مجتبی منطقی
بررسی لایحه «تأسیس و اداره مدارس و مراکز آموزشی و پرورشی غیردولتی» در مجلس نهم و تصویب آن از جمله مصوبات غیرسیاسی بود که با انتقادات بسیار کارشناسان و دانشجویان همراه شد. به هر ترتیب، بالاخره شورای محترم نگهبان در تاریخ 22/3/1395 نظر خود را درباره این مصوبه اعلام نمود و با اعلام ایراداتی، آن را برای اصلاح به مجلس بازگرداند.
یکی از مهمترین موارد ایراد مطرح شده، استناد شورای نگهبان به بیانات رهبر انقلاب در دیدار امسال با فرهنگیان است که ایشان در آن نسبت به توسعه مدارس غیردولتی و تضعیف مدارس دولتی هشدار دادهاند: «... اینکه ما مدارس دولتی را مدام تبدیل کنیم به غیرانتفاعی، معلوم نیست خیلی این یک کار پخته درستی باشد؛ حالا اسمش مدارس غیرانتفاعی است، اما بعضی از اینها مدارس انتفاعی است، نه غیرانتفاعی؛ با آن شهریههای کذایی که شنیدهام از بعضیها میگیرند. سطح مدارس دولتی را بالا ببریم تا رغبت خانوادهها به این مدارس بیشتر بشود» (13/2/1395).
بر این اساس، شورای نگهبان تعارض میان روح لایحه یعنی «توسعه خصوصيسازي مدارس» و فرمايشات رهبر انقلاب مبني بر تقويت مدارس دولتي را مورد چالش قرار داده است؛ نکتهای که پیش از این نیز از سوی کارشناسان منتقد به آن اشاره شده بود.
برای فهم بهتر این ایراد مهم، بازخوانی بیانات آیت الله خامنهای در دوره ریاست جمهوری و همچنین در دوره رهبری بسیار راهگشاست. این گزارش تلاشی در این راستا است.
لازم به ذکر اینکه سابقه فعالیت مدارس غیردولتی به پیش از انقلاب اسلامی بازمیگردد که کمتر از ده درصد مدارس کشور را تشکیل میدادند و البته با تعمیم آموزش رایگان به دوره راهنمایی، رو به تعطیلی گذاشتند. بعد از انقلاب، بنا به تصمیم شورای انقلاب همه مدارس غیردولتی منحل و به دولت سپرده شدند. در این بین تعداد بسیار محدودی از این مدارس به دلیل رابطه با افراد متنفذ تن به تعطیلی ندادند. این امر کشمکشهایی را میان وزارت آموزش و پرورش و مدارس مذکور به وجود آورد تا نهایتاً گام اول برای تهیه قانونی برداشته شد که در آن قرار بود نحوه مشارکت مردم در آموزش و پرورش مشخص و در ذیل آن درباره مدارس یاد شده نیز تعیین تکلیف شود.
قانون مذکور طی یک ماده واحده دولت را موظف به ارائه لایحه «مشارکت مردم در امر آموزش و پرورش» میکرد که البته نخست وزیر وقت لایحه «تأسیس مدارس غیرانتفاعی» را به مجلس ارائه کرد!
در حین طرح و بررسی این لایحه (طی سالهای 59 الی 67)، بحثهای فراوانی در فضای رسانهای و مسئولان کشور مطرح شد که آیت الله خامنهای به عنوان رئیس جمهور وقت به دفاع از مشارکت مردم در تعلیم و تربیت پرداخت که از این اظهارنظرها و بیانات برای سیاستگذاری مدارس غیردولتی میتوان اصول مهمی را استنباط نمود. در ادامه به برخی از مهمترین آنها اشاره شده است:
توصیه به مشارکت مردم
در آموزش و پرورش
«ما در جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک اصل کلی مردم را موظف میدانیم که در کار فرهنگ مملکت و آموزش و پرورش مشارکت جدی، صمیمانه و حقیقی داشته باشند» (29/7/1363).
«من امیدوار هستم که اگر ارزش تعلیم و تربیت درست تشریح بشود بسیاری [را] هم مردم ما میدانند و مردم بدانند که یکی از بالاترین صوابها این است که مدرسه بسازند، مراکز تربیت معلم بنا کنند، کمکهای مالی به این قضیه بکنند، یقیناً سیل کمکهای مردم سرازیر خواهد شد...» (12/2/1363).
