ادامه حصر غیرقانونی است و باید برای آقایان موسوی و کروبی دادگاه تشکیل شود و به آنها وکیل بدهیم و اجازه دفاع بدهیم و در ضمن بقیه مقصرین فتنه ازجمله احمدینژاد و سپاه هم باید محاکمه شوند. در مورد تشدید تحریمها نیز بنده معتقدم اغتشاشات در آن مؤثر بوده ولی همه در ایجاد اغتشاشات تأثیرگذار بودهاند.
به گزراش شهدای ایران ، روز ۱۳ خرداد مناظره مابین آقایان دکتر محمد حسن قدیری ابیانه -سفیر اسبق ایران در ایتالیا و مکزیک- و دکتر علی مطهری -نایب رئیس دوم مجلس دهم- با موضوعیت حدود آزادی بیان و اندیشه در انقلاب اسلامی به همت ستاد بینش مطهر در سالن اهلبیت(علیهمالسلام) اصفهان برگزار شد.
در ابتدا محمد حسن قدیری ابیانه گفت: به گفته شهید مطهری در دنیای غرب بعد حیوانی آزادی مدنظر است ولی در اسلام بعد انسانی آزادی مدنظر قرار میگیرد؛ و آزادی در صورتی مطلوب است که بتواند به بهبود نگرش فرد کمک کند. باید بدانیم که در اسلام آزادی نامحدود نیست. بهعنوانمثال در آزادی ادیان ما تنها قائل به آزادی ادیان الهی هستیم و اگر یک دین یا مذهب موردقبول اسلام نباشد ما قائل به آزادی آن نیستیم. مثل بتپرستی و گاو پرستی و بهاییت.
در تاریخ میبینیم که حضرت ابراهیم به آزادی عمل به دین مردم شهر بها ندادند و بتهای مورد پرستش مردم شهر را تخریب نمودند و در زمان پیامبر اسلام زمانی که مکه فتح گردید پیامبر اجازه آزادی بتپرستان به اعمال دینشان ندادند. در حال حاضر نیز در مورد حدود آزادی پوشش بیان و عمل در انقلاب اسلامی باید بیان کنم که در کشور ما پیروان ادیان الهی همچون مسیحیان و یهودیان در انجام امور دینی خود آزادند ولی نمیتوانند در جامعه اسلامی تبلیغ دین خود را بکنند. در مقابل ادیان غیر الهی که موردقبول ما نیستند حتی اجازه انجام اعمال دینی خود را در کشور ما ندارند.
در جوامع غربی تا حدی اجازه آزادی میدهند که منافع آنها به خطر نیافتد. بهعنوانمثال در مورد حجاب برهنگی آزاد است ولی در جوامعی مثل فرانسه رعایت حجاب اسلامی ممنوع است. نسبت به حصر برخی اشخاص در ایران اظهارنظر میکنند ولی نسبت به بمباران هستهای در هیروشیما سکوت میکنند. ولی ما آزادی را در محدوده اسلام میپذیریم. آزادی نظر آزاد است ولی آزادی بیان کمی محدودتر است و آزادی تبلیغ از آزادی بیان محدودتر. آزادی عبادت نیز تنها برای ادیان الهی وجود دارد. مباحث دینی نیز برای غیرمسلمانان تنها با حضور یک استاد خبره اسلامی در کرسی آزاداندیشی آزاد است.
در ادامه آقای مطهری بیان نمود به نظر بنده فکر بشر باید آزاد باشد و بهطورکلی همهی استعدادهای انسانی باید آزاد باشد و استعدادهای حیوانی بشر باید تحت نظارت عقل باشد. استعداد یادگیری از حق تحصیل میآید و میل به جنس مخالف از حق ازدواج میآید و میل به زیبایی دوستی از حق هنر میآید و همه حقوق انسان از طبیعت بشریت است. چرا فکر باید آزاد باشد؟ طبق تحلیل شهید مطهری برخی امور نمیتواند اجباری باشد مانند دوستی و دشمنی و همچنین ایمان نیز اجبار بردار نیست و در قرآن آمده لا اکراه فی الدین.
راه هدایت بشریت روشن است ولی انسانها باید به اختیار خود آن را انتخاب کنند. اسلام نیز انسانها را به روشهای مختلف به راه دین هدایت میکند. متفکرین را از راه عقل و احساسیها را از راه موعظه. در قرآن خطاب به پیامبر آمده که تو تذکردهنده هستی. راستگویی وامانت میتواند تا حدودی اجباری باشد ولی بهتر است کاری کنیم تا راستگویی دز بطن افراد نفوذ کند؛ مثلاً در تربیت کودک میتوانید با اجبار و بدون آزادی او را تربیت کنید که در این حالت وی رشد اجتماعی پیدا نمیکند. یا در انتخابات اینکه ما انتخاب مردم را محدود کنیم و افرادی را که خود میخواهیم به آنها القا کنیم اشتباه است. شهید مطهری میفرمایند اگر مردم صدبار هم انتخاب اشتباه کنند بازهم باید آنها را آزاد گذاشت.
رشد فکری نیز اجبار بردار است ولی کمال مطلوب این است که درست نیست که فکر مردم را بهاجبار مطابق فکر خود کنیم؛ که در این صورت رشد فکری در جامعه ایجاد نمیگردد. پیامبر اسلام در حدیثی ۹ چیز را از انسان برداشتهاند ۱ عصیان و فراموشی ۲ خواب ۳ اکراه ۴ وسوسه در تفکر در خلقت. شک منزل بدی است ولی معبر خوبی است. بیشتر مردم دین بدون شک دارند ولی انسان اهل تفکر ممکن است دچار تردید و شک گردد و اگر کسی پس از شک به ایمان برسد این عین ایمان است. شهید مطهری میفرماید بنده در حدود سن ۱۷ سالگی دچار شک و تردید شدم و در حجره ساعتها به تفکر پرداختم و حتی مدتی به همین خاطر بیمار شدم ولی پسازآن شک به ایمانی عمیق رسیدم. غزالی نیز در برههای از زمان به شک و شبهه مذهبی میرسد و پست و منصب خود را رها ساخته به فلسطین مهاجرت میکند. وی نیز پسازاین شک به ایمانی عمیق دست پیدا میکند.
