در شرایط خطیر کنونی مسئولین جمهوری اسلامی باید با اقناع نخست وزیر، وی را به صدور دستور بازگشت نیروهای حشد شعبی به بغداد مجاب کنند. هر چند ورود نیروهای حشد شعبی به بغداد میتواند زمینه افزوده شدن تنش را فراهم سازد، اما به نظر میرسد...
شهدای ایران: مقتدی صدر روز جمعه ۷ اسفند ۱۳۹۴، در جریان تظاهرات حامیانش در میدان التحریر بغداد، به سخنرانی پرداخت و تهدید کرد: «امروز ما بر دروازههای منطقه سبز ایستاده ایم و فردا مردم برای اعاده حقوق خود از احزاب ستمگر وارد آن خواهند شد. هرکسی وابسته به دولت است و به صدای شما گوش نمی دهد محکوم به سقوط است. دولت مردم را در جنگ با مرگ و ترس از گرسنگی و بیکاری و فساد رها کرده است. اگر اصلاحات به نتیجه نرسد مردم منطقه سبز را خراب خواهند کرد.»
آغاز کُنش
روز جمعه دهم اردیبهشت ۱۳۹۵، یعنی ۲ ماه بعد از تهدید اولیه مقتدی، در حالی که پارلمان عراق به منظور رای گیری برای وزرای تکنوکراتِ پیشنهادیِ نخست وزیر، روز ۱۱ اردیبهشت را تعیین وقت نموده بود، کاظم العیساوی، رئیس امنیتی جریان صدر هشدار داد که مردم اراده خود را تحمیل خواهند کرد و فردا روز موعود آن است. به موازات این، شبکههای اجتماعی منتسب به جریان صدر نیز پروپاگاندای روانیِ خود را با این شعار آغاز کردند که پشت منطقه سبز هستیم و به زودی سرازیر خواهیم شد.
تعویق رای گیری
روز شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۵، فراکسیون احرار وابسته به جریان صدر (۳۴ نماینده) و فراکسیون اتحاد کردستان (۶۲ نماینده) شرکت در رای گیری را تحریم کردند. بهانه جریان صدر برای این اقدام، صبر بیشتر برای تکمیل فهرست وزرای تکنوکرات توسط عبادی، برای پایان دادن به سهمیه بندی حزبی بود ، زیرا وقت رای گیری تنها برای انتخاب ۵ وزیرِ نفت، حمل و نقل، عمران و صنایع تعیین شده بود. البته دلیل کُردها برای عدم شرکت در رای گیری نیز اعتراض به هر گونه دستکاری در ترکیب وزرای کُرد کابینه بود. با این وصف و در حالی که براساس پروتکل امنیتی به مناسبت ایام شهادت امام موسی کاظم جادههای منتهی به بغداد بسته بود، بخشی از نمایندگان، ایام تعطیل را در حوزه نمایندگیِ خود سپری میکردند و در نتیجه سلیم جبوری رئیس پارلمان، رای گیری برای تغییر کابینه را به دلیل عدم تشکیل حد نصاب تا روز ۲۱ اردیبهشت به تعویق انداخت.
انتظار برای انقلاب کبیر
همان روز و پس از تعویق جلسه رای گیری، مقتدی صدر نیز با ترتیب یک کنفرانس خبری در منزل مسکونی اش در نجف، از توقف کلیه فعالیتهای سیاسی جریان صدر به مدّت ۲ ماه خبر داد و نام اعتکاف سیاسی بر آن نهاد. او در این کنفرانس خبری که از تلویزیون پخش میشد طی اظهارات عجیبی که حکایت از آغاز دوره جدیدی در میدان سیاسی- امنیتی عراق داشت، گفت که در انتظار قیام عمومی و انقلاب کبیر برای پایان دادن به فساد است. به دنبال این سخنان، حامیان جریان صدر در بغداد به سمت منطقه سبز سرازیر و بعد از تخریب ساختمان ها و عبور از موانع امنیتی وارد پارلمان عراق شدند.
آغاز کُنش نظامی
با آغاز شورش، پدیده عجیب دیگری به نمایش گذاشته شد. براین اساس نیروهای سرایا السلام، شاخه نظامی صدر وارد منطقه سبز شدند و در کنار نیروهای امنیتی مشغول بیرون راندن هواداران مقتدی از این محدوده شدند. اما مسئله اینجاست که نیروهای سرایا السلام به بهانه همکاری با نیروهای امنیتی، عملا شرایط ادامه حضور صدها تن از این افراد در منطقه سبز را نگاه داشتند که نتیجه آن تخریب بخشی از دیوارهای امنیتی بود. البته پدیده هماهنگی با نیروهای صدر پیش از این روز جمعه ۲۸ اسفند ۱۳۹۴ نیز اتفاق افتاده بود که فرماندهی عملیات بغداد به مقتدی صدر و صدها تن از هواداران وی اجازه داده بود تا برای تحصن وارد منطقه سبز شوند. اما نکته مهم و قابل تامل اینجاست که عبادی در واکنش به این اقدام تامین امنیت منطقه سبز را به فرماندهیِ عملیات مشترک سپرده بود، اما این زیر مجموعه فرماندهی کل قوا نیز در کُنش عجیب تری به نیروهای نظامی صدر اجازه ورود به منطقه سبز را صادر کرد.
