ایران در غرب آسیا به خاطر شرایط سیاسی، اقتصادی و جغرافیایی خود از اهمیت ویژه برخوردار است به همین خاطر با توجه زیادی از سوی کشورهای منطقه و فرامنطقه روبرو است.
به گزارش شهدای ایران به نقل از میزان، با پیروزی انقلاب اسلامی اهمیت و حساسیت ایران دو چندان شد چرا که تاکنون منطقه انقلابی به مانند انقلاب اسلامی را به خود ندیده بود.
انقلاب اسلامی ایران در منطقه به گونه ای پیش رفت که باعث شد پس از 38 سال، تأثیرآن بر روی مردم کشورهای مسلمان ظاهر شود بدون این که برای این منظور اقدامی از خود داشته باشد یا بخواهد برای آن کاری انجام یا دخالتی صورت دهد.
گرچه برای ایران هراسی و ایران ستیزی، به جمهوری اسلامی ایران اتهام دخالت در امور کشورهای منطقه وارد می شود، اما این تنها یک ادعا و اتهام بی سند و مدرک است و هیچ دخالتی از سوی ایران در امور کشورها وجود ندارد.
ایران نیازی به دخالت درامور دیگران ندارد، چرا که تأثیر و نفوذ انقلاب اسلامی تأثیر بر تفکر و اندیشه و قلب مردم جهان اسلام است که باعث شده دشمنان منطقه ای و فرامنطقه ای ایران را نگران سازد.
البته این نگرانی های سران کشورهای مرتجع منطقه غرب آسیا، به جاست چرا که آنها نگران آینده حکومت و قدرت خود هستند. سران عرب تنها به ماندن بر سر قدرت می اندیشند و مسلمانان و جهان اسلام برای آنها مفهومی ندارد. حاکمان این کشورها حتی آرمان فلسطین را از یاد برده اند.
در رأس این رژیم ها، سران سعودی پیشقراول است. آنها خود را بزرگ اعراب می دانند به همین خاطر هر گونه تغییر و تحول در میان کشورهای عربی نه تنها با توجه ویژه آنها همراه است بلکه تصمیم گیری و تصمیم سازی را هم وظایف خود می دانند.
دخالت های مستقیم و آشکار عربستان سعودی در امور داخلی کشورهای عربی منطقه در شرایط کنونی افزایش هم یافته است، دلیل آن هم جلوگیری از تأثیری است که انقلاب اسلامی بر افکار مردم مسلمان منطقه گذاشته است.
این که اکنون گفته می شود درگیری های منطقه ای ریشه در رقابت بین ایران و عربستان دارد، بهانه ای برای مقصر جلوه دادن ایران است نه عربستان.
سران سعودی هم اکنون در امور داخلی کشورهای مسلمان دخالت مستقیم دارند، رقابتی میان تهران و ریاض در کار نیست بلکه دشمنی آل سعود با جمهوری اسلامی ایران است که درمنطقه جریان دارد و اگر قرار است کشوری مهار شود، آن عربستان سعودی است.
تنها اشاره ای کوتاه به اقدامات مخرب و تنش آفرین سعودی ها در منطقه نشان می دهد آل سعود است که با دشمنی های خود منطقه را با بحران جدی روبرو ساخته است.
سران سعودی، همراستا با اهداف آمریکا و رژیم اسرائیل در منطقه، به دخالت در کشوری پرداختند که سال هاست خط مقدم جبهه مقاومت بوده است.
سوریه با دخالت و فتنه گری آمریکا و رژیم سعودی با بحران روبرو شد و 5 سال است که دخالت های مستقیم سعودی ها در امور داخلی این کشور، حمایت از تروریست های تکفیری، ارسال سلاح و دیگر کمک ها به تروریست ها، فشارهای سیاسی بر دولت و ملت سوریه، کارشکنی در روند مذاکرات صلح سوریه بخشی از اقدامات خرابکارانه آل سعود در منطقه است.
حملات جنایتکارانه سعودی ها به یمن و بمباران مردم مظلوم و بی دفاع این کشور، یکی دیگر از دخالت های مستقیم سعودی ها در کشورهای مسلمان منطقه است.بیش از یک سال از حمله نظامی عربستان به یمن می گذرد و تاکنون ده ها هزار نفر از مردم این کشور به شهادت رسیده با مجروح شده اند. شرایط بسیار وخیمی در یمن حاکم گشته به گونه ای که مردم از کمبود مواد عذایی، دارو و تجهیزان پزشکی رنج می برند.
مردم یمن در یک فرایند دموکراتیک برای آینده کشورشان تصمیم گرفتند اما این تصمیم برای آل سعود خوشایند نبود.
به گوشه ای دیگر از مداخلات سعودی ها در منطقه نگاه کنیم به بحرین می رسیم.
مردم این کشور خواهان نقش آفرینی خود با بهره گیری از دموکراسی و مردم سالاری هستند، اما نوع حکومت این کشور اجازه چنین نقش آفرینی را نمی دهد، حمایت آل سعود از آل خلیفه و حضور نیروهای سرکوبگر ارتش سعودی در بحرین نشان از دخالت مستقیم آن در این کشور است.
اگر قرار است منطقه غرب آسیا روی امنیت و آرامش را ببیند تنها کافی است که اقدامات آل سعود مهار شود آنگاه شاهد منطقه ای بدون بحران و تنش خواهیم بود.
و البته در این میان، سیاست های آمریکا نقش اصلی را در منطقه بازی می کند، وجود چنین شرایطی در غرب آسیا با هدایت آمریکا و اجرای سعودی ها است که باعث شده وضعیت بحرانی شود.
عراق نیز از گزند دخالت های سعودی ها در امان نیست. این کشور هم چند سالی است درگیر گروه های تروریستی تفکیری است که از حمایت های گسترده سعودی ها برخوردارند.
اما ایران تاکنون سیاست مدارا را در پیش گرفته که اگر این سیاست مدارا ادامه نمی یافت، شرایط حاکم میان دو کشور به گونه دیگری رقم می خورد. رفتارهای سران سعودی به گونه ای است که ثابت می کند در تلاش برای ایجاد تنش های جدی تر با ایران هستند.
هیچ نشانه ای از سوی سران سعودی برای بهبود بخشیدن به اوضاع منطقه و رابطه با ایران دیده نمی شود بلکه همه اقدامات برای وخیم تر شدن شرایط غرب آسیا و تشدید بحران است.
اگر حکام سعودی سعی داشتند تا اندکی از تنش های خود را با ایران بکاهند، بهترین اقدام آنها فراهم کردن شرایط سفر زائران ایران در زمان حج تمتع به عربستان بود، که البته این موضوع هم با کارشکنی های سعودی منتفی شد.
این اتفاق خوبی است که سازمان ملل سرانجام پس از 15 ماه از حملات سعودی ها به یمن این کشور و کشورهای متحد او در حمله به یمن را در فهرست سیاه خود قرار داد، اما کافی نیست، چنین واکنشی پس از 15 ماه از ارتکاب جنایات دنباله دار، بسیار ناچیز و بی تأثیر است.
عربستان گرچه سعی دارد ایران را با فضا سازی تحت فشار قرار دهد و همچنان موج رسانه ای خود را در منطقه علیه ایران حفظ کند، اما سیاست ایران باعث شده است تا عربستان شکست های زیادی را تجربه کند. هم در عرصه سیاسی، هم در عرصه میدانی تحولات منطقه به ویژه سوریه و عراق هم در عرصه بین المللی.
به این ترتیب عربستانی ها نه تنها از تنش ها نمی کاهند بلکه دراندیشه اقدامات بیشتری علیه ایران هستند. اما آن هنگام دور نیست که سعودی ها دست نیاز خود را به سوی ایران دراز کنند.
انقلاب اسلامی ایران در منطقه به گونه ای پیش رفت که باعث شد پس از 38 سال، تأثیرآن بر روی مردم کشورهای مسلمان ظاهر شود بدون این که برای این منظور اقدامی از خود داشته باشد یا بخواهد برای آن کاری انجام یا دخالتی صورت دهد.
گرچه برای ایران هراسی و ایران ستیزی، به جمهوری اسلامی ایران اتهام دخالت در امور کشورهای منطقه وارد می شود، اما این تنها یک ادعا و اتهام بی سند و مدرک است و هیچ دخالتی از سوی ایران در امور کشورها وجود ندارد.
ایران نیازی به دخالت درامور دیگران ندارد، چرا که تأثیر و نفوذ انقلاب اسلامی تأثیر بر تفکر و اندیشه و قلب مردم جهان اسلام است که باعث شده دشمنان منطقه ای و فرامنطقه ای ایران را نگران سازد.
البته این نگرانی های سران کشورهای مرتجع منطقه غرب آسیا، به جاست چرا که آنها نگران آینده حکومت و قدرت خود هستند. سران عرب تنها به ماندن بر سر قدرت می اندیشند و مسلمانان و جهان اسلام برای آنها مفهومی ندارد. حاکمان این کشورها حتی آرمان فلسطین را از یاد برده اند.
در رأس این رژیم ها، سران سعودی پیشقراول است. آنها خود را بزرگ اعراب می دانند به همین خاطر هر گونه تغییر و تحول در میان کشورهای عربی نه تنها با توجه ویژه آنها همراه است بلکه تصمیم گیری و تصمیم سازی را هم وظایف خود می دانند.
دخالت های مستقیم و آشکار عربستان سعودی در امور داخلی کشورهای عربی منطقه در شرایط کنونی افزایش هم یافته است، دلیل آن هم جلوگیری از تأثیری است که انقلاب اسلامی بر افکار مردم مسلمان منطقه گذاشته است.
این که اکنون گفته می شود درگیری های منطقه ای ریشه در رقابت بین ایران و عربستان دارد، بهانه ای برای مقصر جلوه دادن ایران است نه عربستان.
سران سعودی هم اکنون در امور داخلی کشورهای مسلمان دخالت مستقیم دارند، رقابتی میان تهران و ریاض در کار نیست بلکه دشمنی آل سعود با جمهوری اسلامی ایران است که درمنطقه جریان دارد و اگر قرار است کشوری مهار شود، آن عربستان سعودی است.
تنها اشاره ای کوتاه به اقدامات مخرب و تنش آفرین سعودی ها در منطقه نشان می دهد آل سعود است که با دشمنی های خود منطقه را با بحران جدی روبرو ساخته است.
سران سعودی، همراستا با اهداف آمریکا و رژیم اسرائیل در منطقه، به دخالت در کشوری پرداختند که سال هاست خط مقدم جبهه مقاومت بوده است.
سوریه با دخالت و فتنه گری آمریکا و رژیم سعودی با بحران روبرو شد و 5 سال است که دخالت های مستقیم سعودی ها در امور داخلی این کشور، حمایت از تروریست های تکفیری، ارسال سلاح و دیگر کمک ها به تروریست ها، فشارهای سیاسی بر دولت و ملت سوریه، کارشکنی در روند مذاکرات صلح سوریه بخشی از اقدامات خرابکارانه آل سعود در منطقه است.
حملات جنایتکارانه سعودی ها به یمن و بمباران مردم مظلوم و بی دفاع این کشور، یکی دیگر از دخالت های مستقیم سعودی ها در کشورهای مسلمان منطقه است.بیش از یک سال از حمله نظامی عربستان به یمن می گذرد و تاکنون ده ها هزار نفر از مردم این کشور به شهادت رسیده با مجروح شده اند. شرایط بسیار وخیمی در یمن حاکم گشته به گونه ای که مردم از کمبود مواد عذایی، دارو و تجهیزان پزشکی رنج می برند.
مردم یمن در یک فرایند دموکراتیک برای آینده کشورشان تصمیم گرفتند اما این تصمیم برای آل سعود خوشایند نبود.
به گوشه ای دیگر از مداخلات سعودی ها در منطقه نگاه کنیم به بحرین می رسیم.
مردم این کشور خواهان نقش آفرینی خود با بهره گیری از دموکراسی و مردم سالاری هستند، اما نوع حکومت این کشور اجازه چنین نقش آفرینی را نمی دهد، حمایت آل سعود از آل خلیفه و حضور نیروهای سرکوبگر ارتش سعودی در بحرین نشان از دخالت مستقیم آن در این کشور است.
اگر قرار است منطقه غرب آسیا روی امنیت و آرامش را ببیند تنها کافی است که اقدامات آل سعود مهار شود آنگاه شاهد منطقه ای بدون بحران و تنش خواهیم بود.
و البته در این میان، سیاست های آمریکا نقش اصلی را در منطقه بازی می کند، وجود چنین شرایطی در غرب آسیا با هدایت آمریکا و اجرای سعودی ها است که باعث شده وضعیت بحرانی شود.
عراق نیز از گزند دخالت های سعودی ها در امان نیست. این کشور هم چند سالی است درگیر گروه های تروریستی تفکیری است که از حمایت های گسترده سعودی ها برخوردارند.
اما ایران تاکنون سیاست مدارا را در پیش گرفته که اگر این سیاست مدارا ادامه نمی یافت، شرایط حاکم میان دو کشور به گونه دیگری رقم می خورد. رفتارهای سران سعودی به گونه ای است که ثابت می کند در تلاش برای ایجاد تنش های جدی تر با ایران هستند.
هیچ نشانه ای از سوی سران سعودی برای بهبود بخشیدن به اوضاع منطقه و رابطه با ایران دیده نمی شود بلکه همه اقدامات برای وخیم تر شدن شرایط غرب آسیا و تشدید بحران است.
اگر حکام سعودی سعی داشتند تا اندکی از تنش های خود را با ایران بکاهند، بهترین اقدام آنها فراهم کردن شرایط سفر زائران ایران در زمان حج تمتع به عربستان بود، که البته این موضوع هم با کارشکنی های سعودی منتفی شد.
این اتفاق خوبی است که سازمان ملل سرانجام پس از 15 ماه از حملات سعودی ها به یمن این کشور و کشورهای متحد او در حمله به یمن را در فهرست سیاه خود قرار داد، اما کافی نیست، چنین واکنشی پس از 15 ماه از ارتکاب جنایات دنباله دار، بسیار ناچیز و بی تأثیر است.
عربستان گرچه سعی دارد ایران را با فضا سازی تحت فشار قرار دهد و همچنان موج رسانه ای خود را در منطقه علیه ایران حفظ کند، اما سیاست ایران باعث شده است تا عربستان شکست های زیادی را تجربه کند. هم در عرصه سیاسی، هم در عرصه میدانی تحولات منطقه به ویژه سوریه و عراق هم در عرصه بین المللی.
به این ترتیب عربستانی ها نه تنها از تنش ها نمی کاهند بلکه دراندیشه اقدامات بیشتری علیه ایران هستند. اما آن هنگام دور نیست که سعودی ها دست نیاز خود را به سوی ایران دراز کنند.