یک سایت حامی دولت نوشت: 3 سال از عمر دولت گذشت و خیلی زود دیر شد. کارنامه اقتصادی دولت مورد پرسش و اعتراض مردم قرار دارد.
به گزارش شهدای ایران، بهارنیوز، ضمن تمجید از گفتمان دولت مبنی بر مذاکره و تعامل با غرب که در برجام تبلور یافت مینویسد: آشفتگیهای اقتصادی آنگونه که انتظارش میرفت، سامان نیافت. بیشک مشکلات یک شبه خلق نشده که از دولت آقای روحانی انتظار حل و فصل یکشبه تمام مشکلات را داشته باشیم؛ اما به سبب آنکه در طول روزهای پس از خرداد 92، راه حل بسیاری از مشکلات و نوشداری بسیاری از امراض در به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای انگاشته میشد، امروز و ماهها پس از آغاز اجرایی شدن برجام، بسیاری از اعضای جامعه در پی یافتن ثمره مذاکرات در زندگی روزمره و نتیجه آن در کیفیت معیشت خود هستند. گرچه آقای رئیس جمهور تلاش کرده با ارائه آمار و ارقام، خروج کشور از بحران را با تکیه بر آمار و نمایش شاخصهای اقتصادی به اثبات برساند، اما آنچه عموم مردم در این روزها شاهد آن هستند، چیزی جز ورشکستگی و توقف هر روزه فعالیت شرکتها و بنگاههای اقتصادی، رکود طاقتفرسا، تعدیلهای روزافزون و گسترش نگران کننده بیکاری در سراسر کشور نیست.
در ادامه این تحلیل آمده است: البته آقای سخنگو و اعضای دولت و تمامی همراهان میتوانند بسان ایام گذشته، نارساییها را نتیجه عملکرد دولت پیشین قلمداد کرده، مدعی شوند که همچنان مشغول آواربرداریاند و از خود سلب مسئولیت کنند؛ اما در عین حال بایستی به یاد داشته باشند که با گذشت سه سال از عمر دولت یازدهم و بر اثر استفاده بیش از اندازه از این گونه حربهها، دیگر حنای این گونه ادعاها رنگ باخته و بسیاری از اقشار مردم اگر حتی مشکلات را ناشی از سوء مدیریتهای گذشته بدانند نیز راه حل و علاج آن را از دولت مستقر و کارگزاران آن طلب کرده و تقصیر استمرار شرایط موجود را برگردن دولتی میدانند که به امید تغییر بدان رأی دادهاند.
نویسنده ادامه میدهد: سال آینده در چنین ایامی، تنور انتخابات گرم خواهد بود و هر نامزدی تلاش خواهد کرد تا عملکرد و کارنامه طرف مقابل را در کنار برنامه و وعدههای خود، مستمسکی برای جذب نظر و آرای مردم قرار دهد. حقیقت آن است که در اکثر انتخاباتهای ملی، آنچه نقشی حیاتی در رقم زدن نتیجه انتخابات دارد، اقتصاد و عملکرد دولت مستقر در طی چهار یا هشت سال گذشته است.
تئوریسینهای دولت بایستی بدانند که توجه بیش از حد عامه مردم به حوزه مذاکرات در انتخابات گذشته ناشی از این امر بود که آنها، تأثیر مستقیم مذاکرات بر کیفیت معیشت و سفره خود را تصور میکرد و رأی به تعامل سازنده، از دیدگاهی دیگر رأی به سامان یافتن اوضاع اقتصادی بود؛ این در حالی است که در فضای انتخاباتی سال آینده و در شرایطی که در خرداد 96، نزدیک به 18 ماه از آغاز اجرایی شدن برجام گذشته، عدم وجود نتایج ملموس اقتصادی، میتواند تار و پود باورهای پیشین مبنی بر راهگشا بودن مذاکرات در حل مشکلات داخلی را نیز از هم گسیخته و عامه مردم را جذب گفتمانهای متفاوت و متضادی کند.
