محسن رضایی گفت: بانو دباغ این بانوی مقاوم ، با يك دست نجابت و حجاب داشت و با دست ديگر اسلحه ! این هنر اسلام است.
به گزارش شهدای ایران به نقل از پایگاه اطلاع رسانی محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام روز چهارشنبه پنجم خرداد 1395 در جمع اساتید و دانشجویان این دانشگاه با تبریک ایام شعبانیه و سالروز آزادسازی خرمشهر گفت: لازم می دانم که سپاس خودم را از دانشگاه هنر تبریز برای تجلیل و بزرگداشت بانوی انقلاب اسلامی ایران، ابراز کنم.
استاد دانشگاه امام حسین (ع) گفت: خوشحالم که هنر واقعی در این دانشگاه تحقق پیدا کرده و همیشه هنر به تراوشات قلم و قلم مو نیست، چه قدم های زیبایی که تاریخی را تغییرداده است. چه رفتارهایی که وجدان بشریت را تحت شعاع قرار داده است ، مانند فریاد طفل شش ماهه ای که در کربلا خونش به آسمان رفت و عاشورا را به تابلو زیبای ایثار تبدیل کرد. این کارها نیز هنر است. شاید هفتاد سال پیش وقتی که روس ها و انگلیس ها ایران را اشغال کرده بودند و در کمتر از 48 ساعت ارتش ایران منهدم شد و تانک های اشغالگران در شهرهای تهران ، تبریز و همدان، رژه می رفتند، هیچکس فکر نمی کرد ملت ایران یکبار دیگر با این حادثه ها روبرو شود و چنان صلابتی بیابد که اشغالگران را از کشور بیرون کند. آن تانک ها در آن دوران ملت ایران را تحقیر و سلطنت را تغییر دادند. کودکانی که جیپ های روس ها و انگلیسی ها زمین پدری آنها را اشغال کرده بودند ، آرزو می کردند روزی آنها از کشور خارج شوند. یکی از آن افراد ، همین خانم مرضیه دباغ در همدان بود که بعدها سرباز سرافراز اسلام شد.
و زمانی همین خانم نامه ای را به دست آقای گورباچف داد که در آن نامه آمده بود که که صداي شكستن استخوان های کمونیست شنيده مي شود . از آن حقارت تاريخي تا اين عظمت را این بانو دیده است. ما مدیون او و بانوان شجاع انقلاب هستیم.چه انقلابی واقعی تر و اصلی تر از این؟ انقلابی که ما را از سر افکندگی به سربلندی و مقاومت کشاند.
دکتر محسن رضایی گفت: هنر متعهد امروز این صحنه را باید به نمایش بکشد. این بانو اولین نماد شخصیتی اش را از تلاش برای علم شروع و گمشده اش را در علم جستجو کرده است. با این که در شرایط آن زمان ایران،امکان تحصیلات محدودی برای خانم ها وجود داشت اما تلاش ایشان برای کسب علم مدتها در وجودش شعله می کشید. بعد متوجه شد که علم به تنهایی پاسخگو نیست و محیط پیرامونش نیز برای یک خانواده اسلامی و زیست مومنانه و سرافرازانه مناسب نیست. ظلم و فساد و استبداد را تاب نیاورد و لازم دید که در اطراف خودش تغییر ایجاد کند.
ایشان مبارزات سیاسی را آغاز کرد. در تشکیل گروه هایی مشارکت داشت و کارهای فکری برای کادرسازی انجام داد. او به قیام مردم می اندیشید. همین تلاش ایشان را به سمت سران انقلاب می کشاند. از محضر آیت الله سعیدی درس ها می آموزد. از آنجا به سمت امام کشش پیدا می کند و با نهضت حضرت امام همراه می شود و به واسطه این مبارزات ، رژیم شاه خانم دباغ را دستگیر می کند. یکی از سه چهار نفری که بیشترین شکنجه ها را درزندان هاي شاه دیده ایشان است. مثل شهید رجایی و شهید محمد منتظری که شکنجه های بسیاری دیدند و مقاومت کردند. شکنجه های بسیاری که بر بدن مظلوم این خانم محجبه وارد شد شکنجه های بسیار طاقت فرسا بود که با مقاومت وی، بی اثر شد.حتی شکنجه گران از زخم های او، متاثر می شدند. این ها داستان سرایی نیست. واقعیت های زندگی قهرمانانه این اسوه ایثار است. انقلاب به برکت همین ایستادگی های امثال خانم دباغ رشد کرد.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: همزمان با کودکی خواهر دباغ، خانم دیگری به نام سردار مریم از ايل بختياري در نجف آباد، اشغال ایران را دید و تاب نیاورد و لشکر تدارک دید و به روس وانگايس ها حمله کرد. این بانوان مبارز را باید شناخت. صدها کتاب درباره جمیله بوپاشای الجزایر نوشته اند اما درباره این زنان مقاوم در ایران کار ارزنده ای صورت نگرفته. من مطمئن هستم جوانان ما اگر این قهرمان ها را بشناسند این شخصیت ها را الگو قرار می دهند. چرا ما را از خود بیگانه می خواهند؟ چرا ارزشهای ما را کوچک می کنند؟ یقین دارم بخش اعظم این اقدامات از بیرون مرزهاست.
