خواص فتنه به پا می کنند، دروغ می گویند تامردم را دچاراشتباه کنند و از خامی و بی بصیرتی مردم سوءاستفاده کنند.
* آثارفتنه 88 درحوزه های مختلف کشورچه بوده؟ و آیا فتنه 88 آثارمثبتی هم داشت؟
در مجموع خسارت های فتنه خیلی زیاد است. یعنی فتنه به هر حال خسارت باراست و فتنه ای که درسال88 به وجود آمد معلوم نیست تا کی خسارت هایش جبران شود. این موضوع را رهبر معظم انقلاب هم مطرح کردند. فتنه جامعه را دچار انشقاق کرد، اعتماد بعضی ها را مخدوش کرد به هرحال خسارت های جانی داشتیم؛ تعدادی بی گناه کشته شدند، خسارت های مالی داشتیم؛ حقوق برخی ازشهروندان ضایع شد وبه بیت المال آسیب رسید.
با این حال فتنه در مجموع آثار مثبتی هم دارد. مثلا توده ها اگردقت کنند می توانند جریان های منحرف، افراد منحرف، شخصیت های قدرت طلب و مردم فریب را بشناسند و اینجا هست که جامعه به یک نوع هوشیاری دست پیدا می کند. درواقع می توان گفت یکی از خطراتی که درهرجامعه ای وجوددارد این است که توده ها دچاریک نوع غفلت وخامی شوند و برخی ازجریان های قدرت گرا وقدرت طلب که به فکر منافع خودشان هستند جامعه را درمسیرانحطاط قرار دهند وموقعی که ملت هوشیار می شود آن انحطاط رخ داده باشد.
از طرف دیگر انقلاب اسلامی را برخی ازعوامل تهدید می کند که بخشی از این عوامل به افراد داخل برمی گردد و آن هم کسانی که به نوعی موقعیت حضور در مسئولیت های اداره کشوررا دارند. این ها از آرمان های انقلاب فاصله گرفتند وآن نگاه انقلابی را ندارند؛ به قانون پایبند نیستند و به آرمان های انقلاب وفاداری ندارند.
فتنه باعث شد که این ها شناخته شوند درواقع فتنه پرده ها راکنارزد که چه کسانی ازآرمان های انقلاب فاصله گرفتند، چه کسانی به آرمان های انقلاب تعهد ندارند وچه کسانی با دشمنان ارتباط دارند. دشمن توانسته روی چه کسانی تأثیربگذارد. اگرمردم به درستی بیاندیشند می توانند با عبرت آموزی و درس آموزی از حوادث سال 88 بفهمند که چه کسانی پای انقلاب ایستاده اند و چه کسانی وفاداری به انقلاب وآرمان های انقلاب و راه امام هستند و آن ها را از کسانی که از انقلاب زاویه گرفته و با دشمن همسو شده اند، جدا کنند.
*به نظر شما فتنه گران و حامیان آن ها اکنون که مجلس دهم و مجلس خبرگان رهبری کار خود را آغاز کرده اند، دنبال چه روزنه هایی برای نفوذ و فتنه گری هستند؟
به هر حال جریانی که فتنه سال 88 را به پا کرد و شکاف هایی را هم در جامعه به وجود آورد باعث شد بخشی از مردم اعتمادشا ن را نسبت به نظام اسلامی از دست بدهند. با توجه به این که عمدتا سران فتنه از کرده خودشان پشیمان نیستند و از پیشگاه ملت و رهبری عذرخواهی نکرده اند؛ شواهد و قراین دیگر نشان می دهد که این افراد بعضا تصمیم دارند راه خود را دنبال کنند. راه آن ها این است که بتوانند موقعیت خود را در جامعه تقویت کنند. جایگاه اجتماعی و سیاسی این افراد با حضور مردم در نه دی به حاشیه رانده شد و حالا پس از گذشت هشت سال از آن واقعه درصددند جایگاه خود را تقویت و احیا کنند تا بتوانند در صحنه سیاسی کشور دوباره حضور یابند.