تهدید به استفاده از زور
تا عصر روز شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۵، عبادی اطمینان داد که همه چیز در حال کنترل است اما با این حال نیروهای امنیتی با شلیک گسترده تیر هوایی و گازهای اشک آور و انسداد میدان الحسينين و پُل الطابقين در ورودی جنوبیِ منطقه سبز قادر به دفع هواداران صدر از حوالی آن تا ساعت ۱۹ بعد از ظهر شدند. بعد از غائله ۱۱ اردیبهشت سرلشکر سعد معن فرمانده عملیات بغداد تهدید کرد که علیه هرگونه تعدی به اموال عمومی و شخصی در منطقه سبز بغداد از زور استفاده خواهد شد.
آغاز رژه نظامی...
در حالی روز دوشنبه ۱۳ اردیبهشت، نیروهای سرایا السلام مجددا با ادله تامین امنیت زوار حرمین کاظمین علیهما سلام در روز شهادت امام موسی کاظم در خیابانهای بغداد مستقر شدند که با انفجار انتحاری روز ۲۲ اردیبهشت توسط داعش در شهرک صدر بغداد، مقتدی، ترویج ادبیات جدیدی را آغاز کرد که مفهومی ورای انقلاب برای اصلاحِ فساد داشت. براین اساس او با انتشار پیامی خطاب به مردم، انفجار شهرک صدر را دلیل روشنی برای اثبات این واقعیت دانست که حکومت آنان از حمایتشان عاجز است. ۴ روز بعد از انتشار این پیام معنا دار، نیروهای سرایا السلام مجددا از روز ۲۶ اردیبهشت به طور مشترک با نیروهای امنیتی در نقاط ایست و بازرسی داخل مناطق شعله، شهرک صدر، حي العامل و زعفرانيه مستقر شدند.
به دنبال این رخداد، روز ۲۷ اردیبهشت، نمایش نظامی سرایا السلام با ابعاد وسیع تری آغاز شد. حاج ابو دعا العيساوي معاون جهادي مقتدى صدر و فرمانده تیپ پنجمِ سرایا السلام از آماده باش کامل آن برای مشارکت در عملیات آزادی موصل خبر داد و همان روز تیپ سوم از این نیروها نیز در نجف با ادعای مشابهی اقدام به یک رژه نظامی با حضور فرماندهان شاخه نظامی صدر و سایر شخصیتهای علمی، سیاسی و عشایری نمود. چنین تحرکاتی روز سی ام اردیبهشت در قالب ستون کشی های نظامی در استان واسط و بابل نیز اتفاق افتاد.
یورش دوباره به منطقه سبز
به موازات افزایش نمایش نظامی جریان صدر، روز جمعه ۳۱ اردیبهشت، مجددا هواداران مقتدی به منطقه سبز بغداد یورش بردند و این بار به جای پارلمان دفتر نخست وزیری را هدف حمله قرار داده و آن را اشغال کردند و در استان های دیگر نیز به اماکن دولتی حمله ور شدند. در حالی نیروهای صدر تا ساعت ۱۸ بعد از ظهر وارد دفتر عبادی شده بودند که نیروهای امنیتی با انسداد همه مسیرهای منتهی به منطقه سبز و شلیک گاز اشک آور تلاش کرده بودند تا آشوب گران را متفرق کنند ، اما با گذشت کمتر از ۲۰ از انتشار خبر اشغال دفتر نخست وزیری، هزاران نفر دیگر نیز از شهرک صدر به سمت منطقه سبز سرازیر شدند.
به موازات این روند، بار دیگر نیروهای سرایا السلام در منطقه باب شرقي در نزدیکی منطقه سبز آرایش گرفتند. با این وصف تا ساعت ۱۸:۲۸ همه ورودی ها و خروجیهای بغداد مسدود اعلام شد و تا ساعت ۱۸:۳۵حکومت نظامی بر تمام بغداد حکم فرما گردید ، اما با وجود این، نیروهای امنیتی به دلیل کثرت رفت و آمد خودروها در خیابانهای بغداد از اجرای حکومت نظامی ناتوان ماندند و تا ساعت ۱۸:۵۹ ، نیروهای سرایا السلام، برای دومین بار در مدت ۲۰ روز، از مواضع خود در اطراف منطقه سبز به مرکز آن وارد شدند. این درحالی است که نیروهای هنگ ویژه پنجم تا ساعت ۱۹:۱۵ و گردانهای طلایی تا ساعت ۱۸:۳۴ در منطقه سبز بغداد حاضر شده بودند.