محسن رضایی گفت: ایشان این شکنجه ها را تحمل می کند و بالاخره از زندان بیرون می آید. به لبنان و سوریه می رود و آنجا فنون نظامی یاد می گیرد و یک نظامی برجسته می شود و آموزش نظامی به بانوان انقلابی را شروع می کند و در پاریس به حضرت امام ملحق می شود و در خدمت امام هم محافظ بودند و هم نامه های امام را می دیدند و تقدیم می کردند و مثل یک سرباز در کنار امام به ایران آمدند. در مرحله بعد، پس از پیروزی انقلاب، ناامنی ها را در کشور تجربه کردیم. ایشان اعلام آمادگی کرد و با ضد انقلاب در کردستان جنگید و به واسطه این رشادت و شایستگی ها فرمانده سپاه همدان شدند.
فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس گفت: در روزهای اول تهاجم رژیم بعث با آقای شمخانی در اهواز بودم. عراقی ها وارد خوزستان شده بودند و پیشروی می کردند. ما با دست خالی مقاومت می کردیم. بنی صدر به امام می گفت پاسداران شلوغ می کنند و وضع آن طورها بد نیست و پیشروی عراق متوقف شده. آن وقت ما در سر مرز، مسوولیتی نداشتیم و احساس وظیفه ما را به خوزستان و دفاع از مرزها کشیده بود. می خواستم با احمد آقا تماس بگیرم و گزارش کنم. اما دوستان موفق نمی شدند و ایشان را نمی یافتیم. خانم دباغ سر رسید و جریان را جویا شد. ایشان در کمتر از چند دقیقه با احمد آقا تماس گرفت و ما به احمد آقا گزارش واقعیت ها را دادیم و اوضاع برگشت .
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: نکته ای که مهم است این است که خانم دباغ هم حق فرزندانشان را و هم حق همسر را ادا کرد و هم حق جهاد و مبارزه را. این بی نظیر است. بانوانی بودند که در انقلاب بخشی از وظایف خود را بر زمین گذاشتند و اسلحه به دوش گرفتند،. ایشان هر دو حوزه را در چارچوب دین و ولایت طی کردند. جاذبه نهضت ازادي رجبهه ملي ها و گروهک های التقاطی در ابتدای انقلاب راه او را منحرف نکرد و پشت سر امام حرکت کرد. مبارزه را همراه با حجاب انجام داد. با یک دست اسلحه داشت، یک دست به زندگی اش بود و خلاق و موثر بود. در این راه بسیاری از افراد با نام و نشان و با سوابق خوب، به انحراف کشیده شدند. ایشان ولی همچنان به امام و رهبری علاقه دارند. فریاد ایشان در شکنجه گاه و ایستادگی بر ارزش ها ، چهره حضرت زینب (س) را به یاد می آورد که در جلسه یزید، ایستاد و خم به ابرو نیاورد و خطبه های غرا را خواند.
ویژگی دوم خواهر دباغ خستگی ناپذیریی شان است. شجاعت ایشان الان هم روحش را به عرصه های نبرد می کشاند و اگر جسمشان یاری می کرد، امروز در دفاع از حرم به سوریه می رفت. جوان ها و دخترخانم های مسلمان ما نباید در مقابل ناملایمات ضعیف بشوند. دلیل توانایی تحمل ناملایمات و پیروزی بر مشکلات، يك نمونه اش خانم دباغ است.
امیدوارم این قدرشناسی ، برای الگودهی به جوانان ما مفید باشد و بخشی از زحمات این بانوی مبارز را تجلیل کرده باشیم.
در ابتدای این مراسم حجت الاسلام شربیانی، پیام آیت الله محسن مجتهد شبستری امام جمعه تبریز و نماینده ولی فقیه در استان آذربایجان به این نکوداشت را قرائت و گزارشی از برگزاری این آئین را برای حاضرین ارائه کرد.
همچنین در این مراسم از تعدادی از آثار هنری که با الهام از شخصیت و مبارزات سرکار خانم دباغ، توسط هنرمندان دانشگاه هنرهای اسلامی تبریز آماده شده بود با حضور این بانوی فداکار و دکتر محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام و ، رئیس دانشگاه هنرهای اسلامی تبریز و فرزند خانم دباغ و جمعی از خانواده های شهدای تبریزی رونمایی شد.
