هاشمی رفسنجانی اگرچه به اذعان خودش انتخابات ریاست جمهوری ششم را مهندسی کرد اما با مشخص شدن نتیجه آرا در خاطرات خود نوشت آرائم در این انتخابات تلخ و کم بود.
به گزارش شهدای ایران به نقل از نماینده،ششمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران در حالی در سال ۷۲ برگزار شد که رئیس جمهور وقت، علی اکبر هاشمی رفسنجانی خود را تنها مرد میدان کاندیداتوری می دید و خیالش آسوده بود که حداقل ۴ سال دیگر کلیددار پاستور می ماند.
هاشمی رفسنجانی، چهارسال دولت سازندگی را ریاست کرده بود و برای چهارسال دوم خود را مهیای انتخابات می کرد تا در روز جمعه ۲۱ خرداد سال ۱۳۷۲ وارد گود رقابت شود.
هاشمی که خود را پیروز قطعی انتخابات می دانست گویا برای اینکه بردش دلچسب تر باشد، تلاش کرد تا میدان رقابت ظاهرا جدی اما در واقع مدیریت شده ای را فراهم کند و برای تحقق این امر چند نامزد که علی الظاهر خیالش از رای آور نبودن انها راحت بود، را تحریک کرد تا نامزد انتخابات شوند و رقابت را واقعی جلوه دهند.
آیت الله هاشمی در کتاب خاطرات خود در روایتی صریح به نقش خود به عنوان رئیس جمهور کشور در انتخابات زیاست جمهوری ششم پرداخته و به کسب تکلیف محمد غرضی وزیر کابینه خودش برای حضور در گود رقابت اشاره کرده است. وی در بخشی از خاطرات خود آورده است:
«یکشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۷۲
آقای محمد غرضی، وزیر پست و تلگراف و تلفن آمد و برای کاندیدا شدن در انتخابات ریاست جمهوری مشورت کرد. گفتم ما دنبال این هستیم که کسی به عنوان رقیب انتخابات در صحنه باشد؛ اگر بتواند این نقش را داشته باشد، خوب است. جهات منفی هم تذکر دادم.»
البته هاشمی در ادامه خاطراتش از گفتگویش با عبدالله جاسبی و تاکید به وی برای ثبت نام در انتخابات اشاره کرده است:
«سهشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۷۲
عصر شورای انقلاب فرهنگی جلسه داشت... با دکتر عبدالله جاسبی، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی صحبت شد که در انتخابات ریاست جمهوری نامزد شود تا صحنه بیرقیب نباشد. دیروقت به خانه رسیدم. عفت که هم از جلسه مراسم تقدیر معلمان نمونه آمده بود، کلی تعریف کرد. آقای عبدالله نوری وزیر کشور هم تلفنی از خالی بودن صحنه از رقابت در انتخابات اظهار نگرانی کرد که گفتم، قرار شده فردا دکتر جاسبی اسم بنویسد.»
وی البته در این بخش از خاطراتش از ورود احمد توکلی به رقابت های انتخاباتی به عنوان یک رقیب جدی نیز ابراز خرسندی کرده و نوشته است:
«شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۷۲
به دفترم مراجعه کردم. ظهر به دفتر رسیدم. آقای احمد توکلی آمد. در مورد علت نامزد شدنش توضیح داد و درباره شیوه تبلیغ مشورت کرد. به خاطر کمک به جدیتر شدن انتخابات و امکان رقابت انتخاب تشویقش کردم.»
البته گویا از همان اوایل حضور توکلی در کوران رقابت ها، هاشمی احساس کرده است که خرسندی قبلیش خیلی هم بجا نبوده و بر خلاف سایر نامزدهای نمادین، توکلی رقیبی واقعی است:
«دوشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۷۲
آقای عبدالله نوری، وزیر کشور اطلاع داد که نطق آقای احمد توکلی، کاندیدای ریاست جمهوری، برای تلویزیون اشکال مقرراتی دارد و کسب تکلیف کرد؛ گفتم سعی کنند حل شود و پخش کنند.
در راه خانه از تلویزیون ماشین شنیدم که وزارت کشور اعلان کرده نطق با قانون منطبق نیست و برای اصلاح پخش نمیشود. به خانه آمدم. به آقای نوری گفتم که بهتر است همین امشب پخش شود که با یک ساعت تأخیر پخش شد.»