دعوت به ادامه شورش
با پایان غائله دوم در منطقه سبز بغداد، متقدی صدر ضمن صدور بیانیه ای، مجددا مردم را دعوت به ادامه انقلاب علیه فساد و تروریسم کرد و وعده داد که این انقلاب به فرقه گرایی و سهمیه بندی و فساد در عراق پایان خواهد داد. او دولت را متهم به قتل خونسردانه مردم عراق و هدف قرار دادن آنان با مسلسل کرد و خواستار آزادی سریع سایر انقلابیون شد. او به روح شهدای انقلاب ملّی درود فرستاد و گفت : «وای بر دولتی که مثل قذافی و صدام، فرزندان ملت را با خونسردی به قتل میرساند.»
مقتدی صدر این بیانیه آتشین را نه از بیت خود در نجف اشرف بلکه از قم مقدسه صادر کرده بود. در واقع رهبر جریان صدر بعد از اعلام اعتکاف سیاسی از نجف اشرف به قم سفر کرد و در حال حاضر، آشوب در خاک عراق را از خاک جمهوری اسلامی ایران اداره میکند. این درحالی است که روز اول خرداد جنازه دو تن از کشته شدگان بغداد در نجف اشرف با شعارِ «خون انقلابیون پایان کار فاسدان است ، تشییع شد.»
تحلیل
۱. همانطور که روند کُنش مقتدی صدر نشان میدهد، او و نیروهای تحت امرش، پیش از ماجرای رای گیری برای وزرای تکنوکرات در پارلمان خود را برای ورود به منطقه سبز بغداد آماده کرده بودند. بنابراین علی رغم آنکه مواضعِ مقتدی صدر هیجانی و واکنشی به نظر میرسند، عینی حکایت از نظام مند بودن اقدامات جریان او در عراق دارند.
۲. مقتدی صدر بعد از اعلام اعتکاف سیاسی اعلام کرد که در انتظار یک انقلاب کبیر است. اما شواهد عینا نشان میدهد که او نه تنها در اعتکاف به سر نمی برد، بلکه با قوّت در حال هدایت آشوب در حوزههای سیاسی و اجتماعی است و به عبارت بهتر رسما انقلاب ادعایی خود را طراحی و اجرا میکند.
۳. یکی از ارکان خطرناک جریان صدر در تحولات ۱۱ اردیبهشت به این سو، ورود شاخه نظامی این جریان به تنش آفرینیهای سیاسی – اجتماعی مقتدی صدر است و روند فزاینده این اقدامات، علی رغم آنکه نمایه دفاع از امنیت یا کمک به نیروهای امنیتی برای مهار بحران در منطقه سبز را یدک میکشیده، اما در واقع از یک سو قدرت نمایی این جریان در وضعیت آشفته عراق محسوب میشود و از سوی دیگر میتوان این رویه را آزمون و خطای مقتدی صدر از واکنش حکومت به حضور نیروهای سرایا السلام در بغداد قلمداد نمود. کما اینکه شواهد نشان میدهد، به مرور زمان و با مشاهده انفعال نیروهای امنیتی در مقابل آنان این نقش آفرینی پر رنگ تر شده است.
۴. ادبیات و کُنش ترکیبی مقتدی صدر در هدایت آشوب، حکایت از حرکت خزنده، اما سریع او به سمت چیزی شبیه کودتا در عراق دارد. طبعا جریان صدر از استعدادی برای فلج کردن نیروهای مسلح عراق برخوردار نیست، اما کُنش جریان صدر و نیروهای سرایا السلام در ورود بی دردسر به منطقه سبز بغداد، حکایت از نفوذ آنان در ساختار ارتش و وزارت کشور دارد که در موقع مقتضی قادر خواهد بود، آنان را به انفعال و یا حتی همراهی با اقدامات احتمالی جریان صدر وا دارد.