«مردم باید کمک به آموزش و پرورش را، کمک به ساختن مدرسه را مثل کمک به ساختمان یک مسجد و یا بالاتر از آن بدانند به عنوان یک کار مقدس... استفاده از کمک مردم برای ایجاد آموزشگاه که هر جور هست، انشاالله بایستی حالا در این طرحی که آموزش و پرورش به مجلس خواهد داد و قانونی که تصویب شد، باید یک جور مناسبی پیشبینی شود» (11/2/1365).
«مدارس خصوصی، مدارسی که مردم خیرخواه، مردم علاقهمند مایلند بسازند، این باید تو این قانون گنجانده بشود...» (11/2/1365).
ضرورت نظارت و کنترل جدی دولتدر مشارکت مردم
«بنده موافق با سرمایهگذاری مردم در بخش آموزش و پرورش هستم؛ البته با کنترل و نظارت کامل دست مدیران آموزش و پرورش، مسئولان آموزش و پرورش، چه برنامههای درسی، چه بقیه تنظیمات و امور، نمیشود دولت اسلامی بر همه جوانب فرهنگ این کشور نظارت نداشته باشد... باید حواستان جمع باشد. زیر نظارت خودمان، زیر اشراف دولت جمهوری اسلامی و مسئولان آموزش و پرورش، اما با سرمایههای مردم، با کمک مردم» (11/5/1363).
«ما معتقدیم که باید برنامههای آموزشی تحت کنترل دولت باشد، اما از امکانات مردم استفاده بشود...» (11/2/1365).
«مردم در امور آموزش و پرورش دخالت کنند. به این حرفها گوش نکنید که اگر کسانی میگویند نه دخالت نباید کرد، نخیر دخالت کنید. با مدیریت دولت، با مدیریت و برنامهریزی آموزش و پرورش، مردم مدرسه بسازند، مدرسه به وجود بیاورند، مدرسه اداره کنند...» (10/8/1363).
«مسئله آموزشوپرورش طبق قانون اساسی و آنچنانکه انسان درست فکر میکند میفهمد،یک مسئله حاکمیّتی است، معنایش این نیست که حتماً همه بارَش باید بر دوش دولت باشد؛ لکن دولت باید در مسئله آموزشوپرورش نقشآفرینی کند» (13/2/1395).
دو انحراف مهم که نباید دچارش شد
«گرایش به مدرسهداریِ پولدارها»
و «ترس و پرهیز از مدارس غیرانتفاعی»
«به نیروی مردم به معنای واقعی کلمه تکیه بشود. این حالت پرهیز و گریزی که وجود دارد از مدارس غیرانتفاعی ملی، این حالت به نظر من یک حالت انحرافی است، یک حالت غلط است. [البته] ما به هیچ وجه طرفدار این نیستیم که کسانی بیایند فقط به صرف اینکه پولدارند، مجوزشان فقط پولداریشان باشد، یک مدرسه تشکیل بدهند، خودشان اداره کنند، خودشان سیاستگذاری کنند، به هیچ وجه ما این را تأیید نمیکنیم، تشویق هم نمیکنیم. اما این تنگنظری را هم به هیچ وجه قبول نمیکنیم که اگر کسانی از روی اخلاق و احسان میخواهند مدرسه درست کنند، ما به اینها اجازه این کار را ندهیم؛ این هم غلط است» (12/2/1366).
نباید به مدارسِ غیرانتفاعی
نگاه دکانّی و بازاری بشود
«آموزش و پرورش نباید فقط بگوید که من موافقم با مدارس غیرانتفاعی ملی، بلکه بایستی زمینهسازی کند تا این چنین مدارسی به وجود بیاید؛ کسانی بیایند سرمایهگذاری کنند، کار کنند. البته برای انتفاع نباید باشد، اینجا دکان نیست. اگر بنا شد به آموزش و پرورش به عنوان دکان، به چشم یک وسیله سودبخش و سودده نگاه بشود، یقیناً فسادآمیز و فسادانگیز خواهد بود. محیط آموزش و پرورش را فاسد میکند، ارزش و اعتبار علم را از بین میبرد» (12/2/1366).
خصوصیسازیِ آموزش و پرورش
«یکی از آقایان راجع به مسئله خصوصیسازی فرهنگ و بهداشت نکتهای گفتند که به نظر من آن نکته هم درست است. خصوصیسازی مربوط به شرکتهای ذیل اصل ۴۴ است که خوب، یک تعریف مشخصی دارد. به نظر ما مسائل فرهنگی و بهداشتی و اینها، به آن شکل، مشمول این اصل خصوصیسازی نمیشود. از طرف مسئولان ذیربط هم مواردی را به من گفتهاند. به نظر ما این اشکال، اشکال واردی است؛ بایستی مورد توجه قرار بگیرد»(31/05/1389) در دیدار با دانشجویان.
بررسی لایحه «تأسیس و اداره مدارس و مراکز آموزشی و پرورشی غیردولتی» در مجلس نهم و تصویب آن از جمله مصوبات غیرسیاسی بود که با انتقادات بسیار کارشناسان و دانشجویان همراه شد. به هر ترتیب، بالاخره شورای محترم نگهبان در تاریخ 22/3/1395 نظر خود را درباره این مصوبه اعلام نمود و با اعلام ایراداتی، آن را برای اصلاح به مجلس بازگرداند.
یکی از مهمترین موارد ایراد مطرح شده، استناد شورای نگهبان به بیانات رهبر انقلاب در دیدار امسال با فرهنگیان است که ایشان در آن نسبت به توسعه مدارس غیردولتی و تضعیف مدارس دولتی هشدار دادهاند: «... اینکه ما مدارس دولتی را مدام تبدیل کنیم به غیرانتفاعی، معلوم نیست خیلی این یک کار پخته درستی باشد؛ حالا اسمش مدارس غیرانتفاعی است، اما بعضی از اینها مدارس انتفاعی است، نه غیرانتفاعی؛ با آن شهریههای کذایی که شنیدهام از بعضیها میگیرند. سطح مدارس دولتی را بالا ببریم تا رغبت خانوادهها به این مدارس بیشتر بشود» (13/2/1395).
بر این اساس، شورای نگهبان تعارض میان روح لایحه یعنی «توسعه خصوصيسازي مدارس» و فرمايشات رهبر انقلاب مبني بر تقويت مدارس دولتي را مورد چالش قرار داده است؛ نکتهای که پیش از این نیز از سوی کارشناسان منتقد به آن اشاره شده بود.
برای فهم بهتر این ایراد مهم، بازخوانی بیانات آیت الله خامنهای در دوره ریاست جمهوری و همچنین در دوره رهبری بسیار راهگشاست. این گزارش تلاشی در این راستا است.
لازم به ذکر اینکه سابقه فعالیت مدارس غیردولتی به پیش از انقلاب اسلامی بازمیگردد که کمتر از ده درصد مدارس کشور را تشکیل میدادند و البته با تعمیم آموزش رایگان به دوره راهنمایی، رو به تعطیلی گذاشتند. بعد از انقلاب، بنا به تصمیم شورای انقلاب همه مدارس غیردولتی منحل و به دولت سپرده شدند. در این بین تعداد بسیار محدودی از این مدارس به دلیل رابطه با افراد متنفذ تن به تعطیلی ندادند. این امر کشمکشهایی را میان وزارت آموزش و پرورش و مدارس مذکور به وجود آورد تا نهایتاً گام اول برای تهیه قانونی برداشته شد که در آن قرار بود نحوه مشارکت مردم در آموزش و پرورش مشخص و در ذیل آن درباره مدارس یاد شده نیز تعیین تکلیف شود.
قانون مذکور طی یک ماده واحده دولت را موظف به ارائه لایحه «مشارکت مردم در امر آموزش و پرورش» میکرد که البته نخست وزیر وقت لایحه «تأسیس مدارس غیرانتفاعی» را به مجلس ارائه کرد!
در حین طرح و بررسی این لایحه (طی سالهای 59 الی 67)، بحثهای فراوانی در فضای رسانهای و مسئولان کشور مطرح شد که آیت الله خامنهای به عنوان رئیس جمهور وقت به دفاع از مشارکت مردم در تعلیم و تربیت پرداخت که از این اظهارنظرها و بیانات برای سیاستگذاری مدارس غیردولتی میتوان اصول مهمی را استنباط نمود. در ادامه به برخی از مهمترین آنها اشاره شده است:
توصیه به مشارکت مردم
در آموزش و پرورش
«ما در جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک اصل کلی مردم را موظف میدانیم که در کار فرهنگ مملکت و آموزش و پرورش مشارکت جدی، صمیمانه و حقیقی داشته باشند» (29/7/1363).
«من امیدوار هستم که اگر ارزش تعلیم و تربیت درست تشریح بشود بسیاری [را] هم مردم ما میدانند و مردم بدانند که یکی از بالاترین صوابها این است که مدرسه بسازند، مراکز تربیت معلم بنا کنند، کمکهای مالی به این قضیه بکنند، یقیناً سیل کمکهای مردم سرازیر خواهد شد...» (12/2/1363).
«مردم باید کمک به آموزش و پرورش را، کمک به ساختن مدرسه را مثل کمک به ساختمان یک مسجد و یا بالاتر از آن بدانند به عنوان یک کار مقدس... استفاده از کمک مردم برای ایجاد آموزشگاه که هر جور هست، انشاالله بایستی حالا در این طرحی که آموزش و پرورش به مجلس خواهد داد و قانونی که تصویب شد، باید یک جور مناسبی پیشبینی شود» (11/2/1365).
«مدارس خصوصی، مدارسی که مردم خیرخواه، مردم علاقهمند مایلند بسازند، این باید تو این قانون گنجانده بشود...» (11/2/1365).
ضرورت نظارت و کنترل جدی دولتدر مشارکت مردم
«بنده موافق با سرمایهگذاری مردم در بخش آموزش و پرورش هستم؛ البته با کنترل و نظارت کامل دست مدیران آموزش و پرورش، مسئولان آموزش و پرورش، چه برنامههای درسی، چه بقیه تنظیمات و امور، نمیشود دولت اسلامی بر همه جوانب فرهنگ این کشور نظارت نداشته باشد... باید حواستان جمع باشد. زیر نظارت خودمان، زیر اشراف دولت جمهوری اسلامی و مسئولان آموزش و پرورش، اما با سرمایههای مردم، با کمک مردم» (11/5/1363).
«ما معتقدیم که باید برنامههای آموزشی تحت کنترل دولت باشد، اما از امکانات مردم استفاده بشود...» (11/2/1365).
«مردم در امور آموزش و پرورش دخالت کنند. به این حرفها گوش نکنید که اگر کسانی میگویند نه دخالت نباید کرد، نخیر دخالت کنید. با مدیریت دولت، با مدیریت و برنامهریزی آموزش و پرورش، مردم مدرسه بسازند، مدرسه به وجود بیاورند، مدرسه اداره کنند...» (10/8/1363).
«مسئله آموزشوپرورش طبق قانون اساسی و آنچنانکه انسان درست فکر میکند میفهمد،یک مسئله حاکمیّتی است، معنایش این نیست که حتماً همه بارَش باید بر دوش دولت باشد؛ لکن دولت باید در مسئله آموزشوپرورش نقشآفرینی کند» (13/2/1395).
دو انحراف مهم که نباید دچارش شد
«گرایش به مدرسهداریِ پولدارها»
و «ترس و پرهیز از مدارس غیرانتفاعی»
«به نیروی مردم به معنای واقعی کلمه تکیه بشود. این حالت پرهیز و گریزی که وجود دارد از مدارس غیرانتفاعی ملی، این حالت به نظر من یک حالت انحرافی است، یک حالت غلط است. [البته] ما به هیچ وجه طرفدار این نیستیم که کسانی بیایند فقط به صرف اینکه پولدارند، مجوزشان فقط پولداریشان باشد، یک مدرسه تشکیل بدهند، خودشان اداره کنند، خودشان سیاستگذاری کنند، به هیچ وجه ما این را تأیید نمیکنیم، تشویق هم نمیکنیم. اما این تنگنظری را هم به هیچ وجه قبول نمیکنیم که اگر کسانی از روی اخلاق و احسان میخواهند مدرسه درست کنند، ما به اینها اجازه این کار را ندهیم؛ این هم غلط است» (12/2/1366).
نباید به مدارسِ غیرانتفاعی
نگاه دکانّی و بازاری بشود
«آموزش و پرورش نباید فقط بگوید که من موافقم با مدارس غیرانتفاعی ملی، بلکه بایستی زمینهسازی کند تا این چنین مدارسی به وجود بیاید؛ کسانی بیایند سرمایهگذاری کنند، کار کنند. البته برای انتفاع نباید باشد، اینجا دکان نیست. اگر بنا شد به آموزش و پرورش به عنوان دکان، به چشم یک وسیله سودبخش و سودده نگاه بشود، یقیناً فسادآمیز و فسادانگیز خواهد بود. محیط آموزش و پرورش را فاسد میکند، ارزش و اعتبار علم را از بین میبرد» (12/2/1366).
خصوصیسازیِ آموزش و پرورش
«یکی از آقایان راجع به مسئله خصوصیسازی فرهنگ و بهداشت نکتهای گفتند که به نظر من آن نکته هم درست است. خصوصیسازی مربوط به شرکتهای ذیل اصل ۴۴ است که خوب، یک تعریف مشخصی دارد. به نظر ما مسائل فرهنگی و بهداشتی و اینها، به آن شکل، مشمول این اصل خصوصیسازی نمیشود. از طرف مسئولان ذیربط هم مواردی را به من گفتهاند. به نظر ما این اشکال، اشکال واردی است؛ بایستی مورد توجه قرار بگیرد»(31/05/1389) در دیدار با دانشجویان.