هاشمی در روایت از روز انتخابات ریاست جمهوری به رای آوری دور از انتظار رقبایش اشاره کرده و نوشته است مقدار زیادی از آراء من به دلیل رقیب تراشی از دست رفته که این امر برای جو دادن به انتخابات محتمل بود.
«جمعه ۲۱ خرداد ۱۳۷۲
امروز انتخابات ریاست جمهوری داشتیم. برای دادن رأی به حسینیه جماران رفتیم. خبرنگاران زیادی جمع بودند. به چند سؤال جواب دادم.
ظهر بستگان مهمان ما بودند. عفت ولیمه حج مهدی و فرشته را میداد. مقداری از وقت را به تماشای برنامههای تلویزیون برای گزارش انتخابات گذراندم. مرتباً با ستاد انتخابات کشور و هیات اجرایی تماس داشتم. برخلاف همه انتخابات گذشته، این بار برای گرمتر شدن انتخابات، به دست خودمان رقیب درست کرده بودیم. به نظر میرسد مقدار زیادی از آراء من از دست میرود؛ گر چه محتمل است برای جو رقابت، رأیدهنده بیشتری داشته باشیم که همین جزو اهدافمان بود. محسن پس از بازدید چند حوزه نظر داد که تقریباً ۱۵ تا ۲۰ درصد از آراء را رقبا و باطلهها دارند. چند بار وقت انتخابات تمدید شد، برای اینکه مراجعه داشتند. آقای عبدالله نوری، آخر شب اولین گزارش قرائت آراء را داد. به نظر میرسد حدود سیوپنج درصد آراء از من نیست و رقبا بیش از حد انتظارمان رأی آوردهاند. در مناطق کردنشین به آقای احمد توکلی رأی داده شده و لابد به خاطر مخالفخوانیهای جدی است.
از خاطرات جالب امروز، اظهارات علی فرزند فاطی است که چون او را از رفتن به لب بام نهی کردم، رنجید و به مادرش گفته میخواهد به آقای جاسبی رأی دهد، چون باباجون با او دعوا کرده! از بچه سهساله اظهارات جالبی است.»
اگرچه پس از پایان رقابت های انتخاباتی، هاشمی رفسنجانی برای بار دوم بر کرسی ریاست جمهوری نشست اما در بیان خاطراتش نوشت:
«یکشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۷۲
ساعت هشت و نیم صبح دفترم بودم. آمار قطعی انتخابات اعلان شد: ۶۳.۱ درصد من و بقیه، سه نفر دیگر؛ به نظرم آرایم کم و تلخ است.»
بیان صریح این خاطرات شاید بیش از همه گویای آن باشد که اگرچه هاشمی رفسنجانی بدرستی تلاش می کند تا انتخابات رقابتی و پرشور باشد اما دغدغه رای آوری خود در انتخابات را هم در اولویت قرار می دهد و به تعبیری بدنبال انتخاباتی است که برنده اش حتما خودش باشد. چرا که به عنوان رقیب خود ساخته انتخاباتی کسانی را به دور رقابت وارد می کند که یقین داشته باشد که بیش تر از وی رای نخواهند داشت. همین امر باعث شد که وقتی نتیجه آرا از سوی وزارت کشور اعلام شد و هاشمی با رای آوری دور از انتظار رقبایش بویژه احمد توکلی و نیز کاهش جدی رای خود مواجه شد، نتیجه آن را در خاطرات خود به عنوان نتیجه تلخ انتخاباتی یاد کند.
در این دوره از انتخابات احمد توکلی، عبدالله جاسبی و رجبعلی طاهری رقبای اکبر هاشمی رفسنجانی بودند، با این تفاوت که توکلی یک رقیب جدی بود با نطق های آتشینی در مخالفت و انتقاد از عملکرد دولت پنجم و بی عدالتی اقتصادی و اجتماعی، ناکارآمدی سیاستها و مدیریتها، امتیازطلبی و تجملگرایی مقامات دولت، و کماعتنایی آنان به مشارکت سیاسی مردم، سیاستهای ایدئولوژیزدایی و رفاه طلبی دولت اول هاشمی را به چالش می کشد. اما عبدالله جاسبی تنها یک رقیب خودساخته و مورد تایید هاشمی بود که به دعوت رئیس جمهور وقت برای گرم کردن مدیریت شده تنور انتخابات به عرصه رقابت وارد شده بود.
هاشمی رفسنجانی، چهارسال دولت سازندگی را ریاست کرده بود و برای چهارسال دوم خود را مهیای انتخابات می کرد تا در روز جمعه ۲۱ خرداد سال ۱۳۷۲ وارد گود رقابت شود.
هاشمی که خود را پیروز قطعی انتخابات می دانست گویا برای اینکه بردش دلچسب تر باشد، تلاش کرد تا میدان رقابت ظاهرا جدی اما در واقع مدیریت شده ای را فراهم کند و برای تحقق این امر چند نامزد که علی الظاهر خیالش از رای آور نبودن انها راحت بود، را تحریک کرد تا نامزد انتخابات شوند و رقابت را واقعی جلوه دهند.
آیت الله هاشمی در کتاب خاطرات خود در روایتی صریح به نقش خود به عنوان رئیس جمهور کشور در انتخابات زیاست جمهوری ششم پرداخته و به کسب تکلیف محمد غرضی وزیر کابینه خودش برای حضور در گود رقابت اشاره کرده است. وی در بخشی از خاطرات خود آورده است:
«یکشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۷۲
آقای محمد غرضی، وزیر پست و تلگراف و تلفن آمد و برای کاندیدا شدن در انتخابات ریاست جمهوری مشورت کرد. گفتم ما دنبال این هستیم که کسی به عنوان رقیب انتخابات در صحنه باشد؛ اگر بتواند این نقش را داشته باشد، خوب است. جهات منفی هم تذکر دادم.»
البته هاشمی در ادامه خاطراتش از گفتگویش با عبدالله جاسبی و تاکید به وی برای ثبت نام در انتخابات اشاره کرده است:
«سهشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۷۲
عصر شورای انقلاب فرهنگی جلسه داشت... با دکتر عبدالله جاسبی، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی صحبت شد که در انتخابات ریاست جمهوری نامزد شود تا صحنه بیرقیب نباشد. دیروقت به خانه رسیدم. عفت که هم از جلسه مراسم تقدیر معلمان نمونه آمده بود، کلی تعریف کرد. آقای عبدالله نوری وزیر کشور هم تلفنی از خالی بودن صحنه از رقابت در انتخابات اظهار نگرانی کرد که گفتم، قرار شده فردا دکتر جاسبی اسم بنویسد.»
وی البته در این بخش از خاطراتش از ورود احمد توکلی به رقابت های انتخاباتی به عنوان یک رقیب جدی نیز ابراز خرسندی کرده و نوشته است:
«شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۷۲
به دفترم مراجعه کردم. ظهر به دفتر رسیدم. آقای احمد توکلی آمد. در مورد علت نامزد شدنش توضیح داد و درباره شیوه تبلیغ مشورت کرد. به خاطر کمک به جدیتر شدن انتخابات و امکان رقابت انتخاب تشویقش کردم.»
البته گویا از همان اوایل حضور توکلی در کوران رقابت ها، هاشمی احساس کرده است که خرسندی قبلیش خیلی هم بجا نبوده و بر خلاف سایر نامزدهای نمادین، توکلی رقیبی واقعی است:
«دوشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۷۲
آقای عبدالله نوری، وزیر کشور اطلاع داد که نطق آقای احمد توکلی، کاندیدای ریاست جمهوری، برای تلویزیون اشکال مقرراتی دارد و کسب تکلیف کرد؛ گفتم سعی کنند حل شود و پخش کنند.
در راه خانه از تلویزیون ماشین شنیدم که وزارت کشور اعلان کرده نطق با قانون منطبق نیست و برای اصلاح پخش نمیشود. به خانه آمدم. به آقای نوری گفتم که بهتر است همین امشب پخش شود که با یک ساعت تأخیر پخش شد.»
هاشمی در روایت از روز انتخابات ریاست جمهوری به رای آوری دور از انتظار رقبایش اشاره کرده و نوشته است مقدار زیادی از آراء من به دلیل رقیب تراشی از دست رفته که این امر برای جو دادن به انتخابات محتمل بود.
«جمعه ۲۱ خرداد ۱۳۷۲
امروز انتخابات ریاست جمهوری داشتیم. برای دادن رأی به حسینیه جماران رفتیم. خبرنگاران زیادی جمع بودند. به چند سؤال جواب دادم.
ظهر بستگان مهمان ما بودند. عفت ولیمه حج مهدی و فرشته را میداد. مقداری از وقت را به تماشای برنامههای تلویزیون برای گزارش انتخابات گذراندم. مرتباً با ستاد انتخابات کشور و هیات اجرایی تماس داشتم. برخلاف همه انتخابات گذشته، این بار برای گرمتر شدن انتخابات، به دست خودمان رقیب درست کرده بودیم. به نظر میرسد مقدار زیادی از آراء من از دست میرود؛ گر چه محتمل است برای جو رقابت، رأیدهنده بیشتری داشته باشیم که همین جزو اهدافمان بود. محسن پس از بازدید چند حوزه نظر داد که تقریباً ۱۵ تا ۲۰ درصد از آراء را رقبا و باطلهها دارند. چند بار وقت انتخابات تمدید شد، برای اینکه مراجعه داشتند. آقای عبدالله نوری، آخر شب اولین گزارش قرائت آراء را داد. به نظر میرسد حدود سیوپنج درصد آراء از من نیست و رقبا بیش از حد انتظارمان رأی آوردهاند. در مناطق کردنشین به آقای احمد توکلی رأی داده شده و لابد به خاطر مخالفخوانیهای جدی است.
از خاطرات جالب امروز، اظهارات علی فرزند فاطی است که چون او را از رفتن به لب بام نهی کردم، رنجید و به مادرش گفته میخواهد به آقای جاسبی رأی دهد، چون باباجون با او دعوا کرده! از بچه سهساله اظهارات جالبی است.»
اگرچه پس از پایان رقابت های انتخاباتی، هاشمی رفسنجانی برای بار دوم بر کرسی ریاست جمهوری نشست اما در بیان خاطراتش نوشت:
«یکشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۷۲
ساعت هشت و نیم صبح دفترم بودم. آمار قطعی انتخابات اعلان شد: ۶۳.۱ درصد من و بقیه، سه نفر دیگر؛ به نظرم آرایم کم و تلخ است.»
بیان صریح این خاطرات شاید بیش از همه گویای آن باشد که اگرچه هاشمی رفسنجانی بدرستی تلاش می کند تا انتخابات رقابتی و پرشور باشد اما دغدغه رای آوری خود در انتخابات را هم در اولویت قرار می دهد و به تعبیری بدنبال انتخاباتی است که برنده اش حتما خودش باشد. چرا که به عنوان رقیب خود ساخته انتخاباتی کسانی را به دور رقابت وارد می کند که یقین داشته باشد که بیش تر از وی رای نخواهند داشت. همین امر باعث شد که وقتی نتیجه آرا از سوی وزارت کشور اعلام شد و هاشمی با رای آوری دور از انتظار رقبایش بویژه احمد توکلی و نیز کاهش جدی رای خود مواجه شد، نتیجه آن را در خاطرات خود به عنوان نتیجه تلخ انتخاباتی یاد کند.
در این دوره از انتخابات احمد توکلی، عبدالله جاسبی و رجبعلی طاهری رقبای اکبر هاشمی رفسنجانی بودند، با این تفاوت که توکلی یک رقیب جدی بود با نطق های آتشینی در مخالفت و انتقاد از عملکرد دولت پنجم و بی عدالتی اقتصادی و اجتماعی، ناکارآمدی سیاستها و مدیریتها، امتیازطلبی و تجملگرایی مقامات دولت، و کماعتنایی آنان به مشارکت سیاسی مردم، سیاستهای ایدئولوژیزدایی و رفاه طلبی دولت اول هاشمی را به چالش می کشد. اما عبدالله جاسبی تنها یک رقیب خودساخته و مورد تایید هاشمی بود که به دعوت رئیس جمهور وقت برای گرم کردن مدیریت شده تنور انتخابات به عرصه رقابت وارد شده بود.