۵. سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران روز ۲۰ اردیبهشت و در حالی که مقتدی صدر در قم به سر میبرد، در پاسخ به این سوال که در سفر اخیر مقتدی صدر به ایران آیا دیدار رسمی میان او و مسئولان ایران برگزار شده گفته بود: «آقای صدر در مقطع اخیر سفر رسمی به ایران ، دیدار رسمی با مقامات ایرانی نداشتهاند. البته برخی از بستگان ایشان در شهرهای ایران هستند و رفت و آمدهایی به شهرهای ایران به صورت غیر رسمی برای دیدار با بستگان صورت گرفته است اما هیچ سفری به صورت رسمی برای دیدار با مقامات ایران مطرح نشده است.» این نوع اظهارات منفعلانه از سوی دستگاه دیپلماسی در کنار مشاهده بدون واکنش عملکرد مقتدی صدر حکایت از این دارد که ظاهرا مسئولین جمهوری اسلامی ایران، به سادگی نظاره گر یک کودتا علیه تمامیت شیعه و امنیت در عراق هستند و احتمالا برای دفع خطر پیش رو به ندبه نزد درگاه الهی اکتفا کرده اند.
۶. به نظر میرسد مقتدی صدر با اتکاء به تجارب گذشته از ماجرای مشابه در سال ۲۰۰۶ و حمله نیروهای حکومتی برای نابودی وی در عملیات صوله الفرسان، به چند نتیجه منطقی دست پیدا کرده است:
الف. در زمان آغاز اجرای هرگونه تصمیم نهایی برای براندازی حکومت، خروج وی از عراق، اولا جان او به عنوان رهبر انقلابِ کذایی را حفظ خواهد کرد.
ب. به نظر میرسد او تصمیم دارد پس از یکسره شدن کار، ضمن باز اجرایِ سناریویی مثل بازگشت امام خمینی، روی دوش مردم در وادی السلام به سخنرانی بپردازد.
ج. مقتدی با حضور بداهه در ایران، از یک سو به سایر کُنش گران ذینفع این طور القاء میکند که علیرغم اختلافات جاری از رابطه پشت پرده با ایران برخوردار است و از سوی دیگر باب مذاکره برای در امان ماندن از واکنش مسئولین جمهوری اسلامی را باز نگاه داشته است.
چه باید کرد؟
۱- آنچه مسلم است با حضور مقتدی صدر در ایران، نتیجه اقدامات عجیب و بلاهت بار وی و مسئولیت هر قطره خونی که در این روند به زمین ریخته شده و خواهد ریخت متوجه مسئولینی خواهد بود که نسبت به حضور وی در ایران منفعل بوده اند. بنابراین اخراج وی از کشور به عنوان یک عنصر نا مطلوب میتواند بخش اعظمی از طراحی احتمالی وی را با شکست روبرو سازد.
۲- بغداد طی ۸ روز قبل از دومین حمله صدری ها به منطقه سبز بغداد، شاهد عملیاتهای ترکیبی و پیوسته داعش در شهرک صدر و مناطق الشعب، الرشيد، کاظمین، حي العدل، لطيفيه تاجي، ابو غريب، نهروان و ابو دشير، بوده که در مجموع ۱۷۹ شهید و ۳۱۹ زخمی برجای گذاشته است. در مجموع و به دلایلی نظیر نفوذ داعش در دستگاه امنیتی، به نظر میرسد، وضعیت کمربند امنیتی بغداد در حال بازگشت به شرایط بعد از سقوط موصل در سال ۲۰۱۴ است. این در حالی است که روز ۱۶ شهریور ۱۳۹۴، بعد از اتهام بی اساس ربودن ۱۸ کارگر ترک به گردانهای حزب الله عراق عبادی به تیپ ۵۲ ارتش عراق دستور حمله به مقرّ گردانهای حزب الله عراق را صادر کرد.
این ماجرا به آغاز بحرانی برای حشد شعبی انجامید که در انتهای آن، نخست وزیر عراق در جایگاه فرمانده کل قوا با صدور دستوری، خط دفاعی دومِ بغداد را از نیروهای حشد شعبی تخلیه کرد. او حفاظت بخشی از این خط را به نیروهای پلیس اقلیم و دستگاه ضد تروریسم واگذار نمود و حفاظت از بخشهای دیگر به تیپ هشتم زرهی و لشکرهای ششم و هفدهم واگذار شد که وظیفه حفاظت از خط اولِ دفاعی را بر عهده دارند. نیروهای حشد الشعبی بعد از صدور این دستور به پشت خطوط دفاعی عقب نشینی کردند و در اداره گمرک، محل نگهداری خودروهای فرسوده، کارخانه لبنیات و پادگانهای سابق ارتش در ابو غريب، رضوانيه، يوسفيه و طارميه در غرب، جنوب و شمال بغداد اسکان داده شدند تا براساس تصمیم احتمالی «حیدر العبادی» به خطوط مقدم نبرد اعزام شوند.