شهید مطهری میفرماید اگر کسی از روی فکر بهجایی برسد که خدایی وجود ندارد چنین کسی در روز قیامت معذب و پشیمان نیست چونکه به دنبال حقیقت بوده ولی به بهشت هم نمیرود. در تاریخ اسلام هم همواره مباحث بهگونهای بوده که گاهی برخی اسلام و حتی خداوند را منکر میشدند. مفضل از یاران امام صادق روزی در مجلس مباحثهای قرار داشت که در آن بر ضد اسلام و خداوند صحبت میشد. ناگهان مفضل عصبانی گشته و بر آنان برآشفت. وقتی آنان فهمیدند مفضل از یاران امام جعفر صادق است٬ به وی گفتند جعفر بن محمد خود این صحبتها را از ما میشنود٬ ولی اینچنین برآشفته نمیشود. مفضل نیز داستان را برای امام جعفر صادق بازگو نمود و امام جعفر صادق به وی فرمودند بهجای برآشفته شدن در چنین مجالسی باید پاسخی منطقی به آنان بدهی و ازآنپس امام جعفر صادق به مفضل آموزش دادند که چگونه به شبهات این افراد پاسخ دهد و کتاب گرانقدر توحید مفضل از این سلسله آموزشها تهیه گردید.
تفاوت بین فکر و عقیده این است که هر عقیدهای حاصل از فکر نیست و تنها عقیدهی بر پایهی فکر باید آزاد باشد. ولی برخی عقاید تنها از روی تقلید از دیگران است که خیلی از آنها خرافات میباشد. عقل سلیم هیچگاه بتپرست یا گاو پرست نمیشود٬ ولی تعصب نژادی انسانها را به این عقاید میرساند. همهی انبیا با امت خود این مشکل را داشتهاند٬ که آنها میگفتند پدران ما همین کار را میکردهاند و ما هم انجام میدهیم. به همین خاطر اسلام اجازهی چنین اعتقاداتی را نمیدهد٬ چون به اعتقاد اسلام اینها زنجیرهایی به دور پای انسانها هستند. ولی تفکر در اسلام کاملاً آزاد است.
شهید مطهری معتقد بودند که حتی مذاهب غیر اسلامی نیز آزادند درصورتیکه با تابلوی خود وارد گردند. البته در قانون اساسی ما که بعد از شهادت آیت اله مطهری تصویب گردیده چنین موردی لحاظ نشده است.
تفاوت غربیها با ما این است که به نظر آنها هر عقیدهای آزاد است که البته این تفکر ایشان ناشی از ۲ مسئله است. ۱- رفتار کلیسای کاتولیک که بهشدت محدودکننده بود و با افرادی که دارای عقاید مخالف کلیسا بودند برخورد بسیار شدیدی مینمود و در کلیسا تفتیش عقاید صورت میگرفت. لذا آن افراط موجب این تفریط گردیده است. ۲- در نگاه غربیها دین یک امر شخصی و سلیقهای است و هر شخصی میتواند هر دین و عقیدهای را داشته باشد و حقوق بشر آنها میگوید هر فردی تا آنجا آزاد است که آزادی دیگران را به مخاطره نیندازد. ولی اسلام این را قبول ندارد و در اسلام مصلحت جامعه نیز در نظر گرفته میشود و بهعنوانمثال یک فرد حتی در منزل شخصی خود نیز نمیتواند مشروب بخورد.
در ادامه قدیری ابیانه اظهار داشت: اینکه فکر بشر باید آزاد باشد اسلام بر آن تأکید دارد. همانطور که اسلام میگوید یک ساعت تفکر از هزار سال عبادت بالاتر است؛ و همچنین در اسلام بسیار بر تعقل تأکید شده و آن را از نشانههای دین دانستهاند. برخلاف مسیحیت که به خاطر ورود جعلیات به کلیسای مسیحی تعقل را برخلاف تدین میداند. ما بهعنوان یک مسلمان مرتب انسانها را به تعقل و تفکر دعوت مینماییم؛ و در غرب به خاطر اینکه جلوی این تفکر را بگیرند بهشدت در جامعه اسلامستیزی میکنند.
ولی مخالفین میگویند اسلام از دید شما حق است و ما آن را قبول نداریم. آیا کسی که میگوید بنده اسلام را قبول ندارم باید آزادی بیان داشته باشد؟ امام میفرمایند بله آزادند به شرطی که برخلاف حکومت اسلامی حرکتی نکنند و به دنبال سرنگونی حکومت اسلامی نباشند.
قانون اساسی ما به رفراندوم گذاشتهشده و مردم به آن رأی دادهاند ولی برخی در مخالفت با آن نظر میدهند. ما، تحت تأثیر برخی شعارهای بهاصطلاح آزادی قرار نمیگیریم که بخواهیم اصل اسلام را به خطر بیندازیم. حتی اگر اکثریت برخلاف اسلام گردند ما همانند حضرت ابراهیم که در جامعهی کاملاً بتپرست بتشکنی کردند رفتار میکنیم.
برخی اشخاص حتی در مذهبیون دیده میشود که به مباحث اسلامی ایراد وارد میکنند و طوری صحبت میکنند که بیشتر از خدا میفهمند؛ و ادعا میکنند اگر ما بودیم برخی آیات قرآن را طوری دیگر میگفتیم. برخی میگویند که مثلاً سلمان رشدی دلش خواسته عقیدهاش را بیان کند و امام به چه حقی خون او را مباح دانسته و قاتل وی را در صورت کشته شدن شهید میداند. زمانی که بنده سفیر ایران در استرالیا بودم وزیر خارجه آنجا از بنده خواست که در مورد حکم سلمان رشدی کاری انجام دهم. بنده به ایشان گفتم چنین چیزی امکان ندارد چون حکم خداست. به نظر بنده اینیک فتوا نبوده و بلکه یک حکم بوده است. برخی میگفتند وی نقد کرده و ما هم باید نقد کنیم و میخواستند حکم ارتداد در اسلام را زیر سؤال ببرند.
به نظر بنده کمونیستها هم آزادند تا عقاید خود را بیان کنند ولی نمیتوانند عقاید اسلامی را زیر سؤال ببرند؛ و در مورد انتخابات بنده معتقدم کسی میتواند پست سیاسی در جمهوری اسلامی بگیرد که اعتقاد و التزام عملی به اسلام داشته باشد. بهاستثنای نمایندگان اقلیتهای مذهبی که مراتب آن در قانون آمده است
.
