شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۱۲۱۳۱۹
تاریخ انتشار: ۲۹ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۵:۳۶
مطالب منتشر شده در رسانه‌هاي معاند به خوبي نشان مي‌دهد برخي خط‌دهي‌ها به تجديدنظر‌طلبان در داخل كشور براي همراه شدن با كارگران وجود دارد.
شهدای ایران:مطالب منتشر شده در رسانه‌هاي معاند به خوبي نشان مي‌دهد برخي خط‌دهي‌ها به تجديدنظر‌طلبان در داخل كشور براي همراه  شدن با كارگران وجود دارد.
يكي از مهم‌ترين مؤلفه‌هاي براندازي نرم به خصوص از دوره جنگ سرد و نبردهاي اتحاد جماهير شوروي و امريكا استفاده از نيروهاي كارگري در صحنه‌هاي مختلف اجتماع بوده است. قدرت‌هاي شرق و غرب به صورت متمادي در تلاش براي استفاده از نيروي كارگران در صحنه‌هاي مختلف اجتماعي و سياسي بوده‌اند.  به دليل هويت و احساس مشتركي كه كارگران از صنوف مختلف دارند و همچنين تعداد بسيار زياد آنان اجتماعات كارگري نيرويي تأثيرگذار در هر كشوري اعم از شرق و غرب بوده است. تمام گروه‌ها و احزاب سياسي تلاش مي‌كنند تا بلافاصله از نيروي كارگران به نفع خود استفاده و آنان را در مسير مدنظر خوده هدايت كنند.
در حوزه براندازي نرم نيز استفاده از كارگران يكي از راهكار‌هاي مهم براي به صحنه كشاندن نيروهاي مختلف سياسي و اجتماعي بوده است. حضور كارگران در عرصه مخالفت سياسي به علت عده آنان سبب مي‌شود تا ساير نيروهاي سياسي نيز براي حضور در صحنه تحريك شده و مانند دومينويي بقيه گروه‌ها و اقشار نيز به صحنه بيايند.
از سوي ديگر به علت نقش حياتي كارگران در حوزه‌هاي اقتصادي هر گونه اعتصاب وسيع از سوي كارگران سبب مي‌شود كه ضرباتي سخت به حوزه‌هاي اقتصادي كشور موردنظر وارد شده و حتي منجر به تعطيلي و ركود كامل شود، از اين رو اغلب متخصصان اجتماعي هرگونه حركت سياسي بدون حضور پايگاه مردمي همچون كارگران را محكوم به فنا مي‌دانند.

 نقش حياتي كارگران در جنبش‌هاي اجتماعي ايران
در طول تاريخ جنبش‌هاي كارگري در ايران و به خصوص از زمان پهلوي اول تمام هم و غم گروه‌هاي چپ و سوسياليست جذب كارگران و ايجاد پايگاه وسيع اجتماعي در بين آنان بوده است. اين مسئله زماني اهميت بيشتري پيدا مي‌كند كه در دوره پهلوي دوم به دليل توسعه صنايع مونتاژي حجم عظيمي از كارخانجات در شهرهاي بزرگ به راه افتادند و روستاييان زيادي از نقاط مختلف كشور براي كار عازم اين كارخانه‌ها شدند.
شايد در وهله اول اين گونه به نظر مي‌آمد كه جذب اين كارگران راحت‌ترين بخش ممكن براي اين گروه‌ها و دسته‌ها بوده باشد، اما در عمل گروه‌هاي چپ براي نفوذ در بين كارگران و خانواده‌هاي آنان هميشه به مشكل برمي‌خوردند و عملاً هيچ طرفداري را براي خود پيدا نمي‌كردند.
مهم‌ترين دليلي كه در آن زمان از سوي تئوريسين‌هاي چپ در مورد دلايل اين ناكامي عنوان شد، حضور قوي مذهب در بين كارگران در ايران بود. كارگران در ايران قوي‌ترين پايگاه براي مذهب محسوب مي‌شدند. از سوي ديگر نفوذ روحانيت در بين اقشار مختلف كارگران از هر گروه و دسته ديگري بيشتر بود، به همين دليل گروه‌هاي چپ به رغم ادعاي خود هيچ‌گاه نفوذي در بين كارگران پيدا نكردند.
در نقطه مقابل چپ‌ها تلاش خود را در بين گروه‌هاي نخبه متمركز كردند و در زمان پيروزي انقلاب اسلامي بيشتر طرفداران گروه‌هاي چپ در بين دانشجويان حضور داشتند.