آنچه مسلم است مهم ترین بهانه افزایش حضور نظامی نیروهای سرایا السلام، حفظ امنیت است و البته خلاء نیروهای حشد شعبی در پایتخت نیز میتواند، انگیزه مضاعفی برای جریان صدر در اعمال هرگونه طرح احتمالی ایجاد نماید. بنابراین به نظر میرسد در شرایط خطیر کنونی مسئولین جمهوری اسلامی باید با اقناع نخست وزیر، وی را به صدور دستور بازگشت نیروهای حشد شعبی به بغداد مجاب کنند. هر چند ورود نیروهای حشد شعبی به بغداد میتواند زمینه افزوده شدن تنش را فراهم سازد، اما به نظر میرسد فایده این اقدام بسیار بیشتر از ضررهای احتمالی است که امکان دارد به واسطه اقدامات مقتدی، به کشتار درون شیعی منجر شود.
آغاز کُنش
روز جمعه دهم اردیبهشت ۱۳۹۵، یعنی ۲ ماه بعد از تهدید اولیه مقتدی، در حالی که پارلمان عراق به منظور رای گیری برای وزرای تکنوکراتِ پیشنهادیِ نخست وزیر، روز ۱۱ اردیبهشت را تعیین وقت نموده بود، کاظم العیساوی، رئیس امنیتی جریان صدر هشدار داد که مردم اراده خود را تحمیل خواهند کرد و فردا روز موعود آن است. به موازات این، شبکههای اجتماعی منتسب به جریان صدر نیز پروپاگاندای روانیِ خود را با این شعار آغاز کردند که پشت منطقه سبز هستیم و به زودی سرازیر خواهیم شد.
تعویق رای گیری
روز شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۵، فراکسیون احرار وابسته به جریان صدر (۳۴ نماینده) و فراکسیون اتحاد کردستان (۶۲ نماینده) شرکت در رای گیری را تحریم کردند. بهانه جریان صدر برای این اقدام، صبر بیشتر برای تکمیل فهرست وزرای تکنوکرات توسط عبادی، برای پایان دادن به سهمیه بندی حزبی بود ، زیرا وقت رای گیری تنها برای انتخاب ۵ وزیرِ نفت، حمل و نقل، عمران و صنایع تعیین شده بود. البته دلیل کُردها برای عدم شرکت در رای گیری نیز اعتراض به هر گونه دستکاری در ترکیب وزرای کُرد کابینه بود. با این وصف و در حالی که براساس پروتکل امنیتی به مناسبت ایام شهادت امام موسی کاظم جادههای منتهی به بغداد بسته بود، بخشی از نمایندگان، ایام تعطیل را در حوزه نمایندگیِ خود سپری میکردند و در نتیجه سلیم جبوری رئیس پارلمان، رای گیری برای تغییر کابینه را به دلیل عدم تشکیل حد نصاب تا روز ۲۱ اردیبهشت به تعویق انداخت.
انتظار برای انقلاب کبیر
همان روز و پس از تعویق جلسه رای گیری، مقتدی صدر نیز با ترتیب یک کنفرانس خبری در منزل مسکونی اش در نجف، از توقف کلیه فعالیتهای سیاسی جریان صدر به مدّت ۲ ماه خبر داد و نام اعتکاف سیاسی بر آن نهاد. او در این کنفرانس خبری که از تلویزیون پخش میشد طی اظهارات عجیبی که حکایت از آغاز دوره جدیدی در میدان سیاسی- امنیتی عراق داشت، گفت که در انتظار قیام عمومی و انقلاب کبیر برای پایان دادن به فساد است. به دنبال این سخنان، حامیان جریان صدر در بغداد به سمت منطقه سبز سرازیر و بعد از تخریب ساختمان ها و عبور از موانع امنیتی وارد پارلمان عراق شدند.
آغاز کُنش نظامی
با آغاز شورش، پدیده عجیب دیگری به نمایش گذاشته شد. براین اساس نیروهای سرایا السلام، شاخه نظامی صدر وارد منطقه سبز شدند و در کنار نیروهای امنیتی مشغول بیرون راندن هواداران مقتدی از این محدوده شدند. اما مسئله اینجاست که نیروهای سرایا السلام به بهانه همکاری با نیروهای امنیتی، عملا شرایط ادامه حضور صدها تن از این افراد در منطقه سبز را نگاه داشتند که نتیجه آن تخریب بخشی از دیوارهای امنیتی بود. البته پدیده هماهنگی با نیروهای صدر پیش از این روز جمعه ۲۸ اسفند ۱۳۹۴ نیز اتفاق افتاده بود که فرماندهی عملیات بغداد به مقتدی صدر و صدها تن از هواداران وی اجازه داده بود تا برای تحصن وارد منطقه سبز شوند. اما نکته مهم و قابل تامل اینجاست که عبادی در واکنش به این اقدام تامین امنیت منطقه سبز را به فرماندهیِ عملیات مشترک سپرده بود، اما این زیر مجموعه فرماندهی کل قوا نیز در کُنش عجیب تری به نیروهای نظامی صدر اجازه ورود به منطقه سبز را صادر کرد.