ژست روشنفکری گرفتن ساده است و غربیها هم از آن استقبال میکنند. در مورد خانم خالقی نیز در زمان تبلیغات رقبا نمیتوانستند وی را تخریب کنند. ولی پس از انتخابات زمانی که مشخص گردید کسی که با پرچم حجاب و پژوهشگر قرآنی وارد انتخابات شده چندین مرتبه در خارج از کشور و در مجامع عمومی بدون حجاب حاضرشده و اعتقاد و التزامی به اسلام ندارد. به همین خاطر شورای نگهبان وی را رد صلاحیت کرد. با توجه به اینکه آقای مطهری معتقد است شورای نگهبان حق رد صلاحیت نداشته و باید اعتبارنامه وی در مجلس بررسی میگردیده سؤال بنده از ایشان این است که اگر چنین میشد رأی شما به اعتبارنامه ایشان چه بود؟
مطهری: طبق قانون پس از رأی مردم اگر اسنادی پیدا شود که اعتبار یک نماینده را زیر سؤال ببرد این اسناد باید وارد مجلس شود و مجلس به اعتبارنامه وی رأی بدهد و بنده در این مسئله به شورای نگهبان انتقاد دارم.
قدیری: بنده یک سؤال واضح از شما کردم لطفاً جواب بنده را بدهید. (در این حضار نیز از آقای مطهری خواستند جواب سؤال را بدهد)
مطهری: با توجه به اینکه ایشان سهها در چند مورد حجابش را رعایت نکرده و ممکن است توبه کرده باشد با توجه به بافت اسلامی بنده به ایشان رأی مثبت میدادم.
قدیری: یعنی اگر الآن گلشیفته فراهانی هم بیاید و بگوید من توبه کردم آیا میتواند نماینده مجلس باشد؟
مطهری: بله ایشان هم اگر ابراز پشیمانی کند و میتواند برگردد و توبه کند. خانمی نزد حضرت علی رفت و گفت که بنده زنا کردهام ولی حضرت علی به خاطر اینکه نمیخواستند وی را مجازات کنند به او گفتند که اشتباه میکنی.
قدیری: بله حضرت علی وی را بخشیدند ولی به چنین شخصی اجازهی اینکه مثلاً قاضی شود که ندادند. چنین فردی میتواند توبه کند و توبهاش قبول است ولی نمیتواند یک پست سیاسی مثل نمایندگی مجلس بگیرد. ضمن اینکه تفسیر قانون اساسی در چنین مواردی با شورای نگهبان است.
مطهری: خیر با مجلس است.
قدیری: آقای مطهری اگر کسی با مدرک فوقلیسانس جعلی وارد انتخابات گردد و بعد مشخص گردد که وی دیپلم داشته آیا میتواند که نماینده مجلس شود؟ خانم خالقی که با تابلوی حجاب و پژوهشگر قرآنی وارد انتخابات شده و بعد مشخص گردیده که وی اعتقاد و التزامی به حجاب ندارد چون همحزبی شماست باید تائید گردد؟ عکسهای ایشان شخصی و خانگی نبوده بلکه در مجامع عمومی بوده است. اگر شهید مطهری هم زنده بودند نظر ایشان با نظر آیت اله جنتی برابر بود.
مطهری: خیر، درست است که آیت اله جنتی شاگرد مکتب شهید مطهری بوده ولی نظرات ایشان کاملاً باهم متفاوت است.
قدیری: آقای مطهری نیاز جنسی را حق ازدواج دانست. آیا یک نفر میتواند بگوید بنده میخواهم نیاز خود را با ازدواج همجنسی برطرف کنم؟ درنهایت آیا ملاک اسلام است یا اکثریت؟
مجری: برای کاندیدا شدن در انتخابات حدود آزادی چیست؟
قدیری: در سال ۸۴ بنده مناظرهای با آقای سحرخیز نماینده آقای معین داشتم. ایشان به نقل از آقای تاجزاده میگفت آزادی برای همه است. حتی خفاش شب هم میتواند کاندید شود و مردم آزادند انتخاب کنند. بنده در جواب گفتم این حرف داخلش فساد است؛ مثلاً سناتورهای آمریکا که بسیار هم عاقل هستند جدیداً رابطه با حیوان را آزادکردهاند. اگر اسلام نباشد ما هم به چنین مرحلهای میرسیم. نمیشود هر فردی تفسیر خود را از اسلام بیان کند. اسلام باید توسط آقایانی همچون شهید مطهری تفسیر گردد و نه توسط آقازادهها. عقاید هر شخصی میتواند بیان شود ولی در چارچوب تعیینشده.
مطهری: عقیدهای که از روی فکر باشد آزاد است حتی کمونیست و داعشی اگر عقیدهشان بر مبنای تفکر باشد میتوانند نظر خود را بیان کنند. مرز آزادی بیان اقدام عملی بر ضد حکومت است. حتی رهبری دریکی از سخنرانیهایشان فرمودند انتقاد از بنده نیز آزاد است و نظر مخالف نظر بنده نیز آزاد است. اینکه میگویید مدرک فوقلیسانس جعلی ٬ در چنین شرایطی مجلس باید تصمیم بگیرد. در مورد شرایط کاندیدا هم نمیتوان گفت چون فلانی نماز نخوانده یا عکس بدون حجاب دارد و یا در ستاد موسوی بوده نمیتواند کاندید شود. شورای نگهبان طوری نظارت استصوابی را گسترش داده که بیم آن میرود روزی در حال سخنرانی رئیس مجلس به وی بگویند مدرکی از شما بهدستآمده که شرب خمر کردهاید و وی را به پائین بکشند.
