به گزارش شهدای ایران، متن گفتگوی غلامحسین کرباسچی با روزنامه "اعتماد" به این شرح است:
پیروز اصلی انتخابات دیروز چه جریانی بود؟ با این ترکیب از هیات رییسه میتوان این ادعا را قبول کرد که اصولگرایان با انسجام بیشتری توانستند بر اصلاحطلبان فایق شوند؟
از زمان آغاز فعالیتهای انتخاباتی، هدف اصلاحطلبان برای حضور در مجلس دهم، حذف نیروهای افراطی بود. هدفی که با اعتماد و پشتوانه مردمی، با وجود همه مشکلات و رد صلاحیتهایی که جریان اصلاحات به خود دید، نهایتا منجر به ورود تعداد قابل توجهی نیروهای غیرافراطی به بهارستان شد تا ترکیبی از اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل را بر کرسیهای پارلمان بنشاند. این هدف و مقصود اصلی جریان اصلاحات بود و خوشبختانه بیش از دو سوم نمایندگان تغییرکردند. قراری بر این مبنا شکل نگرفت که ریاست مجلس نیز از آن اصلاحطلبان شود. چرا که این مساله داخلی مجلس و تحت تاثیر عوامل متعددی است.
پس چگونه اصلاحطلبان به این فکر افتادند که وارد رقابت ریاست شوند؟
گفتم؛ نگاه اصلاحطلبان به مجلس دهم، نگاه حداقلی بود. اینکه چگونه موضوع ریاست به سرمان زد واقعا جای تعجب دارد.
فکر نمیکنید آماری که از اعضای فراکسیون امید اعلام میشد برخی چهرههای اصلاحطلب را به این باور رساند که میتوانند برای حضور در هیات رییسه اعلام آمادگی کنند؟
این امر به اشتباه به باور برخی از اصلاحطلبان نشست. اعضای منتخب لیست امید که متجاوز از صد و شصت نفرند الزاما عضو فراکسیون امید نیستند اعضای فراکسیون هم الزاما در صحن علنی و رأی مخفی یکپارچه نیستند.
اما آرای دیروز نمایندگان مجلس به علی لاریجانی برای رسیدن به کرسی ریاست، این سوال را در ذهن بسیاری از اصلاحطلبان و حامیان آنان مطرح میکند که چگونه نمایندگانی که در فهرست امید جای گرفتهاند، آرای خود را در سبد یک اصولگرا ریختهاند؟
برای پاسخ به این سوال باید به صورت شفاف توضیح داد که آنچه تعیینکننده تعداد آرای رییس مجلس و همچنین نواب و سایر اعضای هیات رییسه است، یک انگیزه نیست. خیلی از آرا، سیاسی و فراکسیونی است اما مسائل دیگری مثل بحثهای قومیتی و انگیزههای مدیریتی و تجربهها و... نیز موثر است. ازطرفی توجه کنیم که همه افراد لیست امید که مورد حمایت چهرههای مطرح اصلاحطلبان هستند در فراکسیون امید حضور ندارند. در فهرست امید تعداد زیادی نیروهای معتدل اصولگرا جای گرفته بودند که ازجمله خود آقای لاریجانی بود. نباید به اشتباه پس از پیروزی، همه را به عنوان اعضای فراکسیون امید تصورکرد. اگر اسم این فراکسیون به عنوان حامیان دولت مطرح میشد و به طور معقول و منطقی بر سر ریاست مذاکره صورت میگرفت، هرچند باز هم احتمال ریاست علی لاریجانی بیشتر بود اما در نایبرییسی و انتخاب اعضای هیاترییسه میتوانستیم امتیازهای بیشتری به دست آوریم.
اشتباه اصلاحطلبان را در انتخابات دیروز در چه میدانید؟ فکر میکنید برای به دست آوردن هیاترییسه باید چه میکردند؟
تاکید میکنم که لیست امید در حالی برنده انتخابات شده که شعار حذف افراطیون را سر داده بود و همین نیز حداقل خواستههای آنان بود. در این میان که برخی معتدلان لیست امید از سایه اصلاحطلبان خارج شدند و زیر سایه مجموعه نیروهای دیگر قرار گرفتند، در اردوگاه اصلاحات دوستان ما با وزنکشی اشتباه بزرگی را رقم زدند. باید در این میان کسی به عنوان کاندیدای ریاست مطرح میشد که یا با شخصیت کاریزماتیک خود بتواند نیروهای مختلف را به دور خود جمع کند یا ازعوامل و عناوین کمهزینهتری برای رایآوری استفاده میکرد. کاری که شاید بتوان گفت از مسعود پزشکیان و حتی علی مطهری به خوبی بر میآمد.
چرا معتقدید که مطرح شدن نام محمدرضا عارف برای ریاست مجلس، اشتباه بود؟
جواب این سوال را میتوان از آرای پزشکیان دریافت. واقعا چگونه پزشکیان برای نایبرییسی ١٥٣ رای را از آن خود کرد؟ این امر تنها به دلیل شخصیت او تحقق یافت. راه دوری نرویم. سخنرانیهای طی چهار سال گذشته مسعود پزشکیان که زیر فشار تندروها و نگاههای خصمانه افراطیون انجام میشد را اگر مقابل هر مستقلی قرار دهیم، تایید خواهد کرد که تا چه حدی در مسیر اهداف و آرمانهای اصلاحات حرکت میکرد. بنابراین میتوان گفت که برای تصدی پست ریاست باید به جاذبههای شخصیتی افراد هم نگاه میشد. ای کاش فراکسیون امید با نام فراکسیون حامیان دولت شکل میگرفت. تصمیمی که یقینا معادلات دیگری را برای دیروز مجلس رقم میزد.