در ادامه این تحلیل آمده است: نمیتوان از نگاه پرسشگر کارگران و کارمندانی که با تهدید تعدیل و معوقات چندین ماهه دست و پنجه نرم میکنند، گریزان بود و سؤالهای آنها را بیپاسخ گذاشت! گو آنکه آنها به حق خواهند پرسید، چگونه در شرایطی که فاصله حقوق بسیاری از کارگران و کارمندان با خط فقر، فاصلهای از زمین تا آسمان دارد و این فاصله با بهانهای چون مشکلات اقتصادی توجیه میشود و از زیردستیها صبر طلب میکنند؛ بسیاری از عالیرتبگان و مدیران میتوانند به حقوقهای نجومی دسترسی داشته و نگرانی از بابت کمبود بودجه و مشکل نقدینگی به خود راه ندهند؟ این سؤال و این دغدغه، تنها بخش کوچکی از سؤالهای بیشماری است که مردم از خود میپرسند و چون جوابی برای آن نمییابند، اعتماد خود به دولت را بیش از پیش از دست میدهند. اکنون انتظار عمومی از رئیس جمهور آن است که همانگونه که برای سر و سامان دادن به عرصه بهداشت و مسائل درمانی مردم، معطل مذاکرات و نتایج آن نماندند و طرحی نو در انداختند، هر چه زودتر کلید خود را در قفل بیکاری و چالشهای معیشتی مردم چرخانده و با تدابیر خود، امیدها به دولت را زنده نگاه دارند.
در ادامه این تحلیل آمده است: البته آقای سخنگو و اعضای دولت و تمامی همراهان میتوانند بسان ایام گذشته، نارساییها را نتیجه عملکرد دولت پیشین قلمداد کرده، مدعی شوند که همچنان مشغول آواربرداریاند و از خود سلب مسئولیت کنند؛ اما در عین حال بایستی به یاد داشته باشند که با گذشت سه سال از عمر دولت یازدهم و بر اثر استفاده بیش از اندازه از این گونه حربهها، دیگر حنای این گونه ادعاها رنگ باخته و بسیاری از اقشار مردم اگر حتی مشکلات را ناشی از سوء مدیریتهای گذشته بدانند نیز راه حل و علاج آن را از دولت مستقر و کارگزاران آن طلب کرده و تقصیر استمرار شرایط موجود را برگردن دولتی میدانند که به امید تغییر بدان رأی دادهاند.
نویسنده ادامه میدهد: سال آینده در چنین ایامی، تنور انتخابات گرم خواهد بود و هر نامزدی تلاش خواهد کرد تا عملکرد و کارنامه طرف مقابل را در کنار برنامه و وعدههای خود، مستمسکی برای جذب نظر و آرای مردم قرار دهد. حقیقت آن است که در اکثر انتخاباتهای ملی، آنچه نقشی حیاتی در رقم زدن نتیجه انتخابات دارد، اقتصاد و عملکرد دولت مستقر در طی چهار یا هشت سال گذشته است.
تئوریسینهای دولت بایستی بدانند که توجه بیش از حد عامه مردم به حوزه مذاکرات در انتخابات گذشته ناشی از این امر بود که آنها، تأثیر مستقیم مذاکرات بر کیفیت معیشت و سفره خود را تصور میکرد و رأی به تعامل سازنده، از دیدگاهی دیگر رأی به سامان یافتن اوضاع اقتصادی بود؛ این در حالی است که در فضای انتخاباتی سال آینده و در شرایطی که در خرداد 96، نزدیک به 18 ماه از آغاز اجرایی شدن برجام گذشته، عدم وجود نتایج ملموس اقتصادی، میتواند تار و پود باورهای پیشین مبنی بر راهگشا بودن مذاکرات در حل مشکلات داخلی را نیز از هم گسیخته و عامه مردم را جذب گفتمانهای متفاوت و متضادی کند.
در ادامه این تحلیل آمده است: نمیتوان از نگاه پرسشگر کارگران و کارمندانی که با تهدید تعدیل و معوقات چندین ماهه دست و پنجه نرم میکنند، گریزان بود و سؤالهای آنها را بیپاسخ گذاشت! گو آنکه آنها به حق خواهند پرسید، چگونه در شرایطی که فاصله حقوق بسیاری از کارگران و کارمندان با خط فقر، فاصلهای از زمین تا آسمان دارد و این فاصله با بهانهای چون مشکلات اقتصادی توجیه میشود و از زیردستیها صبر طلب میکنند؛ بسیاری از عالیرتبگان و مدیران میتوانند به حقوقهای نجومی دسترسی داشته و نگرانی از بابت کمبود بودجه و مشکل نقدینگی به خود راه ندهند؟ این سؤال و این دغدغه، تنها بخش کوچکی از سؤالهای بیشماری است که مردم از خود میپرسند و چون جوابی برای آن نمییابند، اعتماد خود به دولت را بیش از پیش از دست میدهند. اکنون انتظار عمومی از رئیس جمهور آن است که همانگونه که برای سر و سامان دادن به عرصه بهداشت و مسائل درمانی مردم، معطل مذاکرات و نتایج آن نماندند و طرحی نو در انداختند، هر چه زودتر کلید خود را در قفل بیکاری و چالشهای معیشتی مردم چرخانده و با تدابیر خود، امیدها به دولت را زنده نگاه دارند.