قدیری: آیا به نظر شما اگر مشخص گردد که رئیس مجلس شرب خمر کرده نباید وی را به پائین کشید؟ در مورد حکم حصر نیز که میگویید باید دادگاه حکم دهد باید بگویم پیامبر اسلام در زمان فتح مکه فرمان قتل ۱۰ نفر اغتشاشگر را دادند. بله کسانی که قبل از انتخابات در ستاد موسوی بودند نباید رد صلاحیت شوند چون تخلفی نکردهاند ولی زمانی که انتخابات برگزار شد و افرادی به بهانه تقلب جامعه را به اغتشاش کشاندند اینها مجرماند. خانم کلینتون در صحبتهای خود گفته ماقبل از اتفاقات ۸۸ بسیار به توافق با دولت وقت نزدیک شده بودیم ولی پس از اغتشاشات به براندازی حکومت امیدوار شدیم و بهجای توافق تحریمها را تشدید کردیم. همان آقازادهای که به خاطر جرائم اقتصادی و سیاسی الآن در زندان است و اگر آقازاده نبود اعدام میشد در لندن دیدارهایی در جهت افزایش تحریمها داشته است. آقایان با اغتشاشات و گرا دادن به دشمن باعث تشدید تحریمها شدند و سپس ادعا کردند تقصیر دولت وقت است؛ و با وعده حل مشکلات در ۱۰۰ روز با لبخند و مذاکره در انتخابات پیروز شدند. بارها به آقای موسوی گفته شد اگر در مورد تقلب مدرکی داری ارائه بده و هرکدام از صندوقها را که شما بگویی بازشماری میکنیم. ولی وی قبول نکرد؛ و تنها هدف او براندازی بود. ایشان اگر محاکمه شوند به علت کودتا علیه رأی مردم و فتنه علیه نظام کمترین حکمشان اعدام است و این لطف نظام است که این دو محاکمه نمیشوند. ولی موسوی انتظار دارد که بگذارند به تلویزیون بیاید و حرفهایی بزند که مثل داعش امنیت کشور را به خطر بیندازد. سید حسن خمینی در مصاحبه تلویزیونی از ممنوعالتصویری خاتمی انتقاد کرده ٬ کسی که ۸ سال دم از آزادی و دموکراسی میزد در انتخابات ۸۸ برخلاف دموکراسی قبل از اعلام نتایج به موسوی تبریک گفت. دموکراسی زمانی است که به آرا احترام بگذاریم؛ وگرنه قبل از انتخابات همه میگویند ما پیروزیم همانطور که کواکبیان تصور میکرد در انتخابات رئیس مجلس پیروز است ولی ۱۱ رأی آورد
.
مطهری: بنده از برگزارکنندگان این جلسه گلهمندم چون هم موضوع و هم طرف مناظره عوضشدهاند؛ و اگر بنده میدانستم آقای قدیری ابیانه میآید نمیآمدم و بنده باکسی مناظره میکنم که حرف از منطق بزند درحالیکه آقای قدیری افکاری مشوش دارد.
قدیری: اینکه بنده در مورد آقای موسوی صحبت کردم به خاطر این بود که ابتدا شما به این موضوع اشاره کردید و بنده جواب شمارا دادم. در ضمن قبل از مناظره به برگزارکنندگان گفتم که به شما بگویند بنده میآیم و اگر شما قبول نکردید بنده نیایم. در ضمن سابقه و تحصیلات بنده از شما بالاتر است و تمامی حرفهای بنده منطقی و مستدل بود.
مطهری: حصر رویه غلطی است. چه حصر آقای منتظری و چه حصر فعلی. آیت اله منتظری گفت رهبری را قبول دارم ولی ایشان وارد مرجعیت نشوند و ایشان را حصر کردند. درحالیکه خود رهبری هم در آن زمان ادعای مرجعیت نداشت. در قضیه ۸۸ نیز تا زمانی که کشور در آشوب بود حصر توجیه داشت ولی حالا حصر چه توجیهی دارد؟ ادامهی حصر غیرقانونی است و باید برای آقایان موسوی و کروبی دادگاه تشکیل شود و به آنها وکیل بدهیم و اجازه دفاع بدهیم و در ضمن بقیه مقصرین فتنه ازجمله احمدینژاد و سپاه هم باید محاکمه شوند. در مورد تشدید تحریمها نیز بنده معتقدم اغتشاشات در آن مؤثر بوده ولی همه در ایجاد اغتشاشات تأثیرگذار بودهاند و نمیتوان صرفاً ۲ نفر را سیبل کرد. مردمی که واقعاً تصور میکردند تقلب شده به خیابانها آمدند و بهجای توجیه شدن باتوم خوردند. چرا شما میترسید آقایان موسوی و کروبی بیایند و حرفشان را بزنند. شما از ترستان ایشان را حصر نمودهاید.
قدیری: ایشان باید از راه قانونی اعتراض میکردند. چقدر به ایشان گفته شد که اگر بخواهید صندوقها بازشماری میشود. ولی وی قبول نکرد چون میدانست تقلب نشده و بهجای تمکین به آرای مردم به دنبال دیکتاتوری بود و بعدها طبق اسناد ویکی لیکس و اظهارات مقامات خارجی مشخص شد که تقلب بهانهای بوده برای براندازی حکومت. بله مردمفریب خوردند و تصور کردند چون موسوی در تهران رأی بیشتری داشته پس در کل کشور نیز اینچنین بوده است. ولی چه کسانی مردم را فریب دادند؟ اینکه شما میگویید هر عقیدهی بر مبنای عقل آزاد است و باید به آن تمکین کرد آیا همجنسگرایان٬ داعشیها و … ادعا میکنند عقایدشان بر مبنای تعقل نیست؟ ما تنها تفکر اسلام را قبول داریم و به آن افتخار میکنیم.
مطهری: مردم آزادند اعتراض کنند و نباید با باتوم از آنها استقبال میشد.
قدیری: بله آزادند ولی به شرط داشتن مجوز و اغتشاش نکردن
مطهری: به نظر شما عقیدهای که بر مبنای عقل است میتواند در ایران نظرش را بیان کند؟
قدیری: بله ولی به گفته شهید مطهری در صورت وجود یک نخبه اسلامی مثل خود ایشان در آن جلسه. آیا با منطق شما بهاییت هم میتواند آزادی بیان داشته باشد؟
مطهری: خیر بهاییت مبنای عقلی ندارد.
قدیری: ولی خودشان میگویند دین ما الهی و بر مبنای تعقل است.
در ادامهیکی از حضار از آقای قدیری پرسید که با ظهور فرقههایی همچون بهاییت علمای اسلام نیازی به بازنگری و مطالعه ندارند؟ که ایشان پاسخ داد بله در این موارد در حوزه علمیه قم مطالعه و پژوهش صورت میگیرد و حتی با افرادی از این فرقهها باهدف هدایت مباحثه صورت میگیرد. ولی تریبون در اختیار ایشان قرار نمیگیرد. البته کرسیهای آزاداندیشی با حضور نماینده ایشان و یک نخبه اسلامی میتواند برگزار گردد.
در پایان زمانی که یکی از حضار آزادی از دیدگاه آقای مطهری را فساد برانگیز و مخالف نظرات شهید مطهری دانست آقای مطهری از مجری برنامه خواست ختم جلسه را اعلام کند و درحالیکه بسیاری از حضار از ایشان سؤال داشتند از در پشتی جلسه را ترک نمود.