در واقع این افراد به نوعی با موضع طلب کارانه حوادث سال 88 را تفسیر می کنند؛ به گونه ای آن وقایع را تحلیل می کنند تا نوعی مظلوم نمایی را القاء کنند. اکنون که انتخابات مجلس انجام شد و مجلس خبرگان شکل گرفت و هیئت رئیسه هر دو مجلس مشخص شد اما قبل از انتخابات جریان فتنه و مجموعه هایی که به نوعی با جریان فتنه همراه بودند در تلاش و تکاپو بودند تا جایگاه مهمی را در مجلس خبرگان و به ویژه هیئت رئیسه آن به دست آوردند که با هوشیاری ملت و خصوصا منتخبین مردم، ما امروز شاهد تشکیل مجلس خبرگانی کاملا انقلابی به ویژه در هیئت رئیسه آن هستیم.
همچنین رئیس مجلس شورای اسلامی یکی از شخصیت های برجسته و انقلابی است. بنابراین فتنه گران از اینکه بتوانند از این که بتوانند از سنگر مجلس خبرگان برای پیش برد اهداف خودشان استفاده کنند، ناامید شدند. در گذشته و قبل از انتخابات تصور آنها این بود که می توانند در مجلس خبرگان فضای دو قطبی را به ایجاد کنند و از موقعیت مجلس خبرگان برای پیش برد اهداف خود استفاده کنند.
در مجلس شورای اسلامی به هر حال از سلیقه های مختلف ورود پیدا کرده اند. حتی ممکن است کسانی باشند که تمایلاتی به برخی گروه ها و جریانات هم سو با فتنه داشته باشند. ممکن است این افراد به منافع ملت نیندیشند و به دنبال ایجاد مسائل حاشیه ای باشند و بخواهند برای بعضی تغییرات سیاسی و اجتماعی بر دستگاه ها و نهادهای دولتی فشار بیاورند.
این درواقع به معنای همان پیشبرد اهداف خودشان از مجرای مجلس و نهاد قوه مقننه است. به عنوان مثال اگر افرادی وارد مجلس شورای اسلامی شوند و به جای آنکه بر حل مشکلات اساسی مردم به ویژه در بحث اقتصاد و پیاده سازی اقتصاد مقاومتی، مقوله هایی را مطرح کنند که اولویت مردم نبوده و به نوعی به التهابات دامن بزنند و همچنین درراستای دو قطبی سازی جامعه حرکت کنند، نشان دهنده این است که جریان فتنه از کرسی های مجلس فعال شده و به دنبال این است که از عناصری که در مجلس دارد برای دست یابی به اهداف خود بهره ببرد.
*با توجه به شرایط موجود چه فتنه ای مسئولان نظام ما را تهدید می کند؟
آن چیزی که در شرایط کنونی می تواند به عنوان یک فتنه بروز و ظهور کند در واقع به وضعیتی که ما امروزه در جامعه با آن روبه رو هستیم، بازمی گردد و آن هم مشکلات معیشتی و اقتصادی است. برخی از جریان ها هم به دنبال این هستند که یک نوعی ملت را دچار فریب کرده و در محاسبات مردم اخلال ایجاد کنند و مردم را گرفتار اشتباه کنند.
در جوهره فتنه فریب وجود دارد و حق و باطل را با هم آمیخته اند. در حقیقت وقتی عده ای با گزاره های دروغین ملت را فریب می دهند فتنه به وجود می آید. در سال 88همینطور بود؛ کسانی که دم از امام و قانون و انقلاب و نظام و حقوق مردم می زدند، در فضای الهتاب آور فتنه دروغ بزرگی را به نام تقلب در انتخابات مطرح کردند و این گونه فتنه شعله ور شد.
فتنه گران و برخی مردم در مقابل قانون ایستادند. یعنی کسانی که شعار قانون گرایی و حمایت از حقوق ملت را مطرح می کردند، وقتی نامشان از صندوق های رأی خارج نشد، نظام اسلامی را به دروع به تقلب متهم کردند و در مقابل رأی مردم، جمهوریت نظام و قانون و ولایت فقیه ایستادند.
فتنه در این فضا به وجود می آید که افرادی دروغ هایی را مطرح کنند و افکار عمومی را فریب بدهند و حق و باطل در هم ریخته بشود و مردم قدرت تشخیص را به طور کامل نداشته باشند. در این شرای نوعی به هم ریختگی و اختلافات در جامعه شکل می گیرد.