در بخشی از این مراسم تابلوی طراحی شده از چهره سرلشکر پاسدار محسن رضایی توسط اساتید دانشگاه هنرهای اسلامی تبریز نیز ، به دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام به وی تقدیم شد.
استاد دانشگاه امام حسین (ع) گفت: خوشحالم که هنر واقعی در این دانشگاه تحقق پیدا کرده و همیشه هنر به تراوشات قلم و قلم مو نیست، چه قدم های زیبایی که تاریخی را تغییرداده است. چه رفتارهایی که وجدان بشریت را تحت شعاع قرار داده است ، مانند فریاد طفل شش ماهه ای که در کربلا خونش به آسمان رفت و عاشورا را به تابلو زیبای ایثار تبدیل کرد. این کارها نیز هنر است. شاید هفتاد سال پیش وقتی که روس ها و انگلیس ها ایران را اشغال کرده بودند و در کمتر از 48 ساعت ارتش ایران منهدم شد و تانک های اشغالگران در شهرهای تهران ، تبریز و همدان، رژه می رفتند، هیچکس فکر نمی کرد ملت ایران یکبار دیگر با این حادثه ها روبرو شود و چنان صلابتی بیابد که اشغالگران را از کشور بیرون کند. آن تانک ها در آن دوران ملت ایران را تحقیر و سلطنت را تغییر دادند. کودکانی که جیپ های روس ها و انگلیسی ها زمین پدری آنها را اشغال کرده بودند ، آرزو می کردند روزی آنها از کشور خارج شوند. یکی از آن افراد ، همین خانم مرضیه دباغ در همدان بود که بعدها سرباز سرافراز اسلام شد.
و زمانی همین خانم نامه ای را به دست آقای گورباچف داد که در آن نامه آمده بود که که صداي شكستن استخوان های کمونیست شنيده مي شود . از آن حقارت تاريخي تا اين عظمت را این بانو دیده است. ما مدیون او و بانوان شجاع انقلاب هستیم.چه انقلابی واقعی تر و اصلی تر از این؟ انقلابی که ما را از سر افکندگی به سربلندی و مقاومت کشاند.
دکتر محسن رضایی گفت: هنر متعهد امروز این صحنه را باید به نمایش بکشد. این بانو اولین نماد شخصیتی اش را از تلاش برای علم شروع و گمشده اش را در علم جستجو کرده است. با این که در شرایط آن زمان ایران،امکان تحصیلات محدودی برای خانم ها وجود داشت اما تلاش ایشان برای کسب علم مدتها در وجودش شعله می کشید. بعد متوجه شد که علم به تنهایی پاسخگو نیست و محیط پیرامونش نیز برای یک خانواده اسلامی و زیست مومنانه و سرافرازانه مناسب نیست. ظلم و فساد و استبداد را تاب نیاورد و لازم دید که در اطراف خودش تغییر ایجاد کند.
ایشان مبارزات سیاسی را آغاز کرد. در تشکیل گروه هایی مشارکت داشت و کارهای فکری برای کادرسازی انجام داد. او به قیام مردم می اندیشید. همین تلاش ایشان را به سمت سران انقلاب می کشاند. از محضر آیت الله سعیدی درس ها می آموزد. از آنجا به سمت امام کشش پیدا می کند و با نهضت حضرت امام همراه می شود و به واسطه این مبارزات ، رژیم شاه خانم دباغ را دستگیر می کند. یکی از سه چهار نفری که بیشترین شکنجه ها را درزندان هاي شاه دیده ایشان است. مثل شهید رجایی و شهید محمد منتظری که شکنجه های بسیاری دیدند و مقاومت کردند. شکنجه های بسیاری که بر بدن مظلوم این خانم محجبه وارد شد شکنجه های بسیار طاقت فرسا بود که با مقاومت وی، بی اثر شد.حتی شکنجه گران از زخم های او، متاثر می شدند. این ها داستان سرایی نیست. واقعیت های زندگی قهرمانانه این اسوه ایثار است. انقلاب به برکت همین ایستادگی های امثال خانم دباغ رشد کرد.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: همزمان با کودکی خواهر دباغ، خانم دیگری به نام سردار مریم از ايل بختياري در نجف آباد، اشغال ایران را دید و تاب نیاورد و لشکر تدارک دید و به روس وانگايس ها حمله کرد. این بانوان مبارز را باید شناخت. صدها کتاب درباره جمیله بوپاشای الجزایر نوشته اند اما درباره این زنان مقاوم در ایران کار ارزنده ای صورت نگرفته. من مطمئن هستم جوانان ما اگر این قهرمان ها را بشناسند این شخصیت ها را الگو قرار می دهند. چرا ما را از خود بیگانه می خواهند؟ چرا ارزشهای ما را کوچک می کنند؟ یقین دارم بخش اعظم این اقدامات از بیرون مرزهاست.