ان شاءالله در روزهای آتی و در متنی دیگر به سؤالات پاسخ ندادهی حضار بپردازیم
*رویش نیوز
در ابتدا محمد حسن قدیری ابیانه گفت: به گفته شهید مطهری در دنیای غرب بعد حیوانی آزادی مدنظر است ولی در اسلام بعد انسانی آزادی مدنظر قرار میگیرد؛ و آزادی در صورتی مطلوب است که بتواند به بهبود نگرش فرد کمک کند. باید بدانیم که در اسلام آزادی نامحدود نیست. بهعنوانمثال در آزادی ادیان ما تنها قائل به آزادی ادیان الهی هستیم و اگر یک دین یا مذهب موردقبول اسلام نباشد ما قائل به آزادی آن نیستیم. مثل بتپرستی و گاو پرستی و بهاییت.
در تاریخ میبینیم که حضرت ابراهیم به آزادی عمل به دین مردم شهر بها ندادند و بتهای مورد پرستش مردم شهر را تخریب نمودند و در زمان پیامبر اسلام زمانی که مکه فتح گردید پیامبر اجازه آزادی بتپرستان به اعمال دینشان ندادند. در حال حاضر نیز در مورد حدود آزادی پوشش بیان و عمل در انقلاب اسلامی باید بیان کنم که در کشور ما پیروان ادیان الهی همچون مسیحیان و یهودیان در انجام امور دینی خود آزادند ولی نمیتوانند در جامعه اسلامی تبلیغ دین خود را بکنند. در مقابل ادیان غیر الهی که موردقبول ما نیستند حتی اجازه انجام اعمال دینی خود را در کشور ما ندارند.
در جوامع غربی تا حدی اجازه آزادی میدهند که منافع آنها به خطر نیافتد. بهعنوانمثال در مورد حجاب برهنگی آزاد است ولی در جوامعی مثل فرانسه رعایت حجاب اسلامی ممنوع است. نسبت به حصر برخی اشخاص در ایران اظهارنظر میکنند ولی نسبت به بمباران هستهای در هیروشیما سکوت میکنند. ولی ما آزادی را در محدوده اسلام میپذیریم. آزادی نظر آزاد است ولی آزادی بیان کمی محدودتر است و آزادی تبلیغ از آزادی بیان محدودتر. آزادی عبادت نیز تنها برای ادیان الهی وجود دارد. مباحث دینی نیز برای غیرمسلمانان تنها با حضور یک استاد خبره اسلامی در کرسی آزاداندیشی آزاد است.
در ادامه آقای مطهری بیان نمود به نظر بنده فکر بشر باید آزاد باشد و بهطورکلی همهی استعدادهای انسانی باید آزاد باشد و استعدادهای حیوانی بشر باید تحت نظارت عقل باشد. استعداد یادگیری از حق تحصیل میآید و میل به جنس مخالف از حق ازدواج میآید و میل به زیبایی دوستی از حق هنر میآید و همه حقوق انسان از طبیعت بشریت است. چرا فکر باید آزاد باشد؟ طبق تحلیل شهید مطهری برخی امور نمیتواند اجباری باشد مانند دوستی و دشمنی و همچنین ایمان نیز اجبار بردار نیست و در قرآن آمده لا اکراه فی الدین.
راه هدایت بشریت روشن است ولی انسانها باید به اختیار خود آن را انتخاب کنند. اسلام نیز انسانها را به روشهای مختلف به راه دین هدایت میکند. متفکرین را از راه عقل و احساسیها را از راه موعظه. در قرآن خطاب به پیامبر آمده که تو تذکردهنده هستی. راستگویی وامانت میتواند تا حدودی اجباری باشد ولی بهتر است کاری کنیم تا راستگویی دز بطن افراد نفوذ کند؛ مثلاً در تربیت کودک میتوانید با اجبار و بدون آزادی او را تربیت کنید که در این حالت وی رشد اجتماعی پیدا نمیکند. یا در انتخابات اینکه ما انتخاب مردم را محدود کنیم و افرادی را که خود میخواهیم به آنها القا کنیم اشتباه است. شهید مطهری میفرمایند اگر مردم صدبار هم انتخاب اشتباه کنند بازهم باید آنها را آزاد گذاشت.
رشد فکری نیز اجبار بردار است ولی کمال مطلوب این است که درست نیست که فکر مردم را بهاجبار مطابق فکر خود کنیم؛ که در این صورت رشد فکری در جامعه ایجاد نمیگردد. پیامبر اسلام در حدیثی ۹ چیز را از انسان برداشتهاند ۱ عصیان و فراموشی ۲ خواب ۳ اکراه ۴ وسوسه در تفکر در خلقت. شک منزل بدی است ولی معبر خوبی است. بیشتر مردم دین بدون شک دارند ولی انسان اهل تفکر ممکن است دچار تردید و شک گردد و اگر کسی پس از شک به ایمان برسد این عین ایمان است. شهید مطهری میفرماید بنده در حدود سن ۱۷ سالگی دچار شک و تردید شدم و در حجره ساعتها به تفکر پرداختم و حتی مدتی به همین خاطر بیمار شدم ولی پسازآن شک به ایمانی عمیق رسیدم. غزالی نیز در برههای از زمان به شک و شبهه مذهبی میرسد و پست و منصب خود را رها ساخته به فلسطین مهاجرت میکند. وی نیز پسازاین شک به ایمانی عمیق دست پیدا میکند.
شهید مطهری میفرماید اگر کسی از روی فکر بهجایی برسد که خدایی وجود ندارد چنین کسی در روز قیامت معذب و پشیمان نیست چونکه به دنبال حقیقت بوده ولی به بهشت هم نمیرود. در تاریخ اسلام هم همواره مباحث بهگونهای بوده که گاهی برخی اسلام و حتی خداوند را منکر میشدند. مفضل از یاران امام صادق روزی در مجلس مباحثهای قرار داشت که در آن بر ضد اسلام و خداوند صحبت میشد. ناگهان مفضل عصبانی گشته و بر آنان برآشفت. وقتی آنان فهمیدند مفضل از یاران امام جعفر صادق است٬ به وی گفتند جعفر بن محمد خود این صحبتها را از ما میشنود٬ ولی اینچنین برآشفته نمیشود. مفضل نیز داستان را برای امام جعفر صادق بازگو نمود و امام جعفر صادق به وی فرمودند بهجای برآشفته شدن در چنین مجالسی باید پاسخی منطقی به آنان بدهی و ازآنپس امام جعفر صادق به مفضل آموزش دادند که چگونه به شبهات این افراد پاسخ دهد و کتاب گرانقدر توحید مفضل از این سلسله آموزشها تهیه گردید.