امروز ما در واقع وضعیتی که در جامعه داریم به گونه ای است که اولویت اول مردم ما مسائل اقتصادی است. در مسائل معیشتی واقعیات تلخی وجود دارد و آن رکود بی سابقه ای است که در کشور ما پس از انقلاب اسلامی رخ می دهد. رکود باعث شده کارخانه ها با ظرفیت بسیار پایین کار کنند و حتی بخشی از این کارخانه ها رو به تعطیلی هستند. بیکاری قابل توجهی وجود دارد. درآمدها با هزینه ها فاصله پیدا کرده و فشارهایی بر مردم است.
در چنین شرایطی راه نجات از این وضعیت همان طور که مقام معظم رهبری بارها و بارها مورد تاکید قرار داده اند و باز هم در فرمایشات خود در حرم حضرت امام(ره) مورد تاکید قرار دادند، کار و تلاش وجدیت برای پیاده سازی اقتصاد مقاومتی است. در این شرایط فتنه ای که می تواند شکل بگیرد این است که دشمنان بیرونی، دو راهی دروغینی را القاء کنند و برخی از نخبگان و خواص با اشتباهات محاسباتی یا با انگیزه های خاص سیاسی این دوراهی دشمن را پذیرفته اند. امروزه این افراد در جامعه به دنبال این هستند که با طرح ادعای تلاش برای حل مشکلات مردم، به دنبال این هستند که این دوراهی دورغین را القاء کنند.
دروغی که در اینجا مطرح می شود این است که ملت مجبور است همین وضعیت را تحمل کند و روز به روز بر مشکلاتش افزوده شود. نرخ رشد بیکار افزایش یابد و رکود ادامه داشته باشد مگر اینکه به سمت برقراری رابطه با غرب و خصوصا امریکا حرکت کند. مسئله را به اینگونه بیان می کنند که تا زمانی که با امریکا مسائل خود را حل و فصل نکرده ایم، این مشکلات ادامه پیدا خواهد کرد. در حقیقت می گویند تا زمانی که با امریکایی ها کنار نیاییم، امریکایی ها اجازه نمی دهند که حتی دیگر کشورها در ایران سرمایه گذاری کنند.
این مطلب می تواند یک فتنه ای را به پا کند؛ چون به هرحال انقلاب ما ومسیرانقلاب ما مشخص است وقانون اساسی واصول انقلابی ما کاملا روشن است. براساس شاخص های مکتب امام، شاخص های مقام معظم رهبری اساسا عزت ما، استقلال وآینده ما درگرو حفظ روحیه انقلابی مان است.
یکی از شاخص های این روحیه انقلابی ما همین ایستادگی است درمقابل آمریکا وفریب نخوردن ازآمریکایهاست. آمریکایی ها در این آرزو به سرمی برند که ملت ایران را در برابرخود تسلیم کنند و پای میز مذاکره نگهدارند و در آنجا خواست و نظرخودشان را به ملت ایران تحمیل کنند.
در این شرایط اگرکسانی به دروغ اینطورمطرح کنند که راه نجات اقتصاد کشوردرهمراه شدن، مذاکره وکوتاه آمدن درمقبل آمریکا است، این می تواند خودبه خود مقدماتی را برای یک فتنه بزرگ در جامعه ما فراهم کند، وحدت را برهم بزند و اختلافات را شعله ور کند.
وقتی کسانی درواقع با آن روح انقلابی گری با آن روح حماسی که دارند در مقابل این طرز تفکرغلط و اشتباه می ایستند خوب این جریان غربگرا ومدعی حل مشکلات از طریق همراه شدن با غرب وآمریکا می آید و باز دروغ های دیگری را نسبت می دهد و جریان انقلابی را متهم به افراط گرایی و تندرویی می کند که هم درگذشته و هم روزهای اخیر، شاهد اشارات رهبر انقلاب در این خصوص بوده ایم.
درواقع نیروهای اصیل، انقلابی، معتقد به نادرستی، افراط گری و تندرویی متهم می شوند. چون آن جریان غرب گرا می خواهد به یک نوعی منافع خودش را ازطریق همراه شدن با غرب تأمین کند، اما پوششی که برای آن درنظر می گیرد این است که بله ازاین طریق ما می توانیم مشکلات جامعه را حل کنیم. در حالی که این یک ادعای دروغین است.
تجربه نشان داده که هیچ ملتی که خواهان حفظ استقلالش است ازطریق رفتن به سمت آمریکا توانسته باشد مشکلات اقتصادی خود را حل کند و فراتر ازاین کشورهایی هم که با آمریکا همراه بودند، هیچکدام نتوانستند به شکل واقعی مشکلات اقتصادیشان راحل کنند؛ ملت ایران که جای خود دارد.
ملت ایران سالها است که دربرابرنظام سلطه ایستاده و اساسا هویت دینی ما متفاوت و متمایز از راهی است که آمریکایی ها ونظام سلطه دنبال می کنند. آمریکایی ها نخواهند گذاشت که ملت ایران مشکلاتش را حل کند، مشکلات ازطریق کار و تلاش وجدیت و اقتصاد مقاومتی حل خواهدشد.
من بیشترین زمینه های فتنه را اینگونه می بینم که کسانی با ادعای حل مشکلات مردم می خواهند انقلاب را از مسیر خود خارج کنند که قطعاجوانان انقلابی، مردم انقلابی و نیروهای انقلابی با این حرکت مخالف هستند و اگر افراد و مردمی متوجه این داستان نشوند ممکن است همین مسئله به ایجاد اختلاف ازطریق بروزفتنه منجر شود.
*از دیدگاه شما فتنه بیشتر از جانب عوام یا خواص بروز می کند؟ وچه فتنه هایی ما در سال های اخیر داشتیم؟
قطعا طراحان اصلی فتنه خواص هستند. توده های مردم که دلسوز و زحمتکش هستند وبه وظایف خود عمل می کنند. اما به هرحال توده های مردم تحت تأثیرخواص هستند. اگرخواص که مردم به آنها اعتماد دارند، به سمت بیان دروغین مسائل با هدف رسیدن به منافع خاص خود، حرکت کنند طبیعی است که جامعه دچار فتنه شود.
نمونه ی برجسته این شکل از فتنه گری درصدراسلام و بعد از پیامبر، فتنه جمل بود. فتنه جمل راخواص به راه انداختند برخی اصحاب پیامبر(ص) با دروغ هایی که گفتند عده ای ازمسلمانان را با خود همراه کرده و جنگ جمل شکل گرفت و هزاران نفر از اصحاب جمل کشته شدند وهزاران نفرهم ازاصحاب امیرالمومنین به شهادت رسیدند.
در تاریخ انقلاب اسلامی هم درمقاطع مختلف فتنه هایی را داشتیم که هرکدام ازاین فتنه ها مجموعه ای ازخسارت ها را به دنبال داشته است. ما فتنه شریعتمداری را درسال های اول انقلاب داریم، برخی از فتنه ها را دربرخی مناطق قومیتی تجربه کرده ایم. فتنه بنی صدر که به نوعی دم ازحقوق مردم می زد ولی مطالبی را مطرح می کرد که به اختلافات درجامعه ما دامن می زد، از دیگر تجربه های مردم ایران در بحث فتنه است.
درسال 78 حادثه کوی دانشگاه یک فتنه بود. در آن زمان در حالی که اتفاق خاصی نیافتاده بود چگونه برخی از جریان های سیاسی با ایجاد هیجانو دامن زدن به احساسات جوانان دانشجو، سعی می کردند که اینطورالقاء کنند که تعداد زیادی دانشجوکشته شده اند. این کشته ها را هم شهید خطاب می کردند. دانشگاه راسیاه پوش کرده بودند و ازدانشجویان دعوت می کردند برای دفاع از حقوق دانشگاه به صحنه بیایند و مبارزه کنند. این یک فتنه ای بود که به پا شد.
درسال 88 هم همینگونه بود، در آن سال به دروغ نظام اسلامی به تقلب درانتخابات متهم شد.این مسئله از جانب خواص مطرح شد. خواص متأسفانه همواره به دلیل گرایش های قدرت طلبانه و روحیه منفعت طلبانه خود، برای رسیدن به برخی ازچیزهایی که می خواهند یک ادعایی رابه دروغ مطرح می کنند وچون اینها خواص هستند و روزی مورد اعتماد مردم بودند، مردم دچار خطا و اشتباه محاسباتی می شوند. عده ای تصور میکنند که اینها راست می گویند وهمین مسئله موجب اختلاف وشکاف در جامعه می شود. عده ای به طرفداری و عده ای دیگر به مخالفت بر می خیزند وجامعه آن نظم ووحدت وانسجام خود را ازدست می دهد. دشمن هم دنبال همین است.
درسال 88 کسانی که فتنه را به پا کردند درزمین دشمن بازی و نقشه دشمن را پیاده کردند. ارتباطات و حلقه های وصل نشان داد که طراحی حوادث 88 درخارج از کشور صورت گرفته وکسانی درداخل این نقشه بیگانگان را پیاده می کردند وبیگانگان هم نهایت بهره را از این حوادث می بردند.
در هر جایی که فتنه به پا می شود بازیگران وطراحان اصلی آن خواص هستند ولی در نهایت این خواص به دنبال این هستند که با استفاده ازبی بصیرتی توده ها منافع خودشان را تأمین کنند. در واقع خواص فتنه به پا می کنند، دروغ می گویند تامردم را دچاراشتباه کنند و از خامی و بی بصیرتی مردم سوءاستفاده کنند.
* آثارفتنه 88 درحوزه های مختلف کشورچه بوده؟ و آیا فتنه 88 آثارمثبتی هم داشت؟
در مجموع خسارت های فتنه خیلی زیاد است. یعنی فتنه به هر حال خسارت باراست و فتنه ای که درسال88 به وجود آمد معلوم نیست تا کی خسارت هایش جبران شود. این موضوع را رهبر معظم انقلاب هم مطرح کردند. فتنه جامعه را دچار انشقاق کرد، اعتماد بعضی ها را مخدوش کرد به هرحال خسارت های جانی داشتیم؛ تعدادی بی گناه کشته شدند، خسارت های مالی داشتیم؛ حقوق برخی ازشهروندان ضایع شد وبه بیت المال آسیب رسید.
با این حال فتنه در مجموع آثار مثبتی هم دارد. مثلا توده ها اگردقت کنند می توانند جریان های منحرف، افراد منحرف، شخصیت های قدرت طلب و مردم فریب را بشناسند و اینجا هست که جامعه به یک نوع هوشیاری دست پیدا می کند. درواقع می توان گفت یکی از خطراتی که درهرجامعه ای وجوددارد این است که توده ها دچاریک نوع غفلت وخامی شوند و برخی ازجریان های قدرت گرا وقدرت طلب که به فکر منافع خودشان هستند جامعه را درمسیرانحطاط قرار دهند وموقعی که ملت هوشیار می شود آن انحطاط رخ داده باشد.
از طرف دیگر انقلاب اسلامی را برخی ازعوامل تهدید می کند که بخشی از این عوامل به افراد داخل برمی گردد و آن هم کسانی که به نوعی موقعیت حضور در مسئولیت های اداره کشوررا دارند. این ها از آرمان های انقلاب فاصله گرفتند وآن نگاه انقلابی را ندارند؛ به قانون پایبند نیستند و به آرمان های انقلاب وفاداری ندارند.
فتنه باعث شد که این ها شناخته شوند درواقع فتنه پرده ها راکنارزد که چه کسانی ازآرمان های انقلاب فاصله گرفتند، چه کسانی به آرمان های انقلاب تعهد ندارند وچه کسانی با دشمنان ارتباط دارند. دشمن توانسته روی چه کسانی تأثیربگذارد. اگرمردم به درستی بیاندیشند می توانند با عبرت آموزی و درس آموزی از حوادث سال 88 بفهمند که چه کسانی پای انقلاب ایستاده اند و چه کسانی وفاداری به انقلاب وآرمان های انقلاب و راه امام هستند و آن ها را از کسانی که از انقلاب زاویه گرفته و با دشمن همسو شده اند، جدا کنند.