تهدید به استفاده از زور
تا عصر روز شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۵، عبادی اطمینان داد که همه چیز در حال کنترل است اما با این حال نیروهای امنیتی با شلیک گسترده تیر هوایی و گازهای اشک آور و انسداد میدان الحسينين و پُل الطابقين در ورودی جنوبیِ منطقه سبز قادر به دفع هواداران صدر از حوالی آن تا ساعت ۱۹ بعد از ظهر شدند. بعد از غائله ۱۱ اردیبهشت سرلشکر سعد معن فرمانده عملیات بغداد تهدید کرد که علیه هرگونه تعدی به اموال عمومی و شخصی در منطقه سبز بغداد از زور استفاده خواهد شد.
آغاز رژه نظامی...
در حالی روز دوشنبه ۱۳ اردیبهشت، نیروهای سرایا السلام مجددا با ادله تامین امنیت زوار حرمین کاظمین علیهما سلام در روز شهادت امام موسی کاظم در خیابانهای بغداد مستقر شدند که با انفجار انتحاری روز ۲۲ اردیبهشت توسط داعش در شهرک صدر بغداد، مقتدی، ترویج ادبیات جدیدی را آغاز کرد که مفهومی ورای انقلاب برای اصلاحِ فساد داشت. براین اساس او با انتشار پیامی خطاب به مردم، انفجار شهرک صدر را دلیل روشنی برای اثبات این واقعیت دانست که حکومت آنان از حمایتشان عاجز است. ۴ روز بعد از انتشار این پیام معنا دار، نیروهای سرایا السلام مجددا از روز ۲۶ اردیبهشت به طور مشترک با نیروهای امنیتی در نقاط ایست و بازرسی داخل مناطق شعله، شهرک صدر، حي العامل و زعفرانيه مستقر شدند.
به دنبال این رخداد، روز ۲۷ اردیبهشت، نمایش نظامی سرایا السلام با ابعاد وسیع تری آغاز شد. حاج ابو دعا العيساوي معاون جهادي مقتدى صدر و فرمانده تیپ پنجمِ سرایا السلام از آماده باش کامل آن برای مشارکت در عملیات آزادی موصل خبر داد و همان روز تیپ سوم از این نیروها نیز در نجف با ادعای مشابهی اقدام به یک رژه نظامی با حضور فرماندهان شاخه نظامی صدر و سایر شخصیتهای علمی، سیاسی و عشایری نمود. چنین تحرکاتی روز سی ام اردیبهشت در قالب ستون کشی های نظامی در استان واسط و بابل نیز اتفاق افتاد.
یورش دوباره به منطقه سبز
به موازات افزایش نمایش نظامی جریان صدر، روز جمعه ۳۱ اردیبهشت، مجددا هواداران مقتدی به منطقه سبز بغداد یورش بردند و این بار به جای پارلمان دفتر نخست وزیری را هدف حمله قرار داده و آن را اشغال کردند و در استان های دیگر نیز به اماکن دولتی حمله ور شدند. در حالی نیروهای صدر تا ساعت ۱۸ بعد از ظهر وارد دفتر عبادی شده بودند که نیروهای امنیتی با انسداد همه مسیرهای منتهی به منطقه سبز و شلیک گاز اشک آور تلاش کرده بودند تا آشوب گران را متفرق کنند ، اما با گذشت کمتر از ۲۰ از انتشار خبر اشغال دفتر نخست وزیری، هزاران نفر دیگر نیز از شهرک صدر به سمت منطقه سبز سرازیر شدند.
به موازات این روند، بار دیگر نیروهای سرایا السلام در منطقه باب شرقي در نزدیکی منطقه سبز آرایش گرفتند. با این وصف تا ساعت ۱۸:۲۸ همه ورودی ها و خروجیهای بغداد مسدود اعلام شد و تا ساعت ۱۸:۳۵حکومت نظامی بر تمام بغداد حکم فرما گردید ، اما با وجود این، نیروهای امنیتی به دلیل کثرت رفت و آمد خودروها در خیابانهای بغداد از اجرای حکومت نظامی ناتوان ماندند و تا ساعت ۱۸:۵۹ ، نیروهای سرایا السلام، برای دومین بار در مدت ۲۰ روز، از مواضع خود در اطراف منطقه سبز به مرکز آن وارد شدند. این درحالی است که نیروهای هنگ ویژه پنجم تا ساعت ۱۹:۱۵ و گردانهای طلایی تا ساعت ۱۸:۳۴ در منطقه سبز بغداد حاضر شده بودند.
دعوت به ادامه شورش
با پایان غائله دوم در منطقه سبز بغداد، متقدی صدر ضمن صدور بیانیه ای، مجددا مردم را دعوت به ادامه انقلاب علیه فساد و تروریسم کرد و وعده داد که این انقلاب به فرقه گرایی و سهمیه بندی و فساد در عراق پایان خواهد داد. او دولت را متهم به قتل خونسردانه مردم عراق و هدف قرار دادن آنان با مسلسل کرد و خواستار آزادی سریع سایر انقلابیون شد. او به روح شهدای انقلاب ملّی درود فرستاد و گفت : «وای بر دولتی که مثل قذافی و صدام، فرزندان ملت را با خونسردی به قتل میرساند.»
مقتدی صدر این بیانیه آتشین را نه از بیت خود در نجف اشرف بلکه از قم مقدسه صادر کرده بود. در واقع رهبر جریان صدر بعد از اعلام اعتکاف سیاسی از نجف اشرف به قم سفر کرد و در حال حاضر، آشوب در خاک عراق را از خاک جمهوری اسلامی ایران اداره میکند. این درحالی است که روز اول خرداد جنازه دو تن از کشته شدگان بغداد در نجف اشرف با شعارِ «خون انقلابیون پایان کار فاسدان است ، تشییع شد.»
تحلیل
۱. همانطور که روند کُنش مقتدی صدر نشان میدهد، او و نیروهای تحت امرش، پیش از ماجرای رای گیری برای وزرای تکنوکرات در پارلمان خود را برای ورود به منطقه سبز بغداد آماده کرده بودند. بنابراین علی رغم آنکه مواضعِ مقتدی صدر هیجانی و واکنشی به نظر میرسند، عینی حکایت از نظام مند بودن اقدامات جریان او در عراق دارند.
۲. مقتدی صدر بعد از اعلام اعتکاف سیاسی اعلام کرد که در انتظار یک انقلاب کبیر است. اما شواهد عینا نشان میدهد که او نه تنها در اعتکاف به سر نمی برد، بلکه با قوّت در حال هدایت آشوب در حوزههای سیاسی و اجتماعی است و به عبارت بهتر رسما انقلاب ادعایی خود را طراحی و اجرا میکند.
۳. یکی از ارکان خطرناک جریان صدر در تحولات ۱۱ اردیبهشت به این سو، ورود شاخه نظامی این جریان به تنش آفرینیهای سیاسی – اجتماعی مقتدی صدر است و روند فزاینده این اقدامات، علی رغم آنکه نمایه دفاع از امنیت یا کمک به نیروهای امنیتی برای مهار بحران در منطقه سبز را یدک میکشیده، اما در واقع از یک سو قدرت نمایی این جریان در وضعیت آشفته عراق محسوب میشود و از سوی دیگر میتوان این رویه را آزمون و خطای مقتدی صدر از واکنش حکومت به حضور نیروهای سرایا السلام در بغداد قلمداد نمود. کما اینکه شواهد نشان میدهد، به مرور زمان و با مشاهده انفعال نیروهای امنیتی در مقابل آنان این نقش آفرینی پر رنگ تر شده است.
۴. ادبیات و کُنش ترکیبی مقتدی صدر در هدایت آشوب، حکایت از حرکت خزنده، اما سریع او به سمت چیزی شبیه کودتا در عراق دارد. طبعا جریان صدر از استعدادی برای فلج کردن نیروهای مسلح عراق برخوردار نیست، اما کُنش جریان صدر و نیروهای سرایا السلام در ورود بی دردسر به منطقه سبز بغداد، حکایت از نفوذ آنان در ساختار ارتش و وزارت کشور دارد که در موقع مقتضی قادر خواهد بود، آنان را به انفعال و یا حتی همراهی با اقدامات احتمالی جریان صدر وا دارد.
۵. سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران روز ۲۰ اردیبهشت و در حالی که مقتدی صدر در قم به سر میبرد، در پاسخ به این سوال که در سفر اخیر مقتدی صدر به ایران آیا دیدار رسمی میان او و مسئولان ایران برگزار شده گفته بود: «آقای صدر در مقطع اخیر سفر رسمی به ایران ، دیدار رسمی با مقامات ایرانی نداشتهاند. البته برخی از بستگان ایشان در شهرهای ایران هستند و رفت و آمدهایی به شهرهای ایران به صورت غیر رسمی برای دیدار با بستگان صورت گرفته است اما هیچ سفری به صورت رسمی برای دیدار با مقامات ایران مطرح نشده است.» این نوع اظهارات منفعلانه از سوی دستگاه دیپلماسی در کنار مشاهده بدون واکنش عملکرد مقتدی صدر حکایت از این دارد که ظاهرا مسئولین جمهوری اسلامی ایران، به سادگی نظاره گر یک کودتا علیه تمامیت شیعه و امنیت در عراق هستند و احتمالا برای دفع خطر پیش رو به ندبه نزد درگاه الهی اکتفا کرده اند.
۶. به نظر میرسد مقتدی صدر با اتکاء به تجارب گذشته از ماجرای مشابه در سال ۲۰۰۶ و حمله نیروهای حکومتی برای نابودی وی در عملیات صوله الفرسان، به چند نتیجه منطقی دست پیدا کرده است:
الف. در زمان آغاز اجرای هرگونه تصمیم نهایی برای براندازی حکومت، خروج وی از عراق، اولا جان او به عنوان رهبر انقلابِ کذایی را حفظ خواهد کرد.
ب. به نظر میرسد او تصمیم دارد پس از یکسره شدن کار، ضمن باز اجرایِ سناریویی مثل بازگشت امام خمینی، روی دوش مردم در وادی السلام به سخنرانی بپردازد.
ج. مقتدی با حضور بداهه در ایران، از یک سو به سایر کُنش گران ذینفع این طور القاء میکند که علیرغم اختلافات جاری از رابطه پشت پرده با ایران برخوردار است و از سوی دیگر باب مذاکره برای در امان ماندن از واکنش مسئولین جمهوری اسلامی را باز نگاه داشته است.
چه باید کرد؟
۱- آنچه مسلم است با حضور مقتدی صدر در ایران، نتیجه اقدامات عجیب و بلاهت بار وی و مسئولیت هر قطره خونی که در این روند به زمین ریخته شده و خواهد ریخت متوجه مسئولینی خواهد بود که نسبت به حضور وی در ایران منفعل بوده اند. بنابراین اخراج وی از کشور به عنوان یک عنصر نا مطلوب میتواند بخش اعظمی از طراحی احتمالی وی را با شکست روبرو سازد.
۲- بغداد طی ۸ روز قبل از دومین حمله صدری ها به منطقه سبز بغداد، شاهد عملیاتهای ترکیبی و پیوسته داعش در شهرک صدر و مناطق الشعب، الرشيد، کاظمین، حي العدل، لطيفيه تاجي، ابو غريب، نهروان و ابو دشير، بوده که در مجموع ۱۷۹ شهید و ۳۱۹ زخمی برجای گذاشته است. در مجموع و به دلایلی نظیر نفوذ داعش در دستگاه امنیتی، به نظر میرسد، وضعیت کمربند امنیتی بغداد در حال بازگشت به شرایط بعد از سقوط موصل در سال ۲۰۱۴ است. این در حالی است که روز ۱۶ شهریور ۱۳۹۴، بعد از اتهام بی اساس ربودن ۱۸ کارگر ترک به گردانهای حزب الله عراق عبادی به تیپ ۵۲ ارتش عراق دستور حمله به مقرّ گردانهای حزب الله عراق را صادر کرد.
این ماجرا به آغاز بحرانی برای حشد شعبی انجامید که در انتهای آن، نخست وزیر عراق در جایگاه فرمانده کل قوا با صدور دستوری، خط دفاعی دومِ بغداد را از نیروهای حشد شعبی تخلیه کرد. او حفاظت بخشی از این خط را به نیروهای پلیس اقلیم و دستگاه ضد تروریسم واگذار نمود و حفاظت از بخشهای دیگر به تیپ هشتم زرهی و لشکرهای ششم و هفدهم واگذار شد که وظیفه حفاظت از خط اولِ دفاعی را بر عهده دارند. نیروهای حشد الشعبی بعد از صدور این دستور به پشت خطوط دفاعی عقب نشینی کردند و در اداره گمرک، محل نگهداری خودروهای فرسوده، کارخانه لبنیات و پادگانهای سابق ارتش در ابو غريب، رضوانيه، يوسفيه و طارميه در غرب، جنوب و شمال بغداد اسکان داده شدند تا براساس تصمیم احتمالی «حیدر العبادی» به خطوط مقدم نبرد اعزام شوند.
آنچه مسلم است مهم ترین بهانه افزایش حضور نظامی نیروهای سرایا السلام، حفظ امنیت است و البته خلاء نیروهای حشد شعبی در پایتخت نیز میتواند، انگیزه مضاعفی برای جریان صدر در اعمال هرگونه طرح احتمالی ایجاد نماید. بنابراین به نظر میرسد در شرایط خطیر کنونی مسئولین جمهوری اسلامی باید با اقناع نخست وزیر، وی را به صدور دستور بازگشت نیروهای حشد شعبی به بغداد مجاب کنند. هر چند ورود نیروهای حشد شعبی به بغداد میتواند زمینه افزوده شدن تنش را فراهم سازد، اما به نظر میرسد فایده این اقدام بسیار بیشتر از ضررهای احتمالی است که امکان دارد به واسطه اقدامات مقتدی، به کشتار درون شیعی منجر شود.
*یالثاراتالحسین(ع)