تفاوت بین فکر و عقیده این است که هر عقیدهای حاصل از فکر نیست و تنها عقیدهی بر پایهی فکر باید آزاد باشد. ولی برخی عقاید تنها از روی تقلید از دیگران است که خیلی از آنها خرافات میباشد. عقل سلیم هیچگاه بتپرست یا گاو پرست نمیشود٬ ولی تعصب نژادی انسانها را به این عقاید میرساند. همهی انبیا با امت خود این مشکل را داشتهاند٬ که آنها میگفتند پدران ما همین کار را میکردهاند و ما هم انجام میدهیم. به همین خاطر اسلام اجازهی چنین اعتقاداتی را نمیدهد٬ چون به اعتقاد اسلام اینها زنجیرهایی به دور پای انسانها هستند. ولی تفکر در اسلام کاملاً آزاد است.
شهید مطهری معتقد بودند که حتی مذاهب غیر اسلامی نیز آزادند درصورتیکه با تابلوی خود وارد گردند. البته در قانون اساسی ما که بعد از شهادت آیت اله مطهری تصویب گردیده چنین موردی لحاظ نشده است.
تفاوت غربیها با ما این است که به نظر آنها هر عقیدهای آزاد است که البته این تفکر ایشان ناشی از ۲ مسئله است. ۱- رفتار کلیسای کاتولیک که بهشدت محدودکننده بود و با افرادی که دارای عقاید مخالف کلیسا بودند برخورد بسیار شدیدی مینمود و در کلیسا تفتیش عقاید صورت میگرفت. لذا آن افراط موجب این تفریط گردیده است. ۲- در نگاه غربیها دین یک امر شخصی و سلیقهای است و هر شخصی میتواند هر دین و عقیدهای را داشته باشد و حقوق بشر آنها میگوید هر فردی تا آنجا آزاد است که آزادی دیگران را به مخاطره نیندازد. ولی اسلام این را قبول ندارد و در اسلام مصلحت جامعه نیز در نظر گرفته میشود و بهعنوانمثال یک فرد حتی در منزل شخصی خود نیز نمیتواند مشروب بخورد.
در ادامه قدیری ابیانه اظهار داشت: اینکه فکر بشر باید آزاد باشد اسلام بر آن تأکید دارد. همانطور که اسلام میگوید یک ساعت تفکر از هزار سال عبادت بالاتر است؛ و همچنین در اسلام بسیار بر تعقل تأکید شده و آن را از نشانههای دین دانستهاند. برخلاف مسیحیت که به خاطر ورود جعلیات به کلیسای مسیحی تعقل را برخلاف تدین میداند. ما بهعنوان یک مسلمان مرتب انسانها را به تعقل و تفکر دعوت مینماییم؛ و در غرب به خاطر اینکه جلوی این تفکر را بگیرند بهشدت در جامعه اسلامستیزی میکنند.
ولی مخالفین میگویند اسلام از دید شما حق است و ما آن را قبول نداریم. آیا کسی که میگوید بنده اسلام را قبول ندارم باید آزادی بیان داشته باشد؟ امام میفرمایند بله آزادند به شرطی که برخلاف حکومت اسلامی حرکتی نکنند و به دنبال سرنگونی حکومت اسلامی نباشند.
قانون اساسی ما به رفراندوم گذاشتهشده و مردم به آن رأی دادهاند ولی برخی در مخالفت با آن نظر میدهند. ما، تحت تأثیر برخی شعارهای بهاصطلاح آزادی قرار نمیگیریم که بخواهیم اصل اسلام را به خطر بیندازیم. حتی اگر اکثریت برخلاف اسلام گردند ما همانند حضرت ابراهیم که در جامعهی کاملاً بتپرست بتشکنی کردند رفتار میکنیم.
برخی اشخاص حتی در مذهبیون دیده میشود که به مباحث اسلامی ایراد وارد میکنند و طوری صحبت میکنند که بیشتر از خدا میفهمند؛ و ادعا میکنند اگر ما بودیم برخی آیات قرآن را طوری دیگر میگفتیم. برخی میگویند که مثلاً سلمان رشدی دلش خواسته عقیدهاش را بیان کند و امام به چه حقی خون او را مباح دانسته و قاتل وی را در صورت کشته شدن شهید میداند. زمانی که بنده سفیر ایران در استرالیا بودم وزیر خارجه آنجا از بنده خواست که در مورد حکم سلمان رشدی کاری انجام دهم. بنده به ایشان گفتم چنین چیزی امکان ندارد چون حکم خداست. به نظر بنده اینیک فتوا نبوده و بلکه یک حکم بوده است. برخی میگفتند وی نقد کرده و ما هم باید نقد کنیم و میخواستند حکم ارتداد در اسلام را زیر سؤال ببرند.
به نظر بنده کمونیستها هم آزادند تا عقاید خود را بیان کنند ولی نمیتوانند عقاید اسلامی را زیر سؤال ببرند؛ و در مورد انتخابات بنده معتقدم کسی میتواند پست سیاسی در جمهوری اسلامی بگیرد که اعتقاد و التزام عملی به اسلام داشته باشد. بهاستثنای نمایندگان اقلیتهای مذهبی که مراتب آن در قانون آمده است
.
ژست روشنفکری گرفتن ساده است و غربیها هم از آن استقبال میکنند. در مورد خانم خالقی نیز در زمان تبلیغات رقبا نمیتوانستند وی را تخریب کنند. ولی پس از انتخابات زمانی که مشخص گردید کسی که با پرچم حجاب و پژوهشگر قرآنی وارد انتخابات شده چندین مرتبه در خارج از کشور و در مجامع عمومی بدون حجاب حاضرشده و اعتقاد و التزامی به اسلام ندارد. به همین خاطر شورای نگهبان وی را رد صلاحیت کرد. با توجه به اینکه آقای مطهری معتقد است شورای نگهبان حق رد صلاحیت نداشته و باید اعتبارنامه وی در مجلس بررسی میگردیده سؤال بنده از ایشان این است که اگر چنین میشد رأی شما به اعتبارنامه ایشان چه بود؟
مطهری: طبق قانون پس از رأی مردم اگر اسنادی پیدا شود که اعتبار یک نماینده را زیر سؤال ببرد این اسناد باید وارد مجلس شود و مجلس به اعتبارنامه وی رأی بدهد و بنده در این مسئله به شورای نگهبان انتقاد دارم.
قدیری: بنده یک سؤال واضح از شما کردم لطفاً جواب بنده را بدهید. (در این حضار نیز از آقای مطهری خواستند جواب سؤال را بدهد)
مطهری: با توجه به اینکه ایشان سهها در چند مورد حجابش را رعایت نکرده و ممکن است توبه کرده باشد با توجه به بافت اسلامی بنده به ایشان رأی مثبت میدادم.
قدیری: یعنی اگر الآن گلشیفته فراهانی هم بیاید و بگوید من توبه کردم آیا میتواند نماینده مجلس باشد؟
مطهری: بله ایشان هم اگر ابراز پشیمانی کند و میتواند برگردد و توبه کند. خانمی نزد حضرت علی رفت و گفت که بنده زنا کردهام ولی حضرت علی به خاطر اینکه نمیخواستند وی را مجازات کنند به او گفتند که اشتباه میکنی.
قدیری: بله حضرت علی وی را بخشیدند ولی به چنین شخصی اجازهی اینکه مثلاً قاضی شود که ندادند. چنین فردی میتواند توبه کند و توبهاش قبول است ولی نمیتواند یک پست سیاسی مثل نمایندگی مجلس بگیرد. ضمن اینکه تفسیر قانون اساسی در چنین مواردی با شورای نگهبان است.
مطهری: خیر با مجلس است.
قدیری: آقای مطهری اگر کسی با مدرک فوقلیسانس جعلی وارد انتخابات گردد و بعد مشخص گردد که وی دیپلم داشته آیا میتواند که نماینده مجلس شود؟ خانم خالقی که با تابلوی حجاب و پژوهشگر قرآنی وارد انتخابات شده و بعد مشخص گردیده که وی اعتقاد و التزامی به حجاب ندارد چون همحزبی شماست باید تائید گردد؟ عکسهای ایشان شخصی و خانگی نبوده بلکه در مجامع عمومی بوده است. اگر شهید مطهری هم زنده بودند نظر ایشان با نظر آیت اله جنتی برابر بود.
مطهری: خیر، درست است که آیت اله جنتی شاگرد مکتب شهید مطهری بوده ولی نظرات ایشان کاملاً باهم متفاوت است.
قدیری: آقای مطهری نیاز جنسی را حق ازدواج دانست. آیا یک نفر میتواند بگوید بنده میخواهم نیاز خود را با ازدواج همجنسی برطرف کنم؟ درنهایت آیا ملاک اسلام است یا اکثریت؟
مجری: برای کاندیدا شدن در انتخابات حدود آزادی چیست؟
قدیری: در سال ۸۴ بنده مناظرهای با آقای سحرخیز نماینده آقای معین داشتم. ایشان به نقل از آقای تاجزاده میگفت آزادی برای همه است. حتی خفاش شب هم میتواند کاندید شود و مردم آزادند انتخاب کنند. بنده در جواب گفتم این حرف داخلش فساد است؛ مثلاً سناتورهای آمریکا که بسیار هم عاقل هستند جدیداً رابطه با حیوان را آزادکردهاند. اگر اسلام نباشد ما هم به چنین مرحلهای میرسیم. نمیشود هر فردی تفسیر خود را از اسلام بیان کند. اسلام باید توسط آقایانی همچون شهید مطهری تفسیر گردد و نه توسط آقازادهها. عقاید هر شخصی میتواند بیان شود ولی در چارچوب تعیینشده.
مطهری: عقیدهای که از روی فکر باشد آزاد است حتی کمونیست و داعشی اگر عقیدهشان بر مبنای تفکر باشد میتوانند نظر خود را بیان کنند. مرز آزادی بیان اقدام عملی بر ضد حکومت است. حتی رهبری دریکی از سخنرانیهایشان فرمودند انتقاد از بنده نیز آزاد است و نظر مخالف نظر بنده نیز آزاد است. اینکه میگویید مدرک فوقلیسانس جعلی ٬ در چنین شرایطی مجلس باید تصمیم بگیرد. در مورد شرایط کاندیدا هم نمیتوان گفت چون فلانی نماز نخوانده یا عکس بدون حجاب دارد و یا در ستاد موسوی بوده نمیتواند کاندید شود. شورای نگهبان طوری نظارت استصوابی را گسترش داده که بیم آن میرود روزی در حال سخنرانی رئیس مجلس به وی بگویند مدرکی از شما بهدستآمده که شرب خمر کردهاید و وی را به پائین بکشند.
قدیری: آیا به نظر شما اگر مشخص گردد که رئیس مجلس شرب خمر کرده نباید وی را به پائین کشید؟ در مورد حکم حصر نیز که میگویید باید دادگاه حکم دهد باید بگویم پیامبر اسلام در زمان فتح مکه فرمان قتل ۱۰ نفر اغتشاشگر را دادند. بله کسانی که قبل از انتخابات در ستاد موسوی بودند نباید رد صلاحیت شوند چون تخلفی نکردهاند ولی زمانی که انتخابات برگزار شد و افرادی به بهانه تقلب جامعه را به اغتشاش کشاندند اینها مجرماند. خانم کلینتون در صحبتهای خود گفته ماقبل از اتفاقات ۸۸ بسیار به توافق با دولت وقت نزدیک شده بودیم ولی پس از اغتشاشات به براندازی حکومت امیدوار شدیم و بهجای توافق تحریمها را تشدید کردیم. همان آقازادهای که به خاطر جرائم اقتصادی و سیاسی الآن در زندان است و اگر آقازاده نبود اعدام میشد در لندن دیدارهایی در جهت افزایش تحریمها داشته است. آقایان با اغتشاشات و گرا دادن به دشمن باعث تشدید تحریمها شدند و سپس ادعا کردند تقصیر دولت وقت است؛ و با وعده حل مشکلات در ۱۰۰ روز با لبخند و مذاکره در انتخابات پیروز شدند. بارها به آقای موسوی گفته شد اگر در مورد تقلب مدرکی داری ارائه بده و هرکدام از صندوقها را که شما بگویی بازشماری میکنیم. ولی وی قبول نکرد؛ و تنها هدف او براندازی بود. ایشان اگر محاکمه شوند به علت کودتا علیه رأی مردم و فتنه علیه نظام کمترین حکمشان اعدام است و این لطف نظام است که این دو محاکمه نمیشوند. ولی موسوی انتظار دارد که بگذارند به تلویزیون بیاید و حرفهایی بزند که مثل داعش امنیت کشور را به خطر بیندازد. سید حسن خمینی در مصاحبه تلویزیونی از ممنوعالتصویری خاتمی انتقاد کرده ٬ کسی که ۸ سال دم از آزادی و دموکراسی میزد در انتخابات ۸۸ برخلاف دموکراسی قبل از اعلام نتایج به موسوی تبریک گفت. دموکراسی زمانی است که به آرا احترام بگذاریم؛ وگرنه قبل از انتخابات همه میگویند ما پیروزیم همانطور که کواکبیان تصور میکرد در انتخابات رئیس مجلس پیروز است ولی ۱۱ رأی آورد
.
مطهری: بنده از برگزارکنندگان این جلسه گلهمندم چون هم موضوع و هم طرف مناظره عوضشدهاند؛ و اگر بنده میدانستم آقای قدیری ابیانه میآید نمیآمدم و بنده باکسی مناظره میکنم که حرف از منطق بزند درحالیکه آقای قدیری افکاری مشوش دارد.
قدیری: اینکه بنده در مورد آقای موسوی صحبت کردم به خاطر این بود که ابتدا شما به این موضوع اشاره کردید و بنده جواب شمارا دادم. در ضمن قبل از مناظره به برگزارکنندگان گفتم که به شما بگویند بنده میآیم و اگر شما قبول نکردید بنده نیایم. در ضمن سابقه و تحصیلات بنده از شما بالاتر است و تمامی حرفهای بنده منطقی و مستدل بود.
مطهری: حصر رویه غلطی است. چه حصر آقای منتظری و چه حصر فعلی. آیت اله منتظری گفت رهبری را قبول دارم ولی ایشان وارد مرجعیت نشوند و ایشان را حصر کردند. درحالیکه خود رهبری هم در آن زمان ادعای مرجعیت نداشت. در قضیه ۸۸ نیز تا زمانی که کشور در آشوب بود حصر توجیه داشت ولی حالا حصر چه توجیهی دارد؟ ادامهی حصر غیرقانونی است و باید برای آقایان موسوی و کروبی دادگاه تشکیل شود و به آنها وکیل بدهیم و اجازه دفاع بدهیم و در ضمن بقیه مقصرین فتنه ازجمله احمدینژاد و سپاه هم باید محاکمه شوند. در مورد تشدید تحریمها نیز بنده معتقدم اغتشاشات در آن مؤثر بوده ولی همه در ایجاد اغتشاشات تأثیرگذار بودهاند و نمیتوان صرفاً ۲ نفر را سیبل کرد. مردمی که واقعاً تصور میکردند تقلب شده به خیابانها آمدند و بهجای توجیه شدن باتوم خوردند. چرا شما میترسید آقایان موسوی و کروبی بیایند و حرفشان را بزنند. شما از ترستان ایشان را حصر نمودهاید.
قدیری: ایشان باید از راه قانونی اعتراض میکردند. چقدر به ایشان گفته شد که اگر بخواهید صندوقها بازشماری میشود. ولی وی قبول نکرد چون میدانست تقلب نشده و بهجای تمکین به آرای مردم به دنبال دیکتاتوری بود و بعدها طبق اسناد ویکی لیکس و اظهارات مقامات خارجی مشخص شد که تقلب بهانهای بوده برای براندازی حکومت. بله مردمفریب خوردند و تصور کردند چون موسوی در تهران رأی بیشتری داشته پس در کل کشور نیز اینچنین بوده است. ولی چه کسانی مردم را فریب دادند؟ اینکه شما میگویید هر عقیدهی بر مبنای عقل آزاد است و باید به آن تمکین کرد آیا همجنسگرایان٬ داعشیها و … ادعا میکنند عقایدشان بر مبنای تعقل نیست؟ ما تنها تفکر اسلام را قبول داریم و به آن افتخار میکنیم.
مطهری: مردم آزادند اعتراض کنند و نباید با باتوم از آنها استقبال میشد.
قدیری: بله آزادند ولی به شرط داشتن مجوز و اغتشاش نکردن
مطهری: به نظر شما عقیدهای که بر مبنای عقل است میتواند در ایران نظرش را بیان کند؟
قدیری: بله ولی به گفته شهید مطهری در صورت وجود یک نخبه اسلامی مثل خود ایشان در آن جلسه. آیا با منطق شما بهاییت هم میتواند آزادی بیان داشته باشد؟
مطهری: خیر بهاییت مبنای عقلی ندارد.
قدیری: ولی خودشان میگویند دین ما الهی و بر مبنای تعقل است.
در ادامهیکی از حضار از آقای قدیری پرسید که با ظهور فرقههایی همچون بهاییت علمای اسلام نیازی به بازنگری و مطالعه ندارند؟ که ایشان پاسخ داد بله در این موارد در حوزه علمیه قم مطالعه و پژوهش صورت میگیرد و حتی با افرادی از این فرقهها باهدف هدایت مباحثه صورت میگیرد. ولی تریبون در اختیار ایشان قرار نمیگیرد. البته کرسیهای آزاداندیشی با حضور نماینده ایشان و یک نخبه اسلامی میتواند برگزار گردد.
در پایان زمانی که یکی از حضار آزادی از دیدگاه آقای مطهری را فساد برانگیز و مخالف نظرات شهید مطهری دانست آقای مطهری از مجری برنامه خواست ختم جلسه را اعلام کند و درحالیکه بسیاری از حضار از ایشان سؤال داشتند از در پشتی جلسه را ترک نمود.
ان شاءالله در روزهای آتی و در متنی دیگر به سؤالات پاسخ ندادهی حضار بپردازیم
*رویش نیوز
شهید مطهری منزلتی دارد که حفظ آن تکلیفی دینی و انقلابی است
اما علی مطهری به یک مدرک تحصیلی چنان مزلت پدر را می شکند که دشمنانش نمی توانند
یکی نیستت به این مرد مواضع اسلام را حالی کند
نامبرده هر آنچه را که توهم یدا کرده به اسلام و انقلاب می جسباد