محسن رضایی گفت: ایشان این شکنجه ها را تحمل می کند و بالاخره از زندان بیرون می آید. به لبنان و سوریه می رود و آنجا فنون نظامی یاد می گیرد و یک نظامی برجسته می شود و آموزش نظامی به بانوان انقلابی را شروع می کند و در پاریس به حضرت امام ملحق می شود و در خدمت امام هم محافظ بودند و هم نامه های امام را می دیدند و تقدیم می کردند و مثل یک سرباز در کنار امام به ایران آمدند. در مرحله بعد، پس از پیروزی انقلاب، ناامنی ها را در کشور تجربه کردیم. ایشان اعلام آمادگی کرد و با ضد انقلاب در کردستان جنگید و به واسطه این رشادت و شایستگی ها فرمانده سپاه همدان شدند.
فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس گفت: در روزهای اول تهاجم رژیم بعث با آقای شمخانی در اهواز بودم. عراقی ها وارد خوزستان شده بودند و پیشروی می کردند. ما با دست خالی مقاومت می کردیم. بنی صدر به امام می گفت پاسداران شلوغ می کنند و وضع آن طورها بد نیست و پیشروی عراق متوقف شده. آن وقت ما در سر مرز، مسوولیتی نداشتیم و احساس وظیفه ما را به خوزستان و دفاع از مرزها کشیده بود. می خواستم با احمد آقا تماس بگیرم و گزارش کنم. اما دوستان موفق نمی شدند و ایشان را نمی یافتیم. خانم دباغ سر رسید و جریان را جویا شد. ایشان در کمتر از چند دقیقه با احمد آقا تماس گرفت و ما به احمد آقا گزارش واقعیت ها را دادیم و اوضاع برگشت .
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: نکته ای که مهم است این است که خانم دباغ هم حق فرزندانشان را و هم حق همسر را ادا کرد و هم حق جهاد و مبارزه را. این بی نظیر است. بانوانی بودند که در انقلاب بخشی از وظایف خود را بر زمین گذاشتند و اسلحه به دوش گرفتند،. ایشان هر دو حوزه را در چارچوب دین و ولایت طی کردند. جاذبه نهضت ازادي رجبهه ملي ها و گروهک های التقاطی در ابتدای انقلاب راه او را منحرف نکرد و پشت سر امام حرکت کرد. مبارزه را همراه با حجاب انجام داد. با یک دست اسلحه داشت، یک دست به زندگی اش بود و خلاق و موثر بود. در این راه بسیاری از افراد با نام و نشان و با سوابق خوب، به انحراف کشیده شدند. ایشان ولی همچنان به امام و رهبری علاقه دارند. فریاد ایشان در شکنجه گاه و ایستادگی بر ارزش ها ، چهره حضرت زینب (س) را به یاد می آورد که در جلسه یزید، ایستاد و خم به ابرو نیاورد و خطبه های غرا را خواند.
ویژگی دوم خواهر دباغ خستگی ناپذیریی شان است. شجاعت ایشان الان هم روحش را به عرصه های نبرد می کشاند و اگر جسمشان یاری می کرد، امروز در دفاع از حرم به سوریه می رفت. جوان ها و دخترخانم های مسلمان ما نباید در مقابل ناملایمات ضعیف بشوند. دلیل توانایی تحمل ناملایمات و پیروزی بر مشکلات، يك نمونه اش خانم دباغ است.
امیدوارم این قدرشناسی ، برای الگودهی به جوانان ما مفید باشد و بخشی از زحمات این بانوی مبارز را تجلیل کرده باشیم.
در ابتدای این مراسم حجت الاسلام شربیانی، پیام آیت الله محسن مجتهد شبستری امام جمعه تبریز و نماینده ولی فقیه در استان آذربایجان به این نکوداشت را قرائت و گزارشی از برگزاری این آئین را برای حاضرین ارائه کرد.
همچنین در این مراسم از تعدادی از آثار هنری که با الهام از شخصیت و مبارزات سرکار خانم دباغ، توسط هنرمندان دانشگاه هنرهای اسلامی تبریز آماده شده بود با حضور این بانوی فداکار و دکتر محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام و ، رئیس دانشگاه هنرهای اسلامی تبریز و فرزند خانم دباغ و جمعی از خانواده های شهدای تبریزی رونمایی شد.
در بخشی از این مراسم تابلوی طراحی شده از چهره سرلشکر پاسدار محسن رضایی توسط اساتید دانشگاه هنرهای اسلامی تبریز نیز ، به دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام به وی تقدیم شد.