 كارگران مذهبي و چپ‌هاي بي‌دين
اين رويه پس از پيروزي انقلاب اسلامي نيز تكرار شد. به دليل پيوند قلبي كارگران با مذهب و نفوذ روحانيت، كارگران از قوي‌ترين پايگاه‌هاي اجتماعي نظام جمهوري اسلامي ايران در دوره‌هاي مختلف بوده‌اند.
در دوران جنگ تحميلي كارگران يكي از اصلي‌ترين اعضاي نيروهاي داوطلب براي حضور در جبهه بودند و به رغم فشارهاي مالي بسيار بركشور به دليل جنگ و محاصره اقتصادي كوچك‌ترين اعتراض كارگري در كشور رخ نداد. همچنين كارگران صنايع مختلف از جمله صنعت نفت نيز با حضور در جبهه‌هاي جنگ نقش مهمي در جلوگيري از هرگونه قطع جريان نفت در پايانه‌هاي صادراتي جنوب كشور ايفا كردند.
تلاش گروه‌هايي همچون منافقين نيز براي عضو‌گيري از بين كارگران بي‌حاصل ماند و كارگران به عنوان جبهه مستحكم انقلاب اسلامي همچنان باقي ماندند.

 كارگران همواره مدافع و حافظ انقلاب بوده‌اند
پس از پايان جنگ به دليل سياست‌هاي ليبرالي كه توسط دولت سازندگي در پيش گرفته شد، بيشترين فشار حاصل از تعديلات اقتصادي به خصوص در حوزه قيمت ارز و حذف يارانه‌ها بر دوش طبقات مستضعف جامعه قرار گرفت كه باز هم فشار اصلي روي كارگران بود.
در شرايطي كه ميزان تورم در كشور تا مرز 50 درصد نيز رسيده بود، كارگران با صبر انقلابي خود به پيشبرد اهداف كشور و جلوگيري از هر گونه سوءاستفاده بيگانگان ادامه دادند.
اين رويه در دولت‌هاي بعدي نيز ادامه يافت. در وفاداري كارگران به نظام جمهوري اسلامي ايران همين بس كه در فتنه 88 به رغم بحث‌هايي كه در خصوص گسترش آشوب به طبقات پايين كشور وجود داشت، با اين حال كارگران از هرگونه اقدامي كه سبب توفيق جبهه فتنه نگران در داخل كشور شود خودداري و در مقابل تمام تلاش خود را نيز مصروف مقابله با فتنه‌گران كردند.
پس از برقرار شدن تحريم‌هاي همه‌جانبه عليه كشورمان نيز يكي از اميدهاي طرف غربي شورش تمام‌عيار طبقات پايين جامعه به دليل فشارهاي اقتصادي بود كه باز هم كارگران همپيماني خود را با نظام نشان دادند و عملاً هيچ اتفاقي در كشور روي نداد. اين همراهي كارگران با نظام جمهوري اسلامي سبب شده است برخي از گروه‌هاي سياسي با اشاره برخي رسانه‌هاي بيگانه در فكر نفوذ به داخل كارگران براي همراه كردن آنان با حركت‌هاي سياسي خود باشند.
طبيعي است كارگران لقمه‌اي اشتها‌برانگيز براي برخي گروه‌هايي هستند كه تاكنون تمام پايگاه مردمي آنان در بين اقشار مرفه جامعه قرار دارد، از اين رو همراه نفوذ به اين پايگاه اجتماعي سبب فراهم كردن يك شبكه اجتماعي بي‌نظير براي آنان خواهد شد كه پيش از اين در جبهه انقلاب اسلامي قرار داشته‌اند.
مطالب منتشر شده در رسانه‌هاي معاند به خوبي نشان مي‌دهد برخي خط‌دهي‌ها به تجديدنظر‌طلبان در داخل كشور براي همراه  شدن با كارگران وجود دارد. از طرف ديگر تجديدنظر‌طلبان مي‌دانند در برهه‌هاي حساس سياسي كارگران با همراهي با آنان مي‌توانند امتيازات بي‌نظيري براي آنان در مقابل حاكميت داشته باشند.
اين در حالي كه اقشار مرفه جامعه كمتر حاضر به صرف چنين هزينه‌هايي در صحنه‌هاي سياسي و اقتصادي هستند.

