شهدای ایران:«یکی از معضلات کارخانهها و کارفرمایان کشور، وجود اتحادیههای کارگری است... کارگران باید نسبت به خواستههای کارفرمایان انعطاف داشته باشند.» اینها بخشی از کتاب «امنیت ملی و نظام اقتصادی ایران» نوشته حسن روحانی است. کتابی که سال 89 چاپ شد. 3 سال بعد روحانی رئیس جمهور شد تا وقت عمل به تئوریها برسد. این روزها کارگران بافقی با شکایت فرماندار روحانی شلاق میخورند، کشاورزان با سیاستهای اقتصادی دولت یازدهم به خاک سیاه نشستهاند و رکود بیسابقه هم امان اقشار کمدرآمد را بریده است. چرا دولت یازدهم علاقه به تحقیر قشر مستضعف جامعه دارد؟ سیاستهای دولت تدبیر و امید چگونه سفره زندگی میلیونها ایرانی را کوچکتر کرد؟ افکار کاپیتالیستی روحانی برای انتخاب مجدد کار دستش میدهد؟
پرده اول؛ واردات برنج برای نابودی کشاورزی! «همینه که هست!»
«آقای یوسفیان ملا به ایشان گفته بود «واردات برنج را کنترل کنید.» که در پاسخ گفته بودند «همینه که هست!» بی احترامی کرده بودند و یک درگیری لفظی شکل گرفته بود.» این خلاصه اولین جنجال مجلس دهم بود. نماینده آمل نامه جمعی از شمالیهای مجلس را به معاون پارلمانی وزارت جهادکشاورزی داد. او هم در واکنش گریبان درید و شروع به داد و فریاد کرد.
نماینده مردم قائمشهر میگوید: «سیاست دولت در واردات برنج غلط است. یک ماه دیگر فصل برداشت برنج است. زمانی که کشاورز میخواهد برنجش را وارد بازار کند با حجم واردات برنج از طرف دولت مواجه میشود. با این شرایط کشاورز مجبور میشود محصولش را با قیمت پایین بفروشد و سودش را دلالها میبرند.»
وزارت جهادکشاورزی حتی تحمل شنیدن همین چند کلام مودبانه و ساده را از نمایندگان مردم ندارد. نمایندگانی که بعضاً از هم قطاران سیاسی خودشان هم هستند. اما گویا «مسئله واردات» خیلی مهمتر از این حرفها است.
مسئلهای که فقط به برنج ختم نمیشود. واردات گندم هم امسال از داستانهای حاشیهساز است. با وجود اعلام مکرر کافی بودن تولید گندم در کشور وزیر صنعت معدن و تجارت اصرار عجیبی بر واردات گندم دارد. پافشاری که نتیجه هم داد و نعمتزاده توانست مثل سیگار مالبرو و شورلت آمریکایی مجوز واردات گندم را هم صادر کند.
پرده دوم؛ آبگوشت بزباش، تعطیلی صنعت، شلاقزدن کارگران معترض!
«اگر قرار باشد تعرفه واردات برداشته شود، در هیچ صنعتی به جز آبگوشت بزباش و قرمهسبزی، در هیچ تکنولوژی تولید رقابتی و برتری نخواهیم داشت.» اینها را ترکان گفت. ابوالمشاغل معروف! یکی از شخصیتهای مهم اقتصادی دولت یازدهم و همکار حسن روحانی در نگارش کتاب «امنیت ملی و نظام اقتصادی ایران».
دولت یازدهم از روز اول هم برنامهای برای رونق صنعت ایران نداشت. قرار بود مذاکره کنیم. بعد از توافق هستهای خارجیهای سرمایه و تکنولوژی بیاورند و صنعت ما رشد کند. توافق شد! اما خارجیها نیامدند. گویا هنوز از آمریکا میترسند و به وعده لغو تحریمهایش خوشبین نیستند.
پس از 2 سال مذاکره برای برجام و 1 سال مذاکره بی حاصل برای اجرایش اوضاع کارخانهها روز به روز بدتر میشود. در 3 سال گذشته تقریباً هیچی به صنعت ایران نرسیده است. اولین ثمر آن هم کارگرانی هستند که بیکار میشوند. مثل کارگران معدن ذغال سنگ بافق! مثل همانهایی که با شکایت آقای فرماندار شلاق خوردند!
پرده سوم، مسکن مهر مزخرف است؛ شما باید اجاره نشین بمانید!
آخوندی، وزیر راه و شهرسازی: «مسکن مهر مزخرف است.» او و رئیس جمهور معتقدند مسکن مهر مزخرف، قفس، عامل تورم و... است. طرحی که با همه کم و کاستیهایش زمینه خانهدار شدن اقشار کم درآمد جامعه را فراهم کرده بود. اما با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید روند پروژهها کند و بعضاً متوقف شد. خانوادههای بسیاری که با تلاش فراوان همه دار و ندارشان برای خریدن این خانهها خرج کرده بودند با عملکرد وزیر ضد سوسیالیسم دولت یازدهم به خاک سیاه نشستند.
یکی از این متقاضیان میگفت: «آقای آخوندی! مسکن مهر اگر مزخرف هم باشد قرار نیست شما در آن زندگی کنید! ما به همین هم راضی هستیم! شما همین واحدها را تکمیل کنید و به ما بدهید.» آقای وزیر اما برنامه جدیدی برای مسکن دارد. قرار است با پرداخت وامهای 160 میلیونی مردم صاحبخانه شوند. هرچند هنوز خبری از این وامها نیست اما قسط ماهی 1میلیون و 900 هزار تومانی آن رقمی نیست که اقشار کم درآمد و حتی دهکهای میانی بتوانند به راحتی آن را بپردازند. با این شرایط فعلا به جز سرمایهداران بقیه بهتر است به فکر اجارهنشینی باشند!
پرده چهارم، برای انتخابات 96 نیازی به رای اقشار ضعیف نداریم
عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاحطلب چند ماه پیش در تحلیل نتایج انتخابات مجلس در تهران وشهرستانها در پاسخ به سوالی درباره دوقطبی سیاسی اقشار متوسط و ضعیف گفت: « این همان شکاف احمدینژاد و اصلاحطلبان است. یعنی در یک بخشی از جامعه شهری، شکاف اقتصادی و طبقاتی که زیاد شده، یک حالت به نسبت دوقطبی شکل گرفه است... مردم اگر ببینند راه دولت روحانی جواب نمیدهد، این دوقطبی موردنظر شما ممکن است باز هم شکل بگیرد.»
او در ادامه تأیید میکند روحانی به دنبال جذب طبقات پایین اقتصادی نیست و سعی دارد با روشهایی دل اقشار متوسط را برای انتخابات 96 بدست آورد. عبدی با این حال دلواپس واکنش اقشار ضعیف است و ادامه میدهد: « این سوال پیش میآید که فراموشی طبقه پایین ممکن است بحران ایجاد کند. به نظر من به موازات بازسازی طبقه متوسط باید فکری اساسی و جدی هم برای طبقه پایین شود.»
دکتر اباذری استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران چندی پیش گفت: «دولت دکتر روحانی از اول گفته من بازار آزادی هستم... [سیاست بازار آزاد] اتفاقا یک برنامه در حال زوال در جهان است. انتخابات آمریکا این مساله را نشان میدهد که این برنامه آمریکا را به ورطه نابودی کشیده است. حرفهای ساندرز این را نشان میدهد. اما اینجا موفق شدهاند آن را به عنوان تئوری توسعه جا بزنند. خیلی صریح میگویند که ما از این مواضع دفاع میکنیم و اتفاقا افتخار هم میکنند که دفاع کنند.»
*دانشجو