 خطي كه از سوي بيگانه به داخل داده مي‌شود
در مطالب يكي از رسانه‌هاي معاند  با اشاره به تجربيات نهادي اروپايي در همين رابطه آمده است: اين اصلاح‌طلبان هستند كه بايد از چارچوب تنگ منافع اقتصادي- سياسي مشخص خود خارج شده و به جنبش‌هاي اجتماعي نزديك شوند. اين نزديكي هم به معناي بهره جستن از روش‌هاي كار جمعي و تربيت كادرهاي ورزيده است و هم به معناي تجديدنظر جدي ايدئولوژيك براي دربرگرفتن مطالبات اين جنبش‌هاست.
در ادامه اين مطلب آمده است: طي دو دهه اخير، اصلاح‌طلبان با اتخاذ سياست‌هاي نخبه‌گرايانه و برنامه‌هاي اقتصادي نئوليبرالي دست در دست اليگارشي حاكم در جهت فقير‌سازي و تضعيف سيستماتيك كارگران، زنان، اقليت‌هاي ملي/قومي، دانشجويان و محيط زيست گام برداشته‌اند، البته از اصلاح‌طلبان انتظار رويكردي راديكال و انقلابي نمي‌توان داشت اما آنها حداقل مي‌توانند به پديده‌اي همچون برني سندرز در امريكاي امروز توجه بيشتري كنند كه با رويكردي اصلاحي و همراه با نفي نئوليبراليسم و تأكيد بر ضرورت سازماندهي و گسترش پايگاه اجتماعي موفق شده است مسيري با دورنمايي روشن‌تر براي بسياري از گروه‌هاي فرودست هموار كند؛ مسيري كه نه با وعده‌هايي كلي و توخالي همچون خير عمومي و اميد بلكه با مصالحي عيني و مشخص براي طبقات و گروه‌هاي اجتماعي مختلف سنگفرش شده است.  در بخش انتهايي اين مطلب نيز تصريح شده است: اصلاح‌طلبان بايد از موضع داناي كل و پدرسالارانه خود پايين آمده و از تجربيات جمعي كارگران و زنان و ديگر گروه‌هاي اجتماعي- سياسي درس بگيرند.  

 حركت اصلاح‌طلبان به سمت كارگران
در اين مطلب به روشني تصريح شده است كه اصلاح‌طلبان بايد براي پيروزي در عرصه انتخابات به سمت اتحاد با گروه‌هاي كارگري حركت كنند.
شايد ضرورت اين مطلب از آنجا بيشتر احساس شود كه با وجود ركود سنگين حاكم بر كشور و تعطيلي مرتب كارخانه‌هاي توليدي اين كارگران هستند كه بيشترين فشار را از اين ناحيه متحمل شده‌اند و به طور حتم رأي آنها در انتخابات به سمت اصلاح‌طلبان نخواهد بود؛ اصلاح‌طلباني كه پايگاه خود را در بين طبقات مرفه جامعه تعريف كرده‌اند و هيچ گاه سراغ مستضعفين نرفته‌اند؛ كارگران و مستضعفيني كه همواره حامي و حافظ انقلاب بوده‌اند